نیمه پختگی ایتالیایی یا محبوبیت کُرهای؟!
اگر بخواهیم نیمنگاهی به رتبهبندی خودروسازان جمهوری مردمی چین در 10
سال اخیر داشته باشیم، بدون شکن نام FAW در یکی از جایگاههای نخست قرار
میگیرد و «بسترن» نیز در واقع یکی از زیرمجموعههای FAW است که در سال
2006 پایهگذاری شد. این خودروساز با توجه به زمینه همکاری آن با برندهای
ژاپنی و به ویژه مزدا، تاکنون بیش از 3 محصول به روی خط تولید فرستاده که
برخی بر پایه سدان سایز متوسط مزدا، یعنی مدل «6» طراحی شدهاند. B70
نخستین خودرویی بود که در همان سال 2006 از خط تولید بسترن خارج و به بازار
جهانی عرضه شد و پس از آن B50 نیز در سال 2009 خلق شد. هر دوی این خودروها
از پلتفرمی مشترک با مزدا6 بهره میگیرند و جالب اینجاست این مزداهای
چینی روی خط تولیدی مشترک محصولات مزدا در سایت تولید این خودروساز در چین
که توسط FAW طراحی و بناگذاری شده، ساخته میشوند. سال گذشته همزمان با
خروج مزدا3 نسل دوم از خط تولید، گروه بهمن خودرو نیز با این محصول ژاپنی
خداحافظی کرد و بسترن B50 جایگزین آن شد. اما امسال با ورود نسخه فیسلیفت و
بهینهسازی شده این محصول بسترن به بازار جهانی، B50F به جادههای کشور ما
هم رسید. اما برای شکلگیری بخش دوم سلسله مطالب «نبرد»، ابتدا بسترن B50F
را به عنوان خودروی صفرکیلومتر معیار قرار دادیم و سپس با توجه به قیمت 76
میلیون تومانی این خودرو، گزینههای دست دوم و همکلاس در بازه قیمتی 70 تا
80 میلیون تومان بررسی و در نهایت، سوناتای 4 سیلندر 2 نسل پیش (نسل پیش
از LF و YF – NF) انتخاب شد؛ خودرویی که از اواسط سال 2006 در نوع 4 و 6
سیلندر به بازار داخلی رسید و با توجه به محبوبیت و استقبالی که در بدو
ورود تجربه کرد، بدون شک این روزها هم طرفداران زیادی دارد.
حال در یک سوی میدان بسترن چینی با رگههای ژاپنی را داریم که نقطه قوت
دیگری را نیز یدک میکشد! B50F از تمام زاویه طرح، بدنه و شمایلی جذاب دارد
که این موضوع را مدیون بازی قلم خالقین پینینفارینا روی کاغذ و برای
خلق این خودروست. یک حجم پخته و به دور از هرگونه اغراق و زیادهروی مرسوم
شرقیها چندان هم شبیه به ذهنیت ما از یک خودروی چینی نیست. در نمای جلو،
طرحی شبیه به سوبارو لگاسی نسل قبل به همراه رگههایی از خطمشی طراحی مزدا
دیده میشود که به همراه گرافیک مناسب چراغهای جلویی که به لنز تمرکز
شعاع نور مجهز شدهاند و در نهایت پروژکتورهای ذوزنقهای تکمیل میشود.
نمای جانبی به همراه رینگهای اسپرت 5 پره دوبل 17 اینچ و خطوط شکستهای که
روی دستگیرهها و نیمه پایینی درها دیده میشود تکمیل شده است. البته
جالب است بدانید که این پلتفرم در اصل مربوط به محصولات فورد و مشترک با
اِج و فیوژن است که در مزدا6 هم استفاده شده بود. پس خطوط عضلانی و نمای
عقب موقر این خودرو، خبر از روحیهای نسبتا آمریکایی میدهد. اما در مقابل
سوناتای نسل پنجم (NF) را داریم که با وجود گذشت بیش از 7 سال از عمرش،
هنوز هم در خیابانهای ایران به عنوان یک خودروی نسبتا لوکس دیده میشود.
این خودرو همانطور که گفته شد در سال 2006 با دو نوع 4 و 6 سیلندر به بازار
ایران وارد شد و تفاوت ظاهری این دو نسخه تنها در تعداد خروجیهای اگزوزی
بود که زیر سپر عقب دیده میشد. سوناتا در آن روزها زبان طراحی 2 نسل پیش
هیوندای که در زمان خود زبانی جدید برای آن خودروساز بود را تجربه میکرد.
این سدان 4.8 متری از حیث طول کلی بدنه در حدود 20 سانتیمتر بلندتر از
B50F طراحی شده و این نخستین تفاوت کلی این دو خودرو است که در نتیجه
میتوان گفت سوناتا نمودی لوکستر و فضای داخلی بیشتری خواهد داشت. هرچند
که سوناتا هنوز هم طرح محبوب و نسبتا به روزی دارد اما در مقابل محصول
بسترن به ویژه در بخش جلو و با گرافیک چراغ به کار رفته در رقیب چینیاش،
کمی غبار کهنگی آن بیشتر به چشم میآید. توجه داشته باشید که نسل پنجم
هیوندای سوناتا در سطوح مختلف امکاناتی و با رینگهای متفاوتی به بازار
عرضه شد که رینگ 16 اینچ به صورت استاندارد روی این خودرو قرار گرفته بود و
در نمونههای سفارشی از نمونههای 17 اینچ بهره میبرد.
جدال در کابین
بدونشک سوناتای 4.8 متری فضای کابین بازتری را نسبت به آسای 4.6 متری
به سرنشینان ارائه میکند. با مقایسه B50F و مزدا3 متوجه خواهید شد که
بسترن فضای پا (Legroom) و فضای سر (Headroom) بیشتر و گستردهتری از مزدا
به شما ارائه میکند. هرچند که باز هم در سوناتا آسایش و راحتی بیشتری
دارید و ابعاد کاربردی کابین به نسبت کلاس و طول خودرو در نظر گرفته شده
است. داشبورد و کنسول میانی آسا شباهت بسیاری به نسل ششم سوناتا (YF) دارد و
همین باعث خواهد شد که به محض ورود به کابین این محصول چینی، حس بصری
بهتری نسبت به سوناتای 9 ساله داشته باشید. اگرچه که جنس پلاستیک به کار
رفته در کابین هر دو خودرو چنگی به دل نمیزند و ترکیب رنگ به کار رفته نیز
چندان جذاب نیست. ترکیب چرم مصنوعی کرمی بسیار روشن با بخشهای بالایی
مشکی رنگ و در نهایت جزئیات نقرهای در آسا شاید هنوز هم حس «ارزانسازی»
را به بیننده منتقل کند. همچنین جنس چرم رنگ روشن به کار رفته در روکش
خودرو هم آنچنان مرغوب نیست که توقع دوام بیش از یکی دو سال داشته باشید و
خیلی زود نیاز به استفاده از روکش پیدا میکنید. اگرچه که به دلیل
قرارگیری کیسه هوای جانبی در جداره کناری صندلیهای جلو، استفاده از روکش
صندلی تا حدودی اشتباه خواهد بود. در مقابل هیوندای سوناتا نسل پنجم با
فضای داخلی سادهتر، بیننده را به وجد نخواهد آورد. داشبورد به صورت دوتکه
در بخش بالا با پلاستیک فشرده مشکی و در پایین به رنگی هماهنگ با تودوزی
است که در زمان عرضه از بین مشکی، کرمی و خاکستری انتخاب میشد. سیستم صوتی
با 4 بلندگو و قابلیت پشتیبانی از سیدی و رادیو به صورت فابریک، همچون
آسا از صفحه نمایش رنگی و سیستم ناوبری بهره نمیبرد. البته بهمن خودرو
برای خریداران B50F یک آپشن 2میلیون تومانی در نظر گرفته که با سفارش آن
صفحه نمایش 8 اینچی و سیستم ناوبری را روی خودروی خود خواهید داشت. هرچند
برخی از مالکین از ناخوانا بودن صفحه نمایش در معرض آفتاب ناراضی هستند.
سوناتا 4 سیلندر نسل پنجم امکانات چندان گستردهای را به خریداران عرضه
نمیکند. در بهترین حالت شما سیستم تهویه مطبوع خودکار، سامانه تثبیت سرعت
یا کروز کنترل، سنسور پارک، آینه میانی الکتروکرومیک، سانروف دوحالته،
گرمکن آینههای جانبی و شیشه عقب، روکش طرح چرم و چوب داشبورد، غربیلک و
دسته دنده، شیشه بالابر خودکار راننده، کامپیوتر سفری، اتولایت و از این
قبیل امکانات ساده و روتین را خواهید داشت. B50F نیز حتی با وجود اختلاف سن
بیش از نیم دهه، سانروف، تنظیم ارتفاع الکترونیکی چراغهای جلو، سیستم
تهویه مطبوع خودکار، آینه الکتروکرومیک مجهز به قطبنما، سنسور پارک،
دزدگیر فابریک به همراه ایموبلایزر، سیستم صوتی با 6 بلندگو (در سوناتا یک
ساب ووفر هم خواهید داشت)، سامانه کنترل فشار باد تایرها (TPMS)، تنظیم
برقی صندلیها (که در سوناتا به صورت دستی انجام میگیرد) و ... را به
خریدار و سرنشینان ارائه میکند. پس میتوان به این نتیجه رسید که نه
سوناتا و نه آسا امکانات لوکس و اغواگری را به سرنشینان ارائه نمیکنند و
چندان تفاوتی از این حیث در این خودرو دیده نمیشود.
30 اسب بخار اختلاف...اما...!
همانطور که در بالاتر اشاره شد، سوناتای نسل پنجم با 2 پیشرانه 4 و 6
سیلندر به بازار ایران عرضه شد که نمونه 4 سیلندر آن از پیشرانه 2.4 لیتری
تقریبا مشابه نسخهای که هنوز هم بر روی نسل ششم و هفتم این خودرو قرار
میگیرد، بهره میبرد. این محصول هیوندای سری تتا با 16 سوپاپ قادر به
تولید نهایت قدرت 164 اسب بخار در 6000 دور بر دقیقه خواهد بود که با توجه
به گیربکس 5 سرعته تیپ ترونیک و گشتاور 219 نیوتن متری در دور میانی 4000
RPM، شتاب صفر تا صد 10.4 ثانیه آن تا حد زیادی معقول است که البته اگر به
دنبال قابلیتهای دینامیکی اغواگر باشید، آنقدرها هم مناسب شما نیست و بهتر
است نمونه 6 سیلندر 3.3 لیتری این خودرو را انتخاب کنید که شتاب صفر تا
100 کمتر از 9 ثانیه به شما ارائه میکند. در مقابل بسترن B50 در ابتدا با
پیشرانه 4 سیلندر 1.6 لیتری به بازار ایران وارد شده بود، اما نمونه
فیسلیفت و بهینهسازیشده این خودرو(B50F) این روزها از موتور 4 سیلندر
1.8 لیتری 16 سوپاپ که در واقع توسط FAW از روی یکی از پیشرانههای نسل
گذشته مزدا6 مهندسی معکوس شده و روی این خودرو قرار گرفته است. این موتور
بهرغم حجم کم و تنفس طبیعی، قادر به تولید نهایت قدرت 142 اسب بخار در
6500 دور بر دقیقه و گشتاور 172 نیوتن متر در دور موتوری مشابه سوناتاست.
این اختلاف قدرت 20 اسب بخاری در نگاه اول اندکی زیاد و سرنوشتساز به نظر
میرسد اما تفاوت درست در جایی که پای جعبهدنده به میان کشیده میشود،
آغاز خواهد شد! همانطور که گفته شد سوناتا از جعبه دنده 5 سرعته تیپ ترونیک
طراحی شده توسط کُرهایها بهره میبرد، این در حالی است که محصول بسترن
از گیربکس 6 سرعته تیپ ترونیک ساخته شده توسط کمپانی «آیسین-Aisin» ژاپن
استفاده میکند. در مقایسه پایاپای این دو خودرو خواهید دید که عملکرد جعبه
دنده آسا بسیار هوشمندتر و سریعتر از سوناتاست و شاید اگر بسترن 10 اسب
بخار بیشتر داشت، شاهد همین تفاوت نیم ثانیه در رکورد شتاب صفر تا 100 این
دو خودرو نیز نبودیم. هرچند که بهنظر میرسد بسترن چینی با بهرهگیری از
چهارچرخ دیسکی، ترمزهای ضدقفل به همراه سامانه تقسیم نیرو بین چرخها و
کنترل کشش مشابه سوناتا، با توجه به مرکز ثقل پایینتر هندلینگ بهتری از
هیوندای داشته باشد.
به نظر شما بین آزرا 2008 با 140 هزار کارکرد و بسترن صفر کدام بهتر است .