پدال نیوز: شما جاده مرگ در بولیوی را میشناسید، مسیرهای باریک با پرتگاههای مرتفع. هر شرکتی که میخواهد اتومبیل خودران توسعه دهد، من به مدیرش میگویم بسیار خب، اجازه بده خودرویی که ساختهای، تو را در جاده مرگ به مقصد برساند.
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، همانطور که در جریان هستید، پخش فصل دوم مجموعه گرند تور از هشتم دسامبر آغازشده و هر جمعه یک قسمت از این مستند خودرویی پرطرفدار از طریق سرویس آمازون ویدیو پخش میشود. به همین مناسبت جیمز گریل از رادیو تایمز که رابطه خوبی هم با جرمی کلارکسون دارد، گفتوگویی با او انجام داده که در ادامه آن را میخوانید. در پایان نیزاو آرزو کرده است که به ایران سفر کند.
فصل دوم گرند تور، شما را به جاهای مختلف دنیا برد. کشور محبوب شما کدام بود؟
موزامبیک در این فصل برای من بهترین بود. ما همیشه فیلمبرداری در آفریقا را دوست داشتیم و این بار نیز داستان خیلی خوبی رقم زدیم. هیچکس در این قاره به شما نمیگوید چه کاری نکنید؛ این موضوع باعث آرامش خیال میشود. منظور این است در مقایسه با کشوری مثل سوئیس که تقریبا همهچیز در آن ممنوع شده، خیال آدم راحتتر است.
بزرگترین تغییر در فرمت برگزاری نسبت به فصل اول چیست؟
چادر برنامه اکنون نزدیک خانه من در کاتسولدز است که البته درست در میانه راه خانه ریچارد هموند و جیمز می، قرار دارد و دیگر با خودمان آن را به مکانهای مختلف نمیبریم. حالا من میتوانم با لباس خواب هم سر کار بروم.
بدترین تغییر چه بوده است؟
آدامس نیکوتین. در سه ماه گذشته من سیگار را ترک کردهام و الان زندگی برایم معنا و مفهومی ندارد. حتی شایعه مرگم شنیده شد که البته خیلی اغراقآمیز بود. ولی من حالم خوب بود. آنطور که اعلام شد، هر دو ریه من عفونت داشتند، اما الان حس خوبی دارم.
خودروی محبوبتان در این فصل چیست؟
دوست دارم بگویم فورد GT. ما از نیویورک را تا آبشار نیاگارا با این خودرو رانندگی کردیم. سهم من در این جاده رانندگی در منهتن بود. این خودرو بسیار راحت است و دلیل آن هم این است که نمیشد خارج از آن را دید. اما وقتی وارد آزادراه میشوید، فورد GT جدید بسیار جذاب است.
شهر محبوبتان کجاست؟
من رانندگی در رُم را دوست دارم چون هر چراغ راهنمایی در آن مثل شروع یک مسابقه گرندپری است. فرقی نمیکند شما سوار چه خودرویی باشید، حتی یک فرد عادی که توی یک فیات ریتموی عتیقه نشسته است، واقعا میخواهد از شما سبقت بگیرد.
آیا خودروی خاصی هم بود که میخواستید تست کنید اما شرایطش مهیا نشد؟
نه. در این مجموعه. اما ۲۰ سال پیش چنین اتفاقی برایم افتاد و بعد از آن مردم فهمیدند ما برای مجله «The Car» کار میکنیم. اگر ما و تاپگیر را حذف کنید، دیگر کسی برای جنگیدن بر سر برترین خودروها تلاش نخواهد کرد.
تنها کسی که باقی میماند، گری لینکر و دوستان توییتریاش خواهند بود که مدام میگویند «آیا استفاده از دوچرخه عالی نیست؟ نباید همه ما از اتوبوس استفاده کنیم؟ آیا هوا آلوده نیست؟»
آیا بیبیسی شما را مجبور میکرد در برنامه از مواد الکلی استفاده کنید؟
از وقتیکه گرندتور شروع شد، هدفمان این بوده که تمرکزمان روی فیلمبرداری باشد. حتی در زمان فیلمبرداری به دستشویی نمیرفتیم. اما در بخش زنده برنامه تخت گاز مجبورمان میکردند استفاده کنیم.
گرند تور یا تخت گاز؟
صادقانه بگویم از وقتی که تخت گاز دوباره شروع بهکار کرده است، من آن را ندیدهام. وقتی بچه خود را به فرزندخواندگی یک خانواده دیگر میدهی، دیگر تمایل نداری بروی و از پنجره خانهشان پیگیر سرنوشتش باشی.
من نسبت به تخت گاز چنین احساسی دارم؛ تختگاز مثل فرزند من بود اما از من گرفته شد. حالا نمیخواهم ببینم والدین جدید چطور با آن رفتار میکنند.
آیا از اینکه طرح افشای دستمزد کارکنان شبکه بیبیسی شامل شما نشد، خوشحالید؟
چرا مردم میخواهند از میزان دستمزد افراد دیگر اطلاع پیدا کنند؟ شخصا دوست ندارم بدانم گری لینکر چقدر درآمد دارد. فاصله دستمزد زنان و مردان مسخره است.
شما دو نفر دارید که هر دو روی مبل لم میدهند و دقیقا کار یکسانی میکنند. اما حقوق کسی که کتوشلوار میپوشد، دوبرابر دیگری است. چرا باید اینطور باشد؟ این دیوانگی است.
آیا آینده واقعا از آن ماشینهای خودران است؟
شما جاده مرگ در بولیوی را میشناسید، همانی که ما در تخت گاز به آنجا رفتیم. مسیرهای باریک با پرتگاههای مرتفع. هر شرکتی که میخواهد اتومبیل خودران توسعه دهد، من به مدیرش میگویم بسیار خب، اجازه بده خودرویی که ساختهای، تو را در جاده مرگ به مقصد برساند.
اگر آماده بود چنین کاری انجام دهد، من یک دستگاه از آن خودرو را خواهم خرید. تقریبا مطمئن هستم که هرگز چنین اتفاقی نمیافتد. فکر نمیکنم در طول زندگی من اتومبیلهای خودران با تعداد انبوه در جادهها حضور داشته باشند.
لوکیشن رویایی برای فصل سوم؟
با برنامه تختگاز بیبیسی نتوانستیم به ایران برویم. اما حالا دیگر میتوانیم و این کشور یکی از جاهایی است که واقعا دوست دارم به آن بروم. این فوقالعاده است چون اکثر افراد پیش از آنکه بتوانند فهرست آرزوهای قبل مرگ خود را عملی کنند، سرطان میگیرند. اما ما سالهاست داریم فهرست آروزهای پیش از مرگمان را عملی میکنیم.