پدال نیوز- یک روانشناس با بررسی معنای فرهنگ ترافیکی، راههای ارتقاء این فرهنگ را بررسی و تشریح کرد.
به گزارش پدال نیوز به نقل از ایسنا ، غلامرضا ترابی با اشاره به معنی فرهنگ و تاثیر آن در جامعه گفت: فرهنگ مجموعهای از الگوهای رفتاری است که در جوامع متفاوت دیده میشوند، فرهنگهای متفاوت، ارزشها و معانی متفاوتی را به رفتارها میدهند.
وی ادامه داد: فرهنگ ترافیکی را میتوان مجموعهای از رفتارهای عادتی اعضای جامعه و نحوه برخورد مردم یک کشور یا منطقه با یکدیگر در محیط حمل و نقل (معابر، جادهها و خیابانها و ...) در نظر گرفت که معمولاً با نحوه نگرش مسئولین به مشکلات ترافیکی، قوانین و آییننامههای به کار گرفته شده، کیفیت آموزش رانندگان و جامعیت اطلاعاتی که در اختیار رانندگان قرار میگیرد مرتبط است، همچنین نحوه طراحی و ساخت معابر بویژه میزان امنیت و راحتی آنها با فرهنگ ترافیکی مرتبط است.
فرهنگ امنیت ترافیکی
این روانشناس افزود: فرهنگ امنیت ترافیکی مربوط به بخشی از فرهنگ ترافیکی است که با تصادفات و سوانح ترافیکی ارتباط دارد و میتوان کلیه الگوهای رفتاری، باورها، ارزشها، تفکرات مردم جامعه و مسئولین که در بروز یا پیشگیری تصادفات نقش دارند را فرهنگ امنیت ترافیکی در نظر گرفت.
وی با بیان اینکه جوامع مختلف سطوح متفاوتی از فرهنگ را دارند و حال سؤال این است که مشخصههای یک فرهنگ ترافیکی پایین چیست؟ گفت: خوخواهی، حق به جانب بودن و رفتارهای پرخاشگرانه از مشخصههای فرهنگ پایین ترافیکی و در مقابل صبر، ملاحظه، دقت و تمرکز و احساس مسئولیت مشخصههای فرهنگ بالای رانندگی هستند، خودخواهی در رانندگی یعنی فرد در هنگام استفاده از وسایل نقلیه فقط به خود میاندیشد و حق تقدم را رعایت نمیکند، به این مسأله فکر نمیکند که رفتارهای وی چه تأثیرات امنیتی و روانشناختی بر دیگران میگذارد و تصور میکند که دیگران باید خود را با او هماهنگ کنند، همچنین حق به جانب بودن در رانندگی نیز به این معنی است که چه میزان در حین بروز چالشهای ترافیکی اعم از شلوغی معابر و یا تصادفات خود را مسئول میدانیم.
ترابی درباره رفتارهای پرخشگرانه در رانندگی گفت: به هر رفتاری که منجر به آسیب روانشناختی یا فیزیکی با دیگران و یا تهدید اموال و داراییهای عمومی شود پرخاشگری میگویند و با این تعریف بوق زدن نابهجا، سبقت غیر مجاز، تعقیب، سرعت غیر مجاز و ... همه در گروه رفتارهای پرخاشگرانه قرار میگیرند.
مشخصههای فرهنگ رانندگی
این درمانگر با بیان اینکه عواملی تعیینکننده مشخصههای فرهنگ رانندگی است، گفت: سطح اجتماعی، اقتصادی و آموزش از مشخصههای تعیین کننده فرهنگ رانندگی است، جوامعی که درآمد بیشتر یا سطح تحصیلات بالاتری دارند، معمولاً فرهنگ ترافیکی امنتری دارند و دقت، تمرکز و احساس مسئولیت بیشتری از رانندگان این جوامع به چشم میخورد، در عوض فقر، فشار اقتصادی و نا امنی شغلی با رفتارهای پرخطر بیشتری در رانندگی همراه است.
وی افزود: در بحث آموزش نیز مشخص شده است که در دسترس بودن آموزش در سنین پایین اثرات بیشتری نسب به آموزش در سنین بلوغ دارد، بنابراین هرچه روند آموزش سریعتر شروع شود تأثیرات بیشتری خواهد داشت، نوع آموزش هم فاکتور مؤثری است، هرچند آموختن قوانین رانندگی و نشان دادن عواقب رانندگی پر خطر مانند مجموعه انیمیشنهای راهنمایی و رانندگی اقدامی مؤثر و مفید است؛ اما کافی نبوده و به آموزشهای بنیادی تری نیازمندیم.
به گفته این کارشناس، آموزش مهارت کنترل خشم، مهارتهای تابآوری، مهارت «نه گفتن» و حل مسأله میتواند با افزایش اعتماد به نفس به رفتار کنترل شدهتری منجر شود، اما نباید فراموش کنیم که خانوادهها اولین سازمانهای آموزشی هستند، بنابراین تقویت استحکام خانواده از طریق آموزش مهارتهای ارتباطی، شناسایی و مداخله به موقع در خانوادههای پرخطر مثل خانوادههای در شرف طلاق، درگیر اعتیاد، دارای میزان بالای خشونت و ... نیز میتواند مؤثر باشد.
مسائل شناختی-مغزی و مسائل شخصیتی شهروندان
این روانشناس با اشاره به اینکه عمدتاً رفتارهای پرخطر از دو مورد منشأ میگیرند، اظهار کرد: مسائل شناختی-مغزی و مسائل شخصیتی دو مورد هستند که باعث انجام رفتارهای پرخطری از سوی افراد میشود، مسائل شناختی – مغزی به توانایی ادراک صحیح، تجزیه و تحلیل مناسب و پاسخ به موقع و انعطافپذیر گفته میشود که در مجموع به آن «عملکرد اجرایی» مغز گفته شده که نقش بهسزایی در رفتار رانندگی افراد دارد، در واقع افرادی که دچار برخی اختلالات روانپزشکی هستند ممکن است در این فرآیند مشکلاتی داشته باشند، به عنوان مثال افرادی که به اختلال "بیشفعالی" و "نقص توجه" مبتلا هستند ممکن است رفتارهای بدون فکر و تأمل بیشتری از خود نشان دهند زیرا این افراد مهار رفتاری کمتری دارند و بیشتر از سایرین رفتارهای پرخطر بروز میدهند.
به گفته وی، این افراد کمتر از سایرین به نشانههای خطر توجه میکنند و معمولاً نمیتوانند مدت طولانی با دقت و تمرکز رانندگی کنند، بر اساس برخی آمارها تا هفت درصد بالغین مبتلا به این اختلال هستند، بدیهی است این افراد به اقدامات آموزشی و درمانی متفاوتی نیاز دارند، همچنین برخی اختلالات دیگر مانند اختلالات اضطرابی و افسردگی نیز میتوانند عملکرد اجرایی فرد را مختل کنند، بنابراین افراد مضطرب و افسرده ممکن است بیشتر از سایرین مرتکب تخلفات رانندگی شوند، لذا شناسایی و درمان به موقع اختلالات روانپزشکی در کاهش مشکلات ترافیکی مؤثر است.
ترابی ادامه داد: مسائل شخصیتی نیز یکی دیگر از عواملی است که موجب بروز رفتارهای پرخطر میشود، ویژگیهایی مانند انتقامجویی، مقابلهجویی، میزان کم احساس گناه و عذاب وجدان از این دسته اختلالات هستند که در چگونگی رانندگی مؤثرند، در واقع جوامع تا کنون نتوانستهاند اختلالات شخصیتی را ریشهکن یا حتی به میزان قابل توجهی کم کنند، اما شناسایی و بازتوانی افرادی که این مشکل را دارند میتواند تأثیر مناسبی در کاهش خشونت رانندگی داشته باشد، بنابراین اقدامات آموزشی و درمانی در جامعه و برای گروههای ویژه از اصول بنیادی ارتقاء فرهنگ رانندگی است.
نقش قانون در فرهنگ ترافیکی
این روانشناس با بیان اینکه معمولا وقتی از ارتقاء فرهنگ رانندگی صحبت میکنیم به یاد جریمههای رانندگی میافتیم گفت: البته در نقش پررنگ جریمهها در بازدارندگی از تخلف رانندگی شکی نیست اما اقدامات قانونی نباید محدود به جریمه شود، برای مثال سختگیری معقول و نه افراطی در دادن گواهینامه میتواند کمککننده باشد، کارشناسان صدور گواهینامه باید با انواع مشکلات رفتاری آشنا شده و بتوانند افراد پرخطر را شناسایی کنند، بدیهی است که لزومی ندارد تا با سختگیری افراطی از رانندگی همه این افراد ممانعت بهعمل آید و پس از شناسایی میتوان این افراد را حمایت کرد تا با گذراندن دورههای آموزشی، درمانی و بازتوانی مهارت رانندگی سالم را کسب کنند و در نهایت میتوان از رانندگی گروهی که علیرغم اقدامات فوق استانداردهای لازم را کسب نکرده اند جلوگیری کرد، همچنین پس از صدور گواهینامه ضروریست که رانندگان بهصورت مداوم مورد بررسی قرار بگیرند و رانندگان پرتخلف نیز باید تحت اقدامات درمانی قرار بگیرند.
وی با اشاره به اینکه مجازات و جریمه هم در کاهش میزان تخلفات مؤثر است و دو رویکرد کلی تشدید مجازات و قاطعیت مجازات در رابطه با جریمههای رانندگی و انواع مجازات وجود دارد، گفت: تشدید مجازات علیرغم مؤثر بودن نقش محدودی در کاهش جرم دارد، اما اگر شدت مجازات را افراطی بالا ببریم اثر بازدارنگی آن لزوماً بیشتر نخواهد شد و از سوی دیگر منجر به کاهش قاطعیت درمجازات خواهد شد، به این طریق که اگر مجازاتها بسیار شدید باشند سیستم قضایی ممکن است نتواند در عمل آن مجازاتها را اعمال کند، بنابراین احتمال اجرای مجازات کاهش مییابد. فرض کنیم برای سرعت بالا مجازات سه ماه حبس تعیین شود، در این صورت عملاً سیستمقضایی نمیتواند این مجازات را عملی کند و مجبور میشود به طرق مختلف تخفیف بدهد یا ببخشد، با این کار قاطعیت سیستم قضایی در نظر مردم کاهش مییابد.
وی با اشاره به اینکه در بررسیهای صورت گرفته تأثیر قاطعیت قضایی در کاهش تخلفات از تشدید مجازات بیشتر است، ادامه داد: قاطعیت مجازات یعنی شهروندان جامعه خود را تحت نظر قانون ببینند و به این باور برسند که فوراً متناسب با رفتار خود مجازات میشوند، مثال آن نیز مامورین راهنمایی و رانندگی هستند که از دوربینهای کنترل سرعت استفاده میکنند.
مهندسی ترافیک یکی دیگر از راههای موثر در فرهنگ ترافیک
این رواندرمانگر با اشاره به اینکه یکی دیگر از عوامل موثر در فرهنگ ترافیکی مهندسی ترافیک است گفت: راههای استاندارد، تقاطعهای مناسب، چراغ قرمزهای منطقی، سیستمهای هوشمند راهبری، توزیع مناسب تردد در معابر و سایر اقداماتی که میتوانند منجر به افزایش آرامش رانندگان شود در کاهش رانندگیهای پرخطر مؤثر است.
این روانشناس افزود: معمولاً سبقت غیر مجاز در جادههای غیر استاندارد و شلوغ بیشتر است و عدم رعایت حق تقدم بیشتر در معابر شلوغ اتفاق میافتد، با توجه به این مثالها میتوان نتیجه گرفت تسهیل تردد مردم میتواند تمایل شهروندان به انجام اعمال مجرمانه را کاهش دهد.
وی در پایان اظهار کرد: شرایط اقتصادی و اجتماعی، آموزش، شناسایی افراد پرخطر و درمانشان، تقویت قوانین و مهندسی بهینه ترافیک میتواند در ارتقاء فرهنگ ترافیکی مؤثر باشند، فرهنگ ترافیکی قابل ارتقاء است و امیدواریم با به کارگیری استراتژیهای همه جانبه و با همراهی کارشناسان رشتههای تخصصی مانند روانپزشکان، حقوقدانان، مهندسان راه و شهرسازی و متخصصین نیروی راهنمایی و رانندگی در افزایش فرهنگ رانندگی کشورمان موفق باشیم.