پدال نیوز- روزی که برجام به فرجام رسید، به نظر می رسید بهار صنعت خودروی ایران از پس زمستانی سخت آغاز شده است. سه سال پیش از آن در سال ۱۳۹۱ سخت ترین تحریمها بر صنعت خودروی ایران اعمال شده بود. غرب و به ویژه آمریکا موتور محرک اقتصاد ایران را نشانه گرفته بودند. شدیدترین تحریمها بر صنعت خودرو ایران چنان سایه افکند که پژو شریک ۳۰ ساله ایران خودرو راه خروج در پیش گرفت و رنو که هفت سال قبل با بوق و کرنا شرکت مشترک باایران تاسیس کرده و همزمان در سایت دو خودروساز به تولید پرداخته بود، تقریبا کار را تعطیل کرد.
به گزارش پدال نیوز به نقل از ایسنا ، اولین نشانه های تاثیر تحریم ها با کاهش تولید خودروسازان و به تبع آن قطعه سازان ایرانی بروز کرد و خودرو به کالایی نایاب و گران قیمت بدل شد. قیمتها سر به فلک کشید و مردم و رسانه ها ناراضی از وضعیت پیش آمده ادعاهای سابق خودروسازان را مبنی بر تولید 100درصد داخلی خودروهای ملی همچون سمند و پراید به چالش کشیدند. آن روزها مشخص شد که ادعای تولید داخلی خودروهای ملی صرفا اهداف تبلیغاتی داشته و عدم واردات برخی قطعات همچون گیربکس اتوماتیک و icu و برخی قطعات موتور می تواند خطوط تولید محصولات خودروسازان را متوقف کند. این در حالی بود که خودروسازان حتی رینگ آلومینیومی برخی محصولات خود را در همان ماههای اول شروع تحریمها حذف کردند!
با روی کار آمدن دولت اعتدال، مذاکره با جهان غرب در اولویت قرار گرفت و سرانجام برجام به فرجام رسید. سالهای ابری و سرد سپری شد و شرکتهای خارجی با پیشنهادهای رنگارنگ به تهران سرازیر شدند. مذاکرات خودروسازان با شرکای خارجی اما رنگ و بوی دیگری داشت. به نظر میرسید این بار ایرانی ها هستند که برای شرکای غربی شرط و شروط گذاشته اند. ایران خودرو مدعی بود پژو باید به دلیل خروج یکباره از ایران در سالهای قبل خسارت بپردازد و سایپا میان دو دلبر یعنی رنو و سیتروئن ناز می کرد که طرف کدام را بگیرد. در این میان آنچه نگران کننده بود، مذاکرات محرمانه و پشت درهای بسته بود که خبرنگاران و افکار عمومی از جزییات آن بی اطلاع بودند. کار به بهانه تامین حداکثر منافع ملی به گونه ای پیش می رفت که باوجود حضور نعمت زاده - وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت (صمت) - در مذاکرات با رنو حتا برخی مقامات سازمان گسترش و وزارت صمت هم از جزییات نحوه انعقاد قراردادها و مفاد آنها آگاهی نداشتند. این امر آنجا آشکار شد که در انتهای یکی از جلسات نهایی انعقاد قرارداد همکاری با رنو در فرانسه، مقاماتی که برای حضور در انتهای جلسه و لحظه امضا دعوت شده بودند، کاملا سورپرایز شده و در مقابل سوال خبرنگاران در خصوص جزییات قرارداد ابراز بی اطلاعی می کردند و می گفتند ساعتی قبل دعوت شده اند و نمی دانند دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد!
خودروسازان ایرانی مدعی بودند حداکثر منافع ملی در قراردادها دیده شده و حالا علاوه براینکه خارجی ها باید جریمه تنهاگذاشتن ما را در روزهای سخت بپردازند، متعهد شده اند که انتقال تکنولوژی انجام دهند و در ایران سرمایه گذاری کنند. خارجی ها هم ژست با لبخند مقابل دوربین رسانه ها می گرفتند و می گفتند این بار با تحریم هم نخواهیم رفت! زمان اما ثابت کرد که غربی ها برای اخم آمریکا بیش از خودروسازان ایرانی ارزش قایل اند و با سخنرانی رییس جمهوری آمریکا مبنی بر خروج یکجانبه از برجام ساز جدایی کوک کردند.
حدود سه سال فرصت پسابرجام برای پوشاندن نقاط ضربه پذیری خودروسازان ایرانی از دست رفت و حالا دوباره همان زخمهای قدیمی سر باز کرده اند. تولید خودرو کاهش یافته، قیمتها سربه فلک گذاشته، گیربکس اتوماتیک نایاب شده و رینگ آلومینیومی از خودروها حذف شده اند! ابتدای دهه 90 با تحریم اوباما حلقه های مفقوده خودروسازی ایران برای پایان دادن به وابستگی آشکار شده بود، اما خودروسازان ایرانی با فرصت سوزی تنها به مذاکره برای واردات و مونتاژ خودروهایی جذاب همچون پژو 2008 و سیترون سی3 قناعت کردند. نتیجه قناعت به حداقل ها این شد که با اخم ترامپ، عرصه از شرکای خارجی خالی شد؛ آن هم در شرایطی که حتی به یکی از قولهای خود برای جبران وعده های رنگارنگ سرمایه گذاری عمل نکردند.
پنج دهه پیش بنز در مذاکره با ایرانی ها شرکتی را برای تولید موتور و گیربکس محصولات خود پایه گذاشت و در حالی پس از وقوع انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرد که این سرمایه گذاری ها پابرجا باقی ماندند. اما با گذشت 30 سال از مذاکره و همکاری با شریکی همچون پژو هنوز حتی یک سوله از این خودروساز در ایران به چشم نمی خورد و یک گیربکس اتوماتیک از این خودروساز جهانی در ایران تولید نمی شود. پسابرجام نیز گذشت و آجری بر آجر سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی امثال پژو و رنو در ایران مشاهده نشد و تنها رنگین کمان وعده ها لحظاتی کوتاه بر بالای سر خودروسازی ایران مشاهده شد و تمام.
چه کسی مدیران صنعت خودروی ایران در پسابرجام را برای این فرصت سوزی مورد سوال قرار می دهد؟ دو وزیر صنعت که نظارت ارشد بر این وضع را داشته اند، کرسی خود را ترک کرده اند، اما مدیران خودروسازی همچنان روزه سکوت گرفته اند. آیا مسوولین این فرصت سوزی پاسخگو خواهند بود؟