هر کسی میتواند برای خرید شیرون اقدام کند و برخلاف دیگر سوپراسپرتها که سوابق رانندگی خریدارانشان بررسی میشود، صرفا داشتن ۲.۶ میلیون دلار کافی است. آمارها نشان میدهد خریداران ویرون، بهطور میانگین با ۴۲ ماشین دیگر، قبل از راندن یک بوگاتی، تجربه رانندگی داشتهاند؛ پس این برند نگران تجربه رانندگی صاحبان شیرون نخواهد بود. نکته جالب در رسیدن به نهایت سرعت با این خودرو، محدودیت الکترونیکی اعمالشده بر آن است که سرعت را به ۴۱۷ کیلومتر در ساعت محدود میکند؛ اما فولکس، یک راه برای شکستن رکورد ۴۲۸ کیلومتر در ساعت بوگاتی ویرون سوپراسپرت باقی گذاشته، که آن پیست اختصاصی این شرکت در ولفسبورگ آلمان است. صاحبان شیرون، تنها به هنگام حضور در این پیست، میتوانند بدون محدودکننده سرعت، برای شکستن رکورد نهایت سرعت ثبتشده در گینس تلاش کنند.
از مدیر فنی سابق بوگاتی ویلی نتوشیل که مدتی است بازنشسته شده، درباره حال و آینده این برند میپرسیم که پاسخ میدهد:«مهمترین هدف ما، دستیابی به نهایت قدرت و بالاترین سرعت است که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم. اگر پیشرانههای سنتی، ما را به مقصد نرساند، مسلما فنآوریهای نوین را به خدمت خواهیم گرفت. ما در انتخاب تکنولوژی برای محصولات بوگاتی بسیار حساس هستیم تا مشتریان خود را خوشحال نگه داریم. کلکسیونرها، به بوگاتی بهعنوان یک سرمایهگذاری موفق نگاه میکنند که با گذشت زمان، ارزش آن افزایش مییابد. به همین دلیل ما از فنآوریهایی استفاده میکنیم که یک بوگاتی را در طول زمان، سالم و زنده نگه دارد.»
طرح اولیه شیرون، بیش از ۳۰۰ ساعت در تونل باد آزمایش شد. این مدل، پیچیدگیهای زیادی در بدنه داشت که میبایست در اوج زیبایی، عملکرد فنی مناسبی از خود نشان میدادند. ابعاد این خودرو بزرگ و قدرت آن دو برابر سوپراسپرتهایی در این اندازه است، پس فشاری که مولکولهای هوا بر آن وارد میکنند، باعث حرارت زیادی روی بدنه میشود که شیرون را نیازمند یک طراحی بدون نقص در بحث آیرودینامیک میکند. با این اوصاف، دماغهی خودرو بسیار دقیق طراحی شده است تا هماهنگ با دیگر نقاط بدنه، هوا را با حداقل اعوجاج، بشکافد و به کنارهها منتقل کند. در این میان، گردش ناگزیر چرخها، در هوای اطراف خودرو، تلاطم و اغتشاش ایجاد میکند که بایستی با طراحی عالی بدنه، آن را به حداقل رساند. بالچه عقب نیز میتواند ۴ زاویه مختلف در سرعتهای متفاوت داشته باشد که هر کدام، با دقتی زیادی برای کامپیوتر خودرو، برنامهریزی شدهاند.
هرچند ساخت هر خودرو، از روی کاغذ شروع میشود؛ اما برای جایگزین ویرون، بیش از ۳۰ طرح آماده شده بود که ساخت یکایک آنها در اندازه واقعی منطقی به نظر نمیرسید. پس تعدادی از آنها از طریق شبیهساز قدرتمند دالارا (Dallara's driving simulator) در ایتالیا مورد آزمایش قرار گرفتند. در آزمونهایی که طراحان با استفاده از سامانه دالارا از خودروی مجازیشان میگیرند، اطلاعات دقیق فیزیکی خودرو و قطعات آن به کامپیوتر دالارا وارد میشود و سپس استحکام شاسی، واکنش سیستم تعلیق و فنربندی و بسیاری دیگر از متعلقات آن که هنوز واقعا ساخته نشدهاند، شبیهسازی و آزمایش میشوند.
موتور شیرون و متعلقات آن، ۶۳۰ کیلوگرم وزن دارد و از این نظر هم رکورددار است. اگر تمام متعلقات و لولههای متصل به آن باز شوند، پوسته موتور ۴۴۰ کیلوگرم خواهد داشت. سرسیلندر و لولههای اصلی متصل به ورودی پیشرانه همگی از فیبر کربن ساخته شدهاند تا وزن نهایی قوای محرکه کاهش یابد. میللنگ شیرون در مقایسه با ویرون از آلیاژ سبکتری ساخته شده است و بسیاری از قطعات توربوشارژر و اینترکولر آن از تیتانیوم هستند. دلیل اینکه راندمان توربوشارژر شیرون، ۲۵ درصد بالاتر از ویرون است، بزرگتر بودن حجم آن و بهینهسازی سامانه اینترکولر شیرون عنوان شده است. همه میدانیم که توربوشارژ، حجم هوای ورودی به پیشرانه را افزایش میدهد تا راندمان و درنهایت قدرت خروجی آن افزایش یابد. به همین دلیل، توربوشارژهای غولآسای بهکاررفته در شیرون، به هنگام کار موتور در دورهای بالا، بیش از ۶۰ مترمکعب هوا را در یک دقیقه مصرف میکنند.
جعبهدنده دو کلاچ این خودرو، ۷ سرعته و ساخت شرکت ریکاردو در انگلستان است. این گیربکس با گشتاور ۱۶۰۰ نیوتنمتر کار میکند که علاوه بر فنآوری بالا در ساخت، نیازمند واسکازین مخصوص به خود است که در هیچ خودروی دیگری استفاده نمیشود. از سویی دیگر، کلاچ شیرون، بزرگترین و قویترین کلاچی است که تا به حال در یک خودروی شهری به کار گرفته شده است.
درباره مصرف سوخت این ابرخودرو، شایعات زیادی شنیده میشود؛ اما این جمله توسط یکی از مهندسین بوگاتی گفته شده است که در صورت رانندگی با سرعت ۴۰۰ کیلومتر در ساعت، باک ۱۰۰ لیتری شیرون، ظرف ۹ دقیقه خالی خواهد شد.
بوگاتی ادعا میکند که مهمترین چالش آن در ساخت شیرون، تولید پیشرانهای به قدرت ۱۵۰۰ اسب بخار نبوده؛ بلکه کنترل حرارت ناشی از آن و فرایند خنک کردن قطعات، دغدغه اصلی بوده است. این خودرو از ۲ سیستم مجزای خنککننده آب بهره میبرد که یکی برای درجه حرارت بالا و مخصوص موتور و دیگری با درجه حرارت کمتر و برای توربوشارژرها است. سامانه خنککننده اول، با ۲ رادیاتور، ۳۷ لیتر آب را ظرف تنها ۳ ثانیه در مسیر خود میچرخاند؛ درحالیکه خنککننده دوم با یک رادیاتور، ۱۲ لیتر آب را در این مدت به گردش درمیآورد.
سه خنککننده جداگانه برای پایین آوردن درجه حرارت روغن شیرون طراحی شده که یکی برای روغن موتور، یکی برای جعبهدنده و دیگری برای دیفرانسیل و اکسل عقب است. برای روغن هیدرولیک شیرون نیز سیستم خنککنندهای بدون فن و با ترکیبی از آب و هوای آزاد در مجاورت رادیاتور استفاده شده است که تعداد کل رادیاتورهای این سوپراسپرت را به ۱۰ عدد میرساند.
فراموش نکنیم، تمام اگزوز و لولههای خروجی از پیشرانه شیرون، تیتانیوم هستند.
دیسک ترمزهای شیرون از آلیاژ سرامیک و فیبر کربن به نام علمی کاربید سیلیکون کربن با شناسه شیمیایی CSiC ساخته شدهاند که در مقایسه با دیسک ترمزهای ویرون، ۲ سانتیمتر بزرگتر و ۲ میلیمتر ضخیمتر شدهاند. کالیپرها از آلیاژ آلومینیوم و با طراحی برجسته هستند که بالاترین حد انتقال حرارت را به همراه دارد. برای ترمزهای جلو از ۸ پیستون تیتانیوم و برای عقب از ۶ پیستون برای هر چرخ استفاده شده است. فشار هرکدام از این پیستونها توسط کامپیوتر شیرون با دقت کنترل میشود تا در هنگامترمزگیری تمام سطح کالیپر به طور یکنواخت بر دیسک ترمز اثر کند. مهندسین بوگاتی اطمینان دادهاند که سامانه ترمز شیرون، میتواند این خودرو را در سرعت ۴۲۰ کیلومتر در ساعت، بدون مشکل داغ شدن بیش از حد (Overheat) از حرکت بازدارد؛ در حالیکه متراژ دقیق بعد از ترمزگیری آن اعلام رسمی نشده؛ اما عنوان شده است که در سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت، شیرون به مسافت ۲۷۵ متر برای ایست کامل نیاز دارد.
صحبت از برند فرانسوی میشلن در علم ساخت لاستیک ساده نیست؛ چراکه این برند برای هواپیماهای غولپیکری چون ایرباس ۳۸۰ هم تایر میسازد. زمانی که مدیران بوگاتی سفارش ساخت لاستیک مناسب شیرون، برای دریافت گشتاور خارقالعاده این خودرو را دادند، بلافاصله لاستیک مناسب به آنها تحویل داده شد. در واقع میشلن پیش از آنکه خودرویی در حد و اندازه شیرون ساخته شود، برای خود پروژهای تعریف کرده و برای آن تایر ساخته بود. با این حال بیش از ۲۰۰ دست تایر از این نوع توسط مهندسین بوگاتی زیر شیرون تست شد تا بهترین حالت برای آن انتخاب شود.
از نظر فیزیکی، وقتی چرخهای شیرون در سرعت ۴۰۰ کیلومتر در ساعت دوران میکنند، گریز از مرکزِ ۳۸۰۰ جی ( ۳۸۰۰ برابر گرانش زمین) به تایرهای آن وارد میشود. با پهنای ۲۸.۵ سانتیمتر در جلو، ۳۵.۵ سانتیمتر در عقب و فاق لاستیک ۳ و ۲.۵سانتیمتر روی رینگهای ۲۰ و ۲۱ اینچی جلو و عقب، این خودرو از لاستیکهای نرم و انعطافپذیری استفاده میکند که به سهولت قابل تعویض هستند. شاید عبارت «سهولت در تعویض» برای شما عجیب باشد؛ اما باید به این نکته توجه کرد که چرخهای ویرون و لاستیکهای آن با فنآوری PAX میشلن همراه بودند که هر چند در شرایط کاملا پنچر و بدون باد هم به خوبی کار میکرد؛ اما تعویض تایر آنها اصلا ساده نبود.
سیستم تعلیق شیرون از نوع دوجناقی (double-wishbone) است که بهصورت تمام الکترونیک میتواند ۵ ارتفاع مختلف داشته باشد و بهصورت خودکار در سرعتهای مختلف عوض شود. در پایینترین سرعت، خودرو در بالاترین ارتفاع قرار دارد که برابر با ۱۲۱ سانتیمتر از سقف تا سطح زمین است.
بدنه زیبای شیرون، تماما از آلیاژ فیبر کربن و کاملا یکتکه است که این موضوع وزن آن را بهطور چشمگیری کاهش و استقامت آن را افزایش میدهد. فراموش نکنیم، این خودرو با آنالیز دقیق سیستم دالارا ساخته شده است و تولید الگوی اولیه آن، بیش از ۴ ماه زمان برده تا هر میلیمتر مربع آن بتواند فشار عمودی ۴ تن را تحمل کند.
میتوان ادعا کرد تمامی قطعات فلزی شیرون از آلومینیم، منیزیم، تیتانیوم و آلیاژ فیبرکربن ساخته شدهاند تا وزن شیرون را به کمتر از ۲۰۰۰ کیلوگرم برساند.
چهار حالت رانندگی اصلی برای شیرون پیشبینی شده است که EB، اتوبان، فرمانپذیر و نهایت سرعت نام دارند. در همه این ۴ حالت، کنترل کشش و لغزش چرخها، میزان سختی یا نرمی فنرها و سیستم تعلیق، میزان توزیع قدرت بین دیفرانسیلها و سطح ارتفاع و آیرودینامیک خودرو متفاوت خواهد بود.
در رانندگی استاندارد که سرعت حداقل ۵۰ تا حداکثر ۱۴۰ کیلومتر در ساعت را شامل میشود، شیرون نهایت آرامش و سکوت را برای سرنشین فراهم میکند و بهطور خودکار روی حالت EB قرار میگیرد که استفاده روزانه از آن را لذتبخش خواهد کرد. مسلما کنترل خودرویی با این قدرت و گشتاور بالا، بدون کمک سیستمهای کنترل کشش الکترونیکی ممکن نیست؛ بااینحال، شیرون با وجود استفاده دائمی از انتقال قدرت دو دیفرانسیل، میتواند در حالت EB، روی Easy Drift هم فعال شود تا بهراحتی دریفت کند و لذت رانندگی با آن را افزایش دهد.
وقتی شیرون به سرعت ۱۵۰ کیلومتر در ساعت برسد، این حالت بهطور خودکار فعال میشود و شیشهها را بالا میکشد. در این حالت، خصوصا بعد از رسیدن به سرعت ۱۷۵ کیلومتر در ساعت، فنربندی سختتر میشود و ارتفاع به حداقل کاهش مییابد. باله دیفیوزر نیز بیرون میآید و با توجه به سرعت، زاویه میگیرد تا حالت آیرودینامیک شیرون بهبود یابد.
این مود، در واقع همان حالت رانندگی اتوبان است؛ اما میتواند لغزش و دریفت بیشتری داشته باشد. از نام این حالت پیدا است که برای مسابقه و پیست طراحی شده تا همراه با قفل دیفرانسیل عقب و دریفت کنترلشده، به حرکت سریعتر خود در پیچها کمک و گرانشی نزدیک به ۱.۵G را به راننده منتقل کند. حالت رانندگی فرمانپذیر میتواند حتی در سرعتهای بالای ۴۰۰ کیلومتر فعال باشد.
فعالسازی این مود، به سادگی سه حالت دیگر نیست و برای آن سوئیچ جداگانهای تعبیه شده است تا راننده، ناخواسته از آن استفاده نکند. اولین اتفاقی که بعد از انتخاب این حالت میافتد، تغییر اطلاعات روی پنل و نمایشگر پشت فرمان است که دیگر از آب و هوا و اطلاعات ناوبری و مسیریابی در آن خبری نیست و فقط سرعت لحظهای روی آن دیده میشود. بلافاصله بعد از آن، ارتفاع خودرو به حداقل میرسد و اسپویلر عقب برای بهترین عملکرد، بیرون میآید. مهندسین بوگاتی گفتهاند به همین راحتی و با فشار این کلید، شیرون سریعتر از ویرون سوپراسپرت، به سرعت ۴۲۸ کیلومتر در ساعت میرسد. هرچند آنها زمان لازم برای رسیدن شیرون به این سرعت را اعلام نکردهاند؛ اما قول دادهاند این خودرو، شتاب صفر تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت ۱۳.۶ ثانیه را ثبت کند.
منبع: زومیت