این در حالی است زمانیکه مدیریت خودروسازان بزرگ کشور از سوی دولت تعیین میشود و به نوعی دولت در خودروسازان اعمال مدیریت میکند، مدیری که تعیین میشود، نمیداند تا چه زمانی بر مسند کار میماند و به همین دلیل نمیتواند برنامهریزی مناسبی انجام دهد.
اما اگر خودروسازان بهطور واقعی خصوصیسازی شوند، آن زمان میتوانند در شیوههای تولید تغییرات اساسی به وجود بیاورند و به تبع این موضوع هزینه تولید را کاهش دهند.
از سوی دیگر، پایین بودن بهرهوری از دیگر دلایلی است که میتواند موجب بالا رفتن هزینه تولید باشد، از سوی دیگر قدیمی بودن برخی خطوط تولیدی خودروسازان نیز در این زمینه بسیار تاثیرگذار است.
همچنین میتوان گفت بخش تولید و صنعت کشور ما که صنعت خودرو نیز جزو بسیار مهمی از آن محسوب میشود،گرفتار مشکلات ساختاری بوده، در کشور ما همواره هزینه تولید بسیار بیشتر از هزینه تجارت بوده است، از سوی دیگر موانع زیادی در فضای کسبوکار وجود دارند و هزینههای تولید در کشور را بسیار بالا می برند.
بهنظر میرسد بهرغم اینکه قانون بهبود مستمر فضای کسبوکار در کشور چند سالی است به تصویب رسیده اما اجرای آن با موانع بسیار جدی روبهرو است، بهطور کلی اگر این موانع از جلوی پای تولیدکنندگان برداشته شود، هزینه تولید در کشور بسیار کاهش خواهد یافت و تولید کالا و محصول در بسیار اقتصادی خواهد شد.