خاطرات راننده بلیزر امام از فرودگاه تا بهشت زهرا
پدال نیوز- راننده خودروی آبیرنگ ۱۲ بهمن میگوید: سوار بلیزر شدم تا به فرودگاه بروم، به اولین کسی که برخوردم، مقام معظم رهبری بودند.
به گزارش "پدال نیوز" به گزارش پدال نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یادم است صبح 12 بهمن سوار بلیزر شدم تا به فرودگاه بروم، به اولین کسی که برخوردم مقام معظم رهبری بودند. تا مرا دیدند گفتند: «تو اینجا هم زرنگی کردی و رانندگی امام را خودت بر عهده گرفتی.» عرض کردم: آقایان بر عهده من گذاشتند. گفتند: «قدر آن را بدان، مأموریت گرانقیمتی است.»
محسن رفیقدوست این جملات را در کتاب «برای تاریخ میگویم» بیان کرده است. او خاطرات خود از سالهای 57 تا 68 را بیان کرده که بعضی از آنها به شدت خواندنی است.
در ادامه، بخشی از خاطرات او از روز ورود امام خمینی به کشور را مرور میکنیم.
ماشین بلیزر معروف را چه کسی آورد و چه سرنوشتی پیدا کرد؟
بلیزر مال یکی از رفقا به نام علی مجمعالصنایع از بچههای خوب حزبالهی بود. شهید بروجردی مرا با ایشان آشنا کرد. ایشان در سال 1378 به رحمت خدا رفت؛ فردی بیسروصدا و متدین و مقلد امام بود و ما با اینکه او را میشناختیم، بعد از اینکه از دنیا رفت بیشتر شناختیمیش.
در سال 1388 یعنی 10 سال بعد از فوت آقای مجمعالصنایع، در یکی از دانشگاههای تهران برای ایشان مراسم بزرگداشتی گرفتند و مرا هم دعوت کردند. چند نفر از کسانی که در آن دانشگاه به مدارج دکتری و مهندسی رسیده بودند، میگفتند اگر ایشان وسیله تحصیل ما را فراهم نمیکرد، ما امروز دکتر و مهندس نبودیم.
بازاری بود؟
کارخانهای کوچک به نام جی.ام.پارت داشت که قطعات کاسهنمد ماشین را میساخت. یک طبقهاش را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. بعدها وزارت صنایع سنگین به ایشان بیمهری کرد و مشکلات مالی پیدا کرد و حتی بلیزر را به خاطر نیاز مالی فروخت. ایشان مخارج ضد گلوله کردن ماشین را هم خودش داده بود؛ به تمام معنا مخلص بود.
ماشین بلیزر از اینکه در بهشتزهرا(س) از کار افتاد چه سرنوشتی پیدا کرد؟
ماشین را مرتضی حسینی، که همراه من بود، به مدرسه رفاه منتقل کرد. یک ماهی دست خود من بود. دو ـ سه ماهی هم آن را به یک روحانی به نام حمیدزاده دادم و زیر پای او بود. تا اینکه ماشین را گرفتم و تحویل خود آقای مجمعالصنایع دادم. بعد مطلع شدم که ایشان این ماشین را فروخته است.
کسی به دنبال این نبود که آن خودروی تاریخی را برای آینده نگهداری کند؟
اصلاً کسی در این فکرها نبود. بعد از رحلت حضرت امام که مؤسسه حفظ آثار امام تأسیس شد، هرچه دنبال آن بلیزر گشتیم پیدایش نکردیم. بعد از آقای مجمعالصنایع دو دست خرید و فروش شده بود، ولی خریدار سوم را پیدا نکردیم و نیروی انتظامی و راهنمایی رانندگی به جایی نرسیدند. البته، الان بلیزری را در مجموعه مرقد مطهر نگهداری میکنند که خیلی شبیه همان بلیزر است، ولی آن ماشین نیست.
بعد از اینکه به مدرسه رفاه برگشتید، به چه کاری مشغول شدید؟
ما از بهشتزهرا یک راست به مدرسه رفاه برگشتیم. ساعت 10:30 شب بود که امام به مدرسه رفاه تشریف آوردند. بین پاگرد طبقه اول و دوم ایستادند و از عدهای که در کریدور ایستاده بودیم، تشکر کردند و به اتاقشان رفتند. من آن شب خیلی خسته بودم و بعد از نماز صبح چرتی زدم. وقتی از خواب بیدار شدم، گفتند: امام با آقای مطهری به مدرسه علوی رفتهاند.
ما قبل از ورود امام به ایران، به فکر آماده کردن فضایی برای ملاقات مردم با ایشان بودیم. فضای مدرسه رفاه کافی نبود. مرحوم مطهری گفت: اینجا برای این کار مناسب نیست و کوچه ها برای اینکه مردم از یک در بیایند و از در دیگر خارج شوند، گنجایش ندارد. با آقای مطهری به مدرسه علوی رفتیم.
این مدرسه چسبیده به مدرسه رفاه بود که یک در ورودی در خیابان ایران و یک در خروجی به کوچهای داشت که در دیگر مدرسه رفاه هم به آن کوچه باز میشد. مردم به راحتی میتوانستند از یک در ارد شوند، امام را زیارت کنند و از در دیگر خارج شوند تا گروه دیگر مردم داخل شوند. لذا مدرسه علوی را در نظر گرفتیم. البته، ما قبلاً برای کارهای استقبال، مدرسه علوی را از مسئولان مدرسه گرفته بودیم و گروه تبلیغاتمان در آنجا کارهای پلاکاردنویس را انجام میداد. قرار شد امام در دفتر مدرسه که مشرف به حیاط بود بایستند و مردم با ایشان دیدار و بیعت کنند.
خانواده امام کجا بودند؟
خانواده امام آنجا نبودند. منزل دیگری مستقر بودند که من از آن بیاطلاعم. فقط حاج احمد آقا پیش امام بود.
خانواده با پرواز امام آمده بودند؟
نه، با پرواز دیگری آمدند. از خانواده امام فقط احمد آقا در آن پرواز بود.
برنامه دیدار چطور بود؟
از صبح 13 بهمن مردم هجوم آوردند و کل خیابان ایران و خیابانهای فرعی پر از جمعیت شد. روز اول زن و مرد با هم تجمع کرده بودند که ادارهاش خیلی مشکل بود. اما از روز بعد قرار شد صبحها آقایان و بعد از ظهرها خانمها بیایند. روز اولی که خانمها آمدند، حدود دویست نفرشان زیر دست و پا ماندند و بیهوش شدند.
انتظامات در اختیار مردها بود و هر لحظه یکی از خانمها روی دست مردها به بیرون برده میشد. روز دوم چهارصد نفر و روز سوم هشتصد نفر از خانمها غش کردند. این مشکل را با اعضای شورای انقلاب در میان گذاشتیم. ایشان خدمت امام عرض کردند چنین وضعیتی است و اگر شما موافقید دیدار خانمها را متوقف کنیم.
امام فرموده بود: «شما فکر میکنید اعلامیههای من با سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین بانوان بیرون کردند! چرا میخواهید ملاقاتشان را قطع کنید؟ بروید وسایل آسایششان را فراهم کنید.»
بعد از فرمان امام، عده زیادی از خانمهای آشنایان را دعوت کردیم که انتظامات خانمها را اداره کنند.
محسن رفیقدوست این جملات را در کتاب «برای تاریخ میگویم» بیان کرده است. او خاطرات خود از سالهای 57 تا 68 را بیان کرده که بعضی از آنها به شدت خواندنی است.
در ادامه، بخشی از خاطرات او از روز ورود امام خمینی به کشور را مرور میکنیم.
ماشین بلیزر معروف را چه کسی آورد و چه سرنوشتی پیدا کرد؟
بلیزر مال یکی از رفقا به نام علی مجمعالصنایع از بچههای خوب حزبالهی بود. شهید بروجردی مرا با ایشان آشنا کرد. ایشان در سال 1378 به رحمت خدا رفت؛ فردی بیسروصدا و متدین و مقلد امام بود و ما با اینکه او را میشناختیم، بعد از اینکه از دنیا رفت بیشتر شناختیمیش.
در سال 1388 یعنی 10 سال بعد از فوت آقای مجمعالصنایع، در یکی از دانشگاههای تهران برای ایشان مراسم بزرگداشتی گرفتند و مرا هم دعوت کردند. چند نفر از کسانی که در آن دانشگاه به مدارج دکتری و مهندسی رسیده بودند، میگفتند اگر ایشان وسیله تحصیل ما را فراهم نمیکرد، ما امروز دکتر و مهندس نبودیم.
بازاری بود؟
کارخانهای کوچک به نام جی.ام.پارت داشت که قطعات کاسهنمد ماشین را میساخت. یک طبقهاش را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. بعدها وزارت صنایع سنگین به ایشان بیمهری کرد و مشکلات مالی پیدا کرد و حتی بلیزر را به خاطر نیاز مالی فروخت. ایشان مخارج ضد گلوله کردن ماشین را هم خودش داده بود؛ به تمام معنا مخلص بود.
ماشین بلیزر از اینکه در بهشتزهرا(س) از کار افتاد چه سرنوشتی پیدا کرد؟
ماشین را مرتضی حسینی، که همراه من بود، به مدرسه رفاه منتقل کرد. یک ماهی دست خود من بود. دو ـ سه ماهی هم آن را به یک روحانی به نام حمیدزاده دادم و زیر پای او بود. تا اینکه ماشین را گرفتم و تحویل خود آقای مجمعالصنایع دادم. بعد مطلع شدم که ایشان این ماشین را فروخته است.
کسی به دنبال این نبود که آن خودروی تاریخی را برای آینده نگهداری کند؟
اصلاً کسی در این فکرها نبود. بعد از رحلت حضرت امام که مؤسسه حفظ آثار امام تأسیس شد، هرچه دنبال آن بلیزر گشتیم پیدایش نکردیم. بعد از آقای مجمعالصنایع دو دست خرید و فروش شده بود، ولی خریدار سوم را پیدا نکردیم و نیروی انتظامی و راهنمایی رانندگی به جایی نرسیدند. البته، الان بلیزری را در مجموعه مرقد مطهر نگهداری میکنند که خیلی شبیه همان بلیزر است، ولی آن ماشین نیست.
بعد از اینکه به مدرسه رفاه برگشتید، به چه کاری مشغول شدید؟
ما از بهشتزهرا یک راست به مدرسه رفاه برگشتیم. ساعت 10:30 شب بود که امام به مدرسه رفاه تشریف آوردند. بین پاگرد طبقه اول و دوم ایستادند و از عدهای که در کریدور ایستاده بودیم، تشکر کردند و به اتاقشان رفتند. من آن شب خیلی خسته بودم و بعد از نماز صبح چرتی زدم. وقتی از خواب بیدار شدم، گفتند: امام با آقای مطهری به مدرسه علوی رفتهاند.
ما قبل از ورود امام به ایران، به فکر آماده کردن فضایی برای ملاقات مردم با ایشان بودیم. فضای مدرسه رفاه کافی نبود. مرحوم مطهری گفت: اینجا برای این کار مناسب نیست و کوچه ها برای اینکه مردم از یک در بیایند و از در دیگر خارج شوند، گنجایش ندارد. با آقای مطهری به مدرسه علوی رفتیم.
این مدرسه چسبیده به مدرسه رفاه بود که یک در ورودی در خیابان ایران و یک در خروجی به کوچهای داشت که در دیگر مدرسه رفاه هم به آن کوچه باز میشد. مردم به راحتی میتوانستند از یک در ارد شوند، امام را زیارت کنند و از در دیگر خارج شوند تا گروه دیگر مردم داخل شوند. لذا مدرسه علوی را در نظر گرفتیم. البته، ما قبلاً برای کارهای استقبال، مدرسه علوی را از مسئولان مدرسه گرفته بودیم و گروه تبلیغاتمان در آنجا کارهای پلاکاردنویس را انجام میداد. قرار شد امام در دفتر مدرسه که مشرف به حیاط بود بایستند و مردم با ایشان دیدار و بیعت کنند.
خانواده امام کجا بودند؟
خانواده امام آنجا نبودند. منزل دیگری مستقر بودند که من از آن بیاطلاعم. فقط حاج احمد آقا پیش امام بود.
خانواده با پرواز امام آمده بودند؟
نه، با پرواز دیگری آمدند. از خانواده امام فقط احمد آقا در آن پرواز بود.
برنامه دیدار چطور بود؟
از صبح 13 بهمن مردم هجوم آوردند و کل خیابان ایران و خیابانهای فرعی پر از جمعیت شد. روز اول زن و مرد با هم تجمع کرده بودند که ادارهاش خیلی مشکل بود. اما از روز بعد قرار شد صبحها آقایان و بعد از ظهرها خانمها بیایند. روز اولی که خانمها آمدند، حدود دویست نفرشان زیر دست و پا ماندند و بیهوش شدند.
انتظامات در اختیار مردها بود و هر لحظه یکی از خانمها روی دست مردها به بیرون برده میشد. روز دوم چهارصد نفر و روز سوم هشتصد نفر از خانمها غش کردند. این مشکل را با اعضای شورای انقلاب در میان گذاشتیم. ایشان خدمت امام عرض کردند چنین وضعیتی است و اگر شما موافقید دیدار خانمها را متوقف کنیم.
امام فرموده بود: «شما فکر میکنید اعلامیههای من با سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین بانوان بیرون کردند! چرا میخواهید ملاقاتشان را قطع کنید؟ بروید وسایل آسایششان را فراهم کنید.»
بعد از فرمان امام، عده زیادی از خانمهای آشنایان را دعوت کردیم که انتظامات خانمها را اداره کنند.
گزارش خطا
پسندها: 0
ارسال نظر
آخرین اخبار
زیان تسلا در بزرگترین بازارهای خودروی اروپا زمان کاهش تعرفههای خودرو معلوم نیست اولین کراس اوور الکتریکی سایز متوسط مزدا تولید شد دلایل عدم استقبال از خودروهای وارداتی! حذف وثیقه ۳۵ درصدی بانک مرکزی برای واردات خودروی جانبازان تمدید دوباره مهلت ثبت نام خودروهای وارداتی و وکالتی کردن حسابها تعطیلات تابستانه خودروسازی چرا ایکس ۷۷ پرچمدار ایمنی در بازار است؟ همه ابهامات فروش وارداتیها کاهش شتاب تورم خرید خودرو تسلا در مخمصه رقابت با چینی ها پاداش میلیاردی تسلا به ایلان ماسک! واکنش بازار خودرو به توقف موقت آیین نامه واردات ثبت آماری از واردات خودرو در منطقه آزاد اروند حذف شد کارخانه خودروساز ویتنامی در هند استارت خورد کدام دستگاه مقصر ترخیص هزاران دستگاه خودرو با عوارض غیرقانونی است؟ شوک مالیاتی به بازار خودروهای برقی ترکیه تعرفه واردات خودرو نباید کمتر از تعرفه قطعات باشد نامه هشدار انجمن واردکنندگان خودرو به رئیس جمهور و رئیس دیوان عدالت اداری +سند خدمات ویژه امداد کرمان موتور در مسیرهای اربعین حسینی ۱۴۰۴ عرضه خودروهای وارداتی از طریق سامانه متوقف نمیشود بی وای دی ترمز زد 2025 Tiggo 8 PLUS Classic Edition توسط چری معرفی شد +تصاویر روند رو به رشد و موفقیت آمیز CHERY در سال ۲۰۲۵ +آمار فروش دستاورد بزرگ چری در رکورد صادرات خودرو +جدول واکنش دیوان عدالت اداری در خصوص ابطال مصوبه خودرویی دولت واکنش رییس انجمن واردکنندگان خودرو به رای دیوان عدالت اداری چرا فولکس واگن ID.4 خودرویی موفق در بازار ایران به حساب می آید؟ احتمال افزایش ۵۰ درصدی قیمت خودروهای وارداتی واردات خودرو باکیفیت، صنعت داخلی را به رقابت وادار میکند واکاوی تابآوری صنعت خودرو ایران در برابر تحریم برنامه کرمان موتور برای واردات خودرو در سال ١۴٠۴ چرا ایکس ۵ خودرو پرشتابی است؟ خدمات بی نقص؛ تجربه خدمات پس از فروش VIP با فونیکس بازار وارداتیها در شوک تازه ایمنی خودرو: اولین تست تصادف اشعه ایکس عمومی تعمیر خودرو با لوازم دست دوم ترخیص ۱۴ هزار خودروی وارداتی موج جدید واردات خودروهای کره ای و ژاپنی نزدیک ایران! واردات خودرو در بن بست بلاتکلیفی برگزاری دهمین آزمون مهارتی خدمات پس از فروش کرمان موتور تمدید مهلت ثبتنام خودروهای وارداتی چالش ۳ ضلعی واردات خودرو با تصمیمات خلاف قانون مخالفت مجلس با کاهش تعرفه واردات خودرو! اجرای آیین نامه جدید واردات خودرو متوقف شد + سند تسلا محکوم شد ورود دوباره مجلس به واگذاری ایران خودرو شیائومی در تحویل ماهانه خودرو رکورد زد سقوط سوددهی خودروسازان آلمانی بخشنامه جدید برای تسریع در فرآیند واردات خودرو +نامه
شرایط فروش
پربازدیدترینها
پربحثترینها
تعطیلات تابستانه خودروسازی تمدید دوباره مهلت ثبت نام خودروهای وارداتی و وکالتی کردن حسابها اولین کراس اوور الکتریکی سایز متوسط مزدا تولید شد زیان تسلا در بزرگترین بازارهای خودروی اروپا زمان کاهش تعرفههای خودرو معلوم نیست دلایل عدم استقبال از خودروهای وارداتی! حذف وثیقه ۳۵ درصدی بانک مرکزی برای واردات خودروی جانبازان