در این بین نیز کراس اوور های زیبا و کوچکی با قیمت بسیار مناسب در بازار
وجود دارند که عبارتند از آئودی Q5، ب ام و X3 ، لکسوس LX . قیمت این کراس
اوورها تقریبا 36000 دلار است و قابلیت دو محوری بودن نیز در آنها به صورت
اختیاری قرار داده شده که یک موتور 2 لیتری توربوشارژ با سیستم انتقال قدرت
به چهار چرخ نیز در آنها دیده می شود.
BMW
اولین سری از ماشین های مدل X خود را در سال 2013 با نام X1 روانه بازار
آمریکا کرد و در تنها در فاصله سه سال رویکردش نسبت به ساخت این نوع ماشین
ها به کلی عوض شد به طوری که X1 ی که این روزها تولید می شود با مدل نمونه
سال 2013 تفاوت بسیار دارد چرا که مدل فعلی دو محوره است ولی مدل 2013 از
یک محور در جلو استفاده می کرد.
در این کلاس، که bmw حالت پویا در رانندگی را برای راحتی سرنشینان عقب
طراحی کرده و امکانات زیادی نیز برای راحتی سرنشینان به آن اضافه کرده است،
کمی سخت است که بتوان به تصمیم BMW خرده گرفت. ماشین تستی که در اختیار ما
قرار گرفت آپشن های اختیاری زیادی را در خود می دید که ارزش آنها مجموعاً
10 هزار دلار می شد؛ برخی از این آپشن ها عبارتند از قابلیت پارک خودکار
ماشین، سیستم صوتی هارمان/کاردون، شیشه زیبای پانورامایی برای سقف که
مجموعا قیمت این ماشین را به 45000 دلار افزایش می داد.
شاید
تصور کنید که آئودی برای رقابت با دیگر خودروسازان شانسی برای عرضه کراس
اوورهای کوچک و ویژه خود در بازار امریکا نداشته باشد اما این طور نیست.
کراس اوور شاسی بلند A3، در این رقابت شرکت کرده است؛ اگرچه Q3 از جدید
ترین پلتفرم گروه خودروسازی فولکس واگن موسوم به MQB در این مدل استفاده
نکرده است ولی به جای آن از معماری PQ35 که مغرف نسل پنجم خودروهای فولکس
واگن هستند بهره برده است.
مدلی که ما برای تست از آن استفاده کردیم یک نمونه از مدل های پرستیژ
آئودی Q3 بود که از آینه های تاشو،درب بالارونده، LED در چراغ های
ماشین،سیستم صوتی Bose، وصندلی های اسپورت برای سرنشینان و امکان استفاده
از حالت های مختلف برای رانندگی، استفاده می کرد که قیمت این ماشین را تا
43000 دلار افزایش می داد.
لکسوس NX200t از لحاظ طولی، تقریبا 10
اینچ بلند از از آئودی و از لحاظ وزنی نیز 500 پوند سنگین تر از مرسدس بود.
از آنجایی که NX، تنها مدلی از کراس اورهای لکسوس است که از بدنه دو جداره
استفاده میکند، این برند در حال گرفتن فیدبک از بازار در رابطه با این
تغییر نیز است. کراس اوور دیگر لکسوس یعنی RX که از NX نیز بزرگتر است،
حدود 20 سال به عنوان یک ماشین لوکس و زیبا در بازار مطرح است. ماشین تستی
NX ی که از طرف لکسوس در اختیار ما قرار گرفت از تمامی اپشن های ماشین های
اسپورت بهره می برد که نشستن در صندلی جلوی این ماشین را لذت بخش تر از
دیگر ماشین ها می کرد.در این ماشین همچنین پکیج تایرهای مخصوصا فصل تابستان
نیز قرار داده شده بود که برای تست ما چندان کاربردی نداشت. از دیگر
امکانات این ماشین می توان به سیستم کنترل تطبیقی سفر،صندلی های چرمی،شارژر
بی سیم،و یک سان روف کارت پستالی زیبا اشاره کرد که قیمت این ماشین را به
46500 دلار افزایش می داد که این موضوع این ماشین را گران ترین ماشین حاضر
در تست می کرد.
مرسدس بنز GLA250 ارزان ترین ماشین در تست حاضر به
شمار می رود چرا که قیمت آن 41975 دلار است. از آپشنهایی که در این ماشین
به کار رفته می توان به پایش نقطه کور،تایرهای 19 اینچی،دوربین عقب،سان روف
پانورامایی، ترمز ضربدری اشاره کرد. برای ساخت GLA، طراحان مرسدس خط سقف
این ماشین را به مانند کلاس A طراحی کرده اند و علت این کار را کمک به
سیستم تعلیق ماشین عنوان نمودند.
در
پایان به اینفینیتی QX30 می رسیم که جدیدترین طراحی را در بین ماشین های
قبلی دارا می باشد. با اینکه طراحی این ماشین برای سال 2017 است اما به نظر
می آید خیلی هم طراحی ویژه ای محسوب نمی شود. بد نیست به قسمت اتصال
A-pillar به کاپوت و گلگیر ماشین نگاهی بیاندازید و سپس آن را با مرسدس
مقایسه کنید؛ به سادگی در می یابید که این دو ماشین در این قسمتها بسیار
شبیه هم هستند.QX30 محصول مشترک دایملر AG و رنو نیسان محسوب می شود و جای
تعجبی ندارد که در ساخت آن از همان پلتفرمی استفاده شود که در مرسدس به کار
رفته است.
اما مونتاژ
این ماشین در ساندلند انگلستان صورت می گیرد و و از ورقه فلزی مرعوبی در
ساخت بدنه آن استفاده شده که همین امر باعث شده این ماشین در زمره ماشین
های گران قیمت این گروه قرار بگیرد.در نگاه اول مدل پرمیوم QX30 با قیمتی
نزدیک 44000 دلار بسیار لوکس تر از مرسدس GLA به نظر می رسد و این امر به
واسطه فلز مرغوبی است که در بدنه آن به کار رفته است. در این ماشین آپشن
هایی مثل چراغ های LED، سیستم دوربین پایش جنبنده اطراف ماشین، سنسورهای
پارک در جلو و عقب ماشین، کیت ایمنی تکمیل به چشم می خورند.
در
مقایسه ای که در ادامه خواهیم داشت، سعی کرده ایم چند رقیب اصلی در این
کلاس را با هم بسنجیم. البته ماشین MKC لینکلن نیز با موتور 2.3 لیتری که
داشت می توانست در این مقایسه قرار گیرد اما قیمت 50 هزار دلاری آن مانع از
هم کلاس بودن آن با این ماشینها شد.
آئودی Q3 کواترو 2016
جایگاه پنجم
در
روزگاری که اکثر خودروها به سمت استفاده از سوخت با کمترین میزان آلایندگی
حرکت می کنند؛ این ماشین حرفی برای گفتن ندارد. این به خاطر ان است که
اگرچه فروش Q3 در آمریکا از سال 2015 شروع شد اما طراحی آن متعلق به سه سال
قبل از آن است که هنوز بحث استفاده از سوخت پاک در خودروها به این شدت داغ
نشده بود.طراحی داخلی این ماشین به شکل خال خالی است و رانندگی با آن با
امکانات عجیبی که در آن قرار داده شده است کمی سخت است؛ بدون اغراق باید
گفت که تا به حال رانندگی با هیچ ماشین لوکسی را به این سختی ندیده بودم.
نکته
منفی که در این ماشین به چشم می خورد این است که در پیچ ها به شدت آسیب
پذیر است و سیستم تعلیق ضعیفی دارد. این ماشین عموما در جاده های پر پیچ و
خم که پیچش های تندی دارند با کمی سرعت، چپ می کند.از دیگر نکات منفی این
ماشین می توان به این نکته اشاره کرد که اگر شدت باد کمی زیاد باشد به
سادگی قادر است بر روی هدایت ماشین اثر بگذارد. اما نکته مثبتی که می توان
به آن اشاره کرد این است که پدال ترمز در Q3 بسیار نرم است و در سرعت های
بسیار پایین در شهرهای شلوغ نیز می توانید بر روی ان حساب کنید.
وقتی
سوار Q3 می شوید انگار سوار یک اتوبوس شده اید. ارتفاع صندلی ها در Q3
بالا است و جای قرار گیری فرمان نیز شما را در وضعیتی قرار می دهد که به
جاده مسلط هستید. بسیاری از رانندگان از این شکایت دارند که وقتی فرما نرا
به سمت پایین می چرخانند با مشکل مواجه می شوند و اینکار برای آنها راحت
نیست. با این اوصاف در مورد این ماشین، حداقل می توان گفت این ماشین یک
اتوبوس کوچک با صندلی های پشت راحت است.
Q3
یک ناهمگونی در خط تولید ماشین های آئودی محسوب می شود. چرا که این ماشین
برای رانندگی اصلا راحت نیست و رانندگی با آن سختی های خاصی دارد در صورتی
که مدل های دیگر آئودی اصلا اینگونه نیستند. طراحی و تقسیم بندی قسمت های
مختلف آن ضعیف و طراحی داخلی آن نیز تا حدی قدیمی به نظر می رسد.
اینفینیتی QX30 AWD مدل 2017
جایگاه چهارم
این
ماشین به شدت مشتری پسند ساخته شده است. این ماشین در واقع تلفیقی از دو
ماشین است و تعداد کمی از خریداران آن این نکته را می دانند که در واقع
سوار بر یک GLA هستند.
با
تشکر از طراحی موزونی که اینفینیتی در این مدل خود به کار برده استمرغوبیت
فلز به کار رفته در بدنه و خطوط موزون و همگون روی بدنه ها شخصیت خاصی به
این ماشین داده است به طوری که می توان گفت QX30 شبیه هیچ ماشینی در دنیا
نیست و بی همتا است.
در فضای داخلی این ماشین، اینفینیتی از داشبورد جدیدی استفاده کرده است که
با سیستم سرگرمی که در ماشین تعبیه شده است سازگار تر باشد که همین امر می
تواند بسیاری از رقیبان را از میدان خارج کند. اما سیستم کنترل آب و
هوا،سوییچ های پنجره، و کلیدهای باز و بسته شدن در همه از GLA الهام گرفته
شده اند به نوعی کپی از آن هستند. فرمان QX30 با GLA250 متفاوت است و این
هم به خاطر آن است که این قسمت مرسدس کمی قدیمی به نظر می رسد.
وجه
تمایز بین QX30 و مرسدس GLA در عمق رنگ بدنه آن است.اینفینیتی ادعا می کند
بهترین سیستم تنظیم خروج هوا، تعلیق، فرمان و انتقال را دارد. اما با
رانندگان چیره دستی که هر دوی این ماشین ها را سوار شده اند که صحبت کردیم،
مدعی بودند که اینفینیتی هنوز راه درازی دررسیدن به نمونه آلمانی خود یعنی
مرسدس GLA دارد. نکته منفی که در مورد اینفینیتی وجود دارد این است که
QX30، در حین حرکت در مسیرهای سنگ فرش شده لیز می خورد و به گوشه ها متمایل
می شود و این موضوع رانندگی با آن را در این مسیرها سخت می کند.
سیستم
انتقال این ماشین که دو حالت اکونومیک و اسپورت را در خود می بیند، به شدت
نیاز به حالتی به نام نرمال دارد که بتواند حالت دنده ها را در بین حالت
اسپورت و اکونومیک قرار دهد.در حال حاضر چنین حالتی وجود ندارد و بر روی
سوییچ تغییر حالت ماشین فقط حرف E,S,M نوشته شده که M مخفف manual یا دستی
به حساب می آید و E و S نیز بیانگر حالت اکونومیک و اسپورت هستند.به طور
متوسط این ماشین به ازای هر گالن سوخت 25 مایل مسافت را طی می کند که 1
واحد کمتر از مرسدس به حساب می آید که شاید این به خاطر آن بوده است که ما
در دور تستی خیلی بین حالت های اسپورت و اکونومیک سوییچ کردیم.
اما
برونسپاری پروژه Qx30 به مرسدس بنز، شمشیر دولبی برای اینفینیتی محسوب می
شود که ممکن است با شکست یا موفقیت آن همراه شود. همانطور که دربالا اشاره
کردیم بسیاری از نقص های QX ریشه در GLA دارد و از نظر طراحی داخلی هم این
ماشین به صورت غیر قابل تحملی فضای داخلی کوچکی دارد که همین امر باعث شد
از جایگاه سوم به جایگاه چهارم سقوط کند.
جایگاه سوم: هاچبک های مغرور
آلمان
ها با کوپه های چهار دار و کوپه های SUV، سلطان زیبایی در این کلاس محسوب
می شوند. اما بر خلاف پیش بینی ها، آنها بازار بزرگ کراس اوورهای کوچک را
به سادگی از دست دادند. GLA یکی از این نمونه ها است.این مدل از مرسدس یک
کراس اوور واگن مانند کوچک است که سقف آن نیز 5 اینچ کوتاه تر از نمونه
لکسوس است.برای افراد با اندازه متوسط این ماشین یک ماشین دو نفره محسوب
میشود و از این ماشین 42000 دلاری می توان برای مسافرت های دو نفره استفاده
کرد.
علاوه
بر اینکه این ماشین از امکانات اولیه رفاهی در مدل های مشابه خود بی بهره
است،کمبود جا برای بار، عدم داشتن صندلی عقب قابل نشستن و صندلی های قدیمی و
دکمه های proximity نیز از نقاط ضعف این ماشین به شمار می رود. اما از
بسیاری جهات از لحاظ زیبایی و طراحی این ماشین زیباتر از مزدا 3 است چرا که
مواد به کار رفته در ساخت بدنه این ماشین اصلا قابل مقایسه با مدل های
دیگر نیست.
رانندگی
با GLA خیلی خشک به نظر می رسید اما نه در حد اینفینیتی!در این ماشین
نقص رانندگی سفت و خشک با کنترل آسان ماشین و بدنه در پیچ ها پوشش داده شده
و قابل اغماض است.(این مدل از مرسدس از تایرهای بزرگتر اما با عرض کمتر
استفاده می کند) چراغ و فرمان دقیق این خودرو، راننده را در کنترل ماشین
بسیار کمک می کند. جعبه دنده 7 دنده ای این ماشین، تعویض دنده روانی را در
افزایش یا کاهش دنده در اختیار راننده، قرار می دهد. برنامه راه انداز این
خودرو، آن را قادر می سازد تا ظرف 6.1 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت
برسد که این نرخ در اینفینیتی QX30 حدود نیم ثانیه بالاتر است.
در
مقایسه با QX30 می توان گفت که GLA250 سواری روان تری به راننده می دهد
اما به سختی می توان گفت همه امکانات آن تکمیل است چرا که یک ماشین لوکس
باید هم زیبا باشد و هم امکانات و آپشن های بالایی در اختیار راننده قرار
دهد که GLA250 هیچ کدام از این موارد را در حد عالی ندارد.
لکسوس NX200t F AWD اسپورت مدل 2016
جایگاه دوم
تنها
ماشین اسپورت حاضر در این لیست که اسم اسپورت را در نام خود یدک می کشید
لکسوس بود. لکسوس NX200t تقریبا در عملکرد در پیچ ها یک دهم BMW X1 است.
این ماشین برای توقف از سرعت 70 مایل بر ساعت حدود 183 فوت مسیر را طی
میکند تا توقف کامل انجام دهد در حالی که 20 فوت بیشتر از QX30 محسوب می
شود. بر خلاف اینکه قدرت موتورش 235 اسب بخار است اما این مدل از لکسوس
دومین خودروی کند این گروه محسوب می شود. در کل این ماشین هیچ وجه مشترکی
با لکسوس مدل IS350 اسپورت F ندارد.
F
اسپورت لکسوس هرگز در رقابت سرعتی در پیست با دیگر ماشین های این گروه در
رده اول قرار نگرفت چرا که لکسوس تمرکز خود را در ساخت این ماشین بیشتر بر
روی زیبایی و لوکس بودن آن قرار داده و نه عملکرد سرعتی آن. صندلی های این
ماشین اسپورت به خوبی تقویت شده اند و افراد بلند قد نیز در این ماشین
احساس راحتی خواهند کرد. با این حال صندلی عقب BMW کمی بزرگتر است اما
صندلی های NX ظاهری آراسته تر و زیبا تر دارند که فضای مناسبی برای سواری
دو فرد بالغ فراهم می کند.
کابین
NX بسیار بی سرو صدا است و در هر جاده ای که شما برانید کمترین سر و
صدایی از کابین به گوش نمی رسد. چهار سیلندر تقویت شده لکسوس بسیار روان تر
از هر ماشین دیگری در این گروه بود و سیستم انتقال 6 دنده ای آن تعویض
دنده را برای هر راننده ای چه به بالا و چه به پایین اسان کرده است.
لکسوس
از یک صفحه نمایش یک چهارم لپتاپی در داشبورد استفاده کرده است که در حین
لپتاپ کار یک لپتاپ را برای راننده انجام می دهد و این تنها مورد خاصی بود
که در این ماشین می تواند فشار خون شما را بالا ببرد و از رانندگی با آن
هیجان زیادی به شما دست دهد.
BMW X1 xDriver28i مدل 2016
رتبه اول
X1
تمام کراس اوورهای لوکس سایز کوچک را پشت سر می کذارد چرا که پکیجی که در
ساخت آن استفاده شده است برای هر راننده ای راحت،موثر و کاربردی است. ما
دلیل خوبی برای این داریم که چرا X1 رده اول را به خود اختصاص داد و با
فاصله 27 امتیازی نسبت به رقبا در جایگاه اول قرار گرفت. BMW تنها
خودروسازی بود که توانست نسل دوم ماشین ها را در این رده به بازار عرضه
کند. آخرین مدل از z1 درسهایی دارد که مرسدس و اینفینیتی تازه در ابتدای
یادگیری آنها هستند.
X1
اصلی فقط از محور عقب برای حرکت خودرو استفاده میکند(دیفرانسیل عقب) و شش
دنده است و از لحاظ ظاهری شباهت کمی به واگن ها دارد و صندلی عقب آن هم
بسیار تنگ و کم جا است.BMW در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت نسل دوم این ماشین
ها را با دیفرانسیل جلو روانه بازار کند که این کار،خریداران زیادی را جذب
این ماشین کرد. در این مدل جدید، فضای صندلی عقب نیز بسیار راحت و مناسب
است. جای نشستن شما در این ماشین مثل اینفینیتی و مرسدس ارتفاع پایینی دارد
و ارتفاع سر با سقف ماشین نیز بیشتر از ماشین های دیگر این گروه است و
همین امر به ایجاد فضای بیشتر در آن کمک کرده است.
نظر
برخی منتقدان در مورد این ماشین درست است چرا که برخی از قابلیتهای شاسی
های E91 سری 3 را در خود نمی بیند.کمپانی های کمی دیفرانسیل جلو را به صورت
داینامیک در خودرو تعبیه می کنند که میتوان از کلابمن در مینی به عناون
یکی از این موارد نادر اشاره کرد که چنین کاری را انجام داده است. جالب
ترین موردی که در این ماشین ما را تحت تاثیر قرار داد، احساس آسودگی خیال
در بزرگراه ها با سرعت زیاد و پیچ های تند بود که ماشین کوچکترین تکانی نمی
خورد. سیستم انتقال آیسین با اپلیکیشنی برای تعویض 8 دنده، راننده را قادر
می سازد در هر لحظه هر کدام از دنده را انتخاب کند.
با وجود موتوری به قدرت 228 اسب بخار و ظرفیت دو لیتری و 4 سیلندر آن، X1
توانست ظرف مدت 6.3 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد. و بهترین
عملکرد را در نرخ مصرف بهینه سوخت از خود به جای گذاشت به طوری که در هر
گالن توانست 27 مایل را طی کند.