به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پدال نیوز، چرا ما در مورد اتومبیلهایی که تولیدشان متوقف شده صحبت میکنیم؟ خب، فقط به خاطر اینکه آنها دیگر در حال تولید نیستند؟!، و یا به دلیل اینکه آنها فراموش شدهاند و ما دیگر نمیتوانیم با مدل جدید آنها رانندگی کنیم؟درواقع این موضوع مانند صحبت کردن در مورد افراد خاص است کسانی که سزاوار ارجمندی و تقدیر بودهاند، اما در حاشیه قرارگرفتهاند. کسانی که عالی بودند اما دیده نشدند. شما میتوانید همین موضوع را هنگام صحبت در مورد ماشینهای قدیمی ببینید.
هر زمان که شما به یک ماشین لقب "فوقالعاده”، میدهید انتظار میرود آن ماشین، معایب کم و یا حتی هیچگونه ایرادی نداشته باشد، هرچند که همیشه اینطور نیست. در اغلب موارد این ماشینها، بحثبرانگیز هستند و دیده میشوند. شاید پرفروشترین خودرو نشوند، اما موردتوجه علاقهمندان و منتقدان قرار میگیرند. اما بنا به هر دلیلی، بعضی خودروها با اینکه فوقالعاده هستند، مورد کملطفی خریداران قرار میگیرند و نادیده گرفته میشوند.
در حال حاضر، بدون توضیح بیشتر، اجازه دهید به ملاقات چهار سلحشور فراموش شده برویم. (ترتیب بر اساس حروف الفبا انگلیسی)
1. سیتروئن C6 (از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲)
در سال ۲۰۰۰ پس از اینکه سیتروئن تولید XM را متوقف کرد، با توجه به اهمیتی که محصولاتی مانند XM یا CX در دهههای ۸۰، ۷۰ و ۹۰ برای این شرکت داشتند، فقدان یک پرچمدار، این شرکت را محزون کرده بود. احتمالاً برای شناخت سیتروئن XM با مشکل مواجه شدید، احتمالاً فیلم رونین را تماشا کردید، XM در تعقیب و گریزهای حماسی این فیلم در برابر آئودی S8 قرارگرفته بود.پنج سال پس از توقف تولید XM، سیتروئن C6 را برای ما به ارمغان آورد، ماشینی که در آن زمان از یک کابین جادار و راحت بهرهمند بود و برخی طراحی خارجی آن را زیبا میدانستند. بهطور طبیعی، بسیاری از مردم، ظاهر غیرمتعارف C6 را درک نکردند، درنتیجه آن دسته از مردم اغلب تمایل یافتند تا نام سیتروئن را بهکلی کنار بگذارند – حتی خود فرانسویها هم خیلی زود آن را فراموش کردند.
سرگیو تیدس نویسنده وبسایت carscoops در مورد آزمایش این خودرو میگوید:
"اولین بار که من سوار یک سیتروئن C6 شدم، فکر کردم که راحتترین ماشینی که تاکنون پشت آن نشستهام. اگر بخواهم عادلانه نظر بدهم باید بگویم در آن زمان من کارم را بهعنوان یک روزنامهنگار خودرو، تازه شروع کرده بودم.
اما خوشبختانه، من C6 را چندین بار در طول سالهای مختلف (پیش از توقف تولید) بررسی کردم و در کمال تعجب من، هرگز چنین احساس راحتی را در مدلهای پیش از سال ۲۰۰۶ ندیدهام. اولین مدلی که من سوار آن شدم مجهز به موتور ۲.۷ لیتری V6 توربودیزل HDI با توان ۲۰۱ اسب بخار بود، درحالیکه آخرین مدلی که سوار شدم از موتور ۳.۰ لیتری V6 HDI با توان ۲۳۷ اسب بخار بهرهمند بود، که کمی سریعتر بود، اما آنچه درنهایت همیشه فوقالعاده عمل میکرد، سیستم تعلیق هیدراکتیو "Hydractive” آن بود.
و این لقبی است که C6 برازنده آن بود "فوقالعاده”. سواری آن همانند یک هواپیما آرام بود چیزی که برای اولین بار در این کلاس اتفاق افتاد و حتی برخی آن را زیبا میدانند.”
درواقع W168 اولین کلاس A مرسدس بنز بود که متولد شد و بعد از آن نسل دوم با کد W169 معرفی شد که در اصل نسخه بهبودیافته W168 بود و به یک ماشین کوچک و بسیار تأثیرگذار تبدیل شد.نسل اول A-کلاس نسبتاً غیرمتعارف و حتی عجیبوغریب بود، بهویژه برای مرسدس بنز و بهمحض شروع عرضه تنها مورد استقبال برخی از مردم قرار گرفت و نه تنها ابعاد آن بلکه عملکرد آن قابل قدردانی و ستایش بود و یک انتخاب بسیار محبوب برای خانمها بود.
سرگیو تیدس در مورد آزمایش این خودرو میگوید:
"در سال ۲۰۰۸، من برای پوشش مطبوعاتی مراسم رونمایی از فیسلیفت A کلاس مدل W169 به برلین پرواز کردم، احساس من نسبت به ملاقات آن، مشابه دیدار با یک خودرو خستهکننده بود. اما پس از بررسی آن متوجه شدم که این ماشین بهطور قابلملاحظهای راحت هست و عملکرد خوبی هم ارائه کرد، رانندگی آسان به همراه فضای داخلی بسیار مناسب از ویژگیهای دیگر آن بود.
این ماشین حتی از سیستم کمک پارک فعال، سیستم استارت/استوپ، بلوتوث و چند امکان دیگر بهرهمند بود. افسوس از اینکه در آن زمان حتی مدل ۳ در آنهم عرضه شد که واقعاً جمعوجور و کاربردی بود.
بههرحال، با تمام این تفاسیر مردم تصور میکردند قادر به لذت بردن از رانندگی با این کوچولو مرسدس بنز نمیباشند و این باعث شد تواناییهای آن مطرح نشود.
برگردیم به سال ۲۰۰۸، اولین چیزی که میتوان در مورد اگزو گفت این بود که این ماشین زندگی خود را با ظاهری مشابه آئودی A4 آغاز کرد و پسازآن در ادامه حیاتش موردبازنگری ظاهری و تجدیدقوا قرار گرفت.
سرگیو در مورد آن میگوید:
"هنگامیکه سئات آن را در بهار سال ۲۰۰۹ رونمایی کرد، از خبرنگاران دعوت کرد تا به دیدن آن بیایند، وقتی من و دیگر خبرنگاران بهمنظور رانندگی این خودرو که سئات تقریباً غیرمنطقی به آن افتخار میکرد، به یک گاراژ در یک فرودگاه رفتیم، با دیدن آئودی A4 B7 کاملاً متعجب شدیم … ببخشید منظورم سئات اگزو بود.
گذشته از چراغهای جلو، چراغهای عقب و آینههای جانبی، این ماشین خیلی شبیه آئودی هست. این موضوع در داخل کابین هم صدق میکند. اما موضوعی که وجود داشت و عجیب به نظر میرسید، لذت رانندگی آن بود.
مدلی که سوار آن شدم نسخه اسپورت با موتور ۲.۰ TSI، فرمان servotronic و تعلیق اسپورت همراه بود که بهطور قابلملاحظهای اسپورت بود. جدا از رانندگی با ورود به کابین متوجه بهکار رفتن چرم در گوشه و کنار آن میشدید و هرچقدر هم که از سئات متنفر بودید، اگزو ثابت میکرد که اشتباه میکنید.
در سال ۲۰۱۳، سئات اگزو را با یک مدل کوچکتر به نام تولدو که خودرو جالبی است، جایگزین کرد اما بههیچوجه لایق عنوان خوب نیست.”
از بین چهار خودرو این لیست بهشخصه سوزوکی کیزاشی را بررسی کردم، و باید گفت کیفیت رانندگی، چالاکی و کنترل آن سرپیچها فوقالعاده بود چیزی که بهزحمت در رقبایی که دو برابر آن قیمت داشتند، یافت میشد. جالب این بود که حتی در بازار محدود ایران که گرند ویتارا موفق عمل کرده بود و نسبت به سوزوکی اعتمادسازی شده بود، باز هم موفقیت چندانی نصیب کیزاشی نشد.
سرگیو در مورد آن میگوید:
"در آن زمان من میدانستم که خیلیها، در مورد این ماشین که برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ رونمایی شد بسیار کنجکاو هستند. قابلیتهای کیزاشی آنقدر جذاب بود که حتی دستهبندی آن تا حدودی سخت انجام میشد و شاید نزدیکترین رقیبش در آن زمان سوبارو لگاسی بود. بااینوجود، اگر شما تجربه رانندگی آن را داشته باشید، پس احتمالاً میدانید که بهطور شگفتانگیزی خوب بود.
فضای داخلی نسبتاً بزرگ، بسیار کاربردی و استفاده از پلاستیک با کیفیت مناسب و معقول در سراسر کابین دیده میشد. درواقع من به یاد دارم که آنها طراحی جزییاتی مانند دکمهها را هم به خوبی انجام داده بودند چه بر روی فرمان و چه بر روی کنسول وسط.
عملکرد هوشمندانه سیستم AWD (یا I-AWD) به همراه موتور بنزینی ۲.۴ لیتری، با توان ۱۷۸ اسب بخار عالی بود، اما عملکرد گیربکس CVT وحشتناک بود. ولی بهطورکلی نظر من در مورد ماشین را تغییر نمیداد زیرا از جهات دیگر خوب بود. برخی از مشخصات آن شامل چراغهای جلو اتوماتیک زنون، تهویه اتوماتیک، گرمکن صندلی، پورت USB، سانروف، سیستم حرکت بدون کلید میشد.
اکثر مردم واقعاً انتظار چنین ماشین مناسب و معقولی از سوزوکی، آنهم در آن زمان نداشتند و این واقعیت که آنها استقبال خوبی از آن نکردند، ناراحتکننده است چراکه کیزاشی هنوز هم بهتر از برخی از سدان های غیر لوکس است.”
واقعا نمیدونم تیم طراحی چطوری میتونن مخ مدیرای کمپانی رو بزنن و طرحاشونو قالب کنن!!!!
سوزوکی کیزاشی هم ماشین خوبی بود که بدلیل قیمت گذاری بالا نتوانست بازار خوبی پیدا کنه در حالی که به لحاظ فنی بسیار از رقبای کره ای برتر بود
خیلی خفنه هم ظاهرش توی محدوده قیمتیش عالیه هم حس اسپرت فوق العاده ای داره
مثل پروتون جن2که درحقش هی یه جورایی ظلم شد
ماایرانیا فقط دنبال ظاهروچهارتا امکاناتیم…بخدا حقماماشینای اشغال چینی نیست..ن کیفیت داره ون ایمنی
اگه تو ایران البته با قیمت واقعی عرضه بشه همه میخرن …