گزینه ها
نخستین شرکتکننده، بامو 740e xDrive iPerformance با پیشرانه 2لیتری
چهارسیلندر خطی توربوشارژر در ترکیب با یک موتور الکتریکی است که رقیب
دیرینه بنز به شمار میآید. از آنجایی که دیگر اتومبیلهای شرکتکننده در
این مقایسه همگی از پیشرانههای ششسیلندر برخوردار هستند، ممکن است حضور
سری7 با یک پیشرانه چهارسیلندر کمی عجیب به نظر برسد. ولی با در نظر گرفتن
این نکته که صنعت خودروسازی به سرعت در حال حرکت به سوی کاهش تعداد
سیلندرها و استفاده از نیروی الکتریکی است و 740i نیز در نسخه ششسیلندر
عرضه نمیشود، این بهترین انتخاب ما بود. این 740e با سطح آپشنها و
امکانات نسبتا سبک برچسب قیمتی 99845 هزار دلاری را به خود میبیند. در
زمانی نهچندان دور، لکسوس به عنوان رقیبی تازهوارد در قلمرو حکومت
ژرمنها به شمار میآمد. این روزها ورق برگشته است و نسل پنجم LS500 با
طراحی اسپرت و سیستم تمام چرخ متحرک قیمتی در حدود 103 هزار دلار دارد.
هیوندای نیز با عرضه Genesis G90 AWD 3.3T که جایگزین مدل Equus شده است،
قصد دارد تا سهم کوچکی از بازار سدانهای لوکس را تصاحب کند. هیوندای نیز
با برچسب قیمتی 71825 دلاری برای G90 سعی در وسوسهکردن خریداران برای
انتخاب این کرهای تازهوارد دارد. لینکلن کانتیننتال AWD Black Label 3.0
2017 نیز به نمایندگی از آمریکا در این رقابت شرکت کرده است. شاید عدم حضور
تسلا S در این جمع برای شما هم عجیب باشد، ولی از آنجا که تسلا با آمار
فروش موفق خود که از مرسدسبنز هم بیشتر است موفقترین محصول این سگمنت
محسوب میشود، تصمیم گرفتیم تا در مقایسه بعدی آن را در کنار برنده این
رقابت و مرسدسبنز S-class قرار دهیم. این کانتیننتال نسبتا مجهز با قیمت
79780 دلاری قابل تصاحب است؛ رقمی که از هیوندای جنسیس پیشی میگیرد.
خصوصیات فنی
رانندگی با یک سدان لوکس معمولا به دو بخش سواری و تجربه تقسیم میشود.
مبحث سواری که تماما در فاکتورهایی مانند قدرت توقف، قابلیت شتابگیری و
پایداری در سرعتهای بالا و سر پیچها خلاصه میشود تا حدود زیادی به سلایق
و انتظارات راننده بستگی دارد. تجربه در سوی دیگر به زیبایی و کیفیت
کابین، صندلیهای لوکس چرمی، آپشنهای متعدد و تمام مواردی که باعث میشوند
مالک اتومبیل احساس خاصبودن را تجربه کند خلاصه میشود.
با وجود
مشخصات فنی تقریبا مشابه، سواری هریک از این چهار اتومبیل با دیگری متفاوت
است. بامو 740e بسیار اسپرت بوده که برای سدانی با این ابعاد موجب شگفتی
است. موتور چهارسیلندر خطی 2لیتری توربو و ژنراتور الکتریکی آن در ترکیب با
یکدیگر خروجی 322 اسببخار و گشتاور 500 نیوتونمتر را تولید میکند که
کمترین مقدار در بین شرکتکنندگان است، با اینحال به لطف استفاده از
فیبرکربن در ساختار بدنه سریعترین آنهاست. بامو در کمتر از 1/5ثانیه از
حالت سکون به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت میرسد و برای توقف کامل تنها به
کمی بیش از 37متر مسیر نیازمند است. فرمان آن سبک و بسیار دقیق است و
فنربندیاش کاملا ضربات ناشی از سطح مسیر را دفع میکند.
به نظر میرسد
که بامو و لکسوس در چندین سال اخیر مسیر یکدیگر را پیش گرفتهاند. لکسوس
LS در نسل پیشین خود خودرویی با سواری نرم بود، ولی در مدل جدید خلق و
خویی مانند خودروهای اسپرت به خود گرفته است. پیشرانه جدید ششسیلندر
خورجینی 4/3لیتری تویینتوربو آن رقم قابلتوجه 416 اسببخار و گشتاور 599
نیوتونمتری را از طریق گیربکس اتوماتیک 10سرعته جدید به چرخها منتقل
میکند که موجب میشود برای رسیدن به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت تنها به 3/5
ثانیه زمان نیاز داشته باشد و سپس تنها با طی مسافت 34متر به توقف کامل دست
پیدا کند. در مقام مقایسه با بامو، هیوندای و لینکلن، سواری لکسوس تا
حدود زیادی اسپرتتر است. فرمانپذیری LS500 کاملا مدرن، اسپرت و دقیق است.
سیستم تعلیق بادی آن به خوبی از پس دستاندازهای بزرگ برمیآید ولی ضربات
ناشی از چالهای کوچک تا حدودی به اتاق منتقل میشوند.
قابلیت های عملکردی
از نقطه نظر عملکرد، جنسیس G90 فاصله میان بامو و لکسوس را پر میکند.
پیشرانه ششسیلندر خورجینی 3/3لیتری تویینتوربو با خروجی 365 اسببخار و
گشتاور 509 نیوتونمتری، دستیابی G90 به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت را در
کمتر از 3/5ثانیه امکانپذیر میکند که از LS500 هم پیشی میگیرد. از طرفی
جنسیس توانست در تستهای هندلینگ و مسافت توقف نیز نتایجی مشابه بامو کسب
کند. با فشردن پدال گاز، جنسیس بدون هیچگونه صدای اضافی از پیشرانه و
احساس فیزیکی تعویض دندهها شتابگیری میکند. گرچه فرمان آن در دایره
پیچها اطلاعات را به خوبی بامو و لکسوس به راننده منتقل نمیکند ولی در
کلاس خود قابلتوجه است. جنسیس فاقد اطمینان و پایداری بامو است ولی
ناهمواریهای کوچک و بزرگ سطح مسیر را مانند لکسوس دفع میکند بنابراین
کیفیت سواری آن را میتوان چیزی میان این دو قرار داد.
لینکلن
کانتیننتال با پیشرانهای با خروجی 400 اسبی و گشتاور 542 نیوتونمتری که
با گیربکس اتوماتیک ششسرعته جفت شده است به میزان کمی از سه رقیب دیگر
بازمیماند. این لوکس آمریکایی به 5/5ثانیه برای رسیدن به سرعت 96 کیلومتر
بر ساعت نیاز دارد و سیستم تقسیم گشتاورش نیز به آن کمک میکند تا پا به
پای دیگر شرکتکنندگان این مقایسه پیچها را طی کند. کانتیننتال همچنین با
مسافت توقف 36متری دومین سیستم ترمز برتر گروه را داراست. این لیموزین تلاش
بسیار زیادی برای اسپرت جلوه دادن خود میکند که برای برند مطلقا
لوکسسازی چون لینکلن منطقی به نظر نمیرسد. واکنش پدال گاز خشن است و
پیشرانه آن نیز صدای زیادی ایجاد میکند. این یک موتور قدرتمند است که به
خوبی برای استفاده در مدل آماده نشده است. با اینحال اسپرتبودن غیرمنتظره
آن باعث هیجانانگیز شدن سواری کانتیننتال در سر پیچها میشود. با کمی
جستجو در منو سیستم مولتیمدیا این خودرو به حالتی با نام Comfort Mode
برخواهید خورد که میتواند با استفاده از ضربهگیرهای الکتریکی، واکنش
ملایمتر دریچه گاز و فرمان سبکتر تا حدودی از خشکی سواری آن بکاهد.
تجربه
فاکتور راحتی
نیمه دیگر معادله خودروهای لوکس را راحتی کابین، طراحی تریم داخلی، کیفیت
مواد اولیه و امکانات پیشرفته تشکیل میدهد. کابین لینکلن برداشت اولیه
بسیار خوبی را به سرنشین القا میکند ولی در این بخش نیز مانند سواری دارای
مجموعهای از ایرادات است. با بازکردن دربها به کابینی با کنتراست چرم
سیاه و سفید و چوب تیره پا خواهید گذاشت که از نظر فضای سرنشین دومین
خودروی کوچک گروه است. صندلیهای جلو آن با قابلیت تنظیم در 30 جهت مختلف
بسیار راحت هستند. جزییات کوچک در خودروهای لوکس اهمیت بسیار دارند و
کانتیننتال در این بخش در حد انتظار ظاهر نمیشود. جریان هوا در حین حرکت و
سروصدای اجزای کابین تا حدودی لذت سواری با این آمریکایی را کاهش
دادهاند.
کابین لکسوس در منحصربفرد بودن با لینکلن برابری میکند اما
در ظرافت از آن پیشی میگیرد. این فضا شاید به اندازه دیگر مدلهای سری LS
انقلابی نباشد ولی با ترکیب زیبای چوب، نورپردازی خلاقانه و تریم متالیک
روشن در سرتاسر کابین قدم بزرگی رو به جلو برای این سدان به شمار میرود؛
با اینحال باز هم میتوان کاستیهایی را در آن مشاهده کرد. این مدل که از
فاصله محوری بیشتری نسبت به نسخه لانگ نسل پیشین بهره میبرد دارای
کوچکترین کابین در بین اعضای گروه است، مسالهای که به ویژه در ردیف عقب
شدیدا احساس میشود. تنظیمات الکترونیکی LS500 همچنان گیجکننده هستند و
سیستم سرگرمی و اطلاعات آن برای کاربر مبهم و ناشناخته است. کار با این
تجهیزات دشوار بوده و از طریق یک پد لمسی ناکارآمد تعبیهشده در کنسول وسط
صورت میپذیرد؛ سیستمی که به عقیده ما بدترین نوع خود در صنعت اتومبیلسازی
است.
با ورود به کابین جنسیس G90 و بستن درها با فضایی کاملا راحت،
دلنشین و سرشار از سکوت روبرو خواهید شد، همانگونه که زمانی لکسوسها ساخته
میشدند. صندلیهای چرمی بدن را کاملا در بر میگیرند و کار با انواع
کنترلهای داخل کابین نظیر دوربین 360درجه و رادار کروز کنترل تا سیستم
اطلاعات و سرگرمی در کمال آسانی صورت میپذیرد. اگر بخواهیم انتقادی به
کابین G90 وارد کنیم، آن عدم ریسکپذیری است. این فضا کاملا سنتی و شامل
ترکیب چوب تیره با چرم مشکیرنگ است؛ تنها کافی است تا آن را با تریم چوب
هیجانانگیزتر و چرم متفواتتری تصور کنید تا به منظورمان پی ببرید.
کابین بامو 740e در مدل موردبررسی بسیار کسلکننده به نظر میرسید، گرچه
میتوانستیم با پرداخت تقریبی 5 هزار دلار و سفارش تریم متفاوت آن را کمی
هیجانانگیز کنیم، ولی در این صورت قیمت کلی آن از محدوده 100 هزار دلاری
تست فراتر میرفت که همین امر نشان از پافشاری بامو برای عرضه امکانات
پایه در قالب پکیجهای گرانقیمت دارد. در داخل این کابین کم-آپشن بیش از
هر زمان دیگری به امکاناتی مانند صندلیهای Executive ردیف عقب و درگاههای
اضافی USB نیاز پیدا خواهید کرد. با صرفنظر از موارد فوق، کابین 740e
ساکت و آرامشبخش بوده و با کیفیت خوبی مونتاژ شده است. این مدل همچنین با
امکانات روز جالبی مانند کنترلهای صوتی و نورپردازی ورودی درها موسوم به
فرش قرمز که از یک سدان لوکس انتظار میرود تجهیز شده است.
نتیجهگیری
پس از تست جامع این خودروها به مدت دو هفته متوالی، تنها یکی از آنها
توانست در هر دو بخش سواری و تجربه بر دیگران غلبه کند. هیوندای G90 یک
پرچمدار موفق در کلاس خودروهای لوکس است و اگرچه انتظار داشتیم تا
جذابیتهای بصری بیشتری از خود نشان دهد، دارای کابینی راحت، لوکس و مملو
از امکانات راحتی و سیستمهای سرگرمی روز دنیاست. رانندگی با آن آرام ولی
هیجانانگیز است. جنسیس نهتنها جایگزین خوبی برای S-Class به شمار میرود،
بلکه همچنین یک سدان لوکس دارای هویت مستقل است.
لینکلن کانتیننتال 3.0
لکسوس LS500
هیوندای جنسیس G90 3.3T
بامو 740e
نویسنده: سید امیرحسین شکوهی