این تحقیق بیش از چهار میلیون وسیله نقلیه دستدوم را که تا ۳ سال از تولید
آنها گذشته، مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که هر کدام از
خودروهای دستدوم برای پیدا کردن مشتریاش به طور متوسط 46.4 روز را منتظر
میماند. در مقابل، اگر بخواهیم مقایسهای با خودروهای این لیست داشته
باشیم، این خودروها بیش از ۲ ماه برای پیدا کردن مشتری انتظار کشیدهاند.
این در حالی است که بیشترین زمان برای یک پورشه کاین نزدیک به ۷۰ روز بوده
است.
کراساور لوکس لینکلن در این روزها با نام ناتیلوس یا «زیردریایی» شناخته
میشود. زبان طراحی گذشته کمپانی با جلوپنجرههای دوقلو، محبوبیت چندانی در
بازار نداشت و شاید به همین دلیل، نمونههای دستدوم از آن به طور متوسط،
62.2 روز را در پارکینگ نمایندگیها سپری کردهاند.
سدان بزرگ «بیضی آبیرنگ» دیگر به عنوان یک محصول جدید در دنیای خودرو حاضر
نخواهد بود. با این وجود، تعداد نسبتاً زیادی از این مدل در بازار
خودروهای دستدوم وجود دارند و از نظر زمان انتظار در نمایندگی برای فروش،
تنها اندکی با MKX فاصله دارند. طراحی قدیمی و محبوبیت رو به افول سدان، از
جمله عوامل اصلی این موضوع محسوب میشوند.
CX-9 به عنوان یک شاسیبلند سه ردیفه، خودروی جالبی است. امّا بیشتر
مشتریان در این سگمنت به اولویتهایی چون ویژگیهای کاربردی و قابلیتهای
خودرویشان اهمیت میدهند؛ مواردی که مزدا در CX-9 به خاطر حفظ استراتژی
محصولاتش، آنها را تا اندازهای فدا کرده است. شاید به همین دلیل است که
بیشتر نمونههای دستدوم از این خودرو نزدیک به ۶۳ روز در پارکینگ
نمایندگیها حضور داشتهاند تا به فروش برسند.
در دنیای جذاب کراساورها، XT5 دارای یک طراحی ستودنی است. شاید خیلیها
استایل ویژه کادیلاک را دوست داشته باشند، ولی حقیقت این است که وقتی در
پشت فرمان این خودرو قرار میگیرید و آن را با دیگر رقبای لوکسش مقایسه
کنید، اندکی ناامید خواهید شد. علاوه بر این، قیمت این مدل نیز همیشه باعث
میشود که حتی نمونههای دستدوم آن، در مدت زیادی به فروش برسد. در هر
صورت، همیشه گزینههای بهتری نسبت به یک XT5 برای شما وجود خواهد داشت، مگر
اینکه یک تخفیف بسیار خوب از فروشنده دریافت کنید.
بدونشک فورد فلکس از آن دست خودروهایی است که یا باید به طور احساسی به آن
علاقه داشت و در غیر این صورت، از آن متنفر میشوید؛ موضوعی که کاملاً با
زمان انتظار 64.3 روز در نمایندگیها برای فروش نمونه دستدوم جور
درمیآید. با این وجود، طراحی جعبهای که خیلیها در دنیای خودرو از آن
بدشان میآید، باعث میشود که فضای بسیار خوبی برای سرنشینان در داخل کابین
فراهم شود. البته این یک پلتفرم قدیمی است و در بعضی تریمها، قیمت بسیار
بالایی دارد.
این شاسیبلند کلاس بالا و شیک در زمینه ظاهر و قابلیتها، چیزی کم ندارد و
همه چیز به قیمتگذاری آن برمیگردد؛ موضوعی که دیسکاوری اسپورت را در
رقابت با مدلهای لوکس با ابعاد مشابه در بازار قرار میدهد. امّا صادقانه
باید گفت که موقعیت لندروور به عنوان سازنده یک محصول قابلاعتماد، همچنان
خریداران دیسکاوری اسپورت را حفظ میکند.
باورتان میشود؟ یکی از بهترین خودروهای اسپورت دنیا در مکان چهارم این
لیست قرار دارد! مسئله در اینجا، نه کیفیت و قابلیت، بلکه «قیمت» است.
خریداران این نوع خودروها در بازار وقتی مشاهده میکنند که با پول یک مدل
کارکرده از 911 میتوانند یک نمونه جدید از یک خودروی پرفورمنس را تهیه
کنند، کمتر به خرید آن رغبت نشان میدهند.
بیوک لاکراس نیز همانند پورشه 911 زمانی در حدود ۷۰ روز را برای پیدا کردن
مشتری انتظار کشیده است، امّا باید توجه داشت که قیمت این مدل در رقابت با
خودروهای جدید نیست. در عین حال، یک سدان ساده و باوقار را داریم که سعی در
رقابت در یک بازار مملو از شاسیبلندها را دارد و نمیتواند از نظر
امکانات و کارآیی، نظر مشتریان احتمالی را به خود جلب کند.
اگر بخواهیم دقیقتر بیان کنیم، یک بیوک رگال دستدوم پس از ۶۷ روز، به طور
متوسط ۵۴ دقیقه بعد از لاکراس به فروش خواهد رفت. رگال نیز همانند
«لاکراس»، سدانی است که میخواهد در دنیای شاسیبلندها عرض اندام کند. بیوک
رگال خودروی شگفتانگیزی است، امّا با وضعیتی که برند بیوک در میان
جنرالموتورز و نسل جوان بازار خودرو داشته، فرصت زیادی برای درخشش آن پیش
نیامده است.
اینکه «کُندترین» زمان فروش مدل دستدوم مربوط به یکی از سریعترین شاسیبلندهای دنیاست، واقعاً جالبتوجه است. کاین از همان موضوعی رنج میبرد که قبلاً در مورد پورشه 911 نیز دیدیم؛ قیمت بالا. وقتی شاسیبلندهای لوکس با آپشنها و امکانات مشابه در رده قیمتی در بازار وجود دارند، چرا باید به سراغ «کاین» دستدوم رفت؟ عامل ثانویه شاید استایل به کار رفته در کاین نیز باشد؛ چرا که همانند «فورد فلکس» انتقادهای زیادی به آن وارد است.