مزیت استفاده از مینی هاچبکها در بازار جهانی، علاوه بر قیمت نسبتا پایین، هزینهی نگهداری کمتر و مصرف سوخت بهینه است، ضمن اینکه رانندگی و پارک آنها در ترافیک شهری، به راحتی انجام میشود. از این رو به محصولات کلاس هاچبک کوچک، خودروهای شهری (City Car) یا مدلهای اقتصادی (Economic Car) نیز، گفته میشود.
حدود یک قرن پیش، شرکت میتسوبیشی موتورز، بینان نهاده شد. این گروه صنعتی، تا قبل از روی آوردن به خودروسازی، به عنوان غول کشتیسازی ژاپن شناخته میشد، اما با معرفی اولین خودروی بنزینی با خط تولید تجاری در سال ۱۹۱۷، نخستین خودروساز صنعتی ژاپن، لقب گرفت. میتسوبیشی تا دههی ۸۰ میلادی به رشد خود ادامه داد و در جمع سودآورترین برندهای خودرویی دنیا قرار داشت، اما با شروع دههی ۹۰، با کاهش فروش و کمبود سرمایه مواجه شد. قدیمیترین خودروساز ژاپن، با شروع قرن بیست و یکم در سراشیبی سقوط قرار گرفت و در نهایت، مجبور به فروش تمامی خطوط تولید خود، در خارج از کشور شد.
شاید بتوان، نیسان را ناجی میتسوبیشی دانست، چرا که با خرید ۳۴درصد از سهام این برند، سازندهی لنسر و پاجیرو را از ورشکستگی نجات داد. خودروهای مدرن میتسوبیشی، از جمله شاسیبلند اوتلندر و ASX که امروزه در ایران حضور دارند؛ با ظاهری فراتر از مدلهای قبلی ارائه میشوند. این موضوع، نشانهی سرمایهگذاری صحیح و مدیریت عالی گروه رنو – نیسان در راس میتسوبیشی است.
از گذشته، خودروهای میتسوبیشی در کلاس قیمتی قابل قبولی حضور داشتند، به طوریکه تقریبا برای تمامی مردم دنیا با سطح درآمد متوسط، قابل خرید محسوب میشدند. با این اوصاف، حضور محصولی کوچک و کممصرف در سبد قدیمیترین خودروساز ژاپن، دائمی به نظر میرسد. هرچند که نام میراژ برای خریدار ایرانی، چندان با سابقه نیست، اما از سال ۱۹۷۸ در خط تولید میتسوبیشی دیده میشود.
نسل اول میراژ که در بسیاری کشورهای دنیا با نام کولت یا کولت گالانت (Colt Galant) شناخته میشد، از گذشته مشابهتهای زیادی با لنسر داشت و به نوعی، نسخهی ارزانتر و کوچکتر لنسر بود. با گذشت سالها و محبوبیت افسانهای لنسر در بازار جهانی، میراژ به فراموشی سپرده شد و صرفا در بعضی کشورها، نام دیگری برای لنسر محسوب میشد.
از سال ۲۰۱۲ و با سرمایهگذاری میتسوبیشی روی محصولات جدید، میراژ به عنوان خودرویی مستقل معرفی شد و یک سال بعد، در کنار مدل هاچبک با نسخهی سدان (صندوقدار) به بازار امریکا رسید. آخرین نمونه از میراژ که در ایران نیز حضور دارد، چهرهای جدیدتر و فیسلیفت شده ارائه میکند که سال ۲۰۱۵ در نمایشگاه خودروی لسانجلس معرفی شد. این خودرو، علاوه بر دو بدنهی پنجدر و صندوقدار، با سری GT نیز تولید میشود، اما در ایران، صرفا به صورت هاچبک و همراه با آپشنهای سری استاندارد، قابل خرید است.
طبیعتا، باید ظاهر میراژ را با همردههای این خودرو مقایسه کرد و توقعات را در سطح قیمت آن کاهش داد. این محصول، یک فیسلیفت برپایهی مدل ۲۰۱۲ است که البته بسیار زیباتر به نظر میرسد. در حالیکه مدل قبلی، با خودروهای ارزانقیمت ساخت چین اشتباه گرفته میشد، نسخهی جدید با بروزرسانی سال ۲۰۱۷، جذابیت بیشتری دارد.
در فرم چراغها، حالتی اسپرت و تهاجمی دیده میشود که با قطعهای بومرنگی داخل کاسه چراغ، مثل ابرو برای دو چشم خشمگین، عمل میکند. راهنمای نارنجیرنگ، در بخش داخلی قرار گرفته است تا با نمای مثلثی چراغهای اصلی، هماهنگ باشد. جلوپنچرهی میراژ، با قاب فلزی، طرح مشبک و سیاهرنگ ارائه میشود که همراه با لوگوی براق میتسوبیشی از جنس کروم، نکتهای مثبت برای یک خودروی اقتصادی محسوب میشود.
یک سپر بزرگ، تقریبا تمامی نمای روبروی میراژ را پوشش میدهد. این بخش، درست از لبهی کاپوت جلوآغاز میشود و نهتنها جلوپنجره، که مهشکنها و مجرای هوای زیر سپر را هم، در بر میگیرد. این خودرو، همچنان از مهشکنهای ارزانقیمت دایرهای استفاده میکند و خبری از نسل جدید LED در این قسمت نیست. در مقایسه با رقبا، میراژ پلاستیک سیاهرنگ کمتری در بخش زیر سپر دارد و حتی با قطعهای فلزی از جنس کروم، لوکستر از مدل قبلی خود به نظر میرسد. از دیگر نکات مثبت در نمای روبروی میراژ، میتوان به حجمدهی مناسب در سپر و روی کاپوت اشاره کرد که حس اسپرت این محصول را افزایش میدهد.
از نمای جانبی، طرح مناسب رینگها یک امتیاز مثبت برای میراژ محسوب میشود، چراکه بزرگتر از سایز واقعی ۱۵ اینچ به نظر میرسد. دیگر تفاوت مدل ۲۰۱۷ با نسخههای قدیمی، اضافه شدن اسپویلر عقب یه انتهای سقف است که حس اسپرت خودرو را تقویت میکند. مشابه قسمت جلو، در بخش جانبی هم استفادهی زیادی ازپلاستیک ارزانقیمت نشده است و صرفا در فریم پنجرهها میتوان چنین موادی یافت. از سویی دیگر، نکات منفی این پلتفرم، نظیر پایین بودن دستگیرهها و کوچک بودن در عقب، همچنان وجود دارد. هرچند که میراژ، دارای خطوط جذابی روی بدنه است تا حجیم و مدرن دیده شود، از آینه بغل تمام فزی همرنگ بدنه، اما فاقد چراغ راهنما در نسخهی پایه استفاده میکند. از دیگر نکات عجیب در بدنهی این محصول، میتوان به درگاه مخصوص کلید روی در جلو با فاصله نسبت به دستگیره اشاره کرد که در خودروهای امروزی، به ندرت دیده میشود.
در نمای پشت، تغییر به خصوصی روی میراژ جدید صورت نگرفته است و همچنان ظاهر ناهماهنگ و ناخوشایند گذشته، وجود دارد. هرچند که حجمدهی جالبی روی سپر دیده میشود و جایگاه خوبی برای پلاک در نظر گرفته شده است، طرح سنتی چراغهای اصلی عقب و فرم مستطیلی چراغ ترمزهای سپر، توی ذوق میزند. البته حضور اسپولر با چراغ هشدار دهنده و خودداری میتسوبیشی از به کار بردن مواد پلاستیکی سیاه در قسمت عقب، نکتهی مثبت میراژ محسوب میشود، اما نمیتوان از طراحی این نما، رضایت داشت.
با ارفاق، میتوان نمرهای بالاتر از سطح متوسط به ظاهر میتسوبیشی میراژ داد، البته با این فرض که زیبایی نمای روبرو برای عامهی مردم، اهمیت بیشتری نسبت به زاویه دیدهای جانبی و پشت داشته باشد. میراژ ۲۰۱۷ با ابعادی به طول ۳،۷۱۰ میلیمتر، عرض ۱،۶۶۵ میلیمتر، همراه فاصله محورهای ۲،۴۵۰ میلیمتر و ارتفاع سقف ۱،۴۹۰ میلیمتر عرضه میشود.
تفاوت زیادی بین نسخهی پایه و فولآپشن میراژ، از نظر امکانات داخل کابین وجود دارد. این موضوع، مسلما ظاهر اتاق را تحت تاثیر قرار میدهد. واضح است که فقدان آپشنها، باعث میشود تا با فضایی قدیمی و کسلکنند مواجه شویم، درحالیکه اضافه کردن امکاناتی نظیر نمایشگر لمسی، کابین هر خودرویی را بهتر، خواهد کرد. این موضوع، مسلما دربارهی میراژ هم صدق میکند.
نسخهی وارداتی به ایران، تا حد زیادی مشابه مدل پایه است و از نمایشگر لمسی بهره نمیبرد. با این اوصاف، دو پنل دیجیتال تکرنگ میان داشبورد دیده میشوند که با رنگ زمینهی نارنجی و نوشتههای سیاه، حتی از نمایشگر استفاده شده در پژو ۴۰۵ تولید داخل هم قدیمیتر به نظر میرسند. پنل بالا، زمان محلی، موج رادیو و اطلاعات مربوط به فایل صوتی در حال پخش را اطلاعرسانی میکند و نمونهی پایینی، مخصوص تهویه مطبوع و درجه حرارت محیط است. در این مدل از میراژ، سیستم سرگرمی، محدود به دستگاه پخش CD و فایلهای صوتی نظیر Mp۳ خواهد بود.
مواد به کار رفته در داشبورد، پلاستیک سخت و ارزانقیمت است. مجرای عبور هوا با طرح دایرهای در طرفین اتاق، بیننده را به یاد دوو ماتیزهای قدیمی میاندازد، در حالیکه میان داشبورد هم، خلاقیت خاصی برای هدایتکنندههای هوای تهویه مطبوع، دیده نمیشود. از معدود نکات مثبت کابین برای سرنشینان جلو، میتوان به پلاستیک براق پیانویی در قسمت مربوط به کنترل سیستم صوتی و تهویه اشاره کرد که البته در استراحتگاه بازو، هم وجود دارد. فرم کلی داشبورد در سمت شاگرد نیز، جذابیت خاصی ندارد و صرفا با انحنای بیدلیل و شکافی خودخواسته بالای درپوش محفظه، ارائه میشود.
با توجه به کلاس بدنه، راحتی قابل قبولی روی صندلیهای جلوی میراژ فراهم شده است. فردی بلند قد و البته نهچندان چاق، میتواند براحتی پشت فرمان قرار گیرد و فضای مناسبی در بالای سر و جلوی زانو داشته باشد. از سویی دیگر، صندلیهای عقب مناسب کودکان و سرنشیان کوتاه قد خواهد بود. هرچند که در این بخش هم، فاصلهی بسیار مناسبی بین پاها و صندلی جلو وجود دارد، اما برای افراد با قد بیش از ۱۷۰ سانتیمتر، فاصلهی ناچیزی بین سر و سقف دیده میشود. تودریها و مواد به کار رفته در پوشش صندلیها، کاملا ارزانقیمت و خصوصا داخل در ورودی، ناامیدکننده هستند. اثری از مواد نرم یا پارچهای در استراحتگاه بازو دیده نمیشود و صرفا میتوان به پلاستیک سیاه و دستگیرهی کروم، دلخوش بود.
از معدود جذابیتهای اتاق میراژ برای راننده، فرمان خوشفرم و نسبتا خوشدست آن است که شباهت زیادی به مدلهای ارزشمند میتسوبیشی، نظیر لنسر و اوتلندر دارد. در مدل ۲۰۱۷، حالت فرمان در بالا، استخوانی شده و با پوشش چرم مصنوعی همراه با ادوات سیاه پیانویی و فلزی، ارائه شده است. در نسخهی فولآپشن، البته دکمههای بیشتری روی فرمان وجود دارد و کلیدهایی نظیر فعالساز کروز کنترل و تماس تلفنی در دسترس راننده هستند. پنل پشت فرمان، همچنان با طرح سال ۲۰۱۲ ارائه میشود و نهتنها فرم مدرن دیجیتال یا سیلندری ندارد، بلکه با عقربههای سنتی، نور پسزمینهی ناخوشایند نارنجی و نمایشگر کیلومتر قدیمی (مشابه خودروهای وطنی) عرضه میشود. با چنین اوصافی، خبری از کامپیوتر سفری مدرن با نمایشگر TFT نیست.
در مجموع، نمیتوان انتظار زیادی از فضای داخلی میراژ داشت، چراکه همراه با کمبورد امکانات رفاهی، از مواد ارزانقیمت و طراحی نامناسب، رنج میبرد. ظرفیت صندوق بار در حالت استاندارد، ۴۸۷ لیتر است که برای خودرویی با این کلاس بدنه، بسیار خوب ارزیابی میشود و با جمعکردن صندلیها، به ۱۳۳۰ لیتر میرسد.
تقریبا در تمامی کشورها، میتسوبیشی میراژ با پیشرانهی ۳ سیلندر ۱.۲ لیتر عرضه میشود که قدرت ۷۸ اسب بخار در دور موتور ۶۰۰۰ دور بر دقیقه و گشتاور ۱۰۰ نیوتنمتر در دور موتور ۴۰۰۰ دور بر دقیقه تولید میکند. با این حساب، سرعتگیری خودرو از صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، با گیربکس CVT و بنزین وطنی، حدود ۱۲ ثانیه است. میراژ در بازار جهانی با جعبهدندهی دستی ۵ سرعته نیز عرضه میشود که با سوخت استاندارد دنیا، زمان صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۱۰.۵ ثانیه فراهم میکند. هرچند که پیشرانهی خودرو، چندان قدرتمند و پرشتاب به نظر نمیرسد، میانگین مصرف سوخت قابل قبولی ارائه میدهد که در نسخهی مجهز به گیربکس CVT، حدود ۶ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است. میراژ در ترافیک شهری، ۶.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر و با سرعت ثابت بزرگراه، ۵.۴ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر، مصرف بنزین دارد. نهایت سرعت این خودرو، ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت است.
دیگر مدلهای میراژ که در ایران حضور ندارند، از جمله نسخهی GT و نمونهی صندوقدار G۴ نیز از پیشرانهی ۱.۲ لیتری ۷۸ اسب بخار استفاده میکنند، درحالیکه از نظر آپشنها و قیمت نهایی، متفاوت هستند.
نمونههای وارد شده به ایران، از نظر ظاهری دارای امکانات نسبتا کاملی هستند. رینگهای اسپرت آلومینیومی و ۱۵ اینچ، همراه با چراغهای مهشکن جلو و اسپویلر عقب، مهمترین تفاوت میراژ وارداتی با نسخهی پایه است. البته این مدل، دارای آینه بغلهای راهنمادار نیز خواهد بود.
در فضای داخلی، خبری از نمایشگر لمسی نیست و طبیعتا، آپشنهای مرتبط با آن، نظیر ناوبری ماهوارهای و دوربین پارک هم وجود ندارند. بنا به اظهارات رسمی شرکت آرین موتور در بروشور فارسی میراژ، این خودرو از تهویه مطبوع اتوماتیک نیز بهره نمیبرد. کامپیوتر سفر هم، اطلاعاتی در حد کیلومتر پیمایش و میانگین مصرف سوخت ارائه میکند. از نکات مهم در فهرست امکانات میراژ، میتوان به فرمان برقی، گرمکن داخل صندلیهای جلو، سیستم ورود بدون کلید، استارت دکمهای، کروز کنترل، درگاه USB، بلوتوث هندزفری، ۴بلندگو، تنظیم سیستم صوتی از روی فرمان و آینههای جانبی مجهز به گرمکن داخلی، اشاره کرد. نمایندگی فروش، به سفارش خریدار و با دریافت هزینهی اضافی، امکاناتی نظیر سنسور عقب و دوربین پارک با نمایشگر روی آینه وسط میراژ ارائه میکند.
نسخهی فولآپشن میراژ در بازار جهانی، دارای نمایشگر ۶.۵ اینچ لمسی با رابط کاربری اندروید اتو و اپلکارپلی، سیستم صوتی از برند راکفورت فازگیت (Rockford Fosgate)، تهویه مطبوع اتوماتیک، سنسور باران، روشنایی روز همراه با دوربین پارک، ناوبری ماهوارهای و جمعکنندهی برقی آینه بغل است.
کوچکترین محصول میتسوبیشی در سال ۲۰۱۴ توسط بنیاد ایمنی و بیمهی بزرگراههای امریکا (IIHS) بررسی شد. این خودرو در تستهای تصادف از نیمهی جلو، موفق ظاهر شد و امتیاز G. (خوب: Good) در زمینهی استقامت بدنه، سقف و صندلیها دریافت کرد، اما در آزمون تصادف از جناحین، امتیاز متوسط (Marginal: M) دارد. فیلمهای مربوط به تست برخورد میراژ، در ادامهی مطلب قابل مشاهده است و نشان میدهد که سقف خودرو، استقامت قابل قبولی دارد و محافظت مناسبی از پاهای راننده انجام میشود.
نمونهی وارداتی میراژ، مجهز به ۶ کیسه هوای ایمنی (۲عدد جلو،۲عدد جانبی،۲عدد پرده ای) است. سیستم ضد سرقت (ایموبلایزر)، نگهدارندهی صندلی کودک (ایزوفیکس)، کمربند ایمنی پیشکشنده و ۳ نقطهای هم برای سرنشینان جلو و عقب وجود دارد. از تجهیزات فنی و ایمنی میراژ، میتوان به ترم ضد قفل (ABS) و توزیع الکترونیکی نیروی ترمز (EBD) اشاره کرد.
در بروشور میراژ وارداتی، توضیح بیشتری دربارهی امکانات ایمنی خودرو، دیده نمیشود، اما در سایت میتسوبیشی امریکا، کیسه هوای زانو، سیستم حفظ خودرو در شیب (HSA)، مدیریت فعال تعادل (ASC)، همراه نمایش و هشدار افت فشار باد چرخها (TPMS) به عنوان آپشن استاندارد ارائه میشوند.
طبق معمول، بهتر است هر خودو با توجه به کلاس قیمتی و رقبای آن در بازار ایران، بررسی شود. حدود ۳ سال از حضور میتسوبیشی میراژ در کشور میگذرد و این محصول، همچنان با فروش ضعیف و استقبال کم مواجه است. شاید دلیل این موضوع، بیعلاقه بودن عامه مردم ایران به خودروهای کلاس شهری باشد، اما جالب است بدانید که تقریبا تمامی رسانههای معتبر خارجی، نقدهایی منفی بر کیفیت رانندگی و ارزش خرید میراژ، منتشر کردهاند. به عقیدهی منتقد سایت Caranddiver، ظاهر خودرو متعلق به دو دهه قبل است. نویسندهی اتوبلاگ در وصف میراژ میگوید: "این بدترین خودرویی است که تاکنون تست کردهام". سایت تاپگیر هم روی خوش به هاچبک کوچک میتسوبیشی نشان نداده و از صفت حقیقتا بسیار وحشتناک (truly profoundly terrible) برای میراژ استفاده کرده است.
مسلما نویسندگان رسانههای مرتبط با صنعت خودرو که خارج از ایران حضور دارند، با طیف وسیعی از مدلهای متنوع و قیمت منصفانه روبرو هستند و با توجه به آنها، ارزش خرید میراژ را مورد تردید قرار دادهاند. به هر صورت، خودروهایی نظیر کیا پیکانتو، هیوندای i۲۰، هیوندای i۱۰ و حتی شاسیبلندهای چینی نظیر امویام X۳۳ S. اسپرت، نزدیک به قیمت میراژ و رقبایی پرفروش برای آن هستند.
از نظر قدرت پیشرانه، ۷۸ اسب بخار برای وزن ۹۵۰ کیلوگرمی خودرو، چندان جذابیتی ندارد و صرفا برای علاقهمندان به رانندگی کمشتاب در لاین راست جاده مناسب است. میانگین مصرف سوخت ۶ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر هم، آنچنان خارقالعاده به نظر نمیرسد. فراموش نکنیم، بیشترین قدرت پیشرانه در دور موتور ۶۰۰۰ دور بر دقیقه حاصل میشود و درحالت رانندگی استاندارد در نهایت دورهای ۴۰۰۰ دور بر دقیقه؛ قدرت کمتری در اختیار راننده قرار دارد.
پشت فرمان برقی و بسیار نرم میراژ، میتوان احساس خوبی در مسیر مستقیم داشت و از طراحی خوب بدنه با زاویه دید مناسب، لذت برد. از سویی دیگر، به محض فشار بر پیشرانه و دور گرفتن موتور، صداهای ناخوشایند اتاق نیز افزایش میکنند. این خودرو از نظر سیستم تعلیق و فنربندی هم، به خوبی رقبای کرهای عمل نمیکند و در دستاندازها، خشک و ناآرام خواهد بود. این موضوع، هنگام مانور در مسیرهای مارپیج، آزاردهندهتر میشود و عدم توازن اتاق را به دنبال دارد.
از دیدگاه نگارنده، مهمترین نقطه ضعف میراژ و دلیل فروش ناامیدکنندهی آن در ایران، مربوط به کیفیت پایین مواد به کار رفته در کابین، همراه با کمبود امکانات رفاهی است. به محض ورود به اتاق خودرو، جنس پلاستیک سخت و ارزانقیمت داشبورد و تودریها، حس ناخوشایندی به سرنشین میدهد. نمایشگرهای کاملا قدیمی و نارنجی رنگ برای سیستم صوتی و تهویه مطبوع هم، دیگر نکات منفی در کابین میراژ هستند، ضمن اینکه پشت فرمان نیز، از نمایشگر مدرن استفاده نشده است.
در مجموع، میتوان ادعا کرد که برند سازنده از ژاپن و فضای نسبتا جادار میراژ برای سرنشینان جلو و صندوق بار، تنها برتری هاچبک شهری میتسوبیشی در مقایسه با محصولاتی نظیر هیوندای i۱۰ است. فراموش نکنیم، کیفیت ساخت قابل قبول میراژ و استهلاک پایین آن در درازمدت، توسط کارشناسان داخلی و خارجی تایید شده است. این موضوع، میتواند برای خانمهای علاقهمند به خودروهای کوچک برای تردد روزانه، جذابیت داشته باشد.