به گزارش پدال نیوز، پیش از این وزیر صنعت کسانی که قصد کردهاند تا بهبود کیفیت و کاهش
قیمت، خودروی داخلی نخرند را خائن، ضد انقلاب و مرتکب فعل حرام نامید. سپس
روزنامه مرتبطشان، آنها را "مگس” خواند و اینک نوبت مشاور وزیر صنعت، معدن
و تجارت و معاون سازمان توسعه تجارت ایران است که با ادبیاتی زشت و سخیف،
به این حرکت بتازد و از تمثیلهایی مانند انگل درون حلزون و دستی در آستین
مرموز، در توصیف این حرکت خودجوش و واقعاً مردمی استفاده کند.
با این روند، باید منتظر شد و دید که اطرافیان وزیر در مرحله بعدی، کدام
جنبه از ادب و ادبیاتشان را رو خواهند کرد؛ هرچند که امیدواریم عاقلی پیدا
شود و این ماشین توهین را متوقف کند.
ابتدا متن کامل یادداشت "محمدرضا مودودی، مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در
امور افغانستان و معاون سازمان توسعه تجارت ایران ” را که در روزنامه
گسترش صنعت، معدن و تجارت منتشر شده، بخوانید و سپس پاسخ عصر ایران به این
افاضات را مطالعه کنید:
کمپین «دلواپسان خودروی صفر داخلی»
معروف است که ما ایرانیها میدانیم چه چیز را نمیخواهیم، اما بهواقع
نمیدانیم که چه چیز را میخواهیم! و این ضعف فرهنگی، چهبسا قرنهاست که
ما را در مسیر تاریخ گمراه کرده است! اگر نخواهیم نمودهای این ذهنیت را در
تاریخ و سیاست جستوجو کنیم،
اما در بخش اقتصادی نیز این قاعده، مستثنا نیست و ردپای این ذهنیت را حتی میتوان در فضای کسبوکار داخلی مشاهده کرد. بهعنوان نمونهای از بیشمار مثالهای مشابه، خودرو از جمله محصولاتی است که واردات آن، آستانه تحمل بسیاری از منتقدان داخلی را چنان کاهش داده که گاهی نعرهزنان و مویهکنان، دایه مهربانتر از مادر شده و از نابودی صنعت داخلی گلایه میکنند و از انباشت خیابانهای شهرها از خودروهای لوکس وارداتی مرثیه میسازند و در همان حال، با چرخشی اعجابآور و همزمان، دیوارهای تعرفه را چون چماقی بر سر تولید داخل میکوبند و با انتقاد از کیفیت و عملکرد خودروهای ساخت داخل، مظلومیت مصرفکننده داخلی را هوار میکشند و از انحصار خودروسازان، فغان سر میدهند!
بهاینترتیب حکایت عبرتآموز آن پدر و پسری را بازگو میکنند که الاغی را برای فروش به بازار میبردند و نمیدانستند که بنابر قضاوت عوام، مصلحت آن است که پیاده طی طریق کنند یا سواره؟! و هر انتخابشان، در نهایت قضاوتی تلخ برایشان به دنبال داشت!
اما این حکایت، فقط گویای تصویری از واردات یا تولید داخل نیست، بلکه حتی در بخش مصرف هم، باز بهنوعی قابل تعمیم است. در حالیکه کشور با مشکل بیکاری دست به گریبان است و واحدهای صنعتی، آسیبخورده از ترکشهای تحریم ظالمانه غرب، در بستر احتضار به سر میبرند و هنوز سر از بالین محدودیتها و محرومیتهای جهانی برنداشتهاند؛ برپایی کمپین «خرید خودروی صفر داخلی ممنوع» که بهتازگی در شبکههای مجازی رواج یافته، چه معنای پنهان و آشکاری میتواند داشته باشد؟!
صرفنظر از تمام ضعفها و کاستیهایی که صنعت خودروی داخلی مبتلا به آنهاست و هیچگاه قابل دفاع نبوده و نیست؛ اما منصفانه آن است که روی دیگر این سکه را نیز نادیده نگرفت و حداقل به اندازه یک پرسش کوتاه از خود سؤال کنیم که منافع حاصل از این نهضت ضدتولید داخل، به جیب چه کسانی میرود؟! و چه کسانی از صرف این همه انرژی برای تخریب تولیدات داخلی، سود میبرند؟!
در علم انگلشناسی، انگلی هست که بعد از ورود به بدن حلزون خیلی زود با کمبود منابع غذایی مواجه میشود و از آنجا که بدن کوچک حلزون نمیتواند تمام نیاز این مهمان ناخوانده و مهاجم فرصتطلب را تأمین کند، پس باید این بدن کوچک را با یک اندام بزرگتر جایگزین کند. بنابراین با حمله به چشمهای حلزون، آنها را متورم میکند، آنقدر که چشمهای ورمکرده حلزون موردتوجه پرندگان قرار میگیرد و بنابراین شکار این طعمه را به فرصتی برای جابهجایی تبدیل میکند و انگل محیط بزرگتری برای زندگی خود مییابد.
در صنعت خودروی جهانی نیز به نظر میرسد خودروسازان خارجی که از یکسو نظر به بزرگی بازار داخل ما دارند و از سوی دیگر با انباشت خودروی تولیدی در انبارهایشان مواجهاند؛ با دیده سهمخواهی به بازار ایران مینگرند در حالیکه تولیدشان بسیار بیشتر از تقاضاست، بازار بکر ایران را بسیار جذاب میبینند و چشمپوشی از بازار حداقل ۲ میلیارد دلاری این صنعت، برایشان بسیار دشوار است، بنابراین صرف فقط ۵ درصد از مبلغ کل این بازار نیز چندان دور از تصور بازاریابی نیست و در نهایت میتواند برای آنها بسیار سودآور باشد.
درست است که تمام مرثیهها در مذمت اجحاف خودروسازان داخلی در حق مصرفکنندگان مظلوم و بیپناه است (!) اما چرا این دلسوزان مردم، دلواپس فلجشدن چند هزار بنگاه در بزرگترین زنجیره تولیدی کشور نیستند؟! و چه سودی از این آب به آسیاب خودروسازان خارجی ریختن، نصیب آنها میشود که اینچنین دلسوزی و دلواپسی را به یک نهضت عمومی تبدیل کردهاند؟!
تورم چشم خودروی داخلی که آن را به شکاری لذیذ برای رقبای خارجی تبدیل میکند، محیط زندگی کدام انگل اقتصادی کشور را وسعت خواهد داد و شرایط رشد و محیط تکثیر آن را بهینه خواهد کرد؟! و انباشت خودروهای صفر در انبارهایی که با لذت و شعف تصویر آنها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، چه فایدهای برای اشتغال جوانان دارد و چه تاج باشکوهی به سر مردم در این جشن بزرگ اتلاف سرمایههای ملی میگذارد؟!
شکی نیست که خودروی داخلی نوزاد ۵۰ سالهای است که هنوز بالغ نشده است (!) اما قربانیکردن این فرزند ملی و عضو خانواده بزرگ اقتصاد ایران در پای منافع رقبای خارجی، بیتردید نه افتخاری ارزشمند برای مردم ایران است که بتوانند به خاطرش هورا بکشند و پایکوبی کنند و نه شایسته جشنی است که بتوان شادمانه در مرگ صنعت پویای این کشور برایش، در شبکههای اجتماعی رقصید!
اگر کیفیت خودروی داخلی مشکل دارد، این فقط نشانه سوء مدیریت نیست؛ بلکه برآیند شرایطی است که بر صنعت خودروی داخلی نیز مانند صنایع تولیدی دیگر کشور تحمیل شده است. وقتی تحریم، بهصورت مستقیم صنعت خودروی داخلی ما را نشانه رفته بود و امکان تبادل دانش فنی و فناوری روز را از این صنعت دریغ کرده، سزاوار نیست تمام ضعفهای موجود را به حساب این صنعت گذاشت و عامل تمام کمبودها را مدیریت این صنعت دانست.
وقتی کشورهای غربی، در طول سالهای گذشته تحریم، تمام راههای مبادله را در برابر ایران مسدود کردهاند و تا مرز مرگ صنعت ایران پیش رفتهاند، کدام غیرت ملی حکم میکند که امروز فرش قرمز فراروی تولیدات همان غرب ستیزگر پهن و در وصف خودروهای خارجی مدیحهسرایی کرد و سنگ کم به ترازوی تولیدات داخلی نهاد! چه افتخاری در این تملق اقتصادی نهفته است؟! کدام قرینه دیگری را میتوان در تاریخ ملتها یافت که چنین نسبت به دشمنان اقتصادشان کرنش کرده باشد و تحقیر و نفرتشان را سجده کرده باشد؟!
گاهی لازم است که فقط تابلوی «ممنوع» جادهها را تماشا نکنیم؛ بلکه به آن دستی که این تابلو را بالا گرفته است هم نگاهی بیندازیم! دستی شاید فرو رفته در آستینی مرموز که بهراستی نمیدانیم از آن کیست!
در پاسخ باید گفت، درباره خودرو که سنگش را به سینه میزنید مردم دقیقاً میدانند چه میخواهند و چه نمیخواهند.
اگر شما نمیدانید، یک بار برای همیشه بدانید: ” آنچه مردم نمیخواهند خودروی بیکیفیت و گران است و آنچه میخواهند، خودروی با کیفیت و با قیمت مناسب است.” امیدوارم فهمیده باشید که مردم چه میخواهند و چه نمیخواهند.
درباره ماجرای پدر و پسر و الاغشان هم، ماجرا را برعکس دیدهاید چرا که اتفاقاً این مردم هستند که نمیدانند به چه ساز شما برقصند: زمانی که سخن از خودکفایی و حمایت از خودکفایی است فریاد میزنید که ما خودروسازان خودکفا شدهایم و زمانی که قیمت دلار بالا میرود، خودکفایی یادتان میرود و فریاد میزنید قطعات وارداتیمان گران شد و باید خودرو را گران کنیم. یا به هزار تبلیغ و تیزر، مردم را به خرید خودرو تشویق میکنید و بعد از خرید، آنها را در مراکز خدمات پس از فروش سر میدوانید و … .
هیچ کس دوست ندارد آنچه مهر "ساخت ایران” میخورد، آنقدر بیکیفیت باشد
که نتواند بدان افتخار کند. خودرو هم از این امر مستثنی نیست. قطعاً همه
ماهایی که به یک ایران سربلند و پیشرو میاندیشیم، بسیار دوست داریم نه
تنها خودروهای فاخر و کیفی تولید خودمان را سوار شویم، بلکه آن را با
سربلندی به کشورهای دیگر صادر کنیم.
اما متأسفانه آنچه تولید میشود، چنان وضعیتی دارد که وقتی خودروی وطنی را
به نمایندگی میبری و از مشکلاتش شکایت میکنی، این جمله آشنا را میتوانی
از خود کارکنان نمایندگی بشنوی که "ای آقا! چه انتظاری داری؟ ماشین ایرانی
است دیگر!”
شما خودروی با کیفیت تولید و عرضه کنید و گرانفروشی نکنید، آنگاه خواهید دید که مردم ایران با اشتیاق، خودروهای داخلی خواهند خرید و از تولید منزه و متعالی داخلی حمایت خواهند کرد.
متأسفانه صورتمسئله را نادرست نوشتهاید. هیچ نهضت ضدتولیدی از سوی مردم راهاندازی نشده است بلکه این نهضت، دقیقاً در راستای حمایت از تولید است چرا که تولیدکنندگان را وامیدارد که از این پس، به سمت محصولات کیفی بروند. آیا درخواست مردم از خودروسازان که از این به بعد خودروی با کیفیت و با قیمت مناسب تولید کنید، نهضت ضدتولید است؟ اگر اینگونه باشد، باید گفت که اگر مردم از خودروسازان بخواهند خودروی بیکیفیت و گران تولید کنند، نهضت حمایت از تولید راه انداختهاند؟!
علاوه بر این، در پاسخ به سؤالتان که منافع این ماجرا به جیب چه کسانی میرود؟ بهتر است مستحضر باشید که بزرگترین منتفع این ماجرا مردم هستند که اگر صدایشان شنیده شود، پس از سالهای دراز که ناگزیر از خودروهای بیکیفیت و گران شدهاند، خواهند توانست، خودروهای بهتر و با قیمت مناسبتری سوار شوند و صدالبته کمتر قربانی تصادفات شوند.
البته شما میگویید که خودروسازان خارجی برنده این ماجرا هستند. این یک
امر بدیهی در اقتصاد است که هر کسی کالای خوب و با قیمت مناسب ارائه دهد،
برنده میشود، چه خودرو باشد، چه چای و چه لوازمالتحریر و چه هر چیز دیگر.
بنابراین، سخن گفتن از اینکه در این ماجرا خودروسازان خارجی برنده میشوند، اعتراف به سطح نازل کیفیت و قیمت بالای تولید داخلی است.
بنابراین بهجای هزینه کرد از مردم، فکری به حال کیفیت و قیمت خودروهای داخلی کنید.
در پاسخ باید گفت که هدف این کمپین، ارتقاء کیفیت و تناسب قیمت خودروهای تولید داخل است که همراستا با سند چشمانداز ایران است که مقرر میکند صادرات یک میلیون خودرو در سال 1404 (ده سال بعد) محقق شود. چنین هدفی، نه تنها از اشتغال نمیکاهد بلکه اشتغالزا نیز هست.
اتلاف سرمایههای ملی هم، نه کمپین مردم که تبدیل فولاد و مواد اولیه دیگر به محصولات نامرغوب است، اتلاف سرمایههای ملی، این است که خودروهایی بسازیم که صفرشان از فرسودههای خارجی، بیشتر بنزین میسوزانند. اتلاف سرمایههای ملی یعنی تولید خودروهایی که با تصادفاتی معمولی سرنشینانشان را به کشتن میدهند یا در جا آتش میگیرند.
درباره تاج باشکوه هم ما از شما میخواهیم که خودتان بفرمایید وضعیت فعلی خودروسازی که شما دم از آن میزنید، چه تاجی بر سر مردم نهاده است؟ دست پیش میگیرید که پس نیفتید؟
وقتی صنعتی بعد از نیم قرن، نوزاد و نابالغ است و همچنان اصرار دارد مردم تغذیهاش کنند و در مقابل، خرابکاریاش را رفع و رجوع کنند، حتماً با یک موجود بیمار مواجه هستیم که بهجای ترحم، به مداوا نیاز دارد. علاج این بیمار هم که از فرط تنبلی، زخم بستر گرفته، از جا برخاستن و حرکت کردن است.
انصاف دهید که در کجای دنیا، خودروسازی وجود دارد که 50 سال سابقه داشته باشد و وضعیتش اینگونه باشد؟ در 50 سال گذشته، خودروسازیهایی که راهاندازی شدهاند، یا توانستهاند روی پای خود بایستند و سودآوری داشته باشند و سری در میان سرها درآورند یا بساطشان را جمع کردهاند تا نه خود را بیازارند و نه مردم را. خودروسازی ایران هم چارهای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد: یا باید اصلاح شود و یا بساطش را جمع کند تا مردم تکلیفشان را بدانند. ما البته دوست داریم گزینه اول رخ دهد.
این تنها یکی از مشکلاتی است که هیچ کس عزمی برای حلش ندارد و علاوه بر آن، دهها مشکل ریزودرشت نیز گریبانگیر این صنعت است که باید توسط مسئولان حل شود ولی گویا برخی از آنها، مأموریتی جز حمایت متعصبانه از خودروسازی و اهانت به منتقدان برای خود قائل نیستند.
اولاً اینها همان مردمی هستند که در جنگ 8 ساله، در برابر مهاجمان و حامیان جهانیشان جانانه ایستادند. بنابراین، حرمت نگه دارید و بدانید که درباره چه کسانی، چه چیزی میگویید.
ثانیاً این مردم نیستند که تملق میکنند، بلکه متملقان کسانی هستند که در شبه رسانههایی که با رانت اداره میشوند، سعی در مالهکشی سخنان وزیر و حمایت متعصبانه از خودروسازی بیکیفیت داخلی دارند. مصداقهایش را خودتان بهراحتی پیدا کنید.
ثالثاً مردم تحقیر و نفرت را سجده نمیکنند. بلکه اتفاقاً علیه آن به دست به اقدام زدهاند و دیگر نمیخواهند خودروهای متعلق به قرن گذشته میلادی را به قیمت گزاف تحمل کنند. شما اگر راست میگویید بهجای تحقیر و نفرت، تکریم و عشق به میان آورید.
منبع: عصرایران
توقع دارید من مثل شما پراید سوار شم ؟ جمع کنید آقا
پس ما هم میدنیم که چی رو نمی خوایم و هم میدونیم که چی رو میخوایم
شما بهتره خودتو از کوچه علی چپ بکشی بیرون…
من این اتفاقات رو خوب میدونم چرا که به نظرم برای اولین بار که یک جورایی مردم رو تصمیم گیرنده نهایی یا حداقل تاثیر گذار میبینند!
قبلا مثل اینکه مردم موظف و یا ناچار به خرید بودند! ولی امروز دست نگه میدارند تا به خواسته بر حق خودشون برسن ، واقعا از این مردم باید تشکر کرد.
در مورد وضعیت رسانه ملی : واقعا شرم آوره که این رسانه مردم رو نادیده میگیره و باید از این وضعیتش خجالت بکشه که هیچ وقت حرف مردم رو نمیرسونه. من مطمئنم که با این رفتار ها رسانه ملی خیلی زود اعتبار و محبوبیتش رو در بین مردم از دست میده و اگر این رفتارشان را عوض نکنند دیگر کسی به گفته آنها اعتماد نمیکند.
با تشکر
این کارشناسان خبره!!!
ماشاا… انقدر طولانی مینویسند و به هر دری میزنند که بگویند کیفیت خودروهای قرن پیش ما (که 10000 کیلومتر کار نکرده نیاز به تعمیرات اساسی دارند) خوب است
که اگر کسی بخواهد جوابشان را بدهد باید نامه ی بلند بالایی تهیه کند و به همه موارد پاسخ دهد
بالاخره پس از چندین وچند بار توهین مسئولان دلسوز! به ملت بزرگ ایران و تشدید کمپین تحریم در نهایت مدیر عامل سایپا مجبور به عذر خواهی شد!مدیر عامل شرکت سایپا رسما در بخش خبر بیست و سی از مردم به خاطر کیفیت پایین محصولات این شرکت عذر خواهی کرد.این اولین نشانه خوب از قدرت وحدت و همدلی مردم برای تنبیه این به اصطلاح خودروسازان است.باز هم قدرت همدلی مردم خود را نشان داد و به همه ثابت شد که اگر با هم باشند همه کاری می توانند انجام دهند.