در واقع برخی رانندگانی که مرتکب تخلف میشوند، بهراحتی از کنار جرم بودن تخلف میگذرند و با خواباندن چند روز ماشین و پرداخت جریمه موضوع را قابلحل میدانند و خود را بهعنوان فردی که مرتکب جرمی شده است، نگاه نمیکنند.
چندی پیش مدیرعامل ستاد دیه با تایید این موضوع گفته بود: «هنوز برای بسیاری از ما جرم بودن تخلفات رانندگی یک شعار تبلیغاتی است.»
اسدالله جولایی با اشاره به این که تخلفات رانندگی را باید جرم تلقی کرد، تاکید کرده بود برای داشتن جامعه سالم، جرم بودن تخلفات رانندگی باید برای همه اقشار اجتماعی نهادینه شود.
در این باره علی نجفی توانا، عضو هیاتمدیره کانون وکلای مرکز به «دنیای خودرو» میگوید: «مردم دچار نوعی نظمگریزی و قانونگریزی در رانندگی، ترافیک و استفاده از وسایل نقلیه هستند که این امر منجر به تصادف و خسارت مالی و جانی میشود.»
وی در این مصاحبه به دلایل قانونگریزی مردم هم پرداخته است و چند راهکار را برای حل این مشکل پیشنهاد میدهد و البته تاکید میکند همه تخلفات رانندگی جرم محسوب نمیشوند. در ادامه گفتوگوی ما را با این حقوقدان و جرمشناس بخوانید.
به نظر شما علت اصلی اینکه فرهنگ رانندگی ما تا این حد مغشوش است و حتی بسیاری تلقی جرم بودن از تخلفات رانندگی را ندارند، چیست؟
زندگی نوین اجتماعی ایجاب میکند با انتقال آموزهها، مردم برای یک شرایط
جدید آماده شوند. بهعبارت دیگر براساس تعقل مدیریتی باید با آموزش افراد،
این امکان فراهم شود تا فرهنگ استفاده صحیح از صنعت و فنون برای استفاده
از یک زندگی بهتر آموزش داده شود.
اما متاسفانه این اقدام نه در ایران و حتی در بیشتر کشورهای دیگر آنگونه که باید انجام نمیشود و بههمین دلیل به تدریج با استفاده از تولیدات و دستاوردهای صنعتی، فرهنگ مربوط به آن موضوع را مردم فرا میگیرند.
بر این اساس با توجه به قدمت استفاده از وسایل نقلیه در ایران از نگاه آسیب شناسی به دلایل مختلفی ایرانیها دچار نوعی نظمگریزی و قانونگریزی در ترافیک و استفاده از وسایل نقلیه در داخل و خارج از کشور شدهاند.
این نظمگریزی منجر به تصادف و خسارت مالی و جانی میشود تا حدی که قتل و صدمه جانی ناشی از حوادث رانندگی در ردیف سوم صدمات جانی و مرگومیرها کشور ما قرار گرفته است.
به نظر شما علت اصلی این نظمگریزی چیست؟ آیا ما با یک مشکل فرهنگی روبهرو هستیم یا دلایل دیگری هم دخیل هستند؟
بله. علت این نظمگریزی شرایط خاص فرهنگی است و البته دلایل دیگری را که
توضیح میدهم، نباید نادیده گرفت. متاسفانه در دو، سه دهه اخیر مردم
بهدلیل عدم آشنایی با فرهنگ درست رانندگی از این وسیله برای نوعی
قدرتنمایی بهرهبرداری میکنند.
دومین علت، عصبی و عجول بودن مردم است که بنا به دلایلی سعی دارند بهنوعی از همدیگر سبقت بگیرند و قدرت تحمل مقاومت و آرامش در مردم کمتر دیده میشود و سعی میکنند بر خلاف قوانین عرفی، شرعی، اجتماعی و اخلاقی حقوق دیگران را تضعیف کنند و جالب این که آن را نوعی زیرکی تلقی میکنند و به خود میبالند.
دلیل دیگر نبود سازوکارهای مناسب و استاندارد برای نظمپذیری در کشور است و برای همین با ایجاد امکانات از ابعاد مختلف ازجمله مقررات، خودروها و خیابانهای استاندارد مردم از نظم خاصی پیروی کنند.
محدودیت در برقراری نظم ترافیکی است، بهنوعی که نیروی پلیس آنگونه که باید نمیتواند برخورد با تخلفات رانندگی داشته باشد.
هرچند پلیس سعی در برقراری نظم دارد اما نیروهای مربوط بهدلایل مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستشان بسته است و نمونه بارز آن را نهتنها در نحوه رانندگی، بلکه در موتورسواران هم فراوان دیده میشود و حتی برخی مقابل دیدگان پلیس، راکبان موتورسوار بهراحتی تخلف میکنند.
آخرین مورد هم ضعف قوانین کشوری است. درواقع مجموعه این عوامل باعث میشوند در کشور با نوعی نظمگریزی ترافیکی مواجه شویم.
آیا مردم بههمین دلیل تخلفات رانندگی را بهعنوان یک جرم تلقی نمیکنند و بهسادگی آن را یک خطای قابلاغماض میدانند؟
نکته مهمی که باید بگویم اینکه ما نمیتوانیم تمام تخلفات رانندگی را جرم
تلقی کنیم اما در بعضی موارد که جرم محسوب میشوند، از سوی بیشتر رانندگان
بهعنوان جرم تلقی نمیشوند و دلایلی را که بیان کردم در این امر دخیل
هستند.
هرچند این شرایط بارها از سوی مسئولان نقد میشود اما بهنظرم عملا تا امروز حرکت مناسبی انجام نشده و شاهد آن هستیم حوادث رانندگی و ترافیک بلای جان مردم شدهاند.
بهنظر شما چه راهکاری برای مقابله با این مشکلات و عادتهای غلط وجود دارد؟
قبل از هرچیز با تشدید مجازات بعضی جرائم مشهود و توقیف خودرو میتوان
بهنوعی از تداوم این نوع جرائم جلوگیری کرد، البته این موضوع نیاز به یک
آسیبشناسی دقیق دارد تا برخوردهای لازم از سوی پلیس انجام شود.
در عین حال بهتر است درخصوص بعضی تخلفات با افزایش مجازات زمینهای را فراهم کنیم تا متخلفان قوانین را جدی بگیرند و با ترس از عواقب شدید، دست به تخلفات مشهود نزنند.
ضمن این که فرهنگ سازی صحیح استفاده از خودرو و رانندگی در این زمینه نقش زیادی دارند. همچنین با اصلاح ساختار ترافیکی و آموزش نیروهای پلیس قطعا میتوان در برخورد با این حوادث موفقتر عمل کرد.