به گفته معظمی «برجام یک فرصت
طلایی برای صنعت خودرو به وجود آورد. البته بدون شک خودرو، نسبت به
بخشهای دیگر موفقتر بود. مردم آثار برجام را در صنعت خودرو یکی، دو سال
دیگر میبینند.
امروز برای خودرویی که اعلام میشود ۱۵ هزار دستگاه میخواهد بفروشد، ۴۵۰
هزار تقاضا به وجود میآید. این امر نشان میدهد که بازار کشش و جذابیت
دارد و مردم دنبال یک خودروی خوب هستند. ما باید خودروی باکیفیت تولید
کنیم.»
وی همچنین درخصوص اینکه وجود سازمانهایی نظیر ایدرو واجب است یا خیر میگوید: «چون بخش خصوصی ما به ظرفیتهای لازم نرسیده است و ازسوی دیگر ظرفیتهایی وجود دارد که بخش خصوصی علاقهمند به حضور در آنهاست لذا در شرایط فعلی وجود سازمانهای توسعهای یک نیاز به شمار میآید.»
شرح گفتوگوی «دنیای خودرو» با منصور معظمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و مدیرعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران طی چند روز در صفحه گفتوگوی روزنامه منتشر خواهد شد.
در آستانه ۵۰سالگی سازمان گسترش و
نوسازی صنایع (ایدرو) قرار داریم. برای شروع و پیش از پرداختن به بحث
خودرو میخواهم بدانم که سازمان طی نیمقرن حضور چه نقشی در حوزه صنعت
داشته و آیا به وجود این سازمان همچنان به آن نیاز است؟
سازمان گسترش در سال ۱۳۴۶ براساس یک اندیشه بزرگ و شرایط خاصی که کشور
داشته است، تشکیل شد. (جا دارد یاد کنم از خدمات بسیار ارزشمند جناب آقای
دکتر نیازمند، بنیانگذار این سازمان و از ایشان تقدیر کنم چراکه وی منشا
خدمات بزرگی بوده است.)
آن روز تفکر حرکت به سمت صنعتی شدن کشور بود، به همین دلیل دولت کمک میکند تا کارهای بزرگی انجام شود. اگر نگاهی به صنایع سنگین مثل هپکو، ماشینسازیها، تراکتورسازیها و … داشته باشید میبینید که تمام این موارد توسط سازمان گسترش ایجاد شده است و تفکر شکلگیری صنعتیشدن با اینکار استارت میخورد.
این سازمان یک اختلاف ویژه با بسیاری از سازمانهای دیگر داشت و آن ثبات مدیریتی در زمان پیش از انقلاب بود که به نظرم در طی آن سالها خوب راهبری شد.
در واقع هرجا که ثبات مدیریتی حاکم باشد آثار مثبت آن را خواهید دید. حالا بعد از ۵۰ سال، امروز میبینیم که کار صنعتی در کشور شکل گرفته است. بخش خصوصی به یک توانمندی و بلوغ رسیده و حالا این سوال پیش میآید که باز هم این سازمان و سازمانهای توسعه باید باشند یا نباشند؟
با شرحی که بیان کردید آیا به حضور سازمان نیاز است؟
در کشور ما بخش خصوصی از نظر ابعاد کوچک است. من از شما سوال میکنم؛ کدام
خودروساز بخش خصوصی واقعی است که میتواند یک میلیون دستگاه خودرو تولید
کند؟ کدام خودروساز خصوصی است که میتواند مثلا در سال، ۲۰۰ هزار دستگاه
خودرو صادر کند؟ کدام قطعهساز ماهر در سال ۵۰۰ میلیون دلار صادرات
دارد؟ هیچکدام. چون توان این مجموعهها در حدی است که قدرت رقابت ندارند،
بنابراین حرف آنچنانی هم برای گفتن ندارند.
ما نباید نگران باشیم که مجموعههایمان بزرگ میشوند. اتفاقا باید به سمت بزرگ کردن مجموعههایمان برویم. در دنیا بنگاهها به سمت بزرگشدن میروند و ادغام میشوند. ما ۳۰ مجوز خودروسازی داریم. کجای دنیا کشوری ۳۰ خودروساز دارد؟
اگر این روند را در سطح جهانی مشاهده کنید، میبینید که در ۷۰،۶۰ سال اخیر، تعداد خودروسازان دائم در حال کاهش است و آنها ادغام میشوند، مثلا رنو با سه میلیون دستگاه تولید، امروز با ادغام شدنش، تولیدش به ۱۰ میلیون دستگاه در سال رسیده است و با این کار قدرت رقابتیاش را افزایش میدهد.
با تولید ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ هزار دستگاه که کسی خودروساز نمیشود. بنابراین چون بخش خصوصی ما به ظرفیتهای لازم نرسیده و ازسوی دیگر ظرفیتهایی وجود دارد که بخش خصوصی علاقهمند به حضور در آنهاست لذا در شرایط فعلی وجود سازمانهای توسعهای یک نیاز به شمار میرود.
در عین حال تفاوت امروز سازمان گسترش با دیروزش در این است که دیروز دولتمحور بود، اما امروز دیگر بنا نیست که کار دولتی کند، بلکه نقش حمایتی دارد.