از کلاسیک تا مارال
با خارج شدن 12 لیتریهای ولوو، اسکانیا کلاسیک با یکی از پرفروشترین
اتوبوسهای ایران یعنی ولوو B9R مبارزه میکرد که هر چند قویتربودنش برای
آن برگ برندهای محسوب میشد، اما عملکرد خوب گیربکس ولوو نیز تا حدود
زیادی این برتری را کمرنگ میکرد. آتشسوزیهای سلسلهای کلاسیک که خط
تولیدی آن را برای مدت زیادی خاموش کرد، باعث شد تا شرکت عقابافشان اقدام
به بهروزرسانی سریعتر سبد محصولاتش کند و در این راستا، با افزایش تولید
مارال و سپس معرفی درسا، کمکم کلاسیک را از میدان به عقب براند.
مارال اتوبوسی است که اساسا و از نظر فنی تفاوتی با کلاسیک ندارد که البته
چندین علت بروز مشکلات و آتشسوزیهای کلاسیک نیز در این مدل کاملا مرتفع
شده است. این اتوبوس در نمای ظاهری بیشترین تفاوت را با کلاسیک دارد که در
عین داشتن چارچوبی شبیه به آن، نمای بسیار زیباتر و مدرنتری را به نمایش
میگذارد.
عمده این تغییرات را میتوان در چهار نقطه از نظر ظاهری
مشاهده کرد؛ نمای جلو و عقب، ستون اول و ستون آخر. در نمای جلو، مارال با
حفظ حالت چیدمان چراغهای کلاسیک، آنها را در یک فرورفتگی مجزا و رنگ شده
قرار داده است که این نحوه استفاده از چراغهای تکی در کنار هم به یک سنت
در بین اتوبوسهای اسکانیا عقابافشان تبدیل شده است. این نحوه طراحی باعث
شده است تا از روبهرو، مارال چهره زیباتری داشته باشد و حتی مدرنتر نیز
به نظر برسد. در نمای عقبی، چراغها از روی ستون به سمت داخلتر پیشروی
کردهاند و البته حالتی باریکتر و بلندتر نیز دارند. ضمن اینکه برای خروج
راحتتر هوای گرم پیشرانه و کمتر بازگذاشتن درب موتور در عبور از
مسیرهای سربالایی در روزهای تابستان و تهویه بهتر قسمت موتور، دو خروجی
هوا نیز در بالای چراغها دیده میشود. این بخش در اتوبوسهای کلاسیک به
صورت یک نوار خطی در بالای درب موتور است. همچنین در نمای جلو نیز، شاهد
ستون دایرهوار بغل درب ورودی هستیم. این تغییر در نحوه طراحی ستون بغل درب
را میتوان در دنیا برای اولین بار به اتوبوسهای مرسدس بنز تراوگو نسبت
داد که بعد از آن در محصولات مسافری مختلفی از شرکتهای گوناگون نیز به کار
گرفته شده است. این طراحی باعث میشود تا نمای جانبی از سمت جلو، حالتی
تهاجمی و مدرنتر پیدا کند. در کنار تغییر طراحی دومین ستون این اتوبوس،
آخرین ستون نیز از حالت خطی خود کمی فاصله گرفته و به صورت منحنیوار طراحی
شده است که باز هم در زیباتر شدن نمای ظاهری این خودرو، نقش مثبتی را بازی
میکند.
اما همانطور که گفتیم که تغییر چندانی از نظر فنی، دو اتوبوس
مارال و کلاسیک ندارند، در داخل نیز با توجه به اینکه اتوبوس میتواند از
نوع تکصندلی یا جفت صندلی باشد که آن هم به چند حالت مختلف بسته به
امکاناتش تقسیم میشود و نمیتوان آنها را ملاک تغییرات دانست، باید
مهمترین تغییر را در قسمت داشبورد مارال نسبت به کلاسیک بدانیم. در این
بخش داشبورد کمی مدرنتر طراحی شده و ارگونومی نسبتا بهتری نیز دارد. دنده
در مدلهایی که به دنده فرمانی معروف است، به کنار فرمان و روی دسته
ریتاردر منتقل شده است که این نحوه طراحی را میتوان در کشندههای اتوماتیک
اسکانیا نیز دید.
مارال یا B9R
در ابتدا باید بگوییم که تفاوتهای گفته شده و یا مشکلاتی که برای اسکانیا
مارال ذکر میشود اصلا به این معنی نیست که این موارد یا مشابه آنها در
محصول شناخته شده ولوو یعنی B9R وجود ندارد و یا برعکس، این اتوبوس نسبت به
اسکانیا دچار ضعف و کاستی است. فقط در این مطلب ملاک مقایسه با مارال
گذاشته شده است و در مطلبی جداگانه در آینده نیز اقدام به مقایسه ولوو B9R و
بیان مهمترین ویژگیهای مثبت و منفی آن خواهیم کرد. ضمن اینکه باید عنوان
کنیم که انتخاب یک خودرو کار در مناطق مختلف کشورمان نیز به صورت محلی
تغییر میکند. به این معنی که معمولا در هر منطقهای، یک نشان و محصول خاص
توانسته است موفقتر عمل کند و این رویه در بحث کامیونها و کشندهها نیز
کاملا واضح دیده میشود.
مارال نسبت به ولوو دارای قطعات ارزانتر و
فراوانتری است که باعث شده است تا بازار دست دوم نسبتا بهتری نیز نسبت به
ولوو داشته باشد و نمونههای کارکرده آن به قیمتهای نسبتا بالاتری از ولوو
خریدو فروش شوند. ضمن اینکه زیبایی ظاهری مارال نیز در بین برخی
رانندهها و علاقهمندان، بیشتر از ولوو نمود و جلوه دارد. فراوانی قطعات
اسکانیا اما باعث شده تا قطعات آن در زمان تعمیرات به دو قیمت یافت شوند
که یکی بازار آزاد است که قیمت کمتری دارد و دیگری در نمایندگی. این بالا
بودن هزینهها در نمایندگی حتی در تعمیرات نیز دیده میشود. البته قیمت
کمتر قطعات در بازار آزاد، شامل قطعات چینی نیز میشوند که خرید از
نمایندگی، به معنی استفاده از قطعه اصلی خواهد بود.
مارال به گفته اکثر
مالکان آن دارای تعمیرات راحتتر و کمهزینهتری نسبت به ولوو است اما در
عوض ولوو اتاق و سواری و خوشدستی بالاتری نسبت به مارال دارد و اصطلاحا
اتاق آن دیرتر به صدا میافتد. خوشدستی ولوو خصوصا در مسیرهای پرچالش
بیشتر نمود دارد که بازی کمتر اتاق و آسایش بیشتر مسافران را در پی خواهد
داشت. این اختلافات در قسمت خواب راننده نیز تا حدود کمی دیده میشود که
عایقبندی بهتر ولوو، منجر به کاهش سر و صدا در قسمت خواب راننده میشود.
این عایقکاری بهتر، در قسمت محفظه موتور نیز به سود ولوو خواهد بود که
صدای تولیدی موتور، کمتر نسبت به مارال شنیده میشود.
در مسیرها نیز،
مارال به لطف داشتن پیشرانه 410 اسب بخاری در مقابل موتور 380 اسبی ولوو،
عملکرد بهتر و کماستهلاکتری در مسیرهای صاف و هموار دارد. اما این
اختلاف گشتاور 260 نیوتنمتری بین اسکانیا و ولوو است که کشش مارال را در
دندههای مختلف بهتر نشان میدهد. اما در مقابل ولوو با داشتن گیربکس
هوشمندتر خود با 12 دنده در مقابل گیربکس 8 سرعته اسکانیا، بسیاری از این
ضعفها را پوشش میدهد و داشتن 4 دنده بیشتر در ولوو، باعث میشود تا
علیرغم موتور قویتر اسکانیا، تعویض دندههای آن در عبور از مسیرهای پر
پیچ و خم و گردنهها بیشتر از ولوو باشد که معمولا نیاز میشود راننده برای
کاهش این تعویض دندهها، خود اقدام به تعویض دنده به صورت دستی کند.
ختم کلام
اسکانیا مارال در بازار اتوبوسها از نمونه جدیدتر آن یعنی درسا
پرطرفدارتر است که دلیل آن هم در شباهت بالای فنی آنها و از طرفی قیمت
کمتر مارال و البته چهره نسبتا زیباتر آن گفته میشود. ولوو در حال حاضر یک
محصول کارآمد در بازار ایران دارد که آن هم ولوو B9R است که توانسته به
خوبی سهم بسیار بالایی از بازار را در دست بگیرد. دیگر رقیب این دو شرکت
اروپایی را باید MAN lion coach بدانیم که البته تا رسیدن به این دو محصول
شناخته شده، راه نسبتا زیادی در پیش دارد. در پایان لازم است تا از همراهی
بسیار گرم و صمیمانه آقایان امین مهرابی و سیدرضا نظامی به جهت در اختیار
قرار دادن اتوبوس خود و اطلاعات مفیدشان، نهایت تشکر و قدردانی را داشته
باشیم.