پدال نیوز : رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در واکنش به اظهارات اخیر وزیر صنعت که گفته بود، "مردم ایران از پژو ناراضیاند و چرا باید خودرو ۴۰ سال پیش شما را مصرف کنیم؟" گفت: چه کسی مجبورتان کرده خودرو ۴۰ سال پیش پژو را مونتاژ کنید؟
به گزارش پدال نیوز به نقل از تسنیم، بازار خودرو ایران یک بازار کاملاً انحصاریست و در بازار انحصاری شرایط غالباً به نفع فروشنده است و خریدار نیز فقط یک قربانی محسوب میشود ولاغیر!!. در این حالت و بخاطر نبود رقیب، هیچ بهایی به کیفیت محصول داده نمیشود و استانداردهای اجباری نیز به شکل حداقلی و آنهم به زور اجرا میشوند. اما در شرایط بازار غیرانحصاری و رقابتی، اگر نارضایتی عمومی نسبت به تولیدکننده فراگیر شود، تولید کننده مجبور است به هر قیمت که شده نظر مشتری را جلب کند و در هر شرایطی مشتری را تاج سر خود میدانند.
بحران ایجاد شده در صنعت خودروی کشور و بحث کاهش فروش خودروهای تولید داخل مدتی است که توجه ویژه مردم، مسئولین کشوری و رسانه های داخلی و خارجی را بخود جلب کرده و حواشی گوناگونی را نیز بدنبال داشته است. از صحبتهای تند وزیر صنعت، معدن و تجارت گرفته تا اعتراض کارشناسان و صاحب نظران و عذرخواهی وزیر و مدیرعامل شرکت سایپا از مردم و... دهها مورد دیگر. حال آقای نعمت زاده در آخرین اظهارات خود اعلام نموده است که (مردم ایران از پژو ناراضیاند و چرا باید خودروی40 سال پیش شما را مصرف کنیم؟).
در همین راستا محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی در واکنش به سخنان نعمت زاده گفت: بحران بوجود آمده در صنعت خودروی کشور از سالهای گذشته قابل پیش بینی بود ولیکن خروج از این گرداب هر چند سخت است اما با تدبیر، تلاش و دوراندیشی در کوتاهترین زمان ممکن قابل تحقق میباشد.
وی افزود: حصول توافقنامه هسته ای و بالا بردن سطح توقعات مردم توسط دولت آنهم بدلیل بزرگنمایی بیش از حد پیروزی ایران در مذاکرات و گرفتن جشن و به همه وعده های واهی دادن مبنی براینکه همه مشکلات اقتصادی پس از توافقنامه بسرعت از بین خواهد رفت!! از یک سو و مشکلات و بی پولی مردم و اعتراض به قیمتهای گزاف خودروهای داخلی در عین کیفیت و ایمنی بسیار پایین، تحویل طولانی مدت خودرو، خدمات پس از فروش بسیار ضعیف، خارج از رده بودن پلتفرم های محصولات داخلی و انحصاری بودن بازار خودروی کشور در دست دولت، از دلایل اصلی ظهور بحران اخیر در صنعت خودرو کشور بوده است. متأسفانه سالها است که صنایع خودروسازی ایران بنابه دلایل مختلف بصورت انحصاری اداره میشوند و همین امر موجب شده تا هنوز نتوانند رضایت ایرانیان را چه از لحاظ طراحی و چه از لحاظ قیمت برآورده کنند. در واقع میتوان گفت که دو شرکت مطرح خودروسازی ایران هنوز به رشد و شکوفایی کامل نرسیدهاند و قابلیت رقابت با برندهای مطرح جهان را پیدا نکردهاند.
علیپور اظهار داشت: کیفیت خودروهای تولید داخل بارها مورد شک و تردید قرار گرفته است و آمار بالای تصادفات و آمار تلفات جادهای نیز مزید بر علت شده تا کیفیت خودروهای تولید داخل زیر سوال باشند. بررسی های آماری نشان میدهد که صنایع خودروسازی کشور به دلیل وابستگی شدید به خارج، بعد از شروع تحریم های بین المللی دچار افت تولید شد لکن بحث اصلی این است که برای رفع بحران و جلوگیری از بروز چنین وضعیتی در آینده چه باید کرد. یکی از مشکلات فعلی صنعت خودرو کمبود نقدینگی است که به دلیل بالا بودن نرخ سود بانکی و طولانی بودن پروسه دریافت وام، شرکتهای خودروساز قادر به تأمین منابع مالی خود نیستند و در نتیجه برای جبران خرج و برج و هزینه های بی حد و حساب و ریخت و پاش های نجومی خود و ادامه حیات شرکتهای شان به ترفندهای مختلفی جهت بدست آوردن پول متوسل میشوند.
وی تأکید نمود که "صنعت خودروسازی ایران در شرایط خوبی به سر نمی برد و با این وضعیت اصلی و ابدا توانایی رقابت با تولیدکنندگان خارجی را نخواهد داشت مگر اینکه با اتخاذ تصمیمات استراتژیک و کارشناسی شده، تغییرات بنیادی در این صنعت به وجود آید." از نیازهای اولیه جهانی شدن صنعت خودرو "تولید بالا و محصول قابل رقابت" است و برای همین اساس شرکتهای بزرگ خودروسازی جهان با یکدیگر ادغام شده و میشوند تا منافع خود را تقسیم ولیکن با این مشارمت و همکاری از ورشکستگی و نابودی خویش جلوگیری کنند. به عقیده کارشناسان و صاحب نظران برجسته اقتصادی در شرایط فعلی با مدیریت دولتی و قوانین دست و پاگیر، ادغام شرکتهای خودروساز داخلی کمک چندانی به این صنعت نمی کند و باید "ساختار صنعت خودروسازی از بیخ و بن اصلاح شود."
سبزعلیپور اعتقاد دارد که اصلیترین عوامل ایجاد این بحران انحصاری بودن صعنت خودروی ایران است. با توجه به کمبود تولید کننده در بازار خودروی ایران و موانع فراوان برای ورود بخش خصوصی به این صنعت و نبود بازار رقابت، متأسفانه حق انتخاب مشتری بسیار محدود میشود. همچنین نظر به اینکه نهادها، سهامدار عمده شرکتهای تولیدی هستند و دستشان در تعیین قیمت و تعرفه واردات نیز باز است به جرأت میتوان اظهار داشت که بازار خودرو یک بازار کاملاً انحصاریست. در شرایط بازار انحصاری شرایط به نفع فروشنده است و خریدار نیز فقط یک قربانی محسوب میشود ولاغیر!!. در این حالت و بخاطر نبود رقیب، هیچ بهایی به کیفیت محصول داده نمیشود و استانداردهای اجباری نیز به شکل حداقلی و آنهم به زور اجرا میشوند. اما در شرایط بازار غیرانحصاری و رقابتی، اگر نارضایتی عمومی نسبت به تولیدکننده فراگیر شود، تولید کننده مجبور است به هر قیمت که شده نظر مشتری را جلب کند و در هر شرایطی مشتری را تاج سر خود میدانند.
علیپور تصریح نمود: با این همه مشکلات و ضعفها و سوء مدیریتهایی که صنعت خودروی کشور را رنج میدهد شاهد یک موضوع تلخ و تعجب برانگیزی بوده و هستیم و آن اینکه مدیران این صنعت و مقامات ارشد وزارت صنعت، معدن و تجارت نه تنها از عملکرد خود شرمنده نیستند بلکه خود را بهترین و متخصص ترین مدیران جهان میدانند و حتی هیچیک از خودروسازان جهان را هم قبول ندارند و خود را بهتر از آنان قلمداد میکنند!! مثلاً طی چند روز گذشته برای یکی از شرکتهای خودروساز بزرگ خارجی بحران مدیریتی و مخفی کاری درخصوص آلودگی محیط زیست بوجود آمده است که در ایران آنچنان از سوء مدیریت آن شرکت صحبت میکردند که انگار مدیران صنعت خودرو ما بدون اشکال و پاک و مطهر میباشند.
وی در ادامه به سخنان سه روز پیش آقای نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت اشاره نمود و افزود: آقای وزیر در آخرین اظهارات خود برای دلخوش کردن مردم فرموده اند که (مردم ایران از پژو ناراضیاند و چرا باید خودروی40 سال پیش شما را مصرف کنیم؟). لکن باید خدمت ایشان عرض کنم که اولاً مردم ایران از خودروی پژو ناراضی نیستند اما مردم عزیزمان از پژوهای تولید ایران ناراضی اند!! زیرا خودرو پژویی را که در فرانسه تولید و به سراسر جهان صادر میکنند غالباً رضایت مردم و مصرف کنندگان را بدنبال داشته است اما وقتیکه همان خودرو را در ایران تولید و یا بنوعی مونتاژ میکنند و با بی دقتی و استفاده از قطعات بی کیفیت ارزان به خریدار نگون بخت تحمیل میکنند از لحظه خروج از کارخانه نارضایتی مردم را بدنبال داشته و لحظه ای نیست که مصرف کننده در دل خود به تولیدکننده بد و بیراه نگوید و مدیران این صنعت را نفرین نکند!! حال چطور آقای وزیر با یک جمله میخواهند تر و خشک را با هم بسوزانند و نارضایتی مردم از خودروهای بی کیفیت داخلی را به خودروسازان خارجی هم تعمیم و نسبت دهند؟ ظاهراً با این جملات میخواهند سوء مدیریتها را توجیه کنند.
علیپور گفت: آقای نعمت زاده در ادامه صحبتهای خودشان گفته اند که چرا باید خودروی40 سال پیش شما را مصرف کنیم؟ بنده به ایشان عرض میکنم که چه کسی به شما گفته که خودروی40 سال پیش آنها را مونتاژ و به زور به مصرف کننده تحمیل کنید؟ خوب بروید مدلهای جدید را وارد خط تولید ایران کنید مگر کسی جلوی شما را گرفته است؟ اما اصل موضوع این است که خودروساز خارجی برای تولید مدلهای روز و جدید خود در کشور ما، حاضر نیست هیچ باج و کمیسیون به مذاکره کنندگان بدهد اما قطعاً برای فروش و واگذاری مدلهای قدیمی و از رده خارج خود حاضر است شیرینی خوبی را به خریدار بدهد در نتیجه عقل حکم میکند که برویم مدل40 سال پیش که شیرین تر است را بیاوریم ایران و از آن طرف شیرینی و کمیسیون خوبی هم بگیریم. پس ملاحظه میفرمائید که خودروساز خارجی مقصر نیست بلکه تقصیر خودمان است که خودروی از رده خارج شده آنان را میبریم روی خط مونتاژ. خود کرده را تدبیر نیست. البته منظورم شخص شما نیست بلکه این داستان و مذاکرات این چنینی از نیم قرن پیش تا به امروز ادامه داشته و احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
وی افزود: البته تنها ایرادی که به شرکت خودروسازی پژو فرانسه وارد است این بوده که مدیران شرکت پژو در ایام تحریم، ما را تنها گذاشتند و رفتند و بنوعی ما را متضرر کردند پس برای ورود مجدد خود به بازار ایران باید این کم لطفی خویش را جبران و امتیازات خوبی به ما بدهند که این رسم و راه تجارت میباشد و بس. اما نباید سوء مدیریتها و مشکلات خودمان را به گردن این و آن بیاندازیم.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه به راه های خروج از بحران اشاره کرد گفت: یکی از راه های پیش روی صنعت خودروسازی کشور الگو برداری از سایر کشورهایی است که پیشتر با بحرانهای مشابه مواجه بودهاند. برای نمونه انگلستان که در کنار آلمان جزو نخستین های صنعت خودرو محسوب میشد اولین کشوری بود که در صنعت خویش با مشکل برخورد کرد. خودروهای انگلیسی در عین پایین بودن کیفیت شان قیمت مناسبی هم نداشتند و از صنعت روز دنیا هم عقب مانده بودند. دولت انگلیس برای جلوگیری از رکود بیشتر، با نشان دادند انعطاف از خود دگرگونی عظیمی را در خط مشی صنعت خود ایجاد نمود و حمایت از برند را به حمایت از تولید تغییر داد. همچنین درهای خود را برروی سایر خودروسازان خارجی باز کرد تا اکثر برندهای انگلیسی توسط شرکتهای دیگر خریداری شوند. قطعهسازی نیز متحول شد و کیفیت محصولات خود را بالا برد. همین بحران در کشور آمریکا نیز اتفاق افتاد که با همین رویه مهار شد. در نهایت پیشنهاد میشود که صنعت خودرو به بخش خصوصی واقعی واگذار شود و با کاهش پلکانی تعرفه واردات خودرو، سازندگان داخلی به "ارتقای کیفی خودرو و افزایش رقابت پذیری" وادار شوند. نه اینکه همه درها را به روی بخش خصوصی ببندیم و چند خودروساز موجود را هم مانند بچه های لوس و ننر در بغل دولت نگه داریم و اگر بخش خصوصی هم در این صنعت وجود دارد چرخش را همانند آن چرخ شرکتی که سالها پیش در جزیره کیش راه اندازی شده بود پنچر کنیم (لازم به ذکر است سالها پیش در جزیره کیش شرکت خودروسازی توسط بخش خصوصی راه اندازی شده بود و خودروهایش نیز هنوز در خیابانها دیده میشوند اما با شگردهای مختلف کارخانه را از دست سهامدار بخش خصوصی درآوردند و صدای کارخانه را هم ظاهراً برای همیشه خوابانیدند، چون دیگر صدایی از آن کارخانه و سهامدار بخش خصوصی آن شنیده نشد!!). با این روشها سایه بحران همیشه بر سر صنعت ایران سنگینی خواهد کرد.