کد خبر:
۸۸۱۴۶ ۰۹:۱۲
۱۳۹۷/۰۵/۱۳
زن عصبانی، 6 خودروی شوهرش را توقیف کرد
پدال نیوز: همسر یک برجساز با درخواست مهریه ۱۰۰۰ سکهای خود، شش خودرو و خانه مجردی شوهرش را توقیف کرد تا او را نقره داغ کند، اما در دادگاه با پیشنهاد تازهای مواجه شد.
به گزارش "پدال نیوز" به گزارش پدال نیوز به نقل از روزنامه ایران: همسر یک برجساز با درخواست مهریه ۱۰۰۰ سکهای خود، شش خودرو و خانه مجردی شوهرش را توقیف کرد تا او را نقره داغ کند، اما در دادگاه با پیشنهاد تازهای مواجه شد. در یکی از روزهای پایان تیرماه که شعبه ۲۷۶ با انبوه مراجعان مواجه بود، «ویدا» پا به دادگاه گذاشت تا به پرونده دادخواست مهریهاش رسیدگی شود. او زنی میانسال بود که چهرهاش بواسطه عملهای زیبایی چند سال جوانتر نشان میداد. در مقابل او مردی جوان با کت و شلوار نشسته بود که با شروع جلسه معلوم شد وکیل همسر اوست و به جای «سعید» در دادگاه حاضر شده است.
قاضی «غلامرضا احمدی» بعد از احراز هویت طرفین پرونده رو به وکیل سعید کرد و گفت: «بر اساس مدارک موجود، همسر موکل شما دادخواست مهریه ۱۰۰۰ سکه طلای خود را چند ماه پیش ارائه کرده و با توجه به اسناد ارائه شده موکلتان توانایی پرداخت مهریه را به طور یکجا دارد. ازهمین رو شش خودرو و ملک مسکونی او در شمال تهران تا پرداخت کامل مهریه توقیف شده است، اما میبینم که امروز درخواست تازهای دارید. بهتر است خودتان خواسته جدید را توضیح بدهید تا همسر موکلتان هم بشنوند.»
وکیل سعید گفت: «متأسفانه با توقیف خودروهایی که بهنام سعید است در فعالیتهای شرکت ساخت و ساز او مشکلاتی ایجاد شده و از طرف دیگر موکلم تصمیم به فروش ملک مسکونی خود دارد. حالا طی لایحهای از دادگاه درخواست داریم که این زن سند یک قطعه زمین ۱۵ هزار متری را به جای خانه شمال شهر بپذیرد و خودروها را هم قبول کند. ایشان میتواند با این اموال مهریه اش را دریافت شده بداند.»
ویدا حرف وکیل را قطع کرد و گفت: «نیسان آبی را میخواهم چه کار کنم؟ شما باید مهریهام را تمام و کمال بپردازید.»
وکیل رو به قاضی کرد و گفت: «البته مهریه حق هر زنی است. اما از آنجا که موکلم به کار ساخت و ساز مشغول است، پول کافی در حسابهایش ندارد؛ بنابراین ترجیح میدهد سه خودروی کیا اپتیما، رنو ساندرو، بیام دبلیو و دو پژو ۲۰۶ و البته یک وانت نیسان که وسیله کارش بوده به همسرش واگذار کند. همچنین زمین یادشده را هم میدهد که ارزش همه آنها بیش از سه میلیارد تومان خواهد شد. او تصمیم گرفته خانه دوم خود یعنی ملک توقیف شده را در لواسان تخریب کند تا یک برج در آن بسازد. برای این خانم هم فرقی ندارد کدام ملک را بگیرد یا توقیف کند.» قاضی سری تکان داد و گفت: «ارزش واقعی ملک را کارشناس باید تعیین کند و به همین سادگی نمیتوان آن را جایگزین کرد.» سپس رو به زن کرد و پرسید: «شما در حال حاضر با همسرتان زندگی مشترک دارید؟»
ویدا که انگار منتظر چنین سؤالی بود، جواب داد: «من و دخترهایمان با هم زندگی میکنیم. اما همسرم چند سالی است ترجیح میدهد وقتش را با دوستان و زنهای دیگر ادامه بدهد. هفتهای یک روز میآید و دوباره غیبش میزند. هر وقت هم اعتراض میکنم بهانه میآورد که کارهای ساختمانیاش را پیگیری میکرده، در صورتی که شنیدهام با دوستان ناباب و زنان بیوه معاشرت دارد. حتی یکی از آنها را صیغه کرده و برایش خانهای هم اجاره کرده است...»
قاضی گفت: «مطمئن هستید؟»
زن جواب داد: «احساس هیچ زنی به او دروغ نمیگوید. درست مثل ۲۶ سال پیش که وقتی در خیابان به من پیشنهاد دوستی داد، احساس بدی داشتم و به نظر میآمد یک جای کارش میلنگد. آن روزها دختر دانشآموزی بودم و سرم به درس و مشق و گوش دادن به نوارهای موسیقی گرم بود. دلم میخواست یک روز آهنگساز بزرگی شوم. اما آنقدر دنبالم آمد و نامه نوشت که راضی شدم به خواستگاریام بیاید. پدرم بازاری بود و وضع مالی خوبی داشت، اما سعید یک دانشجوی ترک تحصیل کرده بود که در ناصرخسرو، دارو خرید و فروش میکرد. همانطور که حدس میزدم پدرم به خواستگاری سعید جواب رد داد. میگفت: عاشقم شده، من هم در عالم نوجوانی باور کرده بودم که با او خوشبخت میشوم. یکی دو سال گذشت و سعید شش بار به خواستگاریام آمد. پدرم وقتی دید دست بردار نیست، دو شرط برایش گذاشت؛ اول اینکه یک شغل آبرومند برای خودش دست و پا کند و دوم اینکه یک قطعه زمین یا ملک پشت قباله ازدواجمان بیندازد. اما سعید چیزی نداشت، این بار پدرم درخواست مهریه ۱۰۰۰ سکهای داد و او هم قبول کرد. چنین مهریهای در آن سالها خیلی زیاد به نظر میآمد و در فامیل مثل توپ صدا کرد. سعید دلالی دارو را رها کرد و به کارهای ساختمانی پرداخت. دو سال بعد هم یک خانه کوچک کلنگی خرید و آن را از نو ساخت و با سود خوب آن مزه پول زیر زبانش رفت. حالا برای خودش کسی شده و برجسازی میکند. البته برای من و بچهها هم در این سالها چیزی از پول و مخارج کم نگذاشته، اما دیگر آن مرد عاشق نیست. وقتی بچه دومم را باردار بودم متوجه شدم به من خیانت میکند. قول داد دیگر از این کارها نکند. اما باز هم بهدنبال روابط غیرمتعارف رفت. من هم دیدم که نه دست از کارهایش بر میدارد و نه اشتباهش را میپذیرد. تصمیم گرفتم مهریهام را درخواست کنم. میخواستم با این کار درس عبرتی به او بدهم که...»
قاضی داستان زندگی ویدا را تا انتها گوش کرد و از او خواست صبر کند تا نظریه کارشناس به دادگاه ارائه شود. سپس از آنها خواست صورتجلسه را امضا کنند و بروند. قبل از رفتن وکیل، قاضی به او گفت: «فکر میکنید با این وضع آنها بتوانند زندگی مشترکشان را ادامه دهند؟» وکیل جوان جواب داد: «نمیدانم. اما فکر نمیکنم وقتی کار به دادگاه بکشد دیگر زندگی شیرینی در انتظار آنها باشد.»
قاضی «غلامرضا احمدی» بعد از احراز هویت طرفین پرونده رو به وکیل سعید کرد و گفت: «بر اساس مدارک موجود، همسر موکل شما دادخواست مهریه ۱۰۰۰ سکه طلای خود را چند ماه پیش ارائه کرده و با توجه به اسناد ارائه شده موکلتان توانایی پرداخت مهریه را به طور یکجا دارد. ازهمین رو شش خودرو و ملک مسکونی او در شمال تهران تا پرداخت کامل مهریه توقیف شده است، اما میبینم که امروز درخواست تازهای دارید. بهتر است خودتان خواسته جدید را توضیح بدهید تا همسر موکلتان هم بشنوند.»
وکیل سعید گفت: «متأسفانه با توقیف خودروهایی که بهنام سعید است در فعالیتهای شرکت ساخت و ساز او مشکلاتی ایجاد شده و از طرف دیگر موکلم تصمیم به فروش ملک مسکونی خود دارد. حالا طی لایحهای از دادگاه درخواست داریم که این زن سند یک قطعه زمین ۱۵ هزار متری را به جای خانه شمال شهر بپذیرد و خودروها را هم قبول کند. ایشان میتواند با این اموال مهریه اش را دریافت شده بداند.»
ویدا حرف وکیل را قطع کرد و گفت: «نیسان آبی را میخواهم چه کار کنم؟ شما باید مهریهام را تمام و کمال بپردازید.»
وکیل رو به قاضی کرد و گفت: «البته مهریه حق هر زنی است. اما از آنجا که موکلم به کار ساخت و ساز مشغول است، پول کافی در حسابهایش ندارد؛ بنابراین ترجیح میدهد سه خودروی کیا اپتیما، رنو ساندرو، بیام دبلیو و دو پژو ۲۰۶ و البته یک وانت نیسان که وسیله کارش بوده به همسرش واگذار کند. همچنین زمین یادشده را هم میدهد که ارزش همه آنها بیش از سه میلیارد تومان خواهد شد. او تصمیم گرفته خانه دوم خود یعنی ملک توقیف شده را در لواسان تخریب کند تا یک برج در آن بسازد. برای این خانم هم فرقی ندارد کدام ملک را بگیرد یا توقیف کند.» قاضی سری تکان داد و گفت: «ارزش واقعی ملک را کارشناس باید تعیین کند و به همین سادگی نمیتوان آن را جایگزین کرد.» سپس رو به زن کرد و پرسید: «شما در حال حاضر با همسرتان زندگی مشترک دارید؟»
ویدا که انگار منتظر چنین سؤالی بود، جواب داد: «من و دخترهایمان با هم زندگی میکنیم. اما همسرم چند سالی است ترجیح میدهد وقتش را با دوستان و زنهای دیگر ادامه بدهد. هفتهای یک روز میآید و دوباره غیبش میزند. هر وقت هم اعتراض میکنم بهانه میآورد که کارهای ساختمانیاش را پیگیری میکرده، در صورتی که شنیدهام با دوستان ناباب و زنان بیوه معاشرت دارد. حتی یکی از آنها را صیغه کرده و برایش خانهای هم اجاره کرده است...»
قاضی گفت: «مطمئن هستید؟»
زن جواب داد: «احساس هیچ زنی به او دروغ نمیگوید. درست مثل ۲۶ سال پیش که وقتی در خیابان به من پیشنهاد دوستی داد، احساس بدی داشتم و به نظر میآمد یک جای کارش میلنگد. آن روزها دختر دانشآموزی بودم و سرم به درس و مشق و گوش دادن به نوارهای موسیقی گرم بود. دلم میخواست یک روز آهنگساز بزرگی شوم. اما آنقدر دنبالم آمد و نامه نوشت که راضی شدم به خواستگاریام بیاید. پدرم بازاری بود و وضع مالی خوبی داشت، اما سعید یک دانشجوی ترک تحصیل کرده بود که در ناصرخسرو، دارو خرید و فروش میکرد. همانطور که حدس میزدم پدرم به خواستگاری سعید جواب رد داد. میگفت: عاشقم شده، من هم در عالم نوجوانی باور کرده بودم که با او خوشبخت میشوم. یکی دو سال گذشت و سعید شش بار به خواستگاریام آمد. پدرم وقتی دید دست بردار نیست، دو شرط برایش گذاشت؛ اول اینکه یک شغل آبرومند برای خودش دست و پا کند و دوم اینکه یک قطعه زمین یا ملک پشت قباله ازدواجمان بیندازد. اما سعید چیزی نداشت، این بار پدرم درخواست مهریه ۱۰۰۰ سکهای داد و او هم قبول کرد. چنین مهریهای در آن سالها خیلی زیاد به نظر میآمد و در فامیل مثل توپ صدا کرد. سعید دلالی دارو را رها کرد و به کارهای ساختمانی پرداخت. دو سال بعد هم یک خانه کوچک کلنگی خرید و آن را از نو ساخت و با سود خوب آن مزه پول زیر زبانش رفت. حالا برای خودش کسی شده و برجسازی میکند. البته برای من و بچهها هم در این سالها چیزی از پول و مخارج کم نگذاشته، اما دیگر آن مرد عاشق نیست. وقتی بچه دومم را باردار بودم متوجه شدم به من خیانت میکند. قول داد دیگر از این کارها نکند. اما باز هم بهدنبال روابط غیرمتعارف رفت. من هم دیدم که نه دست از کارهایش بر میدارد و نه اشتباهش را میپذیرد. تصمیم گرفتم مهریهام را درخواست کنم. میخواستم با این کار درس عبرتی به او بدهم که...»
قاضی داستان زندگی ویدا را تا انتها گوش کرد و از او خواست صبر کند تا نظریه کارشناس به دادگاه ارائه شود. سپس از آنها خواست صورتجلسه را امضا کنند و بروند. قبل از رفتن وکیل، قاضی به او گفت: «فکر میکنید با این وضع آنها بتوانند زندگی مشترکشان را ادامه دهند؟» وکیل جوان جواب داد: «نمیدانم. اما فکر نمیکنم وقتی کار به دادگاه بکشد دیگر زندگی شیرینی در انتظار آنها باشد.»
گزارش خطا
پسندها: 0
ارسال نظر
آخرین اخبار
زیان تسلا در بزرگترین بازارهای خودروی اروپا زمان کاهش تعرفههای خودرو معلوم نیست اولین کراس اوور الکتریکی سایز متوسط مزدا تولید شد دلایل عدم استقبال از خودروهای وارداتی! حذف وثیقه ۳۵ درصدی بانک مرکزی برای واردات خودروی جانبازان تمدید دوباره مهلت ثبت نام خودروهای وارداتی و وکالتی کردن حسابها تعطیلات تابستانه خودروسازی چرا ایکس ۷۷ پرچمدار ایمنی در بازار است؟ همه ابهامات فروش وارداتیها کاهش شتاب تورم خرید خودرو تسلا در مخمصه رقابت با چینی ها پاداش میلیاردی تسلا به ایلان ماسک! واکنش بازار خودرو به توقف موقت آیین نامه واردات ثبت آماری از واردات خودرو در منطقه آزاد اروند حذف شد کارخانه خودروساز ویتنامی در هند استارت خورد کدام دستگاه مقصر ترخیص هزاران دستگاه خودرو با عوارض غیرقانونی است؟ شوک مالیاتی به بازار خودروهای برقی ترکیه تعرفه واردات خودرو نباید کمتر از تعرفه قطعات باشد نامه هشدار انجمن واردکنندگان خودرو به رئیس جمهور و رئیس دیوان عدالت اداری +سند خدمات ویژه امداد کرمان موتور در مسیرهای اربعین حسینی ۱۴۰۴ عرضه خودروهای وارداتی از طریق سامانه متوقف نمیشود بی وای دی ترمز زد 2025 Tiggo 8 PLUS Classic Edition توسط چری معرفی شد +تصاویر روند رو به رشد و موفقیت آمیز CHERY در سال ۲۰۲۵ +آمار فروش دستاورد بزرگ چری در رکورد صادرات خودرو +جدول واکنش دیوان عدالت اداری در خصوص ابطال مصوبه خودرویی دولت واکنش رییس انجمن واردکنندگان خودرو به رای دیوان عدالت اداری چرا فولکس واگن ID.4 خودرویی موفق در بازار ایران به حساب می آید؟ احتمال افزایش ۵۰ درصدی قیمت خودروهای وارداتی واردات خودرو باکیفیت، صنعت داخلی را به رقابت وادار میکند واکاوی تابآوری صنعت خودرو ایران در برابر تحریم برنامه کرمان موتور برای واردات خودرو در سال ١۴٠۴ چرا ایکس ۵ خودرو پرشتابی است؟ خدمات بی نقص؛ تجربه خدمات پس از فروش VIP با فونیکس بازار وارداتیها در شوک تازه ایمنی خودرو: اولین تست تصادف اشعه ایکس عمومی تعمیر خودرو با لوازم دست دوم ترخیص ۱۴ هزار خودروی وارداتی موج جدید واردات خودروهای کره ای و ژاپنی نزدیک ایران! واردات خودرو در بن بست بلاتکلیفی برگزاری دهمین آزمون مهارتی خدمات پس از فروش کرمان موتور تمدید مهلت ثبتنام خودروهای وارداتی چالش ۳ ضلعی واردات خودرو با تصمیمات خلاف قانون مخالفت مجلس با کاهش تعرفه واردات خودرو! اجرای آیین نامه جدید واردات خودرو متوقف شد + سند تسلا محکوم شد ورود دوباره مجلس به واگذاری ایران خودرو شیائومی در تحویل ماهانه خودرو رکورد زد سقوط سوددهی خودروسازان آلمانی بخشنامه جدید برای تسریع در فرآیند واردات خودرو +نامه
شرایط فروش
پربازدیدترینها
پربحثترینها
تعطیلات تابستانه خودروسازی تمدید دوباره مهلت ثبت نام خودروهای وارداتی و وکالتی کردن حسابها اولین کراس اوور الکتریکی سایز متوسط مزدا تولید شد زیان تسلا در بزرگترین بازارهای خودروی اروپا زمان کاهش تعرفههای خودرو معلوم نیست دلایل عدم استقبال از خودروهای وارداتی! حذف وثیقه ۳۵ درصدی بانک مرکزی برای واردات خودروی جانبازان