پایان نا آرامی های اعتراضی در خیابان ها و آغاز نا آرامی های کلامی در تریبون های عمومی: نمک بر زخم مردم نپاشید/
پدال نیوز: واقعاً بعضی صاحبان قدرت و تریبون کی می خواهند بدانند که همین تندخویی و تند صحبت کردن با مردم است که بر زخم هایی مانند گرانی و بی عدالتی و فساد، نمک می پاشد و آنها را عاصی می کند.
به گزارش پدال نیوز به نقل از عصر ایران؛ جعفر محمدی* - بعد از حدود یک هفته، ناآرامی ها در کشور پایان گرفت اما ناآرامی های کلامی در برخی تریبون های نماز جمعه همچنان ادامه دارد.
در ایامی که خیابان های حدود 80 شهر ایران درگیر ناآرامی و تنش بود و عده ای از مردم اعتراضات اقتصادی و سیاسی شان را مطرح می کردند، همه از لزوم شنیدن صدای مردم سخن می گفتند ولی اکنون که معترضان به خانه برگشته اند و اوضاع تحت کنترل است، شلاق زبان برخی باز شده و راه خطای قبلی را می پیمایند و زخم زبان می زنند.
تا همین چند روز قبل، معترضان، مردمی بودند که باید مطالبات برحق شان را دید و اعتراض شان را شنید اما اینک کلماتی که فقط از یک تریبون نماز جمعه درباره معترضین اخیر مطرح شده است را بخوانید: "خارجی، دشمنان خدا، مزدوران خارجی، محارب، مرتد، کافر حربی و...".
واقعاً بعضی صاحبان قدرت و تریبون کی می خواهند بدانند که همین تندخویی و تند صحبت کردن با مردم است که بر زخم هایی مانند گرانی و بی عدالتی و فساد، نمک می پاشد و آنها را عاصی می کند.
واقعاً تا کی می خواهند هر اعتراضی را به آمریکا، اسرائیل، انگلیس، منافقین و اخیراً عربستان و فضای مجازی نسبت دهند؟ بله! قطعاً دشمنان جمهوری اسلامی از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام استفاده می کنند تا حتی اگر شده، یک روز از عمر جمهوری اسلامی بکاهند ولی حداکثر قدرت آنها این است که از ناکارامدی های داخلی سوء استفاده کنند و چه کسانی جز مسؤولان نظام - در هر جناحی - مسؤول و مقصر این ناکارآمدی ها هستند؟!
یکی از خطیبان جمعه گفته است که فضای مجازی آتش بیار معرکه بوده است و چنان وانمود کرده که گویا، ریشه اعتراضات در دهها شهر ایران، گوشی های تلفن متصل به شبکه های اجتماعی بوده است.
اگر در این کشور رونق اقتصادی باشد، ثروت به عدالت توزیع شود، فرصت های برابر شغلی برای همه فراهم آید، حق مسکن برای همه از شعار به عمل در آید، فساد اقتصادی و دزدی و اختلاس نباشد، منابع و ثروت ملی در جای خود هزینه شود، مردم آزادی های سیاسی و اجتماعی داشته باشند، روابط دولت و ملت بر مبنای صداقت باشد، رسانه ها خودسانسوری نکنند، مردم نگران آینده خود و فرزندان شان نباشد و ... آیا باز هم فلان کانال تلگرامی یا فلان شبکه ماهواره ای می توانند مردم را به خیابان ها بکشانند؟
آتش بیار معرکه، فضای مجازی نبود؛ اصل آتش را ناکارآمدی مسؤولان به میدان آورده بود و معلوم است که دشمنان نظام هم با خرسندی از این ناکارآمدی، بر آتشی که خود مسؤولان به پا کرده و برخی تریبون دارها با زبان تلخ شان بر آن بنزین ریخته اند، بدمند.
آنچه مسلم است در جریان اعتراضات، اتفاقاتی افتاد که دون شأن اعتراض مردمی بود که باید در جای خود به طور موردی بررسی و مورد پیگرد باشد ولی کل جریان اعتراضی را نادیده گرفتن و بدتر از آن، معترضان را به انواع انگ ها و برچسب ها نواختن، خطایی راهبردی است.
انسان موجودی است که می تواند رفتارهایش را بر مبنای تجربیاتش بنا نهد و اصلاح کند اما گویا برخی عزم راسخ دارند که تجربه نکنند و درس نیاموزند.
این که اعتراضی بشود بعد علیه آن اعتراض، راهپیمایی تشکیل دهند و سپس معترضان را به انواع اتهامات بنوازند و قضیه را پایان یافته تلقی کنند، نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه آتش عیان را به آتش زیر خاکستر بدل می کند که در زمانی دیگر با حرارتی بیشتر سر بر می آورد و ...؛ به راستی تا کی باید این دور باطل ادامه یابد؟!
آیا زمان آن نرسیده است که مسؤولان و صاحبان تریبون، آمریکا و اسرائیل و دیگران را بی خیال شوند و بدون فحش دادن به معترضین، حتی معترضینی که تند رفته اند، اعتراف کنند که ریشه این اعتراضات در کارکرد و گفتارهای ماست؟!
دنیا و از جمله همسایه های ما به سرعت در حال پیشرفت و توسعه هستند و ما درگیر این هستیم که چگونه اعتراضات را به این و آن نسبت دهیم و با شوراندن بخشی از مردم علیه بخش دیگری از مردم، اوضاع را کنترل کنیم. این روند فقط به سود رقبای ایران است.
به نفع نظام جمهوری اسلامی، مردم و کشور است که یک بار برای همیشه، علل این وقایع و اعتراضات در داخل جست و جو شود و اصلاحات جدی در درون شکل بگیرد.
بی تردید، رسیدن به نقطه مطلوب، راهی طولانی دارد اما اگر مردم ببینند که اوضاع در مسیر اصلاح قرار گرفته و عده ای نیز هر روز از صدا و سیما و تریبون های مذهبی و سیاسی، به مردم زخم زبان نمی زنند، هم صبوری خواهند کرد و هم همدلی و همراهی.
مردم ، خواستار اصلاح و کارآمدی نظام هستند نه از بین بردن آن و پا نهادن به وادی ناامنی و نامعلومی آینده.