امروزه نیز عمده توجه علاقهمندان و مجموعهداران خودروهای کلاسیک ایران به محصولات آمریکایی جلب و همین امر موجب بازسازی و نجات شماری از اتومبیلهای ارزشمندی شده است که حتی در سطح جهانی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. در این مطلب به معرفی گوشهای از ویژگیهای تنها ماستنگ شلبی GT350 ایران خواهیم پرداخت.
جوانی از دالاس!
کارول شلبی، رانندهای که به علت نارساییهای قلبی مجبور به خداحافظی از
دنیای مسابقات شده بود، رویای تولید اتومبیل اسپرتی تحت نام و برند خود را
در سر داشت. اولین همکاری شلبی و فورد به سال 1962 برمیگردد. وی توانست با
خریداری امتیاز استفاده از بدنه و شاسی رودستر انگلیسی
AC Ace و ترکیب
آن با پیشرانههای 8 سیلندر فورد، هیولایی سبکوزن و بسیار سریع تولید
کند. موفقیت همچنان ادامه داشت و تیم Shelby American توانست با دیتونا
کوپه و GT40 به رقابتهای لومان بازگشته و مقام قهرمانی را برای چندین سال
پیاپی تصاحب کند. عرضه ماستنگ در اواسط 1964 به عنوان خودرویی 2+2 با طراحی
زیبا، قیمت مناسب و پتانسیل حرکتی بالا آغاز شد و توانست در مدت زمان
کوتاهی بهراحتی از مرز فروش یک میلیون دستگاه عبور کند. ماستنگ در سه نوع
اتاق کانورتیبل، کوپه هاردتاپ و کوپه فستبک بهراحتی قشر جوان بازار را
تحت تاثیر خود قرار داده و کلاس نوپای پونیکار را که پیش از این توسط
پلیموث باراکودا تعریف شده بود، به نام خودش ثبت کند. شلبی بیدرنگ تصمیم
خود مبنی بر عرضه انبوه نسخهای خاص از ماستنگ را با مدیران فورد در میان
گذاشت. در طی جلسهای در ساختمان اصلی Shelby American برای انتخاب نام این
محصول جدید، او از حاضران پرسید فاصله آنجا تا نزدیکترین نمایندگی فروش
چقدر است؟ جواب مسافت تقریبی 350 یارد بود و ماستنگهای تقویت شده GT350
نام گرفتند. در فاصله 2 سال، در 1967، نسخه GT500 نیز با پیشرانه بزرگتر
428 اینچ مکعبی به این سری اضافه شد. همزمان با تغییرات هرساله ماستنگ،
گونههای شلبی نیز تا توقف تولید در 1971 دچار دگرگونیهای گوناگون فنی و
ظاهری شدند.
ورود مارها به ایران!
واردات گونههای مختلف ماستنگ به ایران، بلافاصله پس از موفقیت جهانی این
مدل آغاز شد و اسب آمریکایی توانست فروش نسبتا خوبی را کسب کند. امروزه نیز
ازدیاد قابل توجه گونههای مختلف ماستنگ نسبت به دیگر تولیدات فورد در بین
علاقهمندان ایرانی، سندی بر این ادعاست. طبق نقل قولهای موثق، دستکم 4
دستگاه از ماستنگهای شلبی تولیدشده در سال 1969 توانستند به ایران راه
پیدا کنند که در این بین سرنوشت دو نمونه نامعلوم است. خودرو سوم که یک
GT500 قرمزرنگ بوده است، در اصفهان قربانی اسقاط شده و GT350 موردبحث،
تنها بازمانده از این گروه به شمار میآید؛ خودرویی آبیرنگ از گونه
اسپرتروف با ویننامبر 9F02M482301 که در روز نخست فوریه 1969 به کارگاه
Shelby American سفارش و در فاصله تنها 5 روز، از خط تولید خارج شد. قیمت
پایه GT350 برای نمونه اسپرتروف 4434 و برای نسخه کانورتیبل نیز 4753 دلار
ذکر شده است؛ خودرویی ارزشمند که امروزه برچسب قیمت آن در بازار جهانی تا
بیش از 150 هزار دلار نیز میرسد. این GT350 که سیصد و یکمین نمونه
تولیدشده در این سال محسوب میشود، پس از 4ماه استفاده به عنوان خودرو تست
شلبی، راهی نمایندگی فروش شرکت در مینهسوتا و سپس نیویورک شد. مالک اولیه
پس از دریافت اتومبیل نسبت به حذف خطکشیهای آن اقدام کرد و این کبرا در
فاصله کمی در همان سال به مقصد ایران بارگیری شد. این خودرو در سالهای پیش
از انقلاب اسلامی توسط مالکان زیادی خریداری و مورد استفاده روزمره قرار
گرفت. در میان این افراد شاید اشاره به شخصی آمریکایی و مالک وقت شرکت کفش
بلا، آقای عمید حضور نیز میتواند جالب توجه باشد. دماغه خودرو طی تصادفی
در همین دوران دچار آسیب شدید میشود و با آغاز دهه60، شلبی در یکی از
محلههای تهران به خواب میرود.
بازگشت به اوج!
آقای امیرحسین
باقری، ریاست محترم کلوپ ماستنگ ایران، در سال 1392 این اتومبیل را از یک
مجموعهدار شناختهشده خریداری و طی پروسهای تقریبا سهساله اقدام به
بازسازی حرفهای آن بر اساس دقیقترین مشخصات اولیه میکند. تمامی قطعات
فنی و تزیینی شلبی طبق اطلاعات موثق اولیه، از آمریکا خریداری شده و خودرو
به منزل مالک کنونی منتقل میشود. اطلاعات حیاتی لازم برای بازسازی از
طریق کلوپهای مالکان شلبی در جهان دریافت و موتور و متعلقات فنی نیز به
دقیقترین شکل ممکن احیا شدند. کمیاببودن بخش اعظمی از قطعات و دشواری
مونتاژ آنها طبق اصول اولیه، بر دشوار بودن این فرآیند میافزود. این خودرو
پس از تکمیل پروسه بازسازی طی مراسمی با حضور اعضای کلوپ ماستنگ ایران
مورد رونمایی قرار گرفت و در نمایشگاه بینالمللی اتومبیل تهران نیز به
نمایش عموم درآمد. نکتهای که این شلبی را از بسیاری اتومبیلهای کلاسیک
بازسازی شده دیگر، متمایز میکند، تاکید بر بازسازی اصولی آن طبق شماره
شاسی و مشخصات اولیه آن در زمان تولید است.
ملاقات با اسطوره!
به لطف مالک محترم این اتومبیل، فرصتی برایمان فراهم شد تا از نزدیک این
شاهکار را مورد بررسی قرار دهیم. اولین نکته در برخورد اول، کیفیت بینظیر
رنگ بدنه و بازگشت خطکشیهای زرد روی بدنه است. رنگ بدنه Gulfstream Aqua
Blue (کد F) از میان 11 گزینه انتخابی برگزیده شده است. دماغه کرومی که در
سالهای قبل در تصادفی از بین رفته بود، دوباره به جای خود بازگشته است.
سه ورودی هوای مسابقهای NACA روی کاپوت سبکوزن فایبرگلاسی قرار گرفته و
نوشته GT350 در دو طرف گلگیرهای جلو نقش بسته است. در دو طرف جلوپنجره نشان
کبرا و آرم معرف نام مالک که در خودروهای دیگر کلکسیون ایشان نیز دیده
میشود، جلب توجه میکند. شیشه عقب شیبدار موسوم به فستبک با شیبی ملایم
به سمت پایین رفته و به صندوق عقب میپیوندد. چراغ ترمزهای یکتکه و عریض
توسط قاب کرومی به شش قسمت تقسیم شدهاند که در هنگام ترمزگیری و زدن
راهنما، به ترتیب روشن میشوند. در قسمت میانی دو خروجی اگزوز زیبای
مستطیلشکل مشاهده میشود. رینگهای اوریجینال 15 اینچ شلبی درون تایرهای
گودیر سری پلیگلاس G60 که امروزه تنها به سفارش مستقیم مشتری ساخته
میشوند، قرار دارند.
تودوزی سفیدرنگ (کد W3) در ترکیب با داشبورد مشکی
و متعلقات طرح چوب، کنتراست زیبایی را در کابین ایجاد کرده است. داشبورد
از دو بخش متقارن تشکیل شده و ساعت آنالوگ قرارگرفته در سمت راست، به
جذابیت طراحی میافزاید. دسترسی به تنظیمات سیستم تهویه، نور کابین و
چراغهای مهشکن از کنسول وسط امکانپذیر است. با جمعکردن صندلی ردیف عقب،
میتوانید به یک فضای بار بسیار کاربردی دسترسی داشته باشید. یکی از
جذابترین جزئیات داخل کابین شلبی نیز کمربندهای ایمنی جالب و رولکیج
فابریک آن هستند.
در محفظه موتور، بلوک 8 سیلندر 351 اینچ مکعب (8/5
لیتری) Windsor قرار گرفته است. ضریب کمپرس پیشرانه 10.7:1 بوده و
سوخترسانی به آن توسط کاربراتور چهاردهانه اتولایت با ورودی 470cfm صورت
میگیرد. وزن خالص GT350 به لطف بهرهگیری از قطعات فایبرگلاس در ساخت
بدنه، از 1632 کیلوگرم فراتر نمیرود. ترمزهای دیسکی سفارشی نیز در قسمت
جلو کمک شایانی به توقف هرچه سریعتر آن میکنند.
این پیشرانه قدرتمند
طبق مشخصات کمپانی، به ترتیب حداکثر قدرت و گشتاور 290 اسببخار و 521
نیوتنمتر گشتاور را در دورهای 4800 و 3200 تولید میکند. این نیرو توسط
گیربکس اتوماتیک 3سرعته آپشنال C-4 به محور عقب منتقل میشود و موجبات ثبت
زمان صفر تا 100 کمتر از 6.3 ثانیه و حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت را
فراهم میکند.
امروز اهمیت تاریخی این خودرو به علت نابودی و یا خروج
نمونههای مشابه از کشور، دوچندان شده و بیشک میتوان آن را از سرمایههای
کلاسیک پرافتخار ایران به شمار آورد. در پایان لازم میدانیم تا از تلاش
روزافزون مالک شلبی و ریاست محترم کمیته کلاسیک، جناب آقای امیر باقری به
جهت حفظ و صیانت از خودروهای کلاسیک و همکاری با خودرو امروز تشکر به عمل
آوریم.