به گزارش آرمان ، در این زمینه داود میرخانی رشتی، مدیرعامل اسبق ایرانخودرو میگوید: «تشنجات سیاسی که در دو سال گذشته در عراق، سوریه، افغانستان و... به وجود آمده است، این فرصت را برای ایران مهیا ساخته است که بازارهای منطقه را بیش از پیش در اختیار بگیرد و نمیتوان از اجرای برجام در این زمینه چشم پوشید.»
آمار ۱۰ ماه نخست سال جاری از رشد صادرات خودرو و قطعات آن خبر میدهد. آیا میتوان به ادامه این روند امید داشت؟
صادرات خودرو و قطعات خودرو ایرانی عمدتا به کشورهای منطقه و خاورمیانه انجام میپذیرد و خودروهای تولیدی در ایران برای این کشورها قابل پذیرش است و بسیاری از آنها با رضایت از محصولات ایرانی استفاده میکنند. تشنجات سیاسی که در دو سال گذشته در عراق، سوریه، افغانستان و... به وجود آمده است این فرصت را برای ایران مهیا ساخته است که بازارهای منطقه را بیش از پیش در اختیار بگیرد و نمیتوان از اجرای برجام در این زمینه چشم پوشید. البته تغییر در نرخ تعرفهها در سایر کشورها برخی صادرکنندگان را با مشکل جدی مواجه ساخته است. حال با محصولات جدیدی که به بازارهای مصرف عرضه میشود، امید میرود که ما بتوانیم در آینده به سایر کشورها نیز دسترسی پیدا کنیم و آنها نیز از محصولات ما استفاده کنند.
همانطور که اشاره شد اکنون کشورهای منطقه به ویژه عراق، افغانستان و آذربایجان عمدهترین خریداران خودرو و قطعات ایرانی هستند. آیا ما میتوانیم کیفیت تولیدات خود را به سطحی برسانیم که بازارهای اروپایی را نیز مملو از قطعات ایرانی کنیم؟
خیر، نمیتوان چنین امیدی داشت. محصولات تولیدی ما آنچنان قدیمی هستند که کمتر کشوری از آن استفاده میکند. اکنون شرکتهای بزرگ در سطح جهان چنان امکاناتی برای تولیدات خود به وجود آوردهاند که شاید تا سالها بعد هم ما نتوانیم تولیدات خود را همسو با آنها کنیم.
چرا ما نمیتوانیم به این سطح از کیفیت دست پیدا کنیم؟ آیا زیرساختها مهیا نیست و یا مواردی همچون هزینه بالای تولید در این موضوع دخالت دارند؟
مشکل اصلی را میتوان به هزینه بالای تولید ارتباط داد. این مشکل نه تنها خودروسازان، بلکه تمام تولیدکنندگان را در برمیگیرد. در ایران حتی تولید محصولات کشاورزی با هزینه بالایی همراه است و از فرصتها آنطور که باید استفاده نمیشود. به همین جهت قیمت تمام شده کالا برای مشتری هم بالا میرود. حال اگر این کالا صادر شود، هزینههای حمل و نقل، تعرفههای گمرکی و... به آن اضافه میشود و مشخص است زمانی که مشتری دو کالای مشابه یکدیگر ببیند کالای ارزانتر را برای خرید انتخاب میکند. البته این بدان معنا نیست که کیفیت محصولات ایرانی در سطح بینالمللی قرار دارد. این کالاها حتی در هیچ یک بازارهای جهانی رقابتپذیر نیستند و فقط میتوانند نیاز منطقه را برآورده سازند. البته ما باید سطح خود را بسیار بالاتر ببریم، چرا که دیر یا زود اقتصاد کشورهایی نظیر ترکیه، روسیه و... به روال سابق بازمیگردد و این کشورها اصلیترین تهدیدهای اقتصاد ایران در بازارهای منطقه به شمار میروند. البته هیچگاه نباید از کشور چین غافل شد که در سطح جهانی با تمام کشورها رقابت میکند.
آیا ما میتوانیم با کمک گرفتن از دانش و فناوریهای خارجیها و مشارکت با آنها خود را به سطح جهانی نزدیک کنیم؟
ما هیچگاه به وارد کردن دانش فنی و سرمایه توجه نشان ندادهایم و همین امر موجب میشود تا خارجیها گاهی قطعات و محصولات خود را با کیفیت نازل به بازار و خودروسازان ایرانی عرضه کنند. به عنوان مثال، زمانی که شرکت پژو وارد ایران شد، بر ساخت قطعات در ایران نظارت نداشت و به دلیل عدم کنترل صحیح و مستقیم و نبود سختگیریهای لازم، قطعات بیکیفیت به دست خودروسازان میرسید. بنابراین قطعاتی که توسط قطعهسازان ما ساخته میشد، مطابق با استانداردهای روز جهان نبود. در ضمن باید اشاره داشت زمانی که قطعهای ساخته میشود، باید مشخصات فنی، مواد به کار رفته، دانش، فناوری و... به شریک خارجی منتقل شود و ما باید در آن زمان بابت خرید این موارد هزینه میپرداختیم. ما فقط کپیبرداری را یاد گرفتیم و بر این اساس قطعات ساخته میشد، به طوری که با یک شرکت خارجی وارد مذاکره میشدیم و مشابه قطعات آنها را میساختیم و این امر هم هزینه تولید را افزایش میداد و هم ثبات کیفیت را زیر سوال میبرد، چرا که ما در خرید روش ساخت سهلانگاری کردیم و مشکل اساسی مشارکت با خارجیها از ابتدا همین بوده و هنوز هم وجود دارد. در نتیجه اگر انتقال دانش فنی و خرید آن مورد توجه قرار نگیرد، همچنان نمیتوان به آینده صادرات خودرو و قطعات ایرانی امید داشت.
آیا میتوان قطعهسازان و خودروسازان را ملزم به خرید تکنولوژی روز دنیا کرد، یا به نظر میرسد دستگاههای تولیدی قطعهسازان فرسوده است؟ آیا شما با کنترلهای دستوری موافق هستید؟ به نظر شما تولیدکنندگان در برابر سختگیریها چه واکنشی نشان میدهند؟
قطعهسازان ایرانی از بروز چنین مسائلی چندان رضایت ندارند و تا به امروز هم مخالفتهای خود را نشان دادهاند. بسیاری از آنها اعتقاد دارند که خود دانش و فناوری لازم را دارند و به کمک دیگران احتیاجی ندارند. اما باید گفت که ما در شرکتهای قطعهسازی با مشکلات زیادی از جمله فرسودگی ماشینآلات دست و پنجه نرم میکنیم. باید توجه داشت روز اولی هم که این ابزارها خریداری شدند دست دوم بودند و اروپاییها رغبتی برای مصرف بیشتر آنها نداشتند. در حدود ۲۰ سال اخیر هم ما با ماشینآلاتی قطعه تولید کردهایم که اروپاییها آنها را ناکارآمد میخواندند. بنابراین تغییر ماشینآلات و ابزار هم در این برهه زمانی به شدت احساس میشود. این مشکلی است که نه فقط در صنایع قطعهسازی، بلکه در تمام صنایع مشهود است و بیشتر صنایع زیردستی خودروسازی از این مساله رنج میبرند. در نتیجه زمانی که شرکت خارجی وارد ایران میشود، در ابتدا تغییر ماشینآلات را در دستور کار قرار میدهد. به قطع اگر این ماشینآلات تغییر کنند، قیمت نهایی محصول نیز کاهش مییابد و به کیفیت خودرو هم افزوده میشود. همچنین دخالت نیروی انسانی در این زمینه به حداقل میرسد و از میزان خطاهای دستی میکاهد. مشخص است استفاده از ماشینآلات بهروز مصرف انرژی را هم کاهش میدهد و استهلاک ماشین را بی معنا میکند. منتها تمامی این موارد نیاز به سرمایهگذاری دارد و خود به خود به وجود نمیآید.