کارگاههای سری برای سرهمبندی قطعات
بهطورکلی تردد موتورسیکلتهایی با حجم موتور بیشتر از هزار سیسی که
اصطلاحا موتور سنگین خوانده میشوند، به علت مخاطرات امنیتی و سابقه
استفاده تروریستی از آن در سطح شهرها ممنوع است و صاحبان این موتورسیکلتها
حتی در صورت پلاککردن موتورسیکلتشان تنها امکان استفاده از آن در خارج از
شهر یا پیستهای مسابقه را دارند. اتفاقا همین موتورسیکلتها هم عمده
تولیدات زیرزمینی تولیدکنندگان بینامونشان را تشکیل میدهند. اما قطعات
لازم برای تولید این موتورسیکلتها از کجا میآید؟ پاسخ فروشندگان خیابان
مولوی به این سؤال تنها لبخندی معنادار است. تعداد زیادی از این فروشندگان
بهکلی وجود کارگاههای مونتاژ موتورسیکلت را منکر میشوند و تعدادی دیگر
مدعی هستند اگر هم روزی کسی در این محدوده اقدام به مونتاژ موتور میکرده،
حالا دیگر امکان فعالیت در چنین فضایی را ندارد. بااینحال هستند دلالانی
که خبر از وجود کارگاههایی سرّی و مجهز برای سرهمبندی قطعات وارداتی یا
قاچاق بدهند.
برای درک بهتر سازوکار این کارگاهها و دلایل فعالیت آنها با وجود همه
خطراتی که برای گردانندگانش وجود دارد، باید با چند اصطلاح رایج در این
بازار آشنا باشیم. شرکتهای واردکننده موتورسیکلت برای پرداخت تعرفه گمرکی
کمتر معمولا از واردات موتورسیکلتهای کامل و آماده خودداری میکنند. دو
شکل رایج واردات موتورسیکلت به کشور واردات قطعات سیکادی، مخفف عبارتی
انگلیسی به معنی قطعات کاملا منفصل و قطعات اسکادی مخفف عبارتی انگلیسی
به معنای قطعات نیمهکامل است. در نوع اول واردکنندگان با واردکردن همه
قطعات لازم برای ساخت یک موتور کامل به کشور با تعرفه گمرکی بسیار کمتر و
حتی در مواردی با معافیت مالیاتی تحت عنوان ایجاد اشتغال، قطعات یک
موتورسیکلت کامل را بهصورت یکجا وارد و در داخل کشور نسبت به مونتاژ آن
اقدام میکنند. در روش دوم قطعات موتورسیکلت در خارج از کشور به هم متصل
شدهاند و تنها لازم است روی هم سوار شوند که بعد از واردکردن این قطعات
کامل اما مجزا از هم به داخل کشور فرایند سرهمبندی آن صورت میگیرد.
وارداتیهای ساخت داخل
قیمت تمامشده واردات این قطعات و مونتاژ آنها در داخل به واردکنندگان
اجازه میدهد کالای وارداتی را با قیمتی کمتر از موتورسیکلتهای وارداتی و
البته با سود بیشتر آماده استفاده کنند. در چنین شرایطی مونتاژکاران
بینامونشان که هم توانایی فنی و هم سرمایه لازم برای چنین مونتاژی را در
اختیار دارند، اقدام به تهیه قطعات موردنیاز خود از طریق قاچاق کالا یا
واردات پنهان در گمرک میکنند. به گفته کارشناسان در سالهاي گذشته دهها
برابر نیاز کشور واردات قطعات موتورسیکلت صورت گرفته که میتواند منبع
مناسبی برای تأمین نیاز این تولیدکنندگان زیرزمینی باشد. از دیگر سو
پیشنهادهای اغواکننده تأمینکنندگان چینی قطعات موتورسیکلت برای خریداران
بزرگ باعث شده واردات بیشتر از میزان اعلامشده به گمرک، یکی از تخلفات
رایج در واردات قطعات به کشور باشد.
این تفاوت بین اظهار واردکننده و میزان واقعی واردات معمولا راهی بازاری
میشود که توانایی پیگیری آن وجود ندارد. جایی که قطعات بینامونشان به
دست مونتاژکاران بینامونشان میرسد اما محصولی را روانه بازار میکند که
نامهای معتبر شرکتهای تولیدکننده موتورسیکلت از ژاپن تا اتریش و آلمان
را یدک میکشد. محصولاتی که از چندده میلیون تومان تا چندصد میلیون
تومان قیمتگذاری میشوند، اگرچه بسیاری از این موتورسیکلتها در نهایت با
قیمتی بسیار پایینتر از موتورسیکلتهای شناسنامهدار به دست خریدار
میرسند اما تفاوت قیمتشان با موتورسیکلتهای وارداتی سنددار باعث میشود
سهم خود را از بازار وسایل نقلیه حفظ کنند. موتورسیکلتهایی که اصطلاحا
موتورروشن و با سوییچ معامله میشوند. البته در این بین برخی فروشندگان در
بازار مولوی پیشنهاد میکنند که از پلاک موتورسیکلتهای دیگر روی این
موتورسیکلتها استفاده کنیم که خطر توقیف موتورسیکلت توسط پلیس را کاهش
میدهد اما هر خریداری باید به یاد داشته باشد اولین توقیف آن آخرین توقیفش
نیز خواهد بود.
از تولید موتورسیکلت نو تا بازسازی موتورهای اوراقی
بازار تولیدات زیرزمینی موتورسیکلت تنها محدود به موتورهای سنگین نیست.
برخی از کسبه بازار مولوی از بازسازی موتورسیکلتهای اوراقی، جابهجایی
قطعات اصلی و حتی تزریق پنهان موتورسیکلتهایی با موتور در انبار مانده
کاربراتوری به بازار خبر میدهند، موتورسیکلتهایی که با ایجاد موانع در
تولید وسایل نقلیه کاربراتوری باید راهی کشورهای همسایه میشدند. واکنش
اغلب کسبه بازار موتورسیکلت گمرک به این اطلاعات اغلب مخلوطی از زمزمههای
تکذیب یا تأیید ضمنی است. زمزمههایی که با هر سؤالی درباره نام و نشان
فعالان این بازار سیاه به اخموتخم یا سکوتی سنگین ختم میشود. عدم امکان
پیگیری این محصولات باعث شده، وجود داشته باشند و نداشته باشند، معامله
بشوند و نشوند و قابل خریداری باشند و نباشند.
همان فروشندگانی که وجود هرگونه موتورسیکلت قاچاق یا بیشناسنامه را در شعاع هزارکیلومتری محل کارشان تکذیب میکنند، با اولین پیشنهاد خرید مناسب سریعا به یاد میآورند که میتوانند هر نوع موتورسیکلتی را با قیمتی حداقل ٢٠ درصد پایینتر از نرخ نمایندگی و کارخانه برایتان پیدا کنند. محصولاتی که بعضا حتی مهر تولید کارخانه هم دارند و مشخص نیست به چه شکلی ارزانتر از قیمت رسمی به دست دلالان میرسند. در بازاری که نیروی فنی کاربلد و ابزار حرفهای به وفور یافت میشود اصلا عجیب نیست سودای سود بیشتر از طریق فعالیتهایی پنهان و به قول خود کسبه مولوی «تهگاراژی» عدهای را به بازار سیاه موتورسیکلت بکشاند. هر آنچه هست، نه وجود موتورسیکلتهای بینامونشان در خیابانهای شهر قابل کتمان است، نه وجود حفرههای متعدد در قوانین و شیوه اجرای آن. کارگاههای زیرزمینی تولید و مونتاژ موتورسیکلت هم اگر وجود نداشته باشند، محصولات جادوییشان در خیابانها تردد میکنند و مشتریانی پروپاقرص دارند.