مساله بنزین
پدال نیوز- بنزین و قیمت آن یکی از بحثبرانگیزترین مسائل کشور طی چند دهه اخیر است و تصمیمگیری درباره آن به یکی از مهمترین و پیچیدهترین و کشدارترین تصمیمات سیاستی ایران تبدیل شده است.
به گزارش "پدال نیوز" به گزارش پدال نیوز ، روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله ای به قلم پرویز خسروشاهی، آورده است: دلیل اصلی این وضعیت هم آن است که از بنزین بهعنوان وسیلهای برای کنترل قیمتها، حمایت از اقشار آسیبپذیر و جلب رضایت عمومی استفاده شده است؛ درحالیکه بنزین به هیچ عنوان ابزار خوبی برای این منظور نیست.
برای تحقق اهداف گفته شده میتوان از روشهای دیگری استفاده کرد که مقصود را با عوارض و هزینههای بسیار کمتری محقق کند.
نهادههای تولید از جهت ایجاد پیامدهای خارجی یا خنثی هستند یا منفی یا مثبت. دولتها برای حذف اثرات منفی پیامدهای خارجی، بر نهادههای تولید دارای پیامد خارجی منفی مالیات میبندند و برای بهرهمندی از اثرات مثبت پیامدهای خارجی، به نهادههای تولید دارای پیامد خارجی مثبت یارانه میدهند. بنزین یک نهاده تولیدی در خدمت بخش حملونقل است که به وضوح پیامد خارجی منفی ایجاد میکند.
بنابراین بنزین در بسیاری از کشورها مشمول مالیاتهای سنگین میشود تا آثار منفی مربوط به پیامدهای خارجی کاهش یابد. اما در کشور ما با بنزین مشابه با نهادههای تولیدی دارای پیامد خارجی مثبت برخورد شده و به آن یارانه پرداخت میشود آن هم نه از محل مالیاتها بلکه با منابع حاصل از فروش نفت خام یا عرضه ارزان نفت خام به تولیدکنندگان بنزین. این نوع سیاستگذاری درباره بنزین سبب شده نه تنها اهداف اعلام شده برای این منظور محقق نشود و حتی در مواردی شاهد نتایجی معکوس باشیم (طرح بحث هدفمندی یارانهها که قدمتی چند ده ساله دارد شاهدی بر این مدعا است) بلکه موجب شده انحرافی بزرگ در ساختار تخصیص منابع جامعه پیش آید و عمق پیدا کند.
بهعبارت دیگر در نتیجه پایداری این سیاست برای چند دهه، تناسب میان «قیمت بنزین نسبت به قیمت سایر کالاها و خدمات» و «ساختار ترجیحات جامعه (تمایل مردم به مصرف بنزین نسبت به مصرف سایر کالاها و خدمات)»، به هم خورده است. شهری به عظمت تهران در یک اقتصاد 500 میلیارد دلاری، جابهجایی روزانه صدها هزار نفر از شرق تهران به غرب تهران و بالعکس، وضعیت آشفته ساختار عبور و مرور شهری، عدم توسعه مطلوب شبکه حملونقل عمومی، وضعیت نامطلوب خودروسازی از جهت ایمنی و شدت انرژی مصرفی و بهخصوص بالا بودن نامتعارف قیمت خودرو در عین ناچیز بودن نسبی هزینه استفاده از خودرو، آلودگی شدید هوا و دهها مشکل دیگر؛ محصول تداوم این نحوه تخصیص منابع طی چند دهه است.
این همه در حالی است که روشهایی وجود دارد که هم میتواند هدف سیاستگذار از نحوه تخصیص فعلی منابع در ارتباط با بنزین را تامین کند و هم اینکه تخصیص منابع را از آنچه باید باشد، منحرف نمیکند. یکی از این راهها آن است که رانت نهفته در عرضه بنزین به روش موجود، بهصورت مستقیم و مساوی میان مردم توزیع شود و با بنزین مانند یک نهاده تولیدی دارای پیامد خارجی منفی برخورد شود. در وضعیت فعلی، این رانت از طریق ساز و کار قیمتگذاری دستوری بنزین توزیع میشود که هم غیرشفاف و غیرهدفمند است و هم عملکرد صحیح تخصیص منابع را به هم میزند؛ درحالیکه توزیع نقدی و مساوی آن بین مردم، حداقل هیچ تاثیر منفی بر کارآیی تخصیص منابع ندارد و عدالت را هم به نحو بسیار مناسبتری تامین میکند و شفافیت زیادی هم در پی دارد و بهراحتی هم قابلاجراست.
این روش حتی میتواند تخصیص منابع جامعه را بهطور خودکار و ساختارمند به سمت خواسته دهکهای میانه و پایین سوق دهد؛ چون که به احتمال زیاد سبب گرایش تخصیص منابع به سمت کالاهای نسبتا اساسیتر و ضروریتر و دورتر شدن آن از کالاهای لوکس خواهد شد. در صورت استفاده از این روش، حتی ممکن است افکار عمومی از این پس به جای تثبیت قیمت بنزین مداوما خواستار افزایش قیمت بنزین شود. توزیع مساوی رانت مذکور میان مردم در موفقیت این روش بسیار تعیینکننده است. با این حال اگر هم اصرار بر توزیع نامساوی آن باشد (هر چند این کار بر کارآیی اقتصادی اثر منفی خواهد داشت) بهتر است این امر پس از توزیع اولیه و با بازیافت رانت توزیعشده از دهکهای مورد هدف از طریق اخذ مالیات صورت بگیرد. یعنی به جای اینکه در مرحله توزیع رانت، دهکهای مشمول و غیرمشمول شناسایی شود بهتر است پس از توزیع رانت میان همه افراد، در مرحله دوم تمام یا بخشی از مبالغ پرداختی به افراد مورد هدف بهصورت مالیات بازیافت شود.
استفاده از روش توزیع مساوی رانت میان مردم، حتی در ارتباط با سایر کالاهای اساسی نیز قابل استفاده بوده و اثربخشتر، کمعوارضتر، شفافتر و راحتتر است؛ ضمن آنکه کارآیی اقتصادی را هم مخدوش و از مسیر درست خود منحرف نمیکند و رضایت مردم را هم به نحو بهتری جلب خواهد کرد. ضمنا استفاده از روش کوپنی برای این منظور روش مناسبی نیست و عوارض زیادی خواهد داشت. اصولا روش کوپنی مخصوص شرایطی است که عرضه یک کالا ثابت است و امکان ارائه آن متناسب با تقاضای جامعه وجود ندارد. درحالیکه به نظر میرسد در ارتباط با کالاهای اساسی مشکل در حال حاضر عرضه ثابت و کمبود این نوع از کالاها نیست، بلکه نگرانی دولت از با
بت عدم عرضه آنها به قیمت مد نظر دولت (قیمت متناسب با نرخ ارز تخصیصی دولت به این کالاها) است که سبب شده موضوع کوپنی شدن عرضه برخی از کالاهای اساسی مطرح شود.
برای تحقق اهداف گفته شده میتوان از روشهای دیگری استفاده کرد که مقصود را با عوارض و هزینههای بسیار کمتری محقق کند.
نهادههای تولید از جهت ایجاد پیامدهای خارجی یا خنثی هستند یا منفی یا مثبت. دولتها برای حذف اثرات منفی پیامدهای خارجی، بر نهادههای تولید دارای پیامد خارجی منفی مالیات میبندند و برای بهرهمندی از اثرات مثبت پیامدهای خارجی، به نهادههای تولید دارای پیامد خارجی مثبت یارانه میدهند. بنزین یک نهاده تولیدی در خدمت بخش حملونقل است که به وضوح پیامد خارجی منفی ایجاد میکند.
بنابراین بنزین در بسیاری از کشورها مشمول مالیاتهای سنگین میشود تا آثار منفی مربوط به پیامدهای خارجی کاهش یابد. اما در کشور ما با بنزین مشابه با نهادههای تولیدی دارای پیامد خارجی مثبت برخورد شده و به آن یارانه پرداخت میشود آن هم نه از محل مالیاتها بلکه با منابع حاصل از فروش نفت خام یا عرضه ارزان نفت خام به تولیدکنندگان بنزین. این نوع سیاستگذاری درباره بنزین سبب شده نه تنها اهداف اعلام شده برای این منظور محقق نشود و حتی در مواردی شاهد نتایجی معکوس باشیم (طرح بحث هدفمندی یارانهها که قدمتی چند ده ساله دارد شاهدی بر این مدعا است) بلکه موجب شده انحرافی بزرگ در ساختار تخصیص منابع جامعه پیش آید و عمق پیدا کند.
بهعبارت دیگر در نتیجه پایداری این سیاست برای چند دهه، تناسب میان «قیمت بنزین نسبت به قیمت سایر کالاها و خدمات» و «ساختار ترجیحات جامعه (تمایل مردم به مصرف بنزین نسبت به مصرف سایر کالاها و خدمات)»، به هم خورده است. شهری به عظمت تهران در یک اقتصاد 500 میلیارد دلاری، جابهجایی روزانه صدها هزار نفر از شرق تهران به غرب تهران و بالعکس، وضعیت آشفته ساختار عبور و مرور شهری، عدم توسعه مطلوب شبکه حملونقل عمومی، وضعیت نامطلوب خودروسازی از جهت ایمنی و شدت انرژی مصرفی و بهخصوص بالا بودن نامتعارف قیمت خودرو در عین ناچیز بودن نسبی هزینه استفاده از خودرو، آلودگی شدید هوا و دهها مشکل دیگر؛ محصول تداوم این نحوه تخصیص منابع طی چند دهه است.
این همه در حالی است که روشهایی وجود دارد که هم میتواند هدف سیاستگذار از نحوه تخصیص فعلی منابع در ارتباط با بنزین را تامین کند و هم اینکه تخصیص منابع را از آنچه باید باشد، منحرف نمیکند. یکی از این راهها آن است که رانت نهفته در عرضه بنزین به روش موجود، بهصورت مستقیم و مساوی میان مردم توزیع شود و با بنزین مانند یک نهاده تولیدی دارای پیامد خارجی منفی برخورد شود. در وضعیت فعلی، این رانت از طریق ساز و کار قیمتگذاری دستوری بنزین توزیع میشود که هم غیرشفاف و غیرهدفمند است و هم عملکرد صحیح تخصیص منابع را به هم میزند؛ درحالیکه توزیع نقدی و مساوی آن بین مردم، حداقل هیچ تاثیر منفی بر کارآیی تخصیص منابع ندارد و عدالت را هم به نحو بسیار مناسبتری تامین میکند و شفافیت زیادی هم در پی دارد و بهراحتی هم قابلاجراست.
این روش حتی میتواند تخصیص منابع جامعه را بهطور خودکار و ساختارمند به سمت خواسته دهکهای میانه و پایین سوق دهد؛ چون که به احتمال زیاد سبب گرایش تخصیص منابع به سمت کالاهای نسبتا اساسیتر و ضروریتر و دورتر شدن آن از کالاهای لوکس خواهد شد. در صورت استفاده از این روش، حتی ممکن است افکار عمومی از این پس به جای تثبیت قیمت بنزین مداوما خواستار افزایش قیمت بنزین شود. توزیع مساوی رانت مذکور میان مردم در موفقیت این روش بسیار تعیینکننده است. با این حال اگر هم اصرار بر توزیع نامساوی آن باشد (هر چند این کار بر کارآیی اقتصادی اثر منفی خواهد داشت) بهتر است این امر پس از توزیع اولیه و با بازیافت رانت توزیعشده از دهکهای مورد هدف از طریق اخذ مالیات صورت بگیرد. یعنی به جای اینکه در مرحله توزیع رانت، دهکهای مشمول و غیرمشمول شناسایی شود بهتر است پس از توزیع رانت میان همه افراد، در مرحله دوم تمام یا بخشی از مبالغ پرداختی به افراد مورد هدف بهصورت مالیات بازیافت شود.
استفاده از روش توزیع مساوی رانت میان مردم، حتی در ارتباط با سایر کالاهای اساسی نیز قابل استفاده بوده و اثربخشتر، کمعوارضتر، شفافتر و راحتتر است؛ ضمن آنکه کارآیی اقتصادی را هم مخدوش و از مسیر درست خود منحرف نمیکند و رضایت مردم را هم به نحو بهتری جلب خواهد کرد. ضمنا استفاده از روش کوپنی برای این منظور روش مناسبی نیست و عوارض زیادی خواهد داشت. اصولا روش کوپنی مخصوص شرایطی است که عرضه یک کالا ثابت است و امکان ارائه آن متناسب با تقاضای جامعه وجود ندارد. درحالیکه به نظر میرسد در ارتباط با کالاهای اساسی مشکل در حال حاضر عرضه ثابت و کمبود این نوع از کالاها نیست، بلکه نگرانی دولت از با
بت عدم عرضه آنها به قیمت مد نظر دولت (قیمت متناسب با نرخ ارز تخصیصی دولت به این کالاها) است که سبب شده موضوع کوپنی شدن عرضه برخی از کالاهای اساسی مطرح شود.
گزارش خطا
پسندها: 0
ارسال نظر
آخرین اخبار
ثبات قیمت وارداتیها در مقابل صعود داخلیها خارجنشینان خودرو وارد میکنند خودروسازان سنتی در تله نرم افزاری تحقیقات گسترده از هزاران خودروی تسلا اخراج هزار کارگر از فورد تعطیلی استودیوهای طراحی نیسان اکستریم TX؛ انتخابی هوشمندانه و احساسی از یک برند لوکس جزئیات دومین کمپین HOW-TO XTRIM اعلام شد رشد ۲۲۷ درصدی نمایندگیهای گروه پرشیا موبیلیتی در ایران واردات خودرو در بن بست شکایت ها تکذیب ممنوعیت فروش ایران خودرو رونمایی از مدل جدید فراری شرایط فروش شش محصول کرمان موتور اعلام شد تلفیق ایمنی جهانی و طراحی به روز؛ اف ایکس، هنر آینده! رکورد رکود صنعت خودرو چتر حمایتی سیاستگذار خودرو بر واردات چهره جدید بنز در نمایشگاه مونیخ رونمایی چین از طرح جدید خودرویی ۱۲۰ جلسه بیثمر شورای رقابت در بازار خودرو تعرفه واردات خودرو دوباره 100 درصد شد +سند اف ۹ تمام چرخ محرک، پرچم دار برند فونیکس طراحی یک خودرو خانوادگی چه ویژگیهایی دارد؟ امکاناتی کامل برای تجربهای کم نقص در X۵ تئوری خودرویی اثر ماشه دولت باید بخشی از سهام خودروسازان را حفظ کند ضربه تعرفهای مکزیک به تسلا و BYD خودروهای وارداتی لوکس میشوند؟ افت تولید خودروهای تجاری خودروساز چینی فراخوان داد آمازون ونهای برقی را آزمایش میکند شرایط اولین فروش سیتروئن C ۳-XR اعلام شد +بخشنامه رشد فروش جهانی خودروهای برقی آهسته شد عرضه خودرو در بورس راهکاری شفاف برای مقابله با رانت است تغییر چهره بازار واردات خودرو سهم مصرفکننده از مناقشه ایران خودرو و دولت سرمایه گذاری فولکس واگن در هوش مصنوعی راهکار نیسان برای هموار شدن مسیر برقیها واگذاری سایپا به تعویق افتاد
شرایط فروش