این در حالی است که در حال حاضر ایران از منظر جذابیتهای سرمایهگذاری در منطقه بیهمتاست. به عبارت دیگر اگر مزیتهای رقابتی ایران در امر سرمایهگذاری خارجی را بررسی کنیم، خواهیم دید که در تمام زمینهها از مولفههای بسیار خوبی برخوردار است.
اما با این حال غیر از چند مورد هنوز پای بسیاری از خودروسازان برتر دنیا به کشور باز نشده است. هر چند در این میان اخباری مبنی بر قراردادهای جدید به گوش میرسد ولی در عین حال در این مسیر دستاندازهای بسیار جدی وجود دارد. این موضوع را با علی دینی ترکمانی، استادیار موسسه پژوهش و مطالعات بازرگانی در میان گذاشتیم.
به رغم مذاکرات پرشماری که بعد از اجرایی شدن برجام از سال گذشته آغاز شده است به جز چند مورد معدود، به نظر میرسد طرفهای خارجی همچنان در گیرودار آمدن و نیامدن هستند. این موضوع چه دلیل یا دلایلی میتواند داشته باشد؟ این در حالی است که از نظر مزیتهای رقابتی در جذب سرمایه خارجی، ایران یکی از جذابترین کشورها به شمار میرود.
پیش از هر چیز باید دانست که جذب سرمایهگذاران خارجی در روند توسعه تکاملی قرار خواهد گرفت و اینطور نیست که به محض برداشته شدن تحریمها، شرایط برای جذب سرمایه خارجی فراهم شود.
بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که یکباره به جای سه میلیارد دلاری که گفته میشود از زمان لغو تحریمها به کشور جذب شده است، ناگهان ۳۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب اقتصاد کشور شود. به نظر من مهمترین موضوع در جذب سرمایهگذاری خارجی این است که ریسک سرمایهگذاری در کشور کاهش پیدا کند و این موضوع به شدت تحت تاثیر شرایط سیاسی خارجی کشور در ارتباط با جهان و خاورمیانه است.
از سوی دیگر باید شرایط به گونهای فراهم شود که بازده سرمایهگذاری در سطح قابل ملاحظهای افزایش یابد چون سرمایهگذار با دو شرط به کشور ورود میکند؛ یکی از این شرایط تضمین بازگشت اصل هزینه است و دیگر اینکه بازدهی سرمایهاش نسبت به گزینههای دیگری که وجود دارد، بالاتر باشد.
این موضوع برای طرفهای مورد مذاکره هنوز به اثبات نرسیده است؟
البته بر اساس گزارشها برخی مذاکرات در حال نهایی شدن و برخی دیگر نیز
در شرف اجراست اما از سوی دیگر باید در نظر گرفت که طرفهای خارجی از چه
بازار و امکاناتی میخواهند به ایران بیایند.
باید جایگاه خودمان را در صنعت خودرو در نظر بگیریم و ببینیم در سطح جهانی این صنعت کجا قرار داریم، هم از نظر تولید، هم از نظر صادرات و هم از نظر تکنولوژی ساخت. ضمن اینکه وقتی از کاهش ریسک صحبت میکنیم باید بدانیم که این موضوع برای سرمایهگذار خارجی به شدت مهم است.
به عنوان مثال اگر تنش سال گذشته ترکیه و روسیه را به یاد بیاوریم، میبینیم تنشی که ترکیه درگیر آن شد، به چه میزان در جذب سرمایه خارجی تاثیر گذاشت و اقتصاد آن تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت. این موضوع نشان میدهد روابط خارجی بسیار در روابط اقتصادی و جذب سرمایهگذاری تاثیرگذار خواهد بود.
از منظر داخلی چگونه میتوان به سرمایهگذار خارجی اطمینان داد؟
باید به سرمایهگذار خارجی اطمینان داده شود، چون تنفیذ قراردادها بسیار مهم است. تنفیذ قرارداد به این معنی است که وقتی قراردادی بسته میشود تحت هر شرایطی آن قرارداد، لازمالاجراست.
متاسفانه در شرایط اقتصاد سیاسی ما با تغییرات دولتها بسیاری از قراردادهای ما در نظر گرفته نمیشود و امضاهای مدیران پیشین بیاعتبار میشود. چنین چیزی میزان اطمینان نسبت به آینده را کاهش میدهد و باعث میشود همه برنامهریزیها کوتاهمدت شود. پایین بودن اطمینان، انگیزه را برای سرمایهگذاری در ایران، چه توسط ایرانیها و چه توسط خارجیها کاهش میدهد.
تغییر قوانین یا تصمیمهایی که
گاهی از سوی کارشناسان و دستاندرکاران صنعت خودرو خلقالساعه نامیده
میشوند، چگونه در اخذ تصمیمگیری سرمایهگذار خارجی تاثیر میگذارد؟
در ایران یک بازار ۸۰ میلیونی وجود دارد و ما در کشور، بازارهای کشورهای
همسایه را هم در اختیار داریم که حدود ۴۰۰ میلیون نفر هستند. این موضوع
میتواند عامل جذب سرمایهگذار خارجی در کشور باشد و در واقع انگیزه خوبی
است که به موجب آن سرمایهگذار میتواند برای صادرات به کشورهای منطقه و
آسیای میانه برنامهریزی کند.
اما باید اشاره کنم که نگاهی به وضعیت مناطق آزاد نشان میدهد مقررات حاکم بر آنها از نظر تشویقها و تسهیلاتی که برای سرمایهگذار خارجی قائل شدند، از نظر بازگشت اصل و فرع و سرمایه تفاوت چندانی با مناطق آزاد چین ندارد، ولی جذب سرمایهگذار برای آن مناطق نیز بسیار اندک بوده است و به دیپلماسی سیاسی و اقتصادی ما ارتباط دارد.
در واقع تا زمانیکه ما با جامعه جهانی در رابطه بدون تنش قرار نگیریم، تصویری که جامعه جهانی از ما خواهد داشت، تصویر مناسبی برای سرمایهگذاری نیست.
سرمایهگذاران وقتی به کشور میآیند، شرایط ویژهای را میطلبند مثل پوشش بیمهای بالا که میتواند به ضرر ما تمام شود. البته با توجه به سیاست خارجی که ایران در پیش گرفته، این موضوع به سرعت در حال کمرنگ شدن است.
هر چند در حال حاضر صنعت خودروی کشور از رکود عبور کرده است، ولی در سطح کلانتر هنوز چنان که باید و شاید، شاهد رونق نیستیم. آیا این موضوع میتواند بر روند جذب سرمایه خارجی موثر باشد؟
بحث رکود در ایران چندان جدی نیست و صنعت خودرو نیز به همین صورت باقی نمیماند و رشدهای قابل توجه را میتواند تجربه کند. در کشورهای توسعهیافته دنیا بهازای هر دو نفر، یک خودرو وجود دارد در حالی که در ایران به ازای هر ۸ یا ۹ نفر یک خودرو وجود دارد.
بنابراین اگر قرار باشد به استاندارد جهانی برسیم باید تعداد بیشتری ماشین تولید شود در نتیجه بازار مناسب است و رکود حاکم در کشور تاثیر چندانی در انگیزه حضور سرمایهگذار خارجی به ایران ندارد، ضمن اینکه مساله کوتاهمدت خواهد بود و به نظر میرسد تا پایان سال شاهد رشد اقتصادی حداقل سه درصد به دلیل صادرات نفت باشیم.
اکنون تلاشهایی برای سرمایهگذاری کشور در بخش نفت و گاز و صنعت خودرو، صورت گرفته و قراردادهایی در حال امضاست که مسلما منجر به جذب سرمایهگذار خارجی و به صورت تکاملی بیشتر خواهد شد.
آیا ورود خارجیها میتواند موجب رشد و توسعه شود؟
باید به این نکته توجه کرد که صرف جذب سرمایهگذار خارجی منجر به گشایش در
امر توسعه نخواهد بود. سرمایه خارجی از نظر انتقال دانش فنی و تکنولوژی
حائز اهمیت و شرط لازم است، ولی شرط کافی نیست.
سرمایهگذار خارجی زمانی میتواند از نظر انتقال دانش علمی و فناوری اثرگذاری داشته باشد که ظرفیت جذب اقتصاد کشور در سطح بالایی را به خود اختصاص دهد و توانایی ما در انتقال دانش فنی پیشرفته و استفاده از دانش سرمایه خارجی در سطح بالایی باشد که این موضوع تابعی از سرمایه انسانی است.
البته در کلیت اقتصاد و جامعه ما این مساله وجود دارد و صنعت خودرو هم جزئی از این کلیت است؛ جذب سرمایهگذاری خارجی به تنهایی مشکلگشا نخواهد بود.
کشور ما در پدیده فرار مغزها طبق آمارهای صندوق بینالمللی پول رتبه اول را دارد که این موضوع نشان میدهد ما با مشکل اساسی روبهرو هستیم و مادامی که این مشکل رفع نشود، فرآیند توسعه آنگونه که لازم است طی نخواهد شد، حتی اگر سرمایهگذار خارجی جذب کنیم.
چون در آن صورت قادر نخواهیم بود دانش علمی و فنی سرمایه خارجی را تبدیل به سرمایه و دانش فنی بومی کنیم، بنابراین سرمایه خارجی در لایه اول خود باقی میماند و به لایه زیرین نمیرسد، به این صورت که تولید افزایش پیدا میکند ولی دانش او منتقل نمیشود.
درست است که پایههای صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و کره جنوبی با مونتاژکاری شروع شد اما اگر مسیر درست ادامه پیدا میکرد میتوانست در نهایت سر از ابداعات فناورانه دربیاورد و به مرحلهای برسد که تکنولوژی منتقل شده را جذب و نهادینه کند. حالا امروز کشور کره جنوبی توانسته است به صادرکننده علم و دانش فنی یا تکنولوژی تبدیل شود و ایران به یک واردکننده کالا
بنابراین انتقاد به قراردادهای خارجی و اینکه صرفا مونتاژکار باقی میمانیم، وارد است؟
نه، این موضوع را قبول ندارم. همان نقدی که به صنایع مونتاژ و سرمایهگذاری
وابسته وجود دارد، در کره جنوبی هم بود و حتی میتوان گفت بسیار
رادیکالتر از ایران بود.
به طوری که به لحاظ سیاسی، از ژنرالهای نظامی که در کره جنوبی فرایند توسعه را از ۱۹۵۰ به بعد پیش میبردند، به عنوان دستپرورده تعبیر میکردند، حتی سرمایه صنعتی که در آنجا شکل گرفته بود به عنوان صنایع وابسته میخواندند اما همان طور که اشاره شد امروز کمتر کسی چنین تعبیری در مورد کره جنوبی دارد.
بنابراین درست است که پایههای صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و کره جنوبی با مونتاژکاری شروع شد اما اگر مسیر درست ادامه پیدا میکرد میتوانست در نهایت سر از ابداعات فناورانه دربیاورد و به مرحلهای برسد که تکنولوژی منتقل شده را جذب و نهادینه کند.
حالا امروز کشور کره جنوبی توانسته است به صادرکننده علم و دانش فنی یا تکنولوژی تبدیل شود و ایران به یک واردکننده کالا. میبینیم که خودروهای کره جنوبی به چه تعداد و در چه کشورهایی حضور دارند.
در قراردادهای اخیر تاکید بسیار
زیادی بر صادرات است. این موضوع در سند چشمانداز نیز دیده شده است. در یک
نمای درست، صادرات چگونه میتواند بر توسعه صنعت خودروی ایران اثر بگذارد؟
اصولا صادرات چند کارکرد دارد. صادرات کمک میکند تولیدی که انجام میشود و
در داخل کشور بازاری ندارد به بازارهای جهانی صادر شود، نه اینکه از محل
بازار داخلی صادر شود بلکه مازاد بر نیاز داخلی باید
صادر شود. دوم ارزی که از محل صادرات حاصل میشود، برگردد و به اقتصاد
تزریق شود. در این صورت هم بازار ارز را کنترل کند و هم تامین مالی طرحهای
سرمایهگذاری را انجام بدهد. حالا اگر صادرات افزایش پیدا کند و این
کارکردها را نداشته باشد معنی آن، این است که به لحاظ توسعهای اثری که
باید بگذارد، ندارد.
وقتی ما از توسعه صادرات صحبت میکنیم منظور توسعه صادراتی است که اشتغالزا باشد. توسعه صادراتی نباید با تشدید فشارهای تورمی در داخل کشور همراه باشد، بلکه باید کمک کند به اینکه فشارهای تورمی در گذر زمان کاهش پیدا کند. به چه صورت؟ از طریق درآمدهای ارزی صادراتی که به اقتصاد و سرمایهگذاری برمیگردد و به افزایش ظرفیتهای تولیدی کمک میکند و در نتیجه باعث افزایش عرضه کالا و خدمات و کنترل تورم میشود.