پدال نیوز: سال پیش در چنین روزهایی بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور که آن روزها وزیر صنایع و معادن آخرین ماههای دولت هشتم بود، در مراسم ویژه توقف خط تولید پیکان با یک ماژیک آبی روی بدنه آخرین پیکان تولید شده در شرکت ایرانخودرو که عازم سالن موزه این شرکت بود، نوشت: «پیکان ارابهای بود که بر دوش صنعت شکل گرفت و امروز به موزه میرود تا نظارهگر اعتلای صنعت باشد.»
به گزارش پدال نیوز به نقل از صمت، حاضران در مراسم باشور و هیجان ویژهای برای او کف زدند و او به این ترتیب خبر توقف خط تولید پیکان را پس از 38 سال به رسانهها اعلام کرد و حدود 10 سال پس از آن در 19اسفند سال گذشته نیز در مراسمی مشابه در واحد ایرانخودرو تبریز با حضور معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت خط تولید وانتپیکان متوقف و به جای آن تولید وانتهای«آریسان» آغاز شد.
آمدن پیکان و رفتن آن ماجرایی خاطرهانگیز است که بهزودی درباره آن گزارشهایی خواهیم نوشت اما در گزارش امروز میخواهیم از چگونگی شکلگیری آرم اتومبیلهای معروف جهان و ایران صحبت به میان بیاوریم که البته معروفترین و آشناترین آرم به چشم ما ایرانیها هنوز «آرم» پیکان است. اتومبیلی که گویی عضوی از خانواده ما وگاه نیز به جای پدران ما نانآور خانوادههای ایرانی بود.
داستان انتخاب آرم پیکان از این قرار است که یکی از دوستان نزدیک مرحوم «احمد خیامی» بنیانگذار «ایران ناسیونال» سابق و «ایرانخودرو» امروز تعریف کرده و گفته است: «بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله متفقین و آزادیها در حوزه فعالیت سیاسی، جوانان هم به سیاست علاقهای خاص پیدا کردند و «احمد خیامی» با آنکه از طبقات پایین جامعه بود و در جوانی محرومیتهایی کشیده بود، مثل بیشتر روشنفکران آن زمان تمایلی به احزاب چپی مثل حزب توده نداشت و دارای تمایلات ملیگرایانه بود و به این سبب در شعبه مشهد «حزب ایران» نامنویسی کرد و در تمام سالهای بعد از شهریور 1320 تا 28 مرداد 1332 که فعالیت احزاب آزاد بود، در آن حزب فعالیت میکرد. چون جوانی ورزشکار بود، بارها میشد او را در صف اول مبارزه بین احزاب و زد و خورد گروههای مختلف سیاسی دید. حزب ایران، حزب کوچک ملی بود که رهبران و اعضای آن طرفدار محمد مصدق بودند و وقتی نهضت ملی کردن صنعت نفت آغاز شد، همگی به عضویت جبهه ملی درآمدند و در حقیقت ستون اصلی جبهه ملی را تشکیل دادند.
بعد از 28 مرداد 1332 بسیاری از اعضای حزب ایران گرفتار، محکوم و زندانی شدند اما «احمد» مشکلی پیدا نکرد. او در آن زمان جوانی گمنام بود که بین مشهد و تهران فعالیت میکرد. بعد از 28 مرداد به کلی از سیاست کنارهگیری کرد اما تمایلات ملیگرایانه خودش را از دست نداد. به این سبب وقتی برای کارخانه به دنبال اسم میگشت، نام «ایران ناسیونال» را انتخاب کرد. «ایران» به سبب تمایل به حزب ایران و ناسیونال (ملی). به سبب عضویتاش در جبهه ملی، درباره نام اتومبیل هم او «آرو» را نپسندید و تصمیم گرفت برای مارک اتومبیل کارخانه «روتس» نام ایرانی انتخاب کند و معنی فارسی کلمه «آرو» به معنی «تیر»، «خدنگ» و «پیکان» را به او پیشنهاد دادند که او در میان این کلمات «پیکان» را پسندید و این نام را روی نخستین تولیدات کارخانه خود یعنی «ایرانناسیونال» گذاشت و تولید آن بهطور رسمی از اوایل دهه 40شمسی آغاز شد. آرم پیکان یعنی همان «اسب و ارابه» معروف به عنوان یکی از آشناترین آرمها در ذهن دوستداران تولید اتومبیل ایرانی نهادینه و ماندگار شد.»
همینجا لازم است، یادآوری کنم که نام طراح آرم پیکان در جایی به ثبت نرسیده است، اما هنگامی که از «ایران ناسیونال» به ایرانخودرو تغییر کرد، آرم آن را یکی از طراحان باذوق کشورمان به نام «بیژن جناب» ارائه داد که آن روزها خیلی هم جوان بود و از دیگر آرمهای طراحی شده توسط او میتوان به آرم «فرهنگسرای سرو» و آرم «صنایع غذایی دریایی» اشاره کرد.
در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی انتخاب آرم و طرح برای شرکتهای خودروسازی داخلی نیز یکی از دغدغههای مدیران خودروساز بود که نخستین دغدغه آنها را مرحوم استاد «مرتضی ممیز» حل کرد و آرم شرکت سایپا را برای آنها طراحی کرد. از «مرتضی ممیز» نیز طرحها و لوگوهای معروفی در ادبیات اجتماعی و صنعتی کشورمان باقی مانده است که از آنها میتوان به آرم «سمند»، آرم «شهرداری تهران»، «سازمان آتشنشانی»، «سازمان گمرک»، «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» و «شرکت ملی فولاد» اشاره کرد.حالا بهانهای پیدا کردیم تا در گزارش امروز شرحی کوتاه به برخی از آرمهای معروف اتومبیلهای جهان بنویسیم.
«آرم»ها با ما حرف میزنند
میگویند «آرم»های اتومبیلهای جهان با ما حرف میزنند و نشانههایی از فرهنگ بومی خودشان را به ما گوشزد و وانمود میکنند و به قول طراحان و گرافیستها واژه لوگو از واژه یونانی (logos) به معنای «زبان» مشتق شده و اینگونه است که لوگو یک نماد و علامت بوده و نمایانگر یک سازمان و محصول هم هست و معادل فارسی «لوگو» و آرم را «نشانه» قرار دادهاند و نشانهها ممکن است حرف، عدد، تصویر، طرح گرافیکی یا ترکیبی از آنها باشند.
یک آرم نمایانگر حجم زیادی از اطلاعات است که در بیان بصری، متراکم و فشرده شده است؛ به همین دلیل در طول تاریخ، از نمادها و نشانهها که دارای هویتی بصری هستند، به عنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط استفاده شده است. نشانه یک سازمان باید مروج بصری آن باشد؛ هویتی که به آسانی و به سرعت قابلتشخیص باشد.براساس تحقیقات، لوگوی یک نشان (برند)، یکی از مهمترین عناصر خارجی دیداری برای مشتریان است؛ از این رو صاحبان کسبوکار سعی میکنند برای جلبنظر مشتریان، هرچه بیشتر به زیبایی عناصر دیداری نشان(برند)شان توجه کنند.
در طراحی «لوگو» باید به رنگ، قالب و دیگر اجزای آن توجه کرد؛ زیرا هر یک از آنها معنا و مفهوم خاص خود را به مخاطبان منتقل میکنند و تاثیر خاص خود را بر آنها میگذارند؛ برای مثال، بر اساس تحقیقات انجام شده، دیدگاه افراد به شکل کلی لوگوها کاملا متفاوت است و در ذهن مخاطبان، لوگوهای گرد یا زاویهدار معانی مختلفی پیدا میکنند.
افراد لوگوهای گرد را نشاندهنده تعامل و ارتباط میان محیط و داخل میدانند. گردی با نزدیک بودن، صمیمی بودن و هماهنگی ارتباط دارد. در مقابل، اشکال زاویهدار نشاندهنده انرژی، محکم بودن و قدرت هستند. لوگوی مطلوب فرهنگهای مشرق زمین، گرد است و در فرهنگ غربی لوگوهای زاویهدار بیشتر موردتوجه قرار میگیرند.
بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که با جهانی شدن نشان(برند)ها، گرایش عمومی بیشتر به سمت و سوی طرحهای مشرق زمین سوق پیدا کرده است و طبق تحقیقات، 68 درصد شرکتها تمایل دارند تا لوگویشان را از شکل زاویهدار به گرد تغییر دهند.با این توصیف به سراغ چند لوگو و آرم از اتومبیلها و نشان(برند)های معروف خودروسازی جهان میرویم.
«آرم» تویوتا
آرم تویوتا از 3 بیضی تشکیل شده که معرف قلب مشتری، قلب تولید و قلب پیشرفت فنی است که در حال گسترش است و نمایانگر فرصتهای بیکرانی است که دور 2 بیضی دیگر قرار گرفته است.
«آرم» مرسدس بنز
آرم مرسدس بنز ستاره 3پری است که نشان مرسدسبنز بوده و به معنای تسلط آن بر زمین، دریا و آسمان است. این لوگو نخستینبار روی اتومبیل دایملر مدل 1909 دیده شد. لوگوی کنونی که در آن حلقهای به دور یک ستاره اضافه شده، در سال 1937میلادی طراحی شد و تاج افتخاری برای این نشان(برند) است.
«آرم» سیتروئن
آرم این خودرو در ظاهر حرکت رو به بالا را نشان میدهد اما در واقع طراح آن با هدف دیگری آن را خلق کرده است. «آندره سیتروئن»، خالق این خودرو کار در صنعت موتور را با تولید چرخدنده آغاز کرد و علامت نظامی 2 تایی آن را در واقع نماد دندانههای چرخدنده برشمرده است.
«آرم» مزدا
«آرم» مزدا چیزی شبیه یک لاله خوش فرم و نمایانگر بالهای باز شده است. در فرهنگ ژاپن علامت 7 به معنای ابتکار، درک هدف و لطافت است.
«آرم» رنو
آرم رنو شبیه الماس است و نخستینبار به صورت آرم ایستاده، روی «در» موتور بهکار رفت و بوق اتومبیل پشت آن قرار میگرفت. در سال 1922میلادی قسمت مرکزی آرم برای خروج هوا بریده شد. رنو آرم امروز خود را از سال 1924میلادی با خود همراه دارد.
«آرم» سوبارو
سوبارو نخستین کارخانه ژاپنی تولیدکننده خودرو بود. نشان این شرکت به ستارگان خوشه پروین اشاره دارد.
«آرم» بی.ام.و
از وقتی «بی.ام.و» به تولید موتور هواپیما روی آورد، آرم امروز خود را برگزید. این آرم نشانگر یک ملخ خوشفرم و در حال چرخش هواپیما است و میگویند رنگ آبی آن یادآور آسمان است.
«آرم» هیوندای
آرم هیوندای یک بیضی است که حرف H با فونت خاص بیضیمانند، درون آن قرار دارد. میتوان آن را نمادی از هدف کارخانه برای پیشرفت قلمداد کرد؛ بدین صورت که بیضی نمادی از گسترش و افق جهانی است و حرف H مورب نمادی از 2طرف یعنی کارخانه و مشتری است که به یکدیگر دست مشارکت دادهاند.
«آرم» ولوو
دایره پیکاندار در آرم ولوو، نشانه قرارداد فولادی است. دایره و پیکان همچنین یادآور سپر، نیزه و سیاره مریخ است که نماد شیمیایی برای آهن نیز است.
اتفاقها و «آرم»ها
«مهندس عشقی» ازجمله محققان و نویسندگانی است که تحقیقات جالبی درباره فلسفه پیدایش برخی آرمهای اتومبیلهای معروف جهان در کتاب «نشانه» که چند سال پیش از سوی انتشارات «یساولی» منتشر شد، دارد و در این کتاب توضیحات کافی و مبسوطی درباره چگونگی پیدایش بسیاری از آرم نشان(برند)های معروف خودروسازی در جهان آورده است. او در بخشی از تحقیقات خود، در این زمینه به برخی نکات و رویدادهای جالبی در این حوزه اشاره کرده است، ازجمله اینکه یادآور شده است: بیشتر لوگوهایی که خودروسازها استفاده میکردند، به شکل اتفاقی طراحی شده بود و فقط در سالهای اخیر و با نشان(برند)هایی همچون «لکسس» نشانههایی از طراحی حرفهای در دنیای لوگوی نشان(برند)ها به منصه ظهور رسید و چندی پیش هم شرکت جیپ، لوگوی پیشین خود را که نمادی گرافیکی از نمای جلوی «لواکثیر» بود، عاقبت کنار گذاشت؛ این تصمیم هم به نوبه خود عجیب بود. درست است که این نشان(برند) در سراسر دنیا شهرت دارد اما نداشتن لوگوی واحد نیز در جای خود عجیب و نادر است.
داستان «آرم»های کادیکلاک و فولکس و فراری
2 دهه 1950 و 1960 میلادی سالهای اوج طراحی نمادهای گرافیکی برای خودروها بودند. خودروسازان برای مدلهای تازه خود نمادهای جدید تعریف میکردند و رقابتی جدی در این زمینه بین آنها شکل گرفته بود. کادیلاک نخستین شرکتی بود که در سال 1998میلادی لوگوی قدیمی خود را تغییر داد. برای این منظور یکی از طراحان صاحبنام را به خدمت گرفت.
نشان اولیه کادیلاک بر مبنای شناسه خانوادگی مردی که این شرکت را در سال 1701میلادی تاسیس کرد، طراحی شده بود. «آنتونی دلاموته» که با نام «سر کادیلاک» هم شناخته میشد، مدیری میانپایه در دولت ایالات متحده بود که پایهگذار کادیلاک در دیترویت شد. شرکت او تا سالها ارابههای فلزی میساخت و نشانی که برای محصولاتاش انتخاب شده بود، برازندهاش میکرد.
قورباغه هیتلری
«ریمپیسه» همان کسی بود که در اواخر دهه 30 میلادی موتور فولکس قورباغهای را طراحی کرد. در سال 1939میلادی فولکس قورباغهای محبوب هیتلر بود و از آن به عنوان لذت از مسیر یاد میکرد. لگوی اصلی که «ریمپیسه» در رقابتی درونسازمانی آن را طراحی کرده و به خاطر این خلاقیت 50 مارک برنده شده بود، با چرخ دندهای احاطه شد که نشان رسمی جبهه کارگری آلمان بود اما پس از جنگ دوم جهانی این دنده از لوگو حذف شد.
ماجرای اسب «فراری»
یکی از معروفترین کارخانههای اتومبیلسازی که محصولات آن از گرانقیمتترین اتومبیلهای دنیا است و تمام علاقهمندان سرعت در دنیا با این کارخانه آشنا هستند، «فراری» است. لوگوی مربوط به این شرکت یک اسب بلند شده روی 2 پا در یک زمینه زرد رنگ است که معمولا حروف S F به علامت «Scuderia Ferrari» در پایین آن مشاهده میشود. این آرم در حقیقت مربوط به یک خلبان بسیار ماهر ایتالیایی در جنگ جهانی اول است که همیشه این آرم را بر روی هواپیماهای خود ترسیم میکرد. برخی میگویند، لوگوی فراری علامت مربوط به شهر «اشتوتگارت» است و عدهای نیز میگویند، انتخاب این لوگو به این علت بوده است که خانواده «کنت فرانسیسکو باراکا» اسبهای زیادی نگهداری میکردند و عدهای معتقدند وی این آرم را از روی یک هواپیمای سقوط کرده آلمانی که نشان شهر «اشتوتگارت»را بر روی خود داشته، الهام گرفته است.نکته جالب اینکه «اشتوتگارت» یک لغت قدیمی آلمانی به معنای مزرعه است که در ایتالیایی scuderia تلفظ میشود.در 17 ژوئن 1923 «انزو فراری» یک مسابقه سرعت را در شهر «راونا» برد و با مادر «فرانسیسکو» ملاقات کرد. «کنتس پاولینا» (مادر فرانسیسکو) به او پیشنهاد کرد که از آرم اسب روی اتومبیلهای خود استفاده کند تا برای وی خوششانسی بیاورد اما نخستینباری که وی از آرم اسب روی خودروهای خود استفاده کرد 11 سال بعد، در 24 سپتامبر 1934 بود.
داستان «آرم» شورولت
گفته میشود، ریشه «آرم» شورولت، که یکی از نشان(برند)های جنرالموتورز به عنوان پرفروشترین خودروساز دنیا است، به یکی از سفرهای «ویلیام دورانت»، موسس این شرکت به پاریس در سال 1907میلادی باز میگردد. «دورانت» آنچنان مسحور طرح زیبای کاغذ دیواری خود قرار گرفته بود که تکهای از آن را کند و داخل کیف پول خود قرار داد. چند سال بعد در سال 1913میلادی او این تکه را مبنای طراحی لوگوی طیفی از خودروهای تولیدی خود که نامشان را از «لوئیس شورولت»، راننده مسابقات سرعت به عاریت گرفته بودند، قرار داد.
باور کردن اینکه یک تکه کاغذ دیواری الهامبخش دلیلی بوده که با کنار هم قرار دادن چند شرکت خودروساز، بزرگترین تولیدکننده خودرو را به وجود آورد، شاید کمی سخت باشد اما این داستان تقریبا با واقعیت انطباق دارد. سفر او به پاریس و آن تکه کاغذ دیواری لوگوی شرکتی را رقم زد که اکنون از آن به عنوان «ضربان قلب صنعت امریکا» یاد میشود. در ابتدا همه شرکتها اصرار داشتند، نماد فلزی از لوگوی خود را در قسمت جلویی کاپوت روی رادیاتور نصب کنند اما بعدها بیشتر به استفاده از نمادهای رنگارنگ که روی حفاظ جلویی رادیاتور یا به اصطلاح جلوپنجره قرار میگرفت، روی آوردند.