به گزارش عصر خودرو، ماک فروش چندان بالایی در منطقه آمریکای شمالی ندارد و این در حالی است که ولوو که یک شرکت مهاجر در این منطقه محسوب میشود، در جدول فروش بالاتر از ماک که باید آن را نماد کامیونهای آمریکایی بدانیم، قرار دارد. اما ماک امید زیادی به سروده جدید خود دارد و قرار است تا بازار کشندههای کلاس 8 این منطقه را تحتالشعاع قرار داده و به گفته مدیران این شرکت، معادلات بازار را برهم بزنند. معروفترین و شناختهشدهترین کشنده در این کلاس، فریت لاینر کسکیدیاست که در گروه دایملر قرار داشته و چندین سال است که نصف بازار این کلاس وزنی را در کل این منطقه در اختیار دارد. به نظر شما جایگاه Anthem در برابر بزرگان این بازار و خصوصا کسکیدیا چگونه خواهد بود؟
خیز بزرگ گروه ولوو
گروه ولوو بعد از 2 گروه دایملر و paccar، سومین گروه خودروسازی منطقه
آمریکای شمالی است که البته در بعد جهانی به لطف وجود دانگفنگ و دیگر
شرکای تجاریاش به رتبه دوم جهانی صعود میکند. در حال حاضر میتوان گفت
این گروه تازهنفسترین محصولات را در منطقه آمریکای شمالی در اختیار دارد
چراکه چند ماه پیش ولوو از 2 محصول جدید خودش یعنی کشندههای VNL و VNR
رونمایی کرد که باید آنها را از زیباترین محصولات حال حاضر این بازار
بدانیم و اکنون نیز ماک که اشتراکات زیادی با محصولات ولوو پیدا کرده و
جدیدترین کشنده بزرگراهی خود یعنی ماک Anthem را معرفی کرده است. ماک امید
فراوانی به موفقیتهای این فرزند جدیدش دارد و با مشخصات فنی و طراحی خوبی
که در آن پیاده کرده است، میتوان تا حدودی به مدیران این شرکت حق داد.
اما در این منطقه یکی از مهمترین فاکتورهای فروش خودرو، شبکه گسترده
خدماتی است چراکه تعمیر خودروهای سنگین در جادهها و یا تعمیرگاههای
غیرمجاز به نوعی جُرم و ممنوع بوده و هر خودرو باید اکیدا توسط تعمیرکاران
مجرب و دورهدیده خود شرکت عرضهکننده تعمیر شوند. از این رو با توجه به
گستردگی جادههای منطقه آمریکای شمالی، سهولت تعمیر خودرو اهمیت و نقش
بالایی در فروش یک محصول بزرگراهی و جادهای دارد و این دقیقا برگ برنده
چند سال اخیر فریت لاینر است.
ولوو نیز از سال پیش سرمایهگذاریهای
وسیعی در این راه کرده است و شاید مدیران این گروه از حالا و کمکم به
دنبال برداشت میوههای این سرمایهگذاری خود هستند.
سبد فعلی ماک
در حال حاضر در سبد تولیدات ماک جدا از دو کامیون خاص tarra pro و LR،
کشندههای گرانیت اکسل جلو و اکسل پشت و ماک پیناکل اکسل جلو در کنار
Anthem قرار دارد. گرانیت کشندهای منطقهای است که به لطف طراحی خاصش
قابلیت تردد در بیراهههای اطراف شهرها و معادن را نیز دارد. پیناکل طراحی
مبتنی بر نسلهای قبلی ماک و خصوصا سری CH را دارد و شعار این محصول نیز،
طراحی سنتی با راحتی فراوان و غیرفشردهسازی است که تا قبل از رونمایی
Anthem نمونه اکسل عقب آن نیز که کشندهای بزرگراهی بود، در کنار این خودرو
دیده میشد. ظاهرا سیاست شرکت ماک بر این است که Anthem جایگزین پیناکل
اکسل عقب شود و پرچم کشندههای بزرگراهی این شرکت به این محصول جدید برسد
چرا که دیگر خبری از پیناکل اکسل پشت در بین محصولات ماک نیست.
طراحی داخل و بیرون
اگر از بغل به محصولات قبلی ماک نگاه بیندازیم، نقاط اشتراک فراوانی در
طراحی آنها خواهیم دید. برای مثال بعد از سری B که به تخم مرغی در کشورمان
شناخته میشود، سری R روی کار آمد که یک محصول بسیار موفق برای ماک بود و
جدا از دماغه و درب کاپوت این سری، نمای کلی طرح خارجی آن در محصولات بعدی
یعنی CH و سوپرلاینر نیز پیاده شد. به همین خاطر اگر از بغل به طراحی
Anthem دقت کنیم، رگههایی از سریهای قبلی این کامیونساز یعنی پیناکل
اکسل پشت در آن خواهیم دید و اگر به نمای روبهرویی این کشنده بنگریم، باز
هم تاج بالای کابین شباهت بالایی به پیناکل خواهد داشت. نمای جلو دقیقا
شبیه به سنت محصولات ماک، دارای گلگیرهای متورم و بادکرده است و قوس زیاد
دماغه شبیه به ساختههای خود ماک و حتی محصولات جدید ولوو شده است.
مقبول افتادن یک طرح یک امر نسبی است و میتواند یک خودرو برای بعضی زیبا و
برای برخی نیز نازیبا باشد. اما اگر بخواهیم این کشنده را با ماک پیناکل و
خصوصا 2 محصول اخیر ولوو یعنی VNL و VNR مقایسه کنیم، نمیتوان به آن طرحی
زیبا و خاص داد هر چند که از نظر ابهت مثل همیشه تداعیکننده یک ماک است
که البته در اینجا میتوان از رنگ تیره آن نیز به عنوان عاملی برای عدم
نمایش ریزهکاریها و ظرافتهای خاص طراحی نیز یاد کرد و حتما این خودرو در
رنگهای روشن، نمود و نمایش بهتری خواهد داشت. اما نوآوری جدید در طراحی
محصولات ماک که تا قبل از آن دیده نشده بود، کشیدهشدن بالای چراغها به
بالای گلگیرهاست که از این نظر شبیه به محصولات ولوو عمل شده است.
طراحی داخل عینا همان چیزی است که در 2 محصول دیگر ماک یعنی گرانیت و
پیناکل دیده میشود و میتوان گفت کمترین اختلافی بین داشبورد این دو
کامیون دیگر و آنتم جدید وجود ندارد؛ طرحی که مثل همیشه ساده و زیبا با
انبوهی از نشانگرها و ادوات مختلف همراه است که از این نظر باید آن را
منطبق بر اصول سنتی و آمیخته با ارگونومی و البته تجهیزات مدرن دیجیتالی به
جای نمونههای رایج آنالوگ بدانیم.
فرمان قطور و قلدر است و ابعاد
دکمهها نسبت به محصولات اروپایی، درشتتر و زمختتر هستند و پنل داشبورد
خصوصا در اطراف نشانگرها به نحوی است که تداعیکننده استفاده از آلومینیوم
در داخل اتاق است. دندهها در صورت اتوماتیکبودن گیربکس، بغل پشت آمپر
قرار دارند که به صورت دکمهای بوده و بهراحتی قابل استفاده هستند. بخش
خواب کاملا جادار بوده و دارای امکانات رفاهی بلندبالایی است و صندلیها
نیز با طراحی جدیدشان، نمایی ساده با خطوط تیز همچون طراحی بیرون کابین و
داخل اتاق دارند.
مشخصات فنی
آنتم در کلاس وزنی 8 یعنی کشندههای سنگینوزن شرکت دارد که موتورهای 325
تا 505 اسب بخاری برای آن در نظر گرفته شده است که بالاترین گشتاور تولیدی
این پیشرانهها نیز از 1626 نیوتنمتر تا 2521 نیوتنمتر خواهد بود. این
کشنده که تناژ مجموع ناخالص آن بسته به نوعش از 36 تُن به بالا خواهد بود،
با 3 اتاق برای کاربریهای اطراف شهر بدون اتاقخواب با بادگیر و بدون
بادگیر (در کامیونهای آمریکایی، بادگیر با اتاق یکپارچه است و به نوعی
تنوعی از کابین محسوب میشود)، مدل اتاق کشیده 48 اینچی با سقف صاف و یا
بادگیردار و در نهایت اتاق طویل 70 اینچی سقف بلند و یا سقف بلند
بادگیردار عرضه میشود.
پیشرانهها از 3 نوع هستند که ضعیفترین از
سری MP7 با 11 لیتر حجم، قدرت تولیدی بین 325 تا 405 اسب بخار با بالاترین
گشتاور تولیدی از 1626 نیوتنمتر تا 2115 نیوتنمتر است و مدل دوم نیز از
سری MP8 با 13 لیتر حجم و با بالاترین قدرت و گشتاور تولیدی برابر با 415
تا 505 اسب بخار و 1980 تا 2521 نیوتنمتر است. دیگر پیشرانه در نظر گرفته
شده برای این کشنده از سری MP8-TC است که قدرتی بین 385 تا 445 اسب بخار
تولید میکند و گشتاور آن نیز برابر با نمونه MP8 است. گیربکسهای قابل
سفارش برای آنتم مثل همه محصولات آمریکایی، متنوع و گسترده است به نحوی که
برای آن نمونههای دستی مکسی تورک، ایتون سری فولر در نظر گرفته شده است و
مدلهای اتوماتیک نیز شامل mDriveهای ماک که تکنولوژی شبیه به I-shift
ولوو دارند و البته آلیسون سری 4000 هستند.