پدال نیوز: مرد جوان که متهم است یک زن را ربوده و وی را در پرایدش آزار داده است دیروز در دادگاه ادعای عجیبی را مطرح کرد.
به گزارش پدال نیوز به نقل از جام جم: عصر دهم اسفند سال ۹۵ فریادهای گوشخراش یک زن در خیابان فدائیان اسلام پیچید. زن جوان هراسان از داخل یک خودروی پراید خارج شد و از عابران کمک خواست، اما راننده سعی کرد وی را آرام کند و به داخل خودرو برگرداند. در این میان یک مرد موتور سوار که برای کمک به زن جوان وارد ماجرا شده بود توانست این زن را فراری دهد. زن جوان به نام مریم به کلانتری مراجعه کرد و از راننده پراید شکایت کرد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز بهعنوان مسافر سوار پراید شدم تا به خانهام برگردم، اما راننده مرا ربود و با تهدید به حاشیه ترمینال جنوب برد و آزارم داد. حتی کارت عابر بانک و پولهایی را که همراه داشتم به زور از من گرفت تا اینکه توانستم در فرصتی مناسب از ماشین پیاده شوم و فرار کنم.
بهدنبال اظهارات این زن، تلاش برای ردیابی راننده پراید آغاز شد. شواهد نشان میداد راننده پراید از کارت عابربانک مریم در یک جایگاه سوختگیری استفاده کرده است. فیلم دوربین مداربسته جایگاه سوختگیری سرنخ اصلی را به پلیس داد و آرمان ۳۳ساله ردیابی و بازداشت شد.
وی که با قرار وثیقه آزاد بود در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، زن جوان به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: از سوی راننده جوان ربوده و مورد آزار قرار گرفته است. اما آرمان این ادعا را رد کرد و حرفهای عجیبی را به زبان آورد.
وی گفت:من با ماشین مسافرکشی میکنم. آن روز در خیابان دنبال مسافر میگشتم که زن جوان از من خواست تا دربستی او را سوار کنم و به چند جا برسانم. او میگفت: قصد دارد از شوهر سومش جدا شود. به همین خاطر به محضر رفتیم تا او کارهای مربوط به طلاقش را انجام دهد. او حتی بین راه با من درد دل کرد و عکس بچهاش را نیز به من نشان داد. بنزین ماشین تمام شده بود به همین خاطر به پمپبنزین رفتم و از زن جوان خواستم تا کرایه ام را بپردازد، اما گفت: در حال حاضر پولی در کیفش ندارد. او خودش پیشنهاد رابطه را با من مطرح کرد. من که فریب حرفهای این زن را خورده بودم او را به حاشیه ترمینال جنوب بردم، اما او از پیشنهاد خودش پشیمان شد.
من هم از اینکار منصرف شدم. در حوالی خیابان فدائیان اسلام بودیم که زن جوان کارت عابر بانکش را به من داد تا برای او از یک سوپرمارکت، آب معدنی بخرم. بهمحض اینکه از ماشین پیاده شدم، او از پراید پیاده شد و شروع به داد و فریاد کرد و باعث جلب توجه همه عابران شده بود که همان موقع یک موتورسوار سر رسید و او را با خود برد. من این زن را آزار ندادهام و نمیدانم چرا چنین ادعایی را مطرح کرده است. در پایان جلسه زن جوان به پزشکی قانونی معرفی شد تا پس از اظهارات کارشناسان درباره این پرونده حکم صادر شود.