پدال نیوز: تاکنون دقت کردهاید که وقتی وارد یک بوتیک میشوید، اگر بر روی دریچه کولر هم دست بگذارید، فروشنده میگوید، آخ آخ دست گذاشتی روی بهترین کارم، من برای کل خانواده از اینها بردم، ببر اصلا ضرر نمیکنی!
به گزارش پدال نیوز، خب کمی حوزه را تغییر میدهیم، به نظر شما اگر همین امروز در خیابان جلوی یک راننده پراید یا حتی رنو ۵ قدیمی را بگیرید و از او بپرسید که از ماشینش راضی است یا خیر، به نظرتان چه جوابی میشنوید؟! اگر نگوییم ۱۰۰ درصد ولی شاید بتوان گفت که بیش از نیمی از پرسش شوندگان در جواب این سوال میگویند: راضیام، خوبه داداش، عالیه، میخوای بخری حتما بگیر! من خودم هم برای داداشم از همین گرفتم!
اما به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ بیایید تا کمی در مورد تعصب ایرانیان بر روی خودروهای خود صحبت کنیم!
خودرو، وسیله مصرفی یا یک سرمایه ماندگار؟
در کمتر کشوری روی کره زمین و البته شاید دیگر کرههای موجود در کهکشانهای دیگر، خودرو یک وسیله سرمایهای محسوب میشود، اصلا کنار همین گوش خودمان، آلمان (کمی از گوشمان آنطرفتر البته) خودروهای روز، تاریخ مصرف خاص خود را داشته و کمپانیهای تولید کننده پس از گذشت مدت زمان استفاده از آنها، خود به خریداران پیشنهاد میدهند که خودروی قبلی را تحویل داده و محصول جدید را با وام بیبهره تحویل بگیرند!
در واقع خودرو همانند دیگر وسایل یک کالای مصرفی است که به مرور زمان خراب میشود و نیاز به تعویض دارد! این یک منطق ساده است؛ اما بیایید تا به این موضوع در کشورمان نگاه کنیم.
حتما شما خواننده عزیز هم هنگام خرید خودرو پیش خود این جملات را زمزمه میکنید: خب یه ماشینی بخرم که خواستم بفروشمش ضرر نکنم؟! یا مثلا اینکه، چی بخرم که افت قیمت نداشته باشد و بعدا موقع فروش دردسر نکشم و…
دلیل این جملات چیست؟
شرایط اقتصادی کشور ما، در کنار تحریمها و البته انحصار صنعت خودروسازی باعث شده که طی سالهای پس از انقلاب، خودروهایی که تولید شده و به مردم تحویل داده میشود، آنچنان تنوعی نداشته و صرفا با تعویض چراغها به صورت سالانه، باعث ذوق بیش از حد هموطنانمان شود!
وقتی هنوز در خیابان پیکانهایی را میبینیم که قشر زحمتکش مسافرکش از آن استفاده میکنند، بهراحتی متوجه میشویم که مردم کشور ما، اگر از این شرایط رضایت نداشته باشند، اما به راحتی با آن کنار آمدهاند. فی الحال در کشور ما، به دلیل اینکه شرایط اقتصادی به طور کلی آینده مشخصی ندارد، اکثر خریداران خودرو سعی میکنند تا محصولی را خریداری کنند که پس از چند سال ناگهان با افت قیمت بالایی مواجه نشده و به اصطلاح ضرر نکنند.
در واقع همین شرایط اقتصادی نامشخص، باعث میشود تا ناگهان طی یک دوره، پرایدی که تا یک ماه پیش مثلا ۷ میلیون تومان قیمت داشت، ناگهان به قیمت یک خودروی لوکس همان دوره یعنی ۲۰ میلیون تومان نزدیک شود! خب در کجای دنیا، شما ناگهان میتوانید خودروی خود را که ۷ میلیون تومان خریدهاید و چند سال هم از آن استفاده کردهاید، با قیمت ۱۲ میلیون بفروشید؟! خب مشخص است، ایران!
این روزها، خودروهای چینی بازار، یکی از بزرگترین مشکلاتشان همین موضوع است؛ یعنی افت قیمت! در واقع افرادی که به سراغ این محصولات میروند، دل را به دریا زده و ذوق و شوق رانندگی و زندگی در زمان حال را به آینده نامشخص خودروی خود ترجیح میدهند.
اما دلیل تعصب بر روی خودرو، هنگام انتقاد چیست؟!
کافی است سری به مقالات مشاورهای ما زده و کامنتهای دوستان و همراهان عزیزمان را کمی مطالعه کنید.
گاهی دوستان چنان نظراتی را برای ما مینویسند که حقیقتا هنگام خواندن آنها دچار سرگیجه میشوم. به طور مثال در مطلبی با عنوان چند دلیل برای آنکه زانتیا نخریم، میتوانید کامنتهایی را ببینید که همین امروز هیچ یک از صاحبان خودروهای روزی چون X6 یا حتی پورشه و آئودی در مورد خودروهایشان نمیگویند!
به برخی از آنها توجه کنید:
با سلام به همه دوستان، من ۶ سال زانتیا دارم، ماشین بسیار خوبی از لحاظ شتاب، سرعت، امنیت، مصرف بنزین و همه چی از ماشینهای ایرانی و خارجی بهتر لطفا اول زانتیا سوار شید بعد اظهار نظر کنید ضمنا از مگان و کمری و ماشینها کیا خیلی بهتره!
زانتیا رو باید با سیستم هیدرولیکش آشنا باشی و یه اطلاعات اولیه داشته باشی در این صورت هست که متوجه میشی این ماشین خراب بشو نیست و چه حس و لذتی داره رانندگیش.
شما تا حالا زانتیا سوار نشدی که اینطور نظر میدی
من یک ساله که زانتیا مدل ۸۷ دارم ماشین فوق العاده نرم و پرشتاب و رانندگی لذت بخشی داره
من دو روز مگان ۹۱ اتومات دو هزار دستم بود که حدود ۶۶ تومان قیمتش بود. ولی هر چی فکر کردم دیدم زانتیا خیلی سرتره
سلام آقا یونی که زانتیا سوار نشدین لطفا نظر ندین سال ۹۰ زانتیا ۸۷ام را فروختم ازاون وقت تاحالا ۱۵ تا ماشین عوض کردم هیچ کدوم مثل زانتیا نبود! سال ۹۴ زانتیا ۸۸ خریدم واقعا زانتیا لیاقت ۲۰ رو نداره، لیاقت ۲۱ رو داره! وقتی سوارش میشم تو جاده کسی به گردپاش نمیرسه. آقایی که می گی زانتیا زشته، لیاقت زانتیا سوارشدن نداری برو پراید سوار شو. در ضمن اگر شاسی بلند سوار هستی بگم با زانتیا همشو رد کردم!
و البته صدها کامنت شبیه دیگر که اگر همین الان وارد فرومهای بوگاتی و لامبورگینی هم شوید، شاید شبیه به آنها را نبینید!
البته زانتیا که خودرویی از رده خارج محسوب میشود، اما به طور مثال اگر به مطلب انتقادی شاسی بلند چینی S5 نیز نگاهی بیاندازید، دوستان صاحب خودرو جوری به نویسنده تاختهاند که انگار این محصول در کارخانه آنها تولید شده و به اسب پادشاه توهین گشته است!
حالا اینکه یکی این وسط میآید و S5 رو با بی ام و X3 و X6 مقایسه میکند، بماند!
یکی از مهمترین دلایل این تعصب بر روی خودرو را میتوان به موضوع پیشین نسبت داد، یعنی ترس از افت قیمت موقع فروش!
در واقع اگر پای صحبت برخی از این دوستان بنشینیم، خواهیم شنید که آنها با تعریف بیش از حد از خودروی خود، میخواهند تا ماشینشان دچار افت قیمت نشده و هنگام فروش بتوانند راحت از شرش خلاص شوند! همین موضوع باعث میشود تا صاحبان خودرو در کشور ما، به دلیل خودخواهی و ترس از افت قیمت، مشکلات خودروی خود را پنهان کرده و با بیان برخی محاسن خودرو، همه اطرافیان را برای خریدش راضی کنند!
برخی از این دوستان معتقدند که هرچه فروش این محصولات بیشتر باشد، دیرتر از آب و تاب افتاده و خط تولید هم هیچگاه جمع نخواهد شد. البته تاریخ هم نشان میدهد که در کشور ما یک خودرو تا ۲۰ سال یا بیشتر هم میتواند کار کرده و البته صاحبش هنوز هم از آن تعریف کند.
البته، ذکر این موضوع در اینجا ضروری است که در هر کشوری، افرادی هستند که عاشقانه خودروی خود را دوست داشته و عشق آن را بر همه چیز ترجیح میدهند، افرادی که به خاطر عشق خود بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان خرج یک پیکان یا پراید میکنند، افراد محترمی بوده و عشق و علاقهشان قابل تحسین است؛ روی سخن ما در اینجا به اشخاصی است که با تعصب بیجا، موجب گمراهی سایرین میشوند!
به طور کلی اگر بخواهیم دلایل تعصب بیجا بر روی خودرو در کشورمان را تیتر وار بیان کنیم، میتوانیم به نکات زیر اشاره نماییم:
شرایط اقتصادی نامشخص
بازار نامتعادل و نامشخص خودرو
انحصار خودرو و عدم وجود تنوع بالا در تولیدات داخلی و وارداتی
افت قیمت محصولات
ترس از عدم فروش خودرو
ترس از عدم تولید خودرو در طول زمان
اخلاق نادرست و عدم انصاف در بیان مشکلات و معایب خودرو