دوران کمحاشیه تا دهه 50
در ایران همیشه خودرو چیزی بیش از یک وسیله نقلیه بوده است. اما داستان
خودرو و بازار آن در ایران در دهههای اول سده 1300 شمسی، با امروزه
تفاوتهای جالبی داشته است. در آن زمان خودرو چیزی نبود که همگان بهراحتی
توان خرید آن را داشته باشند و تنها تعداد اندکی از خانوادههای متمول
امکان خرید و سوارشدن بر آن را داشتند. از آن مهمتر اما بسیاری اصلا
گواهینامه یا تصدیق نداشتند تا بتوانند رانندگی کنند! بنابراین خودرو تا
دهه 30، بیشتر وسیلهای لوکس و اشرافی بود که خرید آن برای بسیاری آرزویی
دستنیافتنی بود. گسترش واردات خودرو از اواسط دهه 30، در کنار آغاز مونتاژ
خودرو به طور جدی در دهه 40 شمسی، وضعیت را بهتدریج تغییر داد. محصولاتی
همانند فولکس واگن، فیات 1100 و سپس پیکان، بسیاری از مردم کشورمان را صاحب
خودرو کردند و ماشین به نحوی، وسیلهای شد برای رفت و آمد تمام مردم.
ژیان به عنوان وسیله نقلیه ارزانقیمت و اقتصادی، از دهه 50 مورد توجه بود.
آغاز گمرکنامه و شرایط جدید
با گسترش بازار خودرو و بهبود شرایط اقتصادی از اواخر دهه 40، به یکباره
گمرک ایران تصمیم گرفت تا شرایطی جدید برای خودروهای وارداتی، خصوصا
محصولات آلمانی و انگلیسی، وضع کند. به یکباره محصولات مرسدس بنز، بامو و
جگوار، افزایش قیمتی قابل توجه داشتند و واردکنندگان به نحوی با شوک
عظیمی مواجه شدند. همین افزایش ناگهانی و تغییر تعرفه واردات در آن زمان،
سبب شد تا باندهایی برای واردات خودرو ایجاد شود که هر یک به نحوی به دنبال
دورزدن قانون و یا معافیت از برخی تعرفهها بودند. در این میان بحث
مجوزهای خاص اولینبار مطرح شد و مجوز دانشجویی، درباری و مواردی از این
دست به طور جدی رواج یافت. در این زمان بسیاری از واردات خودرو با مجوز
درباری و سپس فروش آن به ثروتمندان با سودی بسیار، سرمایه هنگفتی به جیب
زدند. واردات خودروهای لوکس و خاص در انحصار عدهای خاص قرار گرفت. برای
مثال، یک مرسدس بنز 10هزار دلاری که در آن زمان باید چیزی در حدود 65 تا 70
هزار تومان قیمت میداشت، در بازار بین 150 تا 200 هزار تومان معامله
میشد. کافی بود تا برخی آپشنها و امکانات نظیر شیشه برقی، شیشه رنگی،
سانروف، سیستم صوتی و امثالهم روی آن نصب شود تا قیمت آن سر به فلک بکشد.
کادیلاک سویل به خاطر مشکلاتی که ممکن بود برای مالکش به وجود بیاورد، با کاهش قیمت تقریبا 50 هزار تومانی در اواخر دهه 50 روبهرو شد.
از ثبتنام تا حواله
با اتمام جنگ تحمیلی، دوباره واردات خودرو از سر گرفته شد و این بار
نمایندگان رسمی و غیررسمی، دست به واردات خودرو زدند. با این حال، بازار
خودروهای مونتاژ داخل نیز گرم بود و تقاضایی که برای آنها وجود داشت، سبب
شد تا قیمت خودرو در بازار آزاد از قیمت فروش کمپانی فاصله گرفته، خرید و
فروش حواله به پدیدهای فراگیر بدل شود. این وضعیت که از دهه 60 آغاز شده
بود، در دهه 70 بسیار پررنگ شد و با قطع واردات خودرو در اواسط دهه 70 شدت
گرفت. هر محصول جدیدی که وارد بازار میشد، پتانسیل بدلشدن به یک سرمایه
متحرک را داشت و بهبود وضع معیشتی مردم نیز به معنای افزایش تقاضا و بالا
رفتن قیمت بود. بنابراین خودرو که از یک کالای روزمره لوکس، به وسیله
حملونقل و سپس سرمایهگذاری بدل شده بود، پس از یک دوره کمک به اقتصاد
کشور، دوباره به وسیله سرمایهگذاری بدل شد؛ وضعیتی که در دهه 80 با واردات
گسترده خودرو اندکی دگرگون شد، هرچند دوباره در هیبتی متفاوت با رشدی
سرسامآور بازگشت.
حواله پاترول یکی از اولین سرمایههای خودرویی در دهههای 60 و 70 شمسی بود.
پیکان پول نقد بازار خودرو ایران در دهههای 60 و 70 شمسی بود.
شرایط سخت جنگ و تحول بازار
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شرایط بازار خودرو ایران به سرعت تغییر کرد.
جو ضدآمریکایی حاکم در جامعه در کنار تحولات سیاسی و اجتماعی، برخی
خودروهای تولید داخل و وارداتی را شدیدا مغضوب بازار کرد. برای مثال، بیشتر
تولیدات گرانقیمت آمریکایی، آلمانی و انگلیسی روی دست نمایشگاهها، مردم
عادی و حتی نهادهایی که قصد واگذاری آنها به مردم عادی را داشتند مانده بود
و قیمت آنها بهشدت کاهش یافت. در عوض، کمبود بنزین در دهه60 و دوران جنگ
تحمیلی، بازار خودروهای کوچک و سبک کممصرف را رونق بخشید. در آن زمان اما
محدودشدن واردات خودرو بسیار شدیدتر شد و به جز واردات خودرو از طریق مجوز
دانشجویی و همچنین مهاجران کویتی، تقریبا این مونتاژ داخلی بود که بازار
کشورمان را تغذیه میکرد. در این دوره اما خودرو به جز وسیله نقلیه، به
کالایی برای کسبوکار بدل شد. بسیاری از افراد و حتی کارمندان دولت ناچار
به مسافرکشی روی آوردند و پیکان در اول صف رزق و روزیرسانی به مردم قرار
داشت. در آن زمان پیکان به پول نقد بازار خودرو و چرخ گرداننده اقتصاد
مقاومتی ایران بدل شد.
مرسدس بنز W123 به طور غیر رسمی و بیشتر با مجوز دانشجویی در دهه 60 نیز به کشورمان وارد شد.