اولیاش بامو X1 است. مزدا سیایکس-3 نیز تا حدودی برایش حس زورآزمایی ایجاد میکند. ولی بیتردید نزدیکترین رقیب او فیات 500x است. یک ایتالیایی ریزاندام دیگر که او نیز در حافظه تاریخ بهعنوان یک مینیسایز اقتصادی ثبت شده بود ولی حالا وارد دنیای شاسیبلندها شده است. هرچه هست، مینی ویرایش جدیدی از این خودرو را آماده فروش کرده است که نمیتوان از جذابیتهای ظاهری و باطنی آن صرفنظر کرد.
از کجا آمد؟
برخلاف تصور، Countryman یک واژه نوظهور در کمپانی مینی نیست. ابتدای دهه 60 وقتی هنوز دو شرکت موریس مینی و آستین مینی با هم ترکیب نشده بودند، یک مدل جدید روی پلتفرم خودروی کلاسیک اجرا شد. ایدههای اولیه مربوط میشود به طولانی کردن نسخه استاندارد. در حقیقت پروژه یک استیشن سایز کوچک را متصور میشد. این محصول کانتریمن نام گرفت. خودرویی که بیشتر مصارف خدماتی مانند خودروهای پست، پلیس، شرکتهای نظافتی و... را پشتیبانی میکرد. به گزارش دنیای ماشین، کانتریمن بهدلیل باک بزرگتری که پیدا کرده بود، با یک بار سوختگیری، مسیر بیشتری را نیز طی میکرد که این برای مشتریانش یک مزیت عالی به حساب میآمد. کانتریمن در دوره خودش معروف به خودرویی بود که قسمت استیشن آن با تریم چوب طراحی شده بود. این محبوبیت کاری کرد که در 1962 یک نمونه واقعا چوبی به اسم Woodie نیز روی آن اجرا شد.
آستین مینی 108 هزار و موریس مینی 99 هزار دستگاه از کانتریمن فروختند. با پیدا شدن بازارهای جدید، دو شرکت تصمیم گرفتند خط تولیدهای جدیدی در آفریقای جنوبی و پرتغال تاسیس کنند. پروژه کانتریمن با عرضه یک ویرایش ون از مینی با نام تراولر عملا در 1969 از رده خارج شد. تقریبا 4 دهه بعد مینی که دیگر تبدیل به زیرمجموعه بامو شده بود، یک بار دیگر قصد کرد تا کانتریمن را زنده کند؛ یعنی در 2010 بود که آنها نسل جدید این خودرو را در ژنو سوئیس رونمایی کردند. این خودرو در بازار آمریکا با اقبال خوبی روبهرو شد و همچنین در روسیه نیز برایش مشتریان پر و پا قرصی پیدا شد. نکته جالب آن است که اساسا این مینی نه در انگلستان تولید میشود و نه در آلمان. بلکه خط تولیدهایی در اتریش، هند، تایلند و مالزی آن را مونتاژ میکنند.
به روایت عدد و رقم
کانتریمن مورد بررسی، نسخه عادی شرکت نیست. مینی آن را به جان کوپر سپرده تا به دیگران راه و رسم اسپورتسازی در مقیاس کوچک را آموزش دهد؛ اما این خودرو یک مثلث فنی-مهندسی است. یک ضلعش از سوی مینی هیجانزده شکل گرفته است. ضلع دیگرش از سوی جان کوپر توانمند شده و ضلع سوم از سوی بامو (مالک برند مینی) مدیریت میشود؛ مانند اغلب تولیدات اسپورت شرکت، این مدل نیز به یک پیشرانه 6/ 1 لیتری توربوشارژشده مجهز است. موتوری که میتواند در عین کوچکیاش، 188 اسببخار نیرو را در 5500 دور در دقیقه و 240 نیوتنمتر گشتاور را در 1600 دور در دقیقه فراهم کند. توربویی که برای این مدل در نظر گرفته شده، بر حسب کارآیی و شرایط پیمایش میتواند بین 8/ 0 تا یک واحد بار بوست داشته باشد. ترکیب استادانه مهندسی آلمانی و انگلیسی را بهخوبی روی خروجی قابل ملاحظه کانتریمن دیدیم. شرکت برای رسیدن به این عدد علاوه بر توربو، نیاز داشت تا سیلندرهایش را تا 5/ 85 میلیمتر تراش دهد. همین شد که ضریب تراکمش به عدد 5/ 10 بر یک رسید. همین بلوک ساده 4 سیلندر، 2/ 4 لیتر ظرفیت روغن و 6 لیتر نیز ظرفیت آب دارد.
طبیعی است که خنک کردن این پیشرانه توانمند با این روشهای سنتی کارساز نیست. درست به همین دلیل بوده که به توصیه بامو، مینی سراغ اینترکولر رفت. اسم Mini همه را به اشتباه انداخته بود. کانتریمن یک شاسیبلند حقیقی است. شاید باور نکنید ولی طول، عرض و ارتفاع آن بهترتیب 4109، 1789 و 1561 میلیمتر شده است. فاصله محوری این خودرو نیز 2595 میلیمتر از آب درآمده است. فاصله عرضی بین دو محور عقب آن 1551 و دو محور جلویی آن 1525 میلیمتر شده است. کانتریمن از سطح زمین 135 میلیمتر ارتفاع دارد. البته باید اعتراف کرد که فضای داخلی 5/ 2 متر مکعبیاش هنوز هم باب میل خیلیها نیست. ولی مطمئنا تعجب خواهید کرد اگر بدانید قسمت بار آن حجمی معادل 345 لیتر فضا دارد. فارغ از کوچک بودن، کانتریمن با وزن 1415 کیلوگرمیاش حداقل وزن معقولی را فراهم آورده است. گفته میشود این خودرو میتواند حدود 500 کیلوگرم وزن را تحمل کند. جان کوپر مثل همیشه دیسک ترمزهای خاص خود را روی این محصول سوار کرد. دیسکهایی که در محور جلو 307 میلیمتری و در محور عقب 280 میلیمتری شدهاند.
یک کانتریمن استاندارد تایرهای 55/ 205 میلیمتری 17 اینچی دارد. ولی نسخه کوپر S آن مجهز به لاستیکهای 30/ 275 میلیمتری 20 اینچی شده تا تفاوت را بهخوبی نشان دهد. خود مینی بهشدت روی جعبهدنده این خودرو تعصب داشته است. چراکه سفارش ساخت آن را به کمپانی آیسین داده و مدل F21 را خریداری کرده است. این همان گیربکس 6 سرعته اتوماتیکی است که روی مینی کوپرهای S مسابقهای هم میبینیم. خروجی به وسیله همین جعبهدنده بهصورت 4WD به دو دیفرانسیل منتقل خواهد شد. وقتی وزن کم باشد و قدرت موتور بالا، باید انتظار شتابگیری خوبی را داشته باشیم. البته همینطور هم هست. کانتریمن فوق میتواند صفر تا 100 را در 8 ثانیه بپیماید. شتاب صفر تا 160 آن 21 و شتاب صفر تا 200 کیلومتر در ساعتش 50 ثانیه است. دقت کنید که داریم درباره یک شاسیبلند واقعی با یک موتور 6/ 1 لیتری صحبت میکنیم.
مینی فوق میتواند در نهایت سرعت 210 کیلومتر در ساعتی را نیز تجربه کند. با همین خودرو میتوان یکچهارم مایل یا 400 متر را در 7/ 15 ثانیه با سرعت 142 کیلومتر در ساعت پیمود. پیمایش مسیر یک کیلومتری برای این خودرو 8/ 28 ثانیه زمان میبرد. جعبهدنده خوب کانتریمن، اثر اصلی خود را در قسمت شتاب ثانویه گذاشت. جاییکه کانتریمن با دنده 4 توانست از 60 تا 100 کیلومتر در ساعت را طی 8 ثانیه بپیماید. شتاب 80 تا 120 آن با همین دنده 8/ 8 ثانیه ثبت شده است. همین پیمایش با دنده 5 زمان 4/ 13 ثانیهای را نشان میدهد و با دنده 6 به 19 ثانیه افزایش پیدا میکند که باز هم برای یک گیربکس اتوماتیک عالی است. با احتساب باک 50 لیتری و مصرف میانگین 1/ 7 لیتری این خودرو، با یک بار سوختگیری میشود مسافرتی تا حدود 580 کیلومتر را تجربه کرد.
نظر دیگران
AUTO CAR
این یک اتفاق عجیب نیست. شما دارید همان طعم قدیمی مینی را در ابعادی بزرگتر تجربه میکنید. همهچیز مثل سابق است. فقط میلیمتر تبدیل به سانتیمتر شده است. این یک فانتزی دوستداشتنی برای آنهایی است که مایلند کمی سقف هیجانشان را بالاتر ببرند. مینی اگر اطمینان قلبی و اجازه بامو را نداشت هرگز دست به ساخت چنین خودرویی نمیزد. شاید هنوز درباره تاثیرگذاری این خودرو ایمان پیدا نکردهاید. گفته میشود آئودی با تمام عظمتش سرمایهگذاری کلانی را برای عرضه شاسیبلند ریزاندام Q2 کرده تا فقط با این مینی برابری کند. البته راستش را بخواهید نسخههای فاقد تیونینگ کوپر واقعا چیزی برای گفتن ندارند.
WHAT CAR
گویی یک تفاهم بین مینی و طرفدارانش بوده است. تولیدکننده متعهد شده که خودرویی شاسیبلند با حفظ همان جذابیت بسازد و مصرفکننده نیز متعهد شده که این خودرو را بدون انتقاد خریداری کند. به عبارت سادهتر، کانتریمن خودرویی برای پسند کل دنیا نیست. قرار است تنها مینیبازهای قدیمی آن هم فقط در داخل انگلستان آن را خریداری کنند. این هم برای مینی کفایت میکند هم مالک آلمانیاش. خیلی از شرکتها دنبال همین فلسفه طراحی بودند؛ اما هرگز نتوانستند بین خواستهشان و تولیدشان تعادل برقرار کنند؛ مانند مرسدسبنز GLA و سئات Ateca. کانتریمن سطح جدیدی از خودروسازی را ارائه کرده است.
EVO
چه کوپه مسقف چه کانورتیبل روباز، اصولا هر بار که مینی در کنار جان کوپر قرار میگیرد، ماحصل کار چیز جذابی از آب درمیآید. از نظر ما کانتریمن یک شاسیبلند نیست. ما او را یک هاچبک سایز بزرگ میدانیم. حداقل وزنش که اینطور نشان میدهد. شاید این جمله مخالفان تند و تیزی داشته باشد؛ ولی کانتریمن خودرویی نبود که مینی علاقهای به ساخت آن داشته باشد. گفته میشود پشت این ماجرا، مالک باواریاییاش قرار دارد تا در بازارهایی که X هایش قدرت نفوذ ندارد، او را راهی کند. کانتریمن کوپر S، خیلی ساده اسپورتگرایی را معنا کرده است.
MOTOR TREND
هنوز کسی درباره ایدههای اولیه ساخت کانتریمن نظری ارائه نکرده است. خیلیها میگویند کانتریمن برای مینیدوستانی است که دیگر قدشان اجازه حضور در نمونههای کوپه را نمیدهد. عدهای دیگر نیز میگویند کانتریمن استارتی است بر ساخت یک شاسیبلند متوسط در آینده نزدیک و یک شاسیبلند فولسایز در آینده دور. چیزی که در این میان اهمیت دارد، هماهنگی خوب توربوها با پیشرانه و پیشرانه با جعبهدنده است. مینی از همان اولش هم عادت نداشت تیپهای خودروهایش را بر پایه آپشن تقسیمبندی کند. به همین دلیل کیفیت در تمام نسخههای این خودرو موج میزند. تنها چیزی که تفاوت دارد، قدرت خروجی است.
CAR & DRIVER
وقتی قرار باشد چیزی حول و حوش 27 هزار برای خرید یک شاسیبلند بدهید، گزینههایی مانند جیپ کُمپاس آمریکایی و سوبارو کراسترک ژاپنی به چشم میآیند. حالا سوال مهم آن است که چرا باید این پول را بابت خرید یک مینی داد؟ شرکت پاسخ خوبی برای این سوال در نظر گرفته است؛ کانتریمن ادعایی روی شاسیبلند بودن ندارد. ادعای اصلی و در حقیقت ویژگی برتر این خودرو، خواص منحصر به فرد آفرود در عین کوچکی است. چراکه لندکروز از کمپانی تویوتا حتی با یک موتور برقی نیز میتواند دیوار راست را بالا برود.
AUTO EXPRESS
فیات 500 ایکس دیگر یک خودروی اصالتا سایز کوچک با قد و قواره بزرگ نیست. حالا یک رقیب معقول برایش دست و پا شده است؛ مینی کانتریمن. چهرهاش به دور از اغراق و مبالغه، ساده و باشخصیت است. فولآپشن به معنی واقعی کلمه در این خودرو اعمال شده است. به نظر میرسد ایراد اصلی کانتریمن، وزن بالای آن باشد. این نمیتواند توجیه خوبی باشد که چون این خودرو شاسیبلند است پس وزن بالا نیز طبیعی است. باید یک اعتراف بزرگ کرد که اگر کوپر به داد این مینی نرسیده بود، میشد انتظار یک شکست را داشت.
TOP GEAR
حالا که اتمسفر شوخی کل فضای صنعت خودروسازی را در بر گرفته، بگذارید مینی نیز شوخطبعی کند. حالا که مرسدسبنز اسالاس را جایگزین اسالآر میکند و جیتی را جایگزین اسالاس، نباید از این مینی فاجعهآمیز نیز دلخوری داشته باشیم. این درست که تب شاسیبلندسازی کل دنیا را فراگرفته ولی همانطور که فراری هرگز نمیتواند یک لوکسساز خوب شود و رولزرویس هرگز نمیتواند پا به دنیای اسپورتها بگذارد، مینی که اساسا شالودهاش با دنیای سایز کوچکها گره خورده نیز نمیبایست وارد دنیای قدبلندها میشد. اغلب تصور میشود که مینی فقط برای خریدارانی در داخل بازار انگلستان کانتریمن را ساخته است؛ اما حقیقت آن است که هیچ خریدار عاقلی خارج از انگلستان قصد خرید چنین خودروی نامتعارفی را نمیکند.