پدال نیوز// با آنکه این روزها صنعت خودرو اعم از تولیدکننده، قطعهساز و واردکننده بهرغم گشایشهایی که صورتگرفته است، همچنان درگیر مشکلات بهجا مانده از قدیم و همچنین برخی مسائل جدید هستند، بهنظر میرسد در سطح دیگر همچنان حاشیه بر متن غلبه دارد.
از یک سو قطعهسازان کشور بنا بر شرایطی که داشته و دارند، نگران فردای خویش هستند و دغدغه ماندن دارند. ماندنی که خبر توقف خودروهای پرتیراژ برعمق این نگرانی افزوده است و از همین حالا با مشکلاتی جدیدی دستوپنجه نرم میکنند.
از طرف دیگر این بخش مهم از صنعت خودرو منتظر جانشین پراید و مشخص شدن تکلیف خود است و همچنین برای تغییر قالبها و حرکت به سمت ساخت قطعات خودروی جدید، نیاز به تامین سرمایه کلان دارند و در این فکر هستند که از کدام منبع و چگونه آنها را تامین کنند.
این در حالی است که بهدلیل عدم برخورداری از استانداردهای مدنظر شرکای جدید خودروسازان چندان در جریان داخلیسازی قرار نگرفتهاند و همچنان درگیر دریافت تسهیلات بانکی معوق و مطالبات خود از خودروسازان هستند.
با این حال قطعهسازان با معضلات دیگری نظیر قاچاق قطعه اعماز باکیفیت و بیکیفیت هستند که در کنار آن با حجم انبوه واردات نیز مواجه شدهاند.
این موارد تنها بخش کوچکی از مشکلات صنعت خودروی کشور است. بخشی که اگر قرار باشد مشکلات آن برطرف شود، در کنار فرهنگسازیهای متنوع از قبیل یادگیری ادغام، چگونگی کار با کاهش هزینه و بهرهوری بالا و در یک کلام تمرین فهم توسعه، نیاز به زمان و هزینه بسیار دارد.
حال در این گیرودار توقف یا عدم توقف تولید خودرویی مانند پراید تبدیل به موضوعی میشود که از یک سو نشاندهنده این است که چرا تاکنون ارائه راهحل برای رفع مشکلات صنعت خودروی ایران زمانبر شده است.
از سوی دیگر سطح نگرش کارشناسان این حوزه درباره چنین موضوعاتی را نشان میدهد. در حالحاضر هم مدیران گروه خودروسازی سایپا و هم مصرفکنندگان این خودرو میدانند که خواهناخواه با توجه به سطح کیفی این خودرو، تولید آن تا پایان سال متوقف خواهد شد.
در همین زمینه مهدی جمالی، مدیر ارشد این گروه خودروساز پراید را خودروی مطلوب فقرا دانسته و بر توقف تولید آن تاکید کرده است. در این میان یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در واکنش به این مصاحبه گفته است سایپا با پراید باید یک تابوت هم به مستضعفان بدهد.
موضوع اصلی ازاین گفته، برداشت و قضاوت درباره آن نیست، بلکه بحث اصلی نوع نگاهی است که در این میان وجود دارد. در واقع توجه به وضعیت کنونی صنعت خودروی کشور بوده که دچار آن است. چرا نمایندگان یا مسولان ذیربط گران شدن خودرو وکاهش توان خرید همان قشر مستضعف مدنظرشان نیست و برایشان اهمیتی ندارد.
درواقع مهم نیست مسدود شدن واردات خودرو و تاثیر آن بر کسبوکار قشر عظیمی از فعالان این بخش چه تاثیری دارد و چه آیندهای را پیش روی آنان خواهد گذاشت و آنان را به کدام سمتوسو را خواهد برد. مهم نیست چرا باید حجم عظیمی از قطعات بیکیفیت وارد بازارمیشود.
اهمیت ندارد چرا قطعه سازان در افزایش سطح استاندارد، کیفیت و بهروز کردن تکنولوژی خود ناتوان ماندهاند. برای آنان درس گرفتن از گذشته همان زمان که سیل واردات مثل آوار بر صنعت خودروی کشور فرو ریخت، مهم نیست.
در واقع اهمیتی ندارد راه و برنامهای را ارائه بدهند که نهتنها دولت دوزادهم بلکه دولتهای آینده با تکیه بر منافع ملی، خود را ملزم به اجرای و رعایت مفاد آن کنند. از سوی دیگر حرفهای جمالی به نوعی تصحیح مسیر این شرکت است.
چراکه وی پیشترها از قانون عرضه وتقاضا گفته بود و بر اساس آن ادامه تولید را موجه میدانست. ولی سخنان اخیر وی نشان میدهد قرار است سایپا در این زمینه حرکت در مسیر دیگری را آغاز کند.
مسیری که باز براساس همان قانون عرضه وتقاضا یا رقابت اگر پیموده نشود، با خسران زیادی مواجه خواهد شد. بهنظر میرسد در این مواقع باید به این اندیشید چرا خودرویی مانند پراید، سالها تولید شود.
گذشته از مواردی ذکر شد، شاید بد نباشد بدانند یکی از دلایل مطلوب بودن خرید این خودرو بهخصوص در سالهای اخیر، کاهش توان خرید مردم است.
بنابراین به جای مطایبه و طنازی راهحلی را نشان دهند که بر اساس آن قدرت انتخاب اقشار کمدرآمد بیشتر شود. آنگاه خواهند دید آیا خودروهایی در این رده مشتریخواهند داشت یا خیر؟
* علی طجوزی