پدال نیوز: برای ایرانیها، سالهاست «تعطیلات بدون مرگ» در جادههای کشور، به یک رویا تبدیل شده و کمتر کسی را در این سرزمین پهناور میتوان یافت که عزیزی و یا آشنایی را در تصادفات جادهای از دست نداده باشد.....
به گزارش پایگاه بری پدال نیوز، برای ایرانیها، سالهاست «تعطیلات بدون مرگ» در جادههای کشور، به یک رویا تبدیل شده و کمتر کسی را در این سرزمین پهناور میتوان یافت که عزیزی و یا آشنایی را در تصادفات جادهای از دست نداده باشد. عید نوروز باشد یا تعطیلات تابستان، آلودگی و برف و باران باشد یا تعطیلات آخر هفته، فرقی نمیکند؛ اسم تعطیلات و سفر که میآید، دل ایرانیها میلرزد تا عزیزان شان به سلامت بروند و به سلامت برگردند.
همین نوروز امسال و با وجود تمام سختگیریهای پلیس راهور و توصیههای ایمنی در رسانهها، باز هم تعداد زیادی از شهروندان ایرانی جان خود را در جادهها از دست دادند، تا جایی که طبق آمار منتشره، تعداد جانباختگان نوروز ۹۷، افزایشی سهدرصدی در مقایسه با تعطیلات عید ۹۶ داشته است. اگر همین امروز گزارش میدانی تهیه شود و در آن از ایرانیها بپرسند مقصر مرگ و میر و تصادفات جادهای کیست، بسیاری از آنها انگشت اتهام را به سمت خودروسازان نشانه میروند و از آنها بهعنوان متهم ردیف اول نام میبرند. عدهای هم هستند که منصفانهتر قضاوت میکنند و در کنار خودروها، از جادههای ناامن نیز بهعنوان مقصر این «کشتار» یاد میکنند و اگر خیلی انصاف به خرج بدهند، از خودشان هم میگویند.
اینکه افکار عمومی و حتی بسیاری از مسوولان، از خودروهای ایرانی بهعنوان یکی از عوامل تلفات هموطنانشان نام میبرند، نه اینکه واقعیت نباشد، اما قطعا همه حقیقت هم نیست، چه آنکه آمارها میگویند خودروها با همدستی جادهها و رانندگان، ایران را به یکی از کشورهای رکورددار در تصادفات جادهای تبدیل کردهاند. اینجا اما یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن نقش «خودرو» در پوشش دو عامل اثرگذار دیگر بر تصادفات و تلفات جادهای یعنی «خطای انسانی» و «جاده» است.
تردیدی وجود ندارد که در همه جای دنیا، خطای انسانی، خودرو و جاده بهعنوان سه عامل اصلی تصادفات جادهای شناخته میشوند و بنابراین برای تحلیل آمارهای مربوط به تصادفات، باید به نقش هر سه اینها توجه کرد.
اگر ماجرا را از زاویه دید خودروسازان ببینیم، آنها معمولا تقصیر تصادفات و تلفات جادهای را بیشتر بر گردن جادهها و خطاهای انسانی میاندازند و کم پیش میآید که از نقش محصولات تولیدی شان در «تصادفهای جادهای» کشور بگویند. البته خطای انسانی عامل اصلی در تصادفات و تلفات جادهای است و جادهها نیز به بروز این اتفاقات ناگوار کمک میکنند، با این حال نمیتوان از نقش پررنگ خودروهای داخلی و ایمنی نه چندان بالای آنها در این ماجرای غمبار گذشت. بله خطای انسانی ناشی از قانونگریزی ایرانیها پشت فرمان، غیرقابل انکار است و جادههای غیراستاندارد و ناامن هم کم نداریم؛ اما آیا میتوان به این بهانهها، سهم خودروهای کم کیفیت و بعضا ناایمن داخلی را در تصادفات و تلفات جادهای کشور نادیده گرفت؟ بدون شک پاسخ منفی است و هیچ منطق و عقل سلیمی در هیچ جای دنیا این را نخواهد پذیرفت. جادههای ناایمن، در همه جای دنیا پیدا میشوند و انسان هم که جایزالخطاست؛ پس چرا ایران در شمار کشورهای پرتصادف و پر تلفات در جادهها است و به طور مرتب در این زمینه از سایر کشورها سبقت میگیرد؟
پاسخ این پرسش بسیار روشن است؛ خودروسازان بزرگ دنیا هم خوب میدانند خطای انسانی همواره رخ میدهد و جادههای غیراستاندارد نیز بالاخره در گوشه و کنار کشورها پیدا میشود؛ بنابراین سعی میکنند محصولی را بسازند که تا حد امکان اثرات آن دو عامل را پوشش داده و ضریب تصادف و مرگ سرنشینان و حتی عابران پیاده را کاهش دهند.
به عبارت بهتر، خودروسازان جهان با فرض پایدار بودن خطای انسانی و وجود جادههای بد، پی در پی در حال ایمنتر کردن محصولات خود هستند و به نوعی بار آن دو مولفه را هم بر دوش میکشند تا تصادفات و تلفات جادهای را به حداقل برسانند. نه اینکه حتما قانون و الزامی از سوی نهادهای بالادستی برای ارتقای استاندارد و ایمنی تدوین و خودروسازان مجبور به اجرای آن شوند، بلکه در بیشتر موارد، آنها خود پیشقدم شده و سعی میکنند با انجام تحقیق و توسعه فراوان، ایمنی محصولات خود را تا حد امکان بالا ببرند. از آن سو وقتی قانونی نیز به تصویب میرسد، خود را متعهد به اجرا دانسته و A تا Z آن را انجام میدهند.
در ایران اما ماجرا متفاوت است؛ خودروسازان معمولا اقدام چندان اثرگذاری برای ارتقای استاندارد و ایمنی محصولاتشان انجام نمیدهند، مگر آنکه مجبور شوند؛ که این اجبار را هم با کلی بهانه به تاخیر میاندازند. بهعنوان مثال، سازمان ملی استاندارد، استانداردهای جدید میگذارد تا محصولاتی ایمنتر و باکیفیتتر تولید و عرضه شود، با این حال خودروسازان معمولا خواستار تعدیل یا تاخیر در اجرا میشوند. این در شرایطی است که بیشتر خودروهای داخلی (به لحاظ تیراژ) از پلتفرمی قدیمی برخوردار هستند و بنابراین ایمنی و کیفیت قابلقبولی ندارند و طبعا در تصادفات جادهای، نمیتوانند نگهبان خوبی برای سرنشینان باشند. نکته بسیار مهم در این ماجرا اینجاست که خودروسازان دنیا با وجود قوانین سختگیرانه راهنمایی و رانندگی در کشورها و همچنین رعایت حداکثری این قوانین از سوی شهروندان، باز هم همواره سعی در بهبود کیفی و ایمنی محصولات خود دارند؛ با این حال در ایران که خطای انسانی از بسیاری کشورها بیشتر است و قوانین راهنمایی و رانندگی چندان رعایت نمیشود، خودروسازان نیز آن طور که باید، در مسیر ایمنتر کردن محصولات خود قدم بر نمیدارند.
این موضوع به وضوح در گفتوگوی دو روز پیش «دنیای اقتصاد» با رئیس سازمان ملی استاندارد نیز مطرح شد، چه آنکه نیره پیروزبخت نیز معتقد بود نمیتوان به بهانه وجود برخی مشکلات از جمله پایین بودن فرهنگ رانندگی و مسائلی از این دست، ایمنسازی خودروها را به تاخیر انداخت.
در واقع استاندارد و ایمنی خودرو، موضوعی نیست که خودروسازان برای ارتقای آن دست روی دست گذاشته و منتظر بهبود وضع جادهها و بالا رفتن فرهنگ عمومی رانندگی و کاهش خطای انسانی شوند. در این شرایط، اگر خودروسازی جهان را ملاک قرار دهیم، خودروسازان داخلی باید تا حد امکان استاندارد و ایمنی محصولات خود را بالا ببرند تا بتوانند به این واسطه، اثرات خطای انسانی و جادههای ناهموار و ناامن را در بروز تصادفات و تلفات جادهای کاهش دهند. البته قطعا افزایش ایمنی، هزینهبر است و قیمت تمام شده خودروها را بالا خواهد برد، با این حال میارزد که در ازای این افزایش قیمت، خودروهایی با کیفیت و ایمنتر تحویل مشتریان داده شود.