سربازان فراموش شده حادثه سقوط مرگبار اتوبوس
پدال نیوز: من برای معافیت از خدمتم معرفی شدم به کمیسیون عالی تهران که آنجا گفتند، چون تحصیلات داری، در نامه ما مشمول معافیت از خدمت نمیشوی.
به گزارش "پدال نیوز" به گزارش پدال نیوز؛ پادگان 05 کرمان، نقطه شروع دوستیشان بود. کنارهم اسلحه دست گرفتند و مشق تیر کردند، پا کوبیدند، آزادباش شنیدند و به تنهای خستهشان کش و قوس دادند.
به گزارش عصرایران، باهم شوخی کردند و خندیدند و خیال کردند این دوره هم خاطرهای میشود لابد و سالها بعد با3 سال از حادثه سقوط اتوبوس سربازان گذشت/ سربازان فراموش شدند همخدمتیها، همان دوستانی که قرار است تا ابد دوست بمانند، مینشینند و از آن روزها میگویند و یاد ایام میکنند.
روزنامه ایران نوشت: هیچ کدام، اما فکر نمیکردند دوماه بعد، تلخترین خاطره برایشان رقم بخورد. مرگ، پایان دوستیشان شد. بچههای شیراز سوار اتوبوس شدند تا ۱۰ روز مرخصی پایان آموزشیشان را بروند و بعدش راهی یگان شوند.
اتوبوس فارس، آخرین اتوبوس بود که از پادگان حرکت میکرد. ۶۰ سرباز سوار اتوبوس شدند. ماه رمضان بود. راننده ساعت هشت و نیم شب برای افطار نگه داشت. شام خوردند و دوباره سوار شدند.
چند ساعت بعد اتوبوس در جاده نیریز به دل دره رفته بود. ساعت یک و ۱۲ دقیقه نیمه شب دوم تیر ۱۳۹۵. در این حادثه ۱۶ سرباز کشته شدند و بقیه مصدوم. حالا ۳ سال از حادثه تصادف اتوبوس سربازان میگذرد.
این روزها مرسوم شده که یاد وقایع را گرامی میدارند. با این حساب پس حالا وقتش است یادی کنیم از کشتهشدگان و البته بازماندگان حادثه که گرچه جان به در بردهاند، اما زخمی خوردهاند که دیگر قابل التیام نیست.
ساسان بیشترین صدمه را از حادثه دیده؛ البته بین مصدومان. کشته شدگان که عمرشان به باد رفت و روی حجلههایشان آگهی ترحیم جوان ناکام خورد و داغ شان تا ابد بر دل عزیزان شان ماند.
ساسان محمدی رتبه ۳۰۰ دانشگاه شیراز میخواست بعد از سربازی ارشد بخواند و در رشته تحصیلیاش مشغول به کار شود. حالا، اما با ۲۷ سال سن بازنشسته است. زمان حادثه ۲۴ ساله بود و در این سه سال انگار ۳۰ سال گذشته و انگار نه انگار که او همان پسر جوان با رؤیاهای بزرگ است.
حکم از کارافتادگیاش را دادهاند و حالا بازنشسته نیروهای مسلح است. ساسان اینطور میگوید: «رفتم کمیسیون تهران و با ۹۴ درصد از کارافتادگی، بازنشستهام کردند. تازه چهار، پنج مورد از مشکلاتم را لحاظ نکردند وگرنه درصد از کارافتادگیام بالاتر از ۱۰۰ میرفت.
من پیوند عصب کتف انجام دادهام و با دوبار عمل جراحی، دستم هنوز از کتف بالا نمیآید. ریهام هم ۳۷ درصد افت تنفسی دارد. با این وضعیت بدنی اصلاً جایی نمیتوانم شاغل شوم. چند جا مراجعه کردم، اما میگویند نمیتوانی کار کنی و قبولم نکردند. با این احوال الان فقط یک حقوق بازنشستگی میگیرم که یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. من توی ۲۷ سالگی با مدرک مهندسی برق- قدرت که از دانشگاه دولتی دارم، الان باید این وضعیت را داشته باشم؟ حتی گفتم ادامه تحصیل بدهم و ارشد دانشگاه گرگان هم قبول شدم.
بعد فکر کردم که خب سر کار که نمیتوانم بروم، پرسیدم آیا مدرک تأثیری در افزایش حقوقم دارد، که گفتند نه، چون شاغل نبودهای، هیچ تأثیری ندارد و حقوقت تغییری نمیکند.
بهخاطر همین هم از ادامه تحصیل منصرف شدم. بچههای دیگر را هم میدانم خیلی مشکلات داشتند. یکیشان که دو ماه توی کما بود و بعدش اصلاً نمیدانست چه کار باید بکند. از من راهنمایی میخواستند که چطور اقدام کنند.
بعضیهایشان را اصلاً نگذاشتند بیایند تهران، یعنی نامه بهشان ندادند. تهران اگر کسی بیاید، کمیسیون میگوید حتماً ۵۰ درصد به بالا باید از کارافتادگی داشته باشی که حقوق بهت تعلق بگیرد.
دفترچه بیمه ارتش را هم میدهند برای کارهای درمانی. روزهای اول خیلی قولها دادند، یکی اینکه، چون این اتفاق هنگام مأموریت برای ما افتاده بود، جانبازی بدهند یا اینکه گفتند تمام هزینهها را پرداخت میکنند که البته یک بخشی از آن را بهمان پس دادند. دیه بچههایی را که فوت کردند میدانم کامل دادهاند.
کسانی که سرپرست خانوار بودند البته مشمول حقوق هم میشدند که هیچ کدام چنین شرایطی نداشتند و فقط یکیشان زن داشت که میدانم خانوادهاش پیگیر کارهایش بودند.»
سربازان همهشان اهل شیراز و حومه بودند، همه غیر از محسن عطبی اصل که خرمشهری است. او هم جزو همان چند نفری است که شدت آسیب دیدگیاش به حدی بوده که مشمول حکم از کارافتادگی و بازنشستگی شده است.
محسن، ۲۷ ساله و دانش آموخته معماری.
«من ۵ تا از مهرههای کمرم پلاتین شد، ۳۰ درصد از کارافتادگی مثانه و ۱۰ درصد ازکارافتادگی پای راست پیدا کردم و البته کلی جراحت دیگر هم برداشتم. کارهای من بعد از ۲ سال و نیم رفت و آمد و پیگیری، تمام شده است.
من الان مستمریبگیر نیروهای مسلح هستم. از نظر جسمی هنوز درگیر همان مشکلاتی که بودم، هستم. الان هم مشغول همان کاری هستم که قبل از سربازی بودم. کارم آزاد است و از قبل مغازه داشتم، اما الان با شرایط جسمی که دارم، کار برایم خیلی سخت است.
من نرم افزارکار گوشی و سیستم هستم و باید ساعتها بنشینم پشت میز و همین شرایط را خیلی برایم سخت میکند، هرچه هم میگذرد بیشتر اذیت میشوم. شب و روز کمردردهای شدید دارم که گاهی واقعاً از تحملم خارج است. متأهل شدم و باید خرج خانواده را بدهم و با این شرایط خیلی برایم سخت است و امکان کار دیگری هم برایم وجود ندارد و اگر کار نکنم باید به همین مستمری کفایت کنم.
واقعیت این است که ما دیگر سلامتمان را به دست نمیآوریم و تا آخر عمر این درد هست، حالا باید چه کار کنیم؟ فوقش مسکن بخوریم، اما بعضی بچهها حتی نتوانستند همین مستمری را هم بگیرند.»
حمید کوبرد فرد ۳۱ ساله و دارای کارشناسی آی سی تی، موقع تصادف متأهل و دارای فرزند بوده، یک دختر کوچک که روزهای سختی را به خاطر آسیبدیدگی پدرش گذرانده. او هماکنون ساکن بندرعباس است. میپرسد این گفتگو ثمری دارد یا نه و من به او امید میدهم که داشته باشد.
«من از ناحیه دست و کمر و صورت آسیب دیدم. دست راستم از ناحیه مچ جمع شد و ۴ تا از مهرههای کمرم شکست که همچنان درگیرش هستم. شکستگی بینی و پارگی صورت هم داشتم. اوایل یعنی بعد از حادثه، خیلی قولها دادند و خوب استقبال شد از خواستههای سربازان، اما رفته رفته تمام قولها فراموش شد و ما را در چرخه اداری انداختند درحالی که قرار بود بهعنوان یک قضیه ویژه به مسأله ما نگاه شود، اما درست مثل یک تصادف معمولی با آن برخورد کردند. در واقع امتیاز خاصی ندادند.
من برای معافیت از خدمتم معرفی شدم به کمیسیون عالی تهران که آنجا گفتند، چون تحصیلات داری، در نامه ما مشمول معافیت از خدمت نمیشوی.
یک سری معافیتهایی دادند و ما رفتیم ادامه خدمت را انجام دادیم، اما همان کمیسیون نزدیک به ۷۰ درصد از کارافتادگی به من داد علاوه بر آن گفتند از کارافتادگی که دادیم، طبق بندهای آییننامهشان شامل از کار افتادگی کلی نمیشود و با وجود این همه مشکلات جسمی که دارم، مشمول از کارافتادگی و مستمریبگیری نشدم.
من همچنان درگیرم و اعتراض هم گذاشتم، ولی به نتیجه نرسیدم. آن زمان من کار خاصی نداشتم و الان در شرکت خصوصی مشغول به کار هستم و مشکلات جسمی واقعاً برایم آزاردهنده است.
من ۸ بار دستم را عمل کردهام و حالا وقتی میخواهم چیزی بنویسم دچار مشکل میشوم و حتی ظاهر دستم کاملاً نشان میدهد مشکل دارم. مشتم اصلاً بسته نمیشود. در نشیمنگاه هم ضایعه عمیق داشتم که باعث شده برای نشستن طولانی مدت خیلی اذیت بشوم.»
آن روزها، روزهایی که خبر تصادف اتوبوس سربازان را شنیدیم، آنقدر دلمان به درد آمد که جایی نبود حرف از این واقعه تلخ نباشد. هشتگ «سرباز وطن» زدیم و برای دل مادران داغ دیده اشکمان درآمد.
همان روزها بود که بعضی رانندهها پشت ماشین شان نوشتند برای سرباز رایگان. حالا، اما ۳ سال از آن حادثه میگذرد و مثل خیلی اتفاقات دیگر، سربازان حادثه دیده هم فراموش شدند.
یکیشان فیلمی فرستاده بود برایم از جشن پایان دوره، درست یک روز قبل از حادثه و من هنوز دلم نیامده فیلم را ببینم و حدس بزنم کدام شان بودهاند که فردایش ته دره برای همیشه خاموش شدند.
به گزارش عصرایران، باهم شوخی کردند و خندیدند و خیال کردند این دوره هم خاطرهای میشود لابد و سالها بعد با3 سال از حادثه سقوط اتوبوس سربازان گذشت/ سربازان فراموش شدند همخدمتیها، همان دوستانی که قرار است تا ابد دوست بمانند، مینشینند و از آن روزها میگویند و یاد ایام میکنند.
روزنامه ایران نوشت: هیچ کدام، اما فکر نمیکردند دوماه بعد، تلخترین خاطره برایشان رقم بخورد. مرگ، پایان دوستیشان شد. بچههای شیراز سوار اتوبوس شدند تا ۱۰ روز مرخصی پایان آموزشیشان را بروند و بعدش راهی یگان شوند.
اتوبوس فارس، آخرین اتوبوس بود که از پادگان حرکت میکرد. ۶۰ سرباز سوار اتوبوس شدند. ماه رمضان بود. راننده ساعت هشت و نیم شب برای افطار نگه داشت. شام خوردند و دوباره سوار شدند.
چند ساعت بعد اتوبوس در جاده نیریز به دل دره رفته بود. ساعت یک و ۱۲ دقیقه نیمه شب دوم تیر ۱۳۹۵. در این حادثه ۱۶ سرباز کشته شدند و بقیه مصدوم. حالا ۳ سال از حادثه تصادف اتوبوس سربازان میگذرد.
این روزها مرسوم شده که یاد وقایع را گرامی میدارند. با این حساب پس حالا وقتش است یادی کنیم از کشتهشدگان و البته بازماندگان حادثه که گرچه جان به در بردهاند، اما زخمی خوردهاند که دیگر قابل التیام نیست.
ساسان بیشترین صدمه را از حادثه دیده؛ البته بین مصدومان. کشته شدگان که عمرشان به باد رفت و روی حجلههایشان آگهی ترحیم جوان ناکام خورد و داغ شان تا ابد بر دل عزیزان شان ماند.
ساسان محمدی رتبه ۳۰۰ دانشگاه شیراز میخواست بعد از سربازی ارشد بخواند و در رشته تحصیلیاش مشغول به کار شود. حالا، اما با ۲۷ سال سن بازنشسته است. زمان حادثه ۲۴ ساله بود و در این سه سال انگار ۳۰ سال گذشته و انگار نه انگار که او همان پسر جوان با رؤیاهای بزرگ است.
حکم از کارافتادگیاش را دادهاند و حالا بازنشسته نیروهای مسلح است. ساسان اینطور میگوید: «رفتم کمیسیون تهران و با ۹۴ درصد از کارافتادگی، بازنشستهام کردند. تازه چهار، پنج مورد از مشکلاتم را لحاظ نکردند وگرنه درصد از کارافتادگیام بالاتر از ۱۰۰ میرفت.
من پیوند عصب کتف انجام دادهام و با دوبار عمل جراحی، دستم هنوز از کتف بالا نمیآید. ریهام هم ۳۷ درصد افت تنفسی دارد. با این وضعیت بدنی اصلاً جایی نمیتوانم شاغل شوم. چند جا مراجعه کردم، اما میگویند نمیتوانی کار کنی و قبولم نکردند. با این احوال الان فقط یک حقوق بازنشستگی میگیرم که یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. من توی ۲۷ سالگی با مدرک مهندسی برق- قدرت که از دانشگاه دولتی دارم، الان باید این وضعیت را داشته باشم؟ حتی گفتم ادامه تحصیل بدهم و ارشد دانشگاه گرگان هم قبول شدم.
بعد فکر کردم که خب سر کار که نمیتوانم بروم، پرسیدم آیا مدرک تأثیری در افزایش حقوقم دارد، که گفتند نه، چون شاغل نبودهای، هیچ تأثیری ندارد و حقوقت تغییری نمیکند.
بهخاطر همین هم از ادامه تحصیل منصرف شدم. بچههای دیگر را هم میدانم خیلی مشکلات داشتند. یکیشان که دو ماه توی کما بود و بعدش اصلاً نمیدانست چه کار باید بکند. از من راهنمایی میخواستند که چطور اقدام کنند.
بعضیهایشان را اصلاً نگذاشتند بیایند تهران، یعنی نامه بهشان ندادند. تهران اگر کسی بیاید، کمیسیون میگوید حتماً ۵۰ درصد به بالا باید از کارافتادگی داشته باشی که حقوق بهت تعلق بگیرد.
دفترچه بیمه ارتش را هم میدهند برای کارهای درمانی. روزهای اول خیلی قولها دادند، یکی اینکه، چون این اتفاق هنگام مأموریت برای ما افتاده بود، جانبازی بدهند یا اینکه گفتند تمام هزینهها را پرداخت میکنند که البته یک بخشی از آن را بهمان پس دادند. دیه بچههایی را که فوت کردند میدانم کامل دادهاند.
کسانی که سرپرست خانوار بودند البته مشمول حقوق هم میشدند که هیچ کدام چنین شرایطی نداشتند و فقط یکیشان زن داشت که میدانم خانوادهاش پیگیر کارهایش بودند.»
سربازان همهشان اهل شیراز و حومه بودند، همه غیر از محسن عطبی اصل که خرمشهری است. او هم جزو همان چند نفری است که شدت آسیب دیدگیاش به حدی بوده که مشمول حکم از کارافتادگی و بازنشستگی شده است.
محسن، ۲۷ ساله و دانش آموخته معماری.
«من ۵ تا از مهرههای کمرم پلاتین شد، ۳۰ درصد از کارافتادگی مثانه و ۱۰ درصد ازکارافتادگی پای راست پیدا کردم و البته کلی جراحت دیگر هم برداشتم. کارهای من بعد از ۲ سال و نیم رفت و آمد و پیگیری، تمام شده است.
من الان مستمریبگیر نیروهای مسلح هستم. از نظر جسمی هنوز درگیر همان مشکلاتی که بودم، هستم. الان هم مشغول همان کاری هستم که قبل از سربازی بودم. کارم آزاد است و از قبل مغازه داشتم، اما الان با شرایط جسمی که دارم، کار برایم خیلی سخت است.
من نرم افزارکار گوشی و سیستم هستم و باید ساعتها بنشینم پشت میز و همین شرایط را خیلی برایم سخت میکند، هرچه هم میگذرد بیشتر اذیت میشوم. شب و روز کمردردهای شدید دارم که گاهی واقعاً از تحملم خارج است. متأهل شدم و باید خرج خانواده را بدهم و با این شرایط خیلی برایم سخت است و امکان کار دیگری هم برایم وجود ندارد و اگر کار نکنم باید به همین مستمری کفایت کنم.
واقعیت این است که ما دیگر سلامتمان را به دست نمیآوریم و تا آخر عمر این درد هست، حالا باید چه کار کنیم؟ فوقش مسکن بخوریم، اما بعضی بچهها حتی نتوانستند همین مستمری را هم بگیرند.»
حمید کوبرد فرد ۳۱ ساله و دارای کارشناسی آی سی تی، موقع تصادف متأهل و دارای فرزند بوده، یک دختر کوچک که روزهای سختی را به خاطر آسیبدیدگی پدرش گذرانده. او هماکنون ساکن بندرعباس است. میپرسد این گفتگو ثمری دارد یا نه و من به او امید میدهم که داشته باشد.
«من از ناحیه دست و کمر و صورت آسیب دیدم. دست راستم از ناحیه مچ جمع شد و ۴ تا از مهرههای کمرم شکست که همچنان درگیرش هستم. شکستگی بینی و پارگی صورت هم داشتم. اوایل یعنی بعد از حادثه، خیلی قولها دادند و خوب استقبال شد از خواستههای سربازان، اما رفته رفته تمام قولها فراموش شد و ما را در چرخه اداری انداختند درحالی که قرار بود بهعنوان یک قضیه ویژه به مسأله ما نگاه شود، اما درست مثل یک تصادف معمولی با آن برخورد کردند. در واقع امتیاز خاصی ندادند.
من برای معافیت از خدمتم معرفی شدم به کمیسیون عالی تهران که آنجا گفتند، چون تحصیلات داری، در نامه ما مشمول معافیت از خدمت نمیشوی.
یک سری معافیتهایی دادند و ما رفتیم ادامه خدمت را انجام دادیم، اما همان کمیسیون نزدیک به ۷۰ درصد از کارافتادگی به من داد علاوه بر آن گفتند از کارافتادگی که دادیم، طبق بندهای آییننامهشان شامل از کار افتادگی کلی نمیشود و با وجود این همه مشکلات جسمی که دارم، مشمول از کارافتادگی و مستمریبگیری نشدم.
من همچنان درگیرم و اعتراض هم گذاشتم، ولی به نتیجه نرسیدم. آن زمان من کار خاصی نداشتم و الان در شرکت خصوصی مشغول به کار هستم و مشکلات جسمی واقعاً برایم آزاردهنده است.
من ۸ بار دستم را عمل کردهام و حالا وقتی میخواهم چیزی بنویسم دچار مشکل میشوم و حتی ظاهر دستم کاملاً نشان میدهد مشکل دارم. مشتم اصلاً بسته نمیشود. در نشیمنگاه هم ضایعه عمیق داشتم که باعث شده برای نشستن طولانی مدت خیلی اذیت بشوم.»
آن روزها، روزهایی که خبر تصادف اتوبوس سربازان را شنیدیم، آنقدر دلمان به درد آمد که جایی نبود حرف از این واقعه تلخ نباشد. هشتگ «سرباز وطن» زدیم و برای دل مادران داغ دیده اشکمان درآمد.
همان روزها بود که بعضی رانندهها پشت ماشین شان نوشتند برای سرباز رایگان. حالا، اما ۳ سال از آن حادثه میگذرد و مثل خیلی اتفاقات دیگر، سربازان حادثه دیده هم فراموش شدند.
یکیشان فیلمی فرستاده بود برایم از جشن پایان دوره، درست یک روز قبل از حادثه و من هنوز دلم نیامده فیلم را ببینم و حدس بزنم کدام شان بودهاند که فردایش ته دره برای همیشه خاموش شدند.
گزارش خطا
پسندها: 0
ارسال نظر
آخرین اخبار
ایکس ۷۷، ماهیت جدید خودروهای خانوادگی در بازار ایران با فولکس واگن T-Roc محصول وارداتی ماموت خودرو آشنا شوید ام وی ام ایکس ۵، آغازگر فصل جدیدی از محصولات مدیران خودرو فروش نسل جدید کراساوور شهری SR۳ توسط کرمان موتور سردرگمی وزارت صمت در واردات خودرو سود بازرگانی واردات خودرو اصلاح شد سرمایه گذاری جنرال موتورز روی ماشین های احتراقی هزاران خودرو به مقصد آمریکا دپو شدند آغاز فروش محصولات سایپادیزل با شرایط نقدی و اعتباری مشکلاتی که می تواند برای هایما S5 پرو دردسرساز باشد! ترخیص ۱۵ هزار خودروی وارداتی در منطقه ویژه بم رانت خودرو در مسیر نزولی چکهای خودروسازان پاس نمیشود! اجرای طرح فروش خودروهای وارداتی به تعویق افتاد فروش جهانی خودروهای برقی افزایش یافت بازیگران محدود واردات خودرو خودرو و قطعه؛ صدرنشین افت تولید انباشت مطالبات قطعه سازان عامل نابسامانی بازار خودرو همکاری آمریکایی نیسان و هوندا افتتاح نخستین نمایشگاه تسلا در هند آرزوهای بربادرفته «خودرو» اعلام زمان اعمال تعرفههای آمریکا سایه بلند جنگ ۱۲ روزه بر تولید خودرو اطلاعیه شماره ۸ عرضه خودروهای وارداتی در سامانه منتشر شد +جدول خودرو آریزو ۵ مدیران خودرو با چهرهای جدید به بازار میآید جدیدترین قیمت کارخانه خودروهای MVM اعلام شد +جدول جدول/ قیمت روز محصولات چانگان در بازار آزاد 23 تیر 140 مسیر چین به آرمان شهر خودروهای برقی اروپا هموار شد افزایش چشمگیر سهم بازار سایپا دیزل از بازار خودروهای تجاری بازار خودروهای وارداتی همچنان در رکود افت سهام پورشه، بنز و بام و به خاطر تعرفههای ترامپ تعرفههای ترامپ این بار خودروهای برقی را هدف گرفت مزدا دلیل حذف دکمههای فیزیکی از کابین CX-۵ را اعلام کرد پارسنوآ بهزودی وارد بازار میشود افزایش تمدید مرخصی خودروهای پلاک موقت منطقه آزاد اروند برگزاری مجمع عمومی جامعه ممیزی و بازرسی ایران فروش لیزینگی رنو آرکانا توسط سروش موتور آغاز شد +جدول شرایط فروش نقد و اقساط KMC X۵ اعلام شد +جدول انتظار برای خرید خودرو به نفع خریداران نیست؟ جدول/ لیست قیمت محصولات ایران خودرو 22 تیر 1404 خبر ایران خودرو دیزل از آسیب خودروها در پارکینگ ثبت رکورد جدید برای خودروسازی چری حذف بیسروصدای شورای رقابت؟ لاتاری خودرو مشتری ندارد قیمت گذاری مصلحتی خودرو دعوای شورای رقابت با وزیر صمت بر سر قیمت خودرو ۳۰۵ همت زیان خودروسازان +نمودار بحث قیمت خودرو بالا گرفت ترخیص درصدی قطعات خودرو سرعت میگیرد فراخوان فورد برای ۸۵۰ هزار خودرو
شرایط فروش
پربازدیدترینها
پربحثترینها