پدال نیوز : کشورهایی که در حالحاضر در صنعت خودرو حرفی برای گفتن دارند (برخی در سطح جهانی و برخی در قاره و منطقه خود صاحبنام هستند) به ۲ دسته خودروسازان سنتی و نوظهور تقسیم میشوند.
به گزارش پدال نیوز به نقل از صمت، برای کشورهایی که تمایل به تحول و توسعه در صنعت خودرو خود را دارند، هرکدام از این کشورها در شمار الگوهای کارآمد قرار میگیرند. در این بین ایران با تولید یکمیلیون و 90هزار و 846 دستگاه خودرو در سال 2014م، رتبه هجدهم را در جهان بهدست آورده و بعد از اندونزی، چکاسلواکی و ترکیه قرار گرفته است. به باور برخی کارشناسان، صنعت خودرو کشور این قابلیت را دارد که صاحب رتبه بهتری شود، از اینرو الگوبرداری مناسب از کشورهای موفق را بهعنوان یک راهکار پیشنهاد میدهند.برپایه یک نظرسنجی که در نخستین نشست تخصصی خودرو در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) انجام شد، مخاطبان در پاسخ به این پرسش که «کدام کشورها میتوانند الگوی مناسبی برای تحول صنعت خودرو ایران باشند؟» 38درصد به کره، 23درصد به چین، 17درصد به ترکیه، 6درصد به ژاپن و 4درصد به هند رای دادند. ایتالیا، افریقای جنوبی، مالزی، آلمان، فرانسه و برزیل در این نظرسنجی هرکدام بهصورت جداگانه سهم 2درصدی بهدست آوردند. در یک نگاه کلی خودروسازان نوظهور (کرهجنوبی، چین، ترکیه، سوئد، مالزی و...) 61/9درصد رای، خودروسازان سنتی (ژاپن، آلمان، ایتالیا، فرانسه، امریکا، انگلستان و...) 4/7درصد رای و تلفیقی از نوظهور و سنتی 33/3درصد رای مورد توجه قرار گرفتند که بر این اساس، مخاطبان بیشتری موافق الگوبرداری از خودروسازان نوظهور بودهاند. پس از اعلام آمار، امکان دارد این پرسش مطرح شود که دلایل انتخاب خودروسازان نوظهور بهعنوان الگوی مناسب چه بوده است؟ شباهتهای شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی؛ شروع فعالیت همزمان با خودروسازان ایرانی؛ تشابه در زیرساختها و زیربناها؛ کیفیت محصولات؛ توان فناوری؛ سابقه همکاری با شرکتهای ایرانی؛ سرعت در دگرگونی و ایجاد تحولات؛ توجه به خواستهها و سلیقههای مشتری؛ تنوع محصولات؛ بهروز بودن؛ قیمت تمامشده محصولات به همراه سیاستگذاری مناسب برای تصاحب بازارهای جهانی پاسخهایی است که مخاطبان در این زمینه ارائه دادهاند.
الگوسازی به جای الگوپذیری
اگرچه الگوبرداری مناسب از کشورهای موفق در صنعت خودرو میتواند به رشد این صنعت در کشور کمک کند اما یکی از کارشناسان خودرو اعتقاد دارد، سیر تحولات صنعتی و فناوری در دنیا به اندازهای سریع پیش میرود که نمیتوان با صراحت چه یک کشور و چه یک خودروساز را بهعنوان الگویی مناسب و موفق برای تحول در صنعت خودرو کشور معرفی کرد. آرش محبینژاد در گفتوگو با صمت به الگوسازی ایران به جای الگوپذیری در صنعت خودرو اشاره کرد و توضیح داد: ما به جای آنکه کشوری را بهعنوان الگو انتخاب کنیم، خودمان میتوانیم یک الگو برای کشورهایی باشیم که بعد از ما وارد صنعت خودرو میشوند. از آنجایی که در ایران منابع و مزایای نسبی ویژهای وجود دارد که در هیچکدام از کشورهای نوظهور نظیر کره، چین و ترکیه دیده نشده و به عبارت دیگر در این کشورها مقدمات کار و شرایط لازم برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت و خودروساز جهانی وجود نداشته است، بهترین شیوه در ایران میتواند الگوسازی باشد و الزامی برای الگوپذیری وجود ندارد. وی ادامه داد: اولویت کشور در صنعت خودرو باید الگوسازی باشد زیرا مختصات و شرایط آن با هیچکدام از کشورهایی نظیر ترکیه، چین و کره همخوانی ندارد. برای نمونه کیفیت منابع انسانی چین به ایران نزدیک نیست. همچنین در کشورهایی نظیر ترکیه و کره منابع زیرزمینی انبوهی که در ایران وجود دارد، به چشم نمیخورد. این کارشناس صنعت خودرو اعتقاد دارد، درحالحاضر در فضای کسبوکار جدید جهانی، کشورها و مرزهای جغرافیای طبیعی باعث تمایز صنایع از یکدیگر نمیشوند بلکه نشان(برند)های جهانی این تمایز را بهوجود میآورند. برای مثال شرکت «رنو نیسان» از ادغام رنو فرانسه با نیسان ژاپنی تشکیل شده است و این ادغام و مشارکت در بسیاری از شرکتهای خودروساز دیگر نیز بهوجود آمده است که در این همکاریها، جهانی شدن و منافع مشترک حرف اول و آخر را میزند.
اگرچه در نظرسنجی انجام شده، بیشتر مخاطبان تمایل خود را به الگوبرداری از کشورهای نوظهور اعلام کردهاند اما محبینژاد کشورهای سنتی را مناسبتر میداند. وی در اینباره اظهار کرد: در بین کشورها و الگوهای موجودی که در صنعت خودرو موفق عملکردهاند، بهنظر میرسد آلمان در تمام صنایع از دیگر کشورها موفقتر بوده است. آلمان از هیچ منابع طبیعی و زیرزمینی برخوردار نیست تا مردم، دولت و حکومت به پشتوانه آن منابع درآمد ملی خود را تامین کنند. وی افزود: 2 کشور صنعتی آلمان و ژاپن میتوانند الگوی جهانی مناسبی برای صنعت خودرو کشور باشند. الگوپذیری از کشوری نظیر ترکیه و شبیه آن اشتباه است زیرا اگر سرعت رشد بالا بهعنوان معیار و ملاک درنظر گرفته شود، ژاپن بهترین گزینه است، به این دلیل که بعد از انفجار هستهای، رشد سریعی را تجربه کرد و آن را مدیون کار و تلاش مردم و بهدنبال آن تدوین استراتژیهای درست توسط دولت است. ژاپن نشان داد که میتوان از زیر صفر شروع کرد، موفق شد و در صدر قرار گرفت. به باور این کارشناس صنعت خودرو، ترکیه ساختار درستی برای خودروسازی ندارد، نشان(برند)های خارجی وارد این کشور شده و به تولید پرداختهاند. بنابراین ترکیه بهعنوان یک خودروساز، صاحب نشان(برند)، فناوری و دانش فنی خودرو نیست بلکه بهعنوان کشوری معرفی میشود که بهدلیل هزینههای پایینتر و مزایای نسبی به محلی از کارخانههای متعدد خودورسازان خارجی تبدیل شده است. به گفته محبینژاد برای انتخاب الگو باید کشورهایی موردنظر قرار بگیرند که خودشان وارد صنعت خودرو شده و صاحب نشان(برند) و فناوری هستند. البته هیچ اشکالی ندارد که خارجیها در کشور سرمایهگذاری کنند. برای مثال رنو میتواند در ایران صاحب کارخانه شود و درکنار آن نشان(برند) ما نیز به فعالیت خود ادامه دهد.
الگوی چینی مناسب خودروسازان ایرانی
اگرچه محبینژاد کشورهای نوظهور را مناسب برای الگوپذیری نمیداند اما یکی دیگر از کارشناسان صنعت خودرو نظری دیگری دارد و در این زمینه چین را یکی از گزینههای مناسب میداند.فربد زاوه در گفتوگو با صمت اظهار کرد: برای ایجاد تحول در صنعت خودرو ایران نمیتوان کشورهایی نظیر آلمان، ایتالیا و امریکا را بهعنوان الگو انتخاب کرد زیرا صنعت در این کشورها بسیار ساختاریافته است اما مسیری که کشورهایی نظیر چین، کره و تاحدودی ژاپن در خودروسازی پیشگرفتهاند، میتواند برای ایجاد تحول در صنعت خودرو کشور موردارزیابی قرار بگیرد. در این بین چین و ترکیه نزدیکترین مدل هستند زیرا صنعت خودرو در این کشورها از چند سال پیش شکل گرفته است. به باور این کارشناس، کشوری نظیر ترکیه در بخش خودروسازان در مواردی همچون آمار اقتصادی، حجم صادرات و بهروز بودن محصولات موفق عمل کرده البته مدل صنعت خودرو کشور به چین بسیار نزدیک است و شاید لازم باشد که این مدل پی گرفته شود. زاوه، الگوبرداردی بر مبنای خودروسازی کشور فرانسه را یکی از مشکلات صنعت خودرو کشور میداند و معتقد است، از لحاظ ساختاری، صنعت خودرو و قطعه داخلی به کشور فرانسه نزدیکتر است. این در حالیاست که هیچکدام از کشورهای نوظهور در صنعت خودرو از فرانسه الگوبرداری نکردهاند.