آنان نیز ناگزیر نظارهگر دستهای حقوقیها هستند. دستهایی که نشان دادهاند چندان پرتوان هم نبودند و نتوانستهاند مانع از افت شاخص و ارزش کل بازار این گروه شوند.
البته برخی معتقد هستند بازار سهام به منزله آینه اقتصاد کشور، منعکسکننده وضعیت اقتصادی است و درباره خودروییها دقیقتر میتوان گفت همچنان این گروه تاوان رفتار هیجانی و بدون پشتوانه خود را در اواخر سال ۹۴ میدهد.
روزهایی که بهواسطه انتشار اخبار خوش سیاسی ارتفاع شاخص این گروه با سرعت خیرهکنندهای در مسیری صعودی قرار گرفته بود. روزهایی که ارزشکل بازار این گروه ۲۰هزار میلیارد تومان را هم تجربه کرد.
اما پس از عبور از این شوک هیجانی و عدم ادامه واکنش به اخبار سیاسی آرامآرام این گروه در مسیر نزول قرار گرفت. هرچند در مقاطعی بهدلیل فقدان گروهی جذاب باز هم چشم سهامداران به این گروه بود ولی در ادامه گروههای دیگری جانشین خودروییها شدند و آنها نیز نتوانستند دوباره روزهای خوب خود را تکرار کنند.
درحالیکه فعلا نمادهای این گروه در تلاش برای جلوگیری از افت بیشتر خود هستند و دیگر به نظر میرسد سودای لیدری بازار اوراق بهادار تهران را از سربهدر کردهاند.
آیا این روند دادوستدها در این گروه باز هم نزولی خواهد بود؟ آیا ادامه حمایت حقوقیها به این گروه کمک خواهد کرد و این گروه بهکدام سمتوسو خواهد رفت، موضوعی بود که مهدی رباطی ، کارشناس ارشد بازار سرمایه در میان گذاشتیم.
بهگفته وی «هیچ زمان دستکاریها و حمایتهای دستوری نتوانسته است تاثیری در روند بازار بگذارد و تنها اتفاق را به تاخیر انداخته یا انرژی آن را بیشتر کرده است. بازار درباره این گروه دیگر به حرف و شایعات توجهی نخواهد کرد و باید بهبودی در وضعیت واقعی این شرکتها مشاهده کند.»
برخلاف برخی پیشبینیها گروه
خودرو و قطعات حاضر در بازار اوراق بهادار تهران هنوز نتوانسته است موفق به
تکرار روزهای پررونق خود شود. این موضوع چه دلیلی دارد؟
چنددلیل اصلی برای این موضوع میشمرم، اول اینکه رشد گروه خودرو و قطعات
در بازار سرمایه عمدتا بهدلیل خوشبینیهای روانی و انتظاری پسابرجام
ایجاد شده بود و نه بهدلیل بهبود وضعیت عملیاتی، بنابراین با کاهش آن
خوشبینیها و عدم تغییر محسوس در وضعیت عملیاتی و سودآوری شرکتها سقوط
آزاد قیمتها به قیمتهای قبل از برجام را در این گروه شاهد بودیم و هستیم.
با توجه به اینکه شاهد امضای
قراردادهای خودرویی مبتنیبر تولید مشارکتی در داخل هستیم اما واکنش
خودروییهای بورس به این موضوع چندان مثبت نبوده است، علت آن چیست؟
اثر روانی این قراردادها همانطور که بالا اشاره شد در قیمتها دیده شده
بود، الان بازار و سهامداران منتظر انعکاس این قراردادها در واقعیت هستند،
چیزی که هنوز رخ نداده است و با مدیریت نهچندان اقتصادی که خودروسازان ما
دارند، مشخص نیست این امر چه زمانی رخ خواهد داد و بهچه میزان و شکل خواهد
بود.
طی سال جاری شاهد کاهش نرخ
سودسپرده، غیراز برخی موارد ثبات در نرخ ارز بودهایم. اما این نقدینگیها
جذب بورس تهران و بهخصوص خودروییها که بیشاز سایر صنایع از برجام سود
بیشتری بردهاند، نشدهاند. چرا؟
به موضوع مهمی اشاره کردید. عوامل پیرامونی اقتصادی بسیاری ازجمله افت سود
بانکی که تقریبا سپردهگذاری را غیرجذاب کرده، در اقتصاد ما رخ داده است
ولی دلیل اینکه این نقدینگی جذب بازار سرمایه نشده و نمیشود، متاثر از
فضای سیاسی پساترامپ و همچنین عملکرد ضعیف بورس اوراق بهادار تهران است که
ریسکهای بسیار زیادی را به بازار تحمیل کرده، ازجمله توقف طولانیمدت
نمادها، تعیینتکلیف نشدن نمادهای بلاتکلیف، برخوردهای سلیقهای و… اما
موضوع اصلی که بازار را در شوک فرو برده است و بهرغم نیاز اقتصاد ما به
رونق بازار سرمایه جهت تامین مالی کماکان این مهم رخ نداده، ریسک ترامپ و
ترسی است که فعالان اقتصادی از رویکرد وی درخصوص ایران و برجام دارند.
درحالحاضر شاهد افت ارزشکل
بازار خودروییهای بورس تهران هستیم. از نظر شما عملا این کاهش تا چه سطحی
بازار این گروه را از بین میبرد؟
از منظر افت ارزش بازار در گذشته خودروییها ارقام ۳۰و۴۰درصد پایینتر از
اعداد فعلی را هم تجربه کردهاند، ولی شخصا پیشبینی می کنم نهایتا شاهد
۱۰تا۱۵ درصد افت دیگر در نمادهای بزرگ این گروه باشیم.
پرسش دیگر درباره رفتار حقوقیها است. این حمایتها تا چه میزان میتواند شاخص را نگه دارد و تاثیر آن بر اعتماد حقیقیها چیست؟
تجربه بیشاز ۱۰ سال من در بازار نشان میدهد که هیچ زمان حمایتهای دستوری
نتوانسته است تاثیری در روند بازار بگذارد و تنها اتفاق را به تاخیر
انداخته یا انرژی آن را بیشتر کرده است.
بههمیندلیل عملکرد حقوقیها را بهدلیل مدیران اغلب غیرمتخصص و سیاسی که در راس کار خود دارند، عملکرد منفعلانه در بازار ارزیابی میکنم و وزن چندانی برای آن قائل نیستم. مقایسه عملکرد حقیقیها با حقوقیها، از منظر کارایی دقیقا مقایسه رفتار بخش خصوصی و دولتی در اقتصاد است.
درحالحاضر نوسان در گروه خودرو وقطعات زیاد شده است، مسئولان مربوطه شرکتی باید چه عملکردی در این زمینه داشته باشند؟
هرچه سریعتر در سر و سامان دادن به شرکتهای خود و زیرمجموعههایی مانند
سایپادیزل و ایرانخودرودیزل اقدام کنند، اموال مازاد را سبک کرده و
بهرهوری تولید را بالا ببرند، محصولات جدید و سودده را سریعتر به بازار
عرضه کنند و بهدنبال جایگزینی ماشینهای بیکیفیت و قدیمی باشند.
بهعبارتی راندمان تولیدی و اقتصادی خود را بالا ببرند، بازار درباره این گروه دیگر به حرفها و شایعات توجهی نخواهد کرد و باید بهبودی در وضعیت واقعی این شرکتها مشاهده شود.
اگر منظور شما حمایت از سهام است، کاری در اینخصوص نمیتوانند انجام دهند، چون سهام خودروسازها بسیار شناور بوده و نقدینگی که در اختیار این شرکتهاست بسیار کمتر از آن بوده که بخواهند حمایتی از سهام خود داشته باشند و در این موضوع باید قیمتگذاری به فرایند بازار سپرده شود. هرگونه خرید سهام جهت حمایت از سهام اتلاف منابع و ریختن پول در چاه ویل بیانتهاست.
باتوجه به موارد یادشده گروه خودرو و قطعات بورس تهران چگونه مریتواند به روزهای خوب گذشته بازگردد؟
همانطور که توضیح داده شد، بهبود وضعیت اقتصادی بنگاهها، عملکرد مدیریتی
بهینه و همچنین تبدیل شدن خوشبینیهای پسابرجام به اتفاقات واقعی ضمن
اینکه بحث سیاسی کلان و ترامپ هم ریسکی است که کلیت بازار و بهویژه
خودروییها را که وضعیتشان به بحث برجام گره خورده است،تا حدودی متاثر کرده
و باید دید این چالش چگونه مدیریت خواهد شد.