تمام این اتفاقات در سال 2015 رخ داده است و مشخص شد در خودروهایی که بین سالهای 2009 تا 2015 در آمریکا از نوع دیزل فروخته شده است نرمافزاری فریبدهنده روی موتورهای دیزل نصب شده است تا میزان آلایندگی و گازهای خروجی کمتر دیده شوند. در واقع در زمانی که دستگاههای آزمایشکننده گازهای خروجی به خودرو وصل میشوند این نرمافزار باعث تغییر وضعیت موتور و ورود به حالت کممصرف میشود و گازهای خروجی از موتور را کنترل و کاهش میدهد تا با استانداردها همخوانی داشته باشد. در زمانی که خودرو به حالت آزمایش وارد نمیشده است 30 تا 40 درصد گازهای خروجی از موتور افزایش پیدا میکند.
تخمین زده شده است که 482 هزار خودرو فقط در آمریکا از این کد فریبنده استفاده کردهاند و در لیست فراخوان قرار دارند تا نرمافزار غیرفعال و عملکرد موتور به حالت عادی بازگردد. در سال 2015 اعلام شد که تعداد خودروهایی که از این کد استفاده میکنند در سراسر دنیا به 11 میلیون دستگاه هم میرسد. چند روز بعد از اعلام این خبر مدیران ارشد دیگری هم بازداشت شدند و رسوایی ابعاده تازهای به خود گرفت.
در ابتدا مدیران ارشد فولکس واگن هر گونه دستکاری در موتورهای دیزل در خودروهای فولکس واگن را رد کردند و تلاش کردند تا این موضوع را پنهان کنند. پس از مدتی مشخص شد که مدیران فولکس واگن از نصب نرمافزاری روی موتور برای کنترل آلایندگی در زمان تست آگاهی داشتهاند تا آلایندگی خودرو به اندازه مناسب و مطابق با قوانین سختگیرانه باشد. اتهام اصلی در این ماجرا فریب دادن مشتریان و ایالات متحده مطرح شده که به نظر میرسد همچنان در ذهنها باقی مانده است و در نمایشگاههایی که اخیرا برگزار شده است افراد به جای بررسی محصولات جدید این شرکت سوالهایشان در محدوده این رسوایی بوده است.
در دنیای پیشرفته خودروسازی هم مواردی این چنینی دیده شده است که خودرو سازان تلاش کردهاند از راههای نادرست قوانین و مقررات را دور زده و در نهایت با فریبکاری محصولات خود را به گونهای نمایش دهند که رقابتی، کممصرف با آلایندگی پایین یا با ایمنی بیشتر باشند. درس اخلاقی که فولکس واگن یا هر شرکت دیگری از این رسوایی میتواند بهدست آورد بسیار گران قیمت است و در دنیای امروزی با وجود مراکز مهم کنترل کیفی خودروها و هزاران کارشناس خودرو که به علم روز خودروسازی آگاهی دارند پنهان کاری و فریبکاری جایگاهی ندارد و یک برند صرفا به دلیل صرفه جویی در هزینههای باز طراحی موتورها و بخشهای مختلف خودرو اگر اقدام به فریبکاری کند قطعا دستش رو شده و با کاهش ارزش برند مواجه خواهند شد. آنچه مشتریان خودروهای دستکاری شده دریافتند این است که احساس کردند در حق آنها خیانت شده است و بعداز گذشت چند سال همچنان این احساس با مالکان خودروهای دیزل دستکاری شده همراه است.
محدود بودن این دستکاری به خودروهای دیزل باعث شد فولکس واگن با سرعت بیشتری به رفع ایراد وارده اقدام کند و البته در سال 2016 این شرکت عظیم توانست عنوان بزرگترین خودرو ساز دنیا را از آن خود کند و برخی مدلهای این شرکت با رشد فروش 200 درصد مواجه شدند که عموما بنزینی بودند و البته خودروهایی که فولکس واگن ارائه کرده است قابلیتهای بسیار بالا و با قیمت مناسب برای قشر متوسط جامعه اروپایی و آمریکایی بوده است که در کلاسهای مختلف و با توانهای متفاوت تولید میشوند.
درسی که فولکس واگن به جامعه خودرو سازان داد 20 میلیارد دلار هزینه در برداشت و از دست دادن شغل مدیران رده بالایش را به دنبال داشت و برخی نیز باید زندان را تحمل کنند که از نظر تخصص در سطح بسیار بالایی بودند و به نوعی سرمایه به حساب میآمدند و فولکس واگن تمام این افراد را از دست داده است و از طرفی اعتماد مشتریان مخصوصا در آمریکا و برخی کشورهای آسیای شرقی بسیار کاهش یافته و سهام این شرکت با کاهش مواجه شده است. این رسوایی برای خودرو سازان دنیا درسهای اخلاقی زیادی را به همراه داشته است که فریبکاری در دنیای امروزی راه به جایی نخواهد داشت.