بعد از گشتی در محوطه بخشهای مختلف کاخ متوجه میشوم که به جز حوض ورودی سایر حوضها مدتهاست که بیآب بودهاند و حتی شرایط نگهداری خوبی ندارند. از سربازهای داخل محوطه که بهنوعی نقش راهنما را هم دارند میپرسم، میگویند، شهرداری آب به کاخ میرساند و از چند باغبان که میپرسم همین جواب را میگیرم. میپرسم اینجا قنات داشته و نباید نیازی به بیرون از کاخ داشته باشد، میگویند، خیلی سال است دیگر قناتی در کار نیست، قناتها خشک شدهاند. مترو که آمد قناتها خشک شدند.
کاخ زنده است و با وجود شرایط کمآبی که کل شهر را دربر گرفته، نسیم خنک درختان به صورت میخورد. پای درختان با شیلنگهایی پرآب میشود و باغبانها شیلنگ به دوش اینور و آنور میروند. عمارت بادگیر در حال مرمت است تا جلوی تخریب بیشتر و احیانا افتادن کاشیها روی سر گردشگران را بگیرند. در دل کاخ گلستان اتفاقات خوبی در حال رخدادن است که مدیر موزه برای تعریفکردن شرح اقداماتش فرصت زیادی میخواهد.
او میگوید در شرایطی که اعتبارات کم است و مشکلات زیاد، باید اهم و فیالاهم کنیم.
پروین صدر ثقهالاسلام اضافه میکند: در دل این کاخ، سه هزار سند تاریخی مهم بوده که تاکنون دستهبندی و ثبت نشده و حالا این کار را شروع کردهایم، شیشههای قدیمی کاخ را در حال مرمت و ثبت داریم. چندین کتاب تاریخی را در نوبت ثبت ملی گذاشتهایم، هنوز بخشهای زیادی از کاخ در حال مرمت و احیا هستند و همه اینها از ما وقت و هزینه میگیرد. حالا تصور کنید که در این میان به دلیل اشتباهات مدیران مترو و شهرداری در سالهای قبل، قناتهای این کاخ و جاهایی دیگر در بازار خشک و خفه شده و در این سالها با یک چاه که آن هم پارسال خشک شد، روزگار گذراندیم.
به قول مدیر کاخ-موزه گلستان، این کاخ با این درختها زیبا است و درختان بدون آب زنده نمیمانند. ثقهالاسلام میگوید: «مخصوصا در یک سال اخیر پدرش برای آبیاری درختان کاخ گلستان آمده و برای آبیاری هر یک از این درختان کهنسال و تاریخی به هر دری زده است».
او تأکید دارد که «در سالهای اخیر به جز روند عمر عادی درختان، هیچ درختی خشک نشده و درختان خشکشده، از زمان پهلوی خشک شدهاند و به دلیل ثبت ملیبودن این باغ، حق قطعکردن آنها را نداشتهاند». میگوید: «همین چند روز قبل مثل همیشه تیمی از شهرداری آمدند تا درختان زنده، خشک و نیمهخشک کاخ را معاینه کنند. آنها هم حرف ما را تأیید کردند که وضعیت تعدادی از درختان باغ نگرانکننده است و اگر باد تند یا توفانی در تهران دوباره اتفاق بیفتد، احتمال دارد این درختان که ریشه درست و حسابی ندارند، روی محوطه تاریخی یا یکی از گردشگران بیفتند. من باید در مورد این شرایط جوابگو باشم و بارها گفتهام که این درختان باید مهار شوند».
ثقهالاسلام میگوید: «از خیلی سال قبل که مترو به محدوده بازار آمد، قناتها خشک شدند و در همه این سالها کل کاخ را با یک چاه قدیمی آبیاری میکردیم. این چاه هم از سال گذشته که خشکسالی شدید بود، خشک شد. در این فاصله زمانی برای رساندن آب به کاخ ماجراها داشتیم». به گفته او «یک چاه دیگر در محدوده املاک فعلی بانک ملی وجود دارد که در این سالها شهرداری تهران کل درختان محدوده بازار و خیابانهای اطراف را با آن آبیاری میکرده. در واقع کل زمینهای اطراف کاخ ازجمله بانک ملی که قبلا محل تکیه دولت بوده، متعلق به کاخ بودهاند و این چاه هم جز اموال کاخ بوده اما در این سالها چون کاخ برای خودش چاه جداگانهای داشته سراغ آن نرفته بودیم».
وی در ادامه ماجرای تأمین آب برای کاخ گلستان در فراغ قناتهایی که بیصدا خشک شدهاند، گفت: «سال گذشته حدود ١٥ روز اصلا آب نداشتیم و شهرداری تهران با تانکر آب میآورد و با شیلنگهای اتصالی کل کاخ را آبیاری میکردیم. در این شرایط راه افتادم و با سند و مدرک به بانک ملی و سایر ارگانها ثابت کردیم که این چاه برای کاخ گلستان بوده و حالا ما از این چاه سهم داریم و اینگونه شد که در آن شرایط لولهای را از آنجا برای کاخ کشیدیم. همچنین در این مدت، پیشنهاد و فشارهای زیادی برای کندن یک چاه در کاخ به من دادند که حتی پیشنهاد رشوه هم کنارش داشت اما من قبول نکردم چراکه کندن چاه در این شرایط برای کاخ مساوی بود با مکیدن آب همه چاههای محدوده بازار و این عدالت نبود».
ثقهالاسلام میگوید: «اگر میدانستیم که عبور تونلهای مترو چه بلایی سر قناتها آورده، زودتر اقدام میکردیم اما واقعیت این است که دیر متوجه شدیم و دیگر دیر شده بود. البته هنوز یک قناتمان تا حدودی زنده است و فعلا با همین چاه که از صبح تا دو عصر نوبتش را به ما میدهند، مشکلمان حل شده است و با آن به جز درختان، حوض کوچک ورودی را هم پر میکنیم. شهرداری در مواقع کمآبی برایمان با تانکر آب میآورد و در مواقعی که بازدید مهم یا برنامه مهمی در کاخ باشد، با همان تانکرها، حوض اصلی را هم پر میکنیم. اما روا نیست در این شرایط بیآبی من با آبی که برای درختان است، حوضها را پر کنم. برای پرکردن این حوض بزرگ حداقل ٤� تانکر آب لازم است. درعینحال برای اینکه این آب حداقل یک ماه بدون مشکل بماند به آن کلر اضافه میکنند و در این شرایط دیگر ما نمیتوانیم از آن برای آبیاری درختان استفاده کنیم».
او میگوید: «مشکل دیگر هزینههای ترمیم و نگهداری از حوض است. حوضها آب را داخل خود نگه نمیدارند. ما برنامه مرمت حوضهای اصلی را داریم و از همین هفته قرار است برای ترمیم اقدام کنیم. در این شرایط حوض اصلی میتواند نقش مخزن آب را داشته باشد و درعینحال همیشه پر بماند». او میگوید: «فعلا با چنگ و دندان آب را به کاخ میرسانیم و نمیگذاریم حتی یک درخت هم خشک شود» و در ادامه ماجراهای جالبی را تعریف میکند.
ثقهالاسلام
به روزهای سخت کمآبی پارسال اشاره کرد و گفت: در آن ١٥ روزی که چاه کاخ خشک شده بود و شهرداری با تانکر و لولههای آتشنشانی به ما آب میرساند، در بیشتر روزها لولههای اتصالی به قسمت بالایی کاخ نمیرسید و درختان و گلدانهای این بخش آب نمیخوردند. در کل این روزها من و سایر همکارانم با گالن از خانههایمان آب میآوردیم تا درختان، از جمله سروی که طبق اسناد خود ناصرالدینشاه آن را کاشته و نماد کاخ است، زنده بماند.
او میگوید: «سال گذشته برای انتقال آب از چاه بانک ملی، بیش از ٨� � متر شیلنگ قطور را از بالای سر خانهها و حجرههای مردم کشیدیم تا آب را به کاخ برسانیم. در این مدت هر روز و هرشب نگران بودیم مبادا این شیلنگ پاره شود.
سابقه احداث تونلهای خط یک به دو دهه قبل برمیگردد و گویا مدیرعامل مترو در آن زمان ابراهیمیاصل بوده است. درعینحال خفهشدن و تغییر مسیر یا هر اتفاق رخ داده دیگر برای قناتهای این مسیر را نمیتوان فقط به گردن مترو انداخت و ارگانهایی دیگر همچون وزارت نیرو که مسئول اصلی این سرمایهها هستند، باید جوابگو باشند. فارغ از این، میتوان اتفاقی که برای قناتهای کاخ گلستان رخ داد را به تمام قناتهای تهران تسری داد؛ چه اینکه حداقل در ده سال گذشته و در جریان احداث چند تونل بزرگ تهران، همچون توحید، بارها کارشناسان و اعضای شورای شهر درباره مسدود و خفهشدن قناتهای این مسیر هشدار دادند.
نکته آخر هم اینکه بهزعم بسیاری از کارشناسان اگر قناتها از کنه جانشان خشک نشده باشند، راهشان را به جایی باز میکنند و میتوان آنها را بازیابی کرد و این امید را میتوان در دل قناتهای محدوده مرکزی بازار از جمله کاخ گلستان زنده کرد؛ اگر بخواهند.