پدال نیوز: چنانچه حرکت ما در سال های گذشته لاک پشت گونه بوده باشد که مطمئنا با بازگشت احتمالی تحریم ها و فرار مجدد برندهای به ظاهر مستقل اما در باطن وابسته از کشور، باز هم باید منتظر تکرار همان اتفاق های تحریم خودرو در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 باشیم.
به گزارش پدال نیوز، خروج یک جانبه آمریکا از تفاهم جهانی با ایران، چراغ سبزی است برای آغاز تحریم های به ظاهر امریکایی اما در باطن جهانی!
علت اینکه می گوییم جهانی این است که امریکا با قلدری تمام، سایر کشورها را نیز مجبور می کند این تحریم ها را رعایت کنند و چنانچه کشوری بخواهد مستقل باقی مانده و زیر بار این تحریم ها نرود باید بازار امریکا را ترک کند!
این یکی از عجیب ترین اتفاقاتی است که می تواند در اقتصاد و تجارت جهانی رخ دهد و این همه سازمان عریض و طویل در حوزه تجارت نیز چون جیره خوار امریکا هستند در این مورد سکوت کرده و حتی در برخی موارد حمایت نیز می کنند.
یکی از حوزه هایی که در سالیان گذشته مورد تحریم قرار گرفت صنعت خودرو و قطعه سازی کشور بود که نگارنده نمی داند کدام یکی به انرژی هسته ای ربط داشته و یا می تواند در موشک سازی استفاده شود شاید لنت ترمز و یا گیربکس کاربری دوگانه دارد و ما خبر نداریم!
متاسفانه برخی مواقع خودمان موجب ضربه پذیر بودن صنایع داخلی نیز می شویم. صنایعی که پس از گذشت نیم قرن از آغاز فعالیت هنوز در بسیاری از تولیدات خود به داخلی سازی 100 درصد که پیش کش حتی به داخلی سازی 50 درصدی نیز دست نیافته اند.
چنانچه میزان خودکفایی در صنعت قطعه سازی و به طبع آن صنعت خودروسازی کشور در همه این سال ها توانسته بود از فرصت های به دست آمده استفاده کند مثلا به جای کپی کاری در صنعت قطعه سازی، فن آوری را وارد کرده و بومی سازی را در دکترین خود قرار می داد شاید تحریم خودرویی اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی نمی توانست تاثیر زیادی بر عملکرد ایشان و البته بخش خودرویی بگذارد.
البته تاثیر این تحریم ها به دلیل اینکه هنوز بخش اعظمی از مواد اولیه و حتی مواد ثانویه از خارج از کشور تامین می شود، بر صنعت قطعه و خودروسازی بسیار زیاد بود و به قول خود خودروسازان در سال های ابتدایی دهه 90 شمسی هر چه در دست دوستان می آمد به عنوان قطعه در خودرو استفاده می شد.
گاهی خودرو سپر نداشت و گاهی سیستم صوتی. گاهی بوق کار نمی کرد و گاهی قطعه ای که باید تا 45 هزار کیلومتر کار می کرد در کیلومتر 10 هزار خراب می شد.
این کمبودها نشان می داد که صنعت قطعه سازی کشور نتوانسته است نیاز صنعت خودروسازی را برآورده سازد و این صنعت بالادستی مجبور است برای خاموش نشدن خط تولید خودروهای خود هر قطعه ای را از مبادی مختلف تامین و مصرف کند.
پس از برجام، اتفاقات خوبی در صنعت خودروسازی افتاد که به موازات آن صنعت قطعه سازی نیز با سرعتی کمتر از صنعت بالادستی خود ترمیم و به روز شدن را آغاز کرد.
توقع از صنعت قطعه سازی این بود که از فرصت بدست آمده با بیشترین سرعتی که می تواند، استفاده کرده و به جای حرکت لاک پشتی مانند خرگوش و شاید یوزپلنگ ایرانی سریع ترین واکنش ها را نشان دهد.
چنانچه حرکت ما در سال های گذشته لاک پشت گونه بوده باشد که مطمئنا با بازگشت احتمالی تحریم ها و فرار مجدد برندهای به ظاهر مستقل اما در باطن وابسته از کشور، باز هم باید منتظر تکرار همان اتفاق های تحریم خودرو در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 باشیم که این مهم موجب تاسف خواهد بود اما؛ اگر این حرکت یوزپلنگ گونه بوده باشد حال دیگر نباید صنعت خودرو و قطعه سازی از بازگشت تحریم ها نگرانی به خود راه دهند و این یعنی همه چیز آرام خواهد بود و دغدغه مردم لنت و گیربکس خودرو و ... نخواهد شد.
این سوالی است که مدیران و فعالان این دو صنعت باید پاسخ دهند که آیا برای بازگشت تحریم ها، برنامه ای داشته اند؟ آیا در زمان عقد قرارداد ها نیم نگاهی به بستن راه فرار شرکای بدقول ایران داشته اند؟ آیا صنعت قطعه سازی کشور توانسته است از فرصت های به دست آمده برای نو شدن تجهیزات و علم روز خود بهره ببرد؟ در آخر آیا این دو صنعت از اتفاقات این 50 سال اخیر درس گرفته اند یا هنوز در خواب ناز قرار دارند؟
یادداشت از محمدعلی رفیعی