پدال نیوز: «شهروندان شهرهای کشور نسبت به قبل بیشتر به استفاده از وسایل تردد شخصی تمایل دارند تا وسایل حمل و نقل عمومی»!
به گزارش پدال نیوز، این ماحصل گزارش دفتر ایمنی حمل و نقل و دبیرخانه شوراهای عالی هماهنگی ترابری کشور است که چندی پیش اعلام کرد نسبت به سال گذشته اقبال مردم به تردد با وسایل حمل و نقل عمومی 2.5 درصد کاهش یافته است.
بنا بر این گزارش یکی از علل این کاهش تقاضا برای سفر با وسایل حمل و نقل عمومی، «قیمت» آن اعلام و اینطور پنداشته شده است که شهروندان با چرتکه خود که حساب کرده اند صرفه جویی را در تردد با وسایل شخصی خود تشخیص داده اند.
شاید برای برخی این آمار محل بحث و تعجب باشد چه آنجا که شلوغی مفرط در ناوگان حمل و نقل عمومی کشور این نوید را می دهد که مردم در واقع «چاره ای » جز تردد با اتوبوس، مترو و تاکسی ندارند وانگهی کیست که نداند کلید واژه این شلوغی بی حد و حصر مساله ای هست که اینک همگان به آن پی برده اند؛ «کمبود.»
اتفاق مثبتی که در چند سال گذشته رخ داده توسعه حمل و نقل عمومی و توامان با آن تشویق مردم برای استفاده از این وسایل بوده است وانگهی این تشویق همراه با جبران نقیصه ها در این خصوص نبوده است. اینک در تمام بخش های حمل و نقل در کشور با کمبود مواجه ایم و ناگفته پیداست شهروندانی که دقایق طولانی منتظر آمدن مترو یا اتوبوس باشند عطای ارزان سفر کردن و کاهش آلودگی هوا را به لقایش می بخشند.
در تهران گیر آوردن جایی برای نشستن اوایل صبح و ایستادن اواخر بعداظهر در مترو بسان فتح قله اورست برای مسافران، غرور آفرین است.
خطور بی.آر.تی هم اوضاع منظمی ندارد در واقع سیستم جهانی آن که هماهنگی آنلاین با پلیس راهنمایی و رانندگی برای تردد ویژه برای عبور این اتوبوس ها را می طلبد تدارک دیده نشده و به وفور دیده می شود گاه تا 30 دقیقه هیچ گونه اتوبوسی برای تردد در خط ویژه نیست یا به ناگه سر و کله 7 تا 8 اتوبوس در ایستگاه با هم پیدا می شود.
در مترو وضع بدتر از این حرفاست؛ فاصله زمانی مشخص شده برای آمد و رفت واگن ها به میزان استقبال مسافران از قطار زیر زمینی تهران(روزانه 3 میلیون نفر) نیست و همین می شود که واژه مشهور «حمله» بین کودکان و جوانان و سالمندان از هر قشری زمان آمدن مترو شنیده می شود.
از آن گذشته آمار می گوید روزانه دست کم 2 میلیون نفر فقط از کرج برای کار به تهران می آیند و همین موضوع در اوایل روز، کار را دشوار تر از قبل می کند؛ آزادراهی که در برخی از نقاط به 5 باند هم می رسد کفاف این همه خودرو را نمی دهد و ناگزیر مردم به سمت مترو هجوم می آوردند.
از سویی دیگر در یک برنامه ریزی غلط هر 20 دقیقه یکبار نوبت متروهای تندرو فرا می رسد که همین وضعیت آشفته و درهمی را هم در صبح ها رقم می زند و هم در عصر ها.
وضعیت در کلانشهرها البته اسفبارتر از این حرف هاست؛ شیراز 800 دستگاه اتوبوس برای شرکت واحد اتوبوسرانی خود کم دارد، اهواز 900 دستگاه و البته در تهران 4 هزار اتوبوس باید باشد که نیست!
به نظر می رسد تا همین مقدار کافی باشد برای علت استقبال کم شهروندان از وسایل حمل و نقل عمومی.
گرچه قیمت ها هم متناسب با افزایش دستمزدها در خطوط حمل و نقل عمومی افزایش نیافته است اما مشکل اصلی در این نیست و همه می دانند در کمبود اتوبوس و مترو و تاکسی است.
هر چه است این زمان و اعصاب است که در صف های طویل مترو و اتوبوس هدر می رود و در این میان بودجه در خوری برای این منظور در نظر گرفته نشده است.
شاید در فصل بودجه که دیر زمانی به آن نمانده دولت فکر اساسی به حال نفس های افتاده ناوگان حمل و نقل عمومی کند؛ اقدامی شاید جهادی که شر کمبود را برای همیشه از سر ایرانیان بردارد.
*مقاله از محمد گلچین زاده