مساله داخلیسازی خودروها توسط این خودروسازان نیز مبحثی است که تقریبا از مشکلات اصلی صنعت خودروی کشور شده و بهرغم اینکه در قراردادها بند داخلیسازی وجود دارد اما انجام آن با سختی همراه بوده است.
یکی از شرکتهایی که انجام داخلیسازی را همواره مدنظر دارد، شرکت فرانسوی رنو است. تجربه داخلیسازی تندر۹۰ یکی از دلایلی بود که وزارت صنعت برای اولینبار اجازه حضور مستقل این شرکت در صنعت خودروی کشور را صادر کرد.
سیاست اصلی وزارت صنعت داخلیسازی محصولات و انتقال تکنولوژی است. قطعا اگر شرکتی خواهان حضور مستقل در کشور باشد باید این اصول را اجرا کند. به نظر میرسد سیاستهای فعلی بسیار جدیتر از گذشته پیگیری میشوند و شرکتی که در اجرای این اصول کوتاهی کند، با مشکل روبهرو خواهد شد.
قرارداد رنو به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یک قرارداد جدید در صنعت خودروی کشور به حساب میآید و باعث خواهد شد شرکتهای دیگر نیز بخواهند به پیروی از رنو حضور مستقلی در کشور داشته باشند.
در همین زمینه با ساسان قربانی ، دبیر سابق انجمن قطعهسازان به گفت و گو پرداختیم. قربانی معتقد است ما از تجربه حضور رنو در صنعت خودروی کشور موارد بسیاری را فرا گرفتهایم و متوجه شدیم میتوانیم از یک برند خارجی بخواهیم در ایران قطعهسازی و داخلیسازی را انجام دهد و حضورش در کشور صرف مونتاژ خودرو و کسب بازار نباشد.
به نظر شما آیا رنو با قرارداد مستقلی که امضا کرده، معادلات حضور و همکاری با صنعت خودروی کشور را تغییر داده است؟
این نکته بسیار مهمی است. ما در تجربه رنو یاد گرفتیم میتوان از یک برند
خارجی درخواست کرد در داخل کشور هم تولید داشته باشد و هم قطعهسازی را در
ایران انجام دهد. اگر به گذشته صنعت خودروی کشور توجه کنیم، میبینیم چندان
توفیق خاصی نداشتیم.
یعنی برندهای بینالمللی که ما انتخاب کردیم و بخش بزرگی از بازار خودروی کشور را در اختیار گرفتند، در عرصه قطعهسازی و توسعه صنعت خودرو چندان فعال نبودند و بیشتر دنبال سهم بازار بودند و سالها محصولات با همان شکل و فرم در داخل کشور تولید شد، بدون اینکه ما در تولید قطعات آن خودرو در داخل کشور نقش داشته باشیم.
البته بعضی خودروها بعد از ۱۰ تا ۲۰ سال تولید در داخلی، بخشی از قطعاتشان ساخت داخل شد. اما رنو تجربه متفاوتی را در ایران شروع کرد. یعنی تولد خودروی تندر۹۰ با ساخت داخل همراه شد و این مزیت برند رنو بود.
آیا خودروسازان دیگر نیز به این سمت حرکت میکنند که حضور مستقلی در کشور داشته باشند؟
نکته جالب اینجاست شرکتهای رقیبی که وارد بازار ایران میشوند و با سیاستی
که وزارت صنعت در پیش گرفته است، بازار در اختیار برندهایی قرار میگیرد
که بخواهند ساخت داخل را انجام دهند.
اصولا ساخت داخل کردن محصولات با چه هدفی انجام میشود؟ چگونه میتوانیم بهترین بهرهبرداری را از داخلیسازی محصولات داشته باشیم؟
ساخت داخل مزیتهای بسیاری برای صنعت، تولید و اقتصاد کشور دارد و این امر
باعث میشود در توسعه تکنولوژی موفق باشیم و خود را با محصولات جدید و دانش
روز تطبیق دهیم.
در حوزه اشتغالزایی هم متخصصان ایرانی میتوانند خود را با محصولات جدید هماهنگ کنند و آموزش ببینند. از طرف دیگر اشتغالزایی در حوزه نیروهای تکنسین به نفع ما خواهد بود.
یکی از مهمترین مزیتهای آن انتقال دانش فنی و تکنولوژی به صنعت خودروی کشور است و این اتفاق بسترسازی میکند تا بتوانیم برندهای ملی را فعال کنیم.
شرکت رنو این مزایا را برای صنعت خودروی کشور به ارمغان آورده است؟
بله. این امتیاز بزرگی است که تولید خودروهای رنو در کشور به همراه دارد.
شرکتهای دیگر هم باید سعی کنند در این عرصه به رقابت بپردازند و اگر صرفا
به دنبال راهاندازی خط مونتاژ باشند با اقبال زیادی مواجه نخواهند شد.
این نکته باارزشی است و میتوان گفت تجربه رنو بین تمام فعالیتهایی که در مشارکت با برندهای بینالمللی داشتهایم، موفقتر بوده است. تجربه رنو میتوانست موفقتر از این باشد اما تا همینجا نیز نسبت به دیگر برندهایی که در ایران سهم بازاری را به دست آوردهاند، موفق عمل کرده است.
یکی از مشکلات صنعت خودروی کشور این است که خودروها دیر از رده خارج شده و سالها پلتفرمها تکرار و تولید میشوند. به نظر شما با گذشت چند سال از حضور تندر۹۰ در بازار ایران، زمان خروج این خودرو از بازار فرا رسیده است و چه جایگزینی را میتوانیم برای آن معرفی کنیم؟
به طور قطع همینطور است. پلتفرمها در سراسر دنیا از طبقهبندی برخوردارند. برخی از آنها مدولار هستند که قابلیت توسعه دارند و میتوان چند محصول مختلف را روی آنها تولید کرد.
ضمن آنکه این پلتفرمها قابلیت آن را دارند که به سطح بالاتری از تکنولوژی ارتقا پیدا کنند. پلت فرم تندر۹۰ نیز این ویژگی را دارد و قطعا تا چند سال آینده این خودرو در بازار ایران نخواهد بود. در اثر سیاستهایی که رنو تلویحا اعلام کرده است، تولید این خودرو متوقف میشود و محصولات جدیدی جایگزین آن خواهد شد.
محصولات جدید از تکنولوژیهای روز برخوردارند یعنی ضمن آنکه محصول جدید
روی پلتفرم نصب میشود، پلتفرم نیز به روز خواهد شد. این برنامهای است
که رنو اعلام کرده و ما باید پیگیری کنیم تا مواردی که اعلام شدهاند،
انجام شوند
و به صورت همزمان قطعهسازان داخلی نیز خود را برای سطح بالاتری از تکنولوژی آماده کنند تا قطعات را به صورت هماهنگ ارائه دهند.
به نظر شما با خروج پلتفرم تندر۹۰، تولید محصولات دیگری که روی این پلتفرم ساخته شدهاند مانند ساندرو نیز متوقف میشود؟
روی پلتفرم X90 محصولات مختلفی قرار میگیرد که میتوانند حتی تا ۲۰ سال
آینده هم ارائه شوند. اما با حضور مدلهای جدید، این محصولات جایگزین
میشوند و از نظر ویژگیهای عمومی مانند گیربکس اتوماتیک، سیستم نویگیشن و…
تغییر میکنند.
این احتمال وجود دارد که سیستم ESB جای ABS را بگیرد. از این رو محصول بهطور کلی تغییر میکند اما پایه پلتفرم به دلیل ماندگاری، حفظ میشود. یعنی محصول تندر۹۰ با قابلیتهای دیگر تکنولوژیک دیده میشود.
رنو یا شرکتهای دیگر برنامهای برای تولید خودروهای برقی در ایران دارند؟
بهطور قطع باید این کار را نجام دهند در غیر این صورت بازنده خواهند بود.
اگر به عقب برگردیم میبینیم که سالهای گذشته موبایل در کشور ما وجود
نداشت و با یک فاصلهخاصی از اروپا موبایل وارد کشور ما شد. اوایل این
محصول تنها در دست عده خاصی بود و بعد از آن توسعه پیدا کرد و در حالحاضر
فراگیر شد.
تقریبا تمام محصولات صنعتی و تکنولوژیک این ویژگی را دارند، تکنولوژی راه خود را در جوامع باز میکند و پیش میرود. به همین دلیل پیشبینی میشود در آینده با توجه به شرایط زیستمحیطی، خودروهای برقی جایگزین خودروهایی با سوخت فسیلی شوند.
طبیعی است برندی مانند رنو باید برای
خودروهای برقی برنامه داشته باشد تا بتواند سهمی را که به دست آورده است،
توسعه دهد. در عینحال تمام برندهایی که قصد مشارکت با ایران را دارند،
باید با محصولات جدید و سهم ساخت داخل وارد بازار شوند.
این دو ویژگی باعث میشوند، این برندها موفق باشند. اگر این برندها
محصولاتی با تکنولوژیهای قدیمی یا از رده خارجشده را بیاورند، قطعا به
موفقیت دست پیدا نخواهند کرد.
موضوع دیگر این است که سعی کنند این محصولات در داخل کشور تولید شوند یعنی به شکلی محصولات انتخاب شود که از تنوع غیرضروری جلوگیری شود و روی ساخت داخل، کیفیت و تیراژ اقتصاد تاکید شود.
این مهمترین عواملی که میتواند به موفقیت برند و اقتصاد کشور کند و برای صنعت خودروی ما موفقیت به همراه خواهد داشت. تیراژهای پایین بههیچ عنوان موفق نخواهند شد چراکه برنامهای برای ساخت داخل آنها نمیتوان در نظر گرفت.
در نتیجه قیمت تمامشده آنها بالاست و سهم محدودی از بازار را به خود اختصاص میدهند. یکی از دلایلی که تندر۹۰ موفق شد و قیمت آنهم تا حدودی قابل قبول بود، ساخت داخل آن است.