آشنایی با رزمندگان!
تویوتا نخستین نسل از پرادو را در نخستین سال از دهه 90 میلادی تحت عنوان
یک لندکروزر اسپرت به بازار جهانی عرضه کرد و سومین نسل این خودرو که در
سال 2002 معرفی شده بود، برای نخستینبار توسط ایرتویا و در سال 2005 به
بازار کشور ما عرضه شد. پرادوی عرضه شده به ایران که تحت عنوان J120 شناخته
میشد، دارای انواع 4 و 6 سیلندر و همچنین ابعاد بدنه 3 و 5 درب بود که
البته در این مطلب نمونه 6 سیلندر 5 درب آن مورد بحث ماست. همچنین در سال
2010، پرادوی نسل چهارم یا J150 به بازار کشور ما راه پیدا کرد که بازه
قیمتی متفاوتی با کُرهایهای مورد بحث ما دارد، به همین خاطر از بررسی این
خودرو صرفنظر خواهیم کرد. کیا موهاوی یا بهتر است بگوییم «بورِگو» نام
خودرویی است که در طرف دیگر میدان قرار دارد. این SUV سایز متوسط محصولی
بود که کیا موتورز در بحران اقتصادی آمریکا برای ربودن گوی رقابت از
محصولات خودروسازان آمریکایی به بازار ارائه کرده بود. اطلس خودرو
نمونههای 6 و 8 سیلندر این خودرو را به ترتیب از سال 2009 و 2010 به بازار
کشور عرضه کرد که هماکنون نمونههای متفاوت این خودرو از حدود 129 الی
بیش از 200 میلیون تومان قیمتگذاری میشوند. وراکروز یا بهتر است بگوییم
IX55 نیز در دورهای چندساله حکم بزرگترین SUV خط تولید هیوندای را داشت
که این روزها سانتافه گرند جایگزین این خودرو شده است. IX55 فقید که در
وضعیت حال حاضر بازار خودروی کشور از جایگاه فروش بسیار خوبی بهره میبرد،
خودرویی با ظاهر مناسب، پیشرانه قدرتمند و کابین نسبتا لوکس است که در بین 3
خودروی مورد بحث، سواری راحتتری نیز دارد.
زیبا، با ابهت، زمخت!
همانطور که بالاتر نیز اشاره شد، این سه خودرو در کلاس SUVهای سایز متوسط
طبقهبندی میشوند و هر سه طولی در حدود 4.8 متر دارند. پس اگر به دنبال یک
خودرو برای استفاده راحت و بیدردسر در کلانشهرها باشید، این سه گزینه
چندان امیدوارکننده نیستند. پرادو J120 از قدیمیترین طرح بین این گروه
سهتایی بهره میبرد و موهاوی هرچند که با ظاهر زمخت ممکن است چندان
عامهپسند نباشد، جوانترین عضو این اکیپ به شمار میرود. موهاوی تقریبا در
تمامی نسخهها با ظاهری مشابه به بازار عرضه شده است و تنها برخی مالکان
اقدام به همرنگسازی بخش زیرین خودرو با بدنه میکنند. اما IX55 و وراکروز
که البته در اصل یک خودرو هستند، از نظر ظاهر تفاوتهای جزئی مثل وجود
جلوپنجره ساده توری لانه زنبوری در وراکروز و چراغ خطر LED در IX55 هستند.
همچنین پرادو در نسخههای کمآپشن و مدل پایین، از بدنه دورنگ (بخش زیرین
طوسی) بهره میبرند ولی نمونههای مدل بالا، بدنه یکرنگ دارند. همچنین
پرادو دارای دو نسخه زاپاس عقب و زاپاس زیر است که این دو نمونه از نظر حجم
باک سوخت نیز با یکدیگر متفاوتند. لازم به ذکر است که هر سه خودرو در نسخه
فول آپشن با رینگهای آلومینیومی 17 و 18 اینچ در بازار حضور دارند و
کُرهایها به صورت استاندارد از چراغهای جلوی زنون بهره میبرند.
فضای داخلی
خودروهای SUV، به ویژه در نسخههای سایز متوسط یا بزرگ از فضای داخلی
گستردهای بهره میبرند و 3 خودروی مورد بحث ما نیز از این قاعده مستثنی
نیستند. هر سه شاسیبلند شرقی با بهرهگیری از 3 ردیف صندلی یا بهتر است
بگوییم گنجایش 7 نفر به بازار داخلی عرضه میشوند و هر سه آنها نیز در نسخه
فول آپشن از تودوزی چرم بهره میبرند. هیوندای وراکروز یا IX55 عمدتا با 3
نوع تودوزی مشکی، مارون و موکا در بازار به چشم میخورد که هرچند نسخههای
مارون و موکا شکیلتر جلوه میکنند اما تودوزی تیره آن، علائم مستهلکشدن
متریال داخلی را دیرتر نشان میدهد. همچنین از آنجا که این محصول هیوندای
با رویکردی نیمه لوکس به بازار جهانی عرضه شده بود، در داخل کابین این
خودرو ارگونومی و راحتی بیشتری به چشم میخورد هرچند که موهاوی به عنوان
برادر همخون وراکروز، فضایی دلبازتر به ویژه از دید عرضی به شما ارائه
میکند. موهاوی نیز عمدتا با دو نوع تودوزی کرمی و مشکی در بازار حضور دارد
که البته حجم نسبتا زیاد پلاستیک خشک به کار رفته در ادوات داخلی این
خودرو، به شما حس چندان خوبی نخواهد داد. هرچند که مواردی همچون کنسول
زیرآرنجی بزرگ، کاپوت کشیده افقی و امثال اینها، حس و حالی آمریکایی به
خودرو میبخشد. همچنین صندلیهای دو ردیف اول و وسط موهاوی و وراکروز قابل
تنظیم هستند که از این رو شما میتوانید فضای دلخواهتان را در خودرو تنظیم
کنید. پرادو J120 با توجه به کهنگی طراحیاش که این روزها به بیش از یک دهه
نیز میل میکند، کابین چندان جذابی در قیاس با رقبای کُرهای ندارد اما در
داخل این خودرو نیز ابهت یک خودروی بزرگجثه را به خوبی تجربه خواهید کرد.
همچنین اگر پرادوی شما از تودوزی پارچهای بهره ببرد، صندلیهای راحتتری
خواهید داشت. جالب است بدانید که اکثر ادوات داخلی پرادو قابل شستوشو
هستند و بهراحتی مشتعل نمیشوند.
امکانات
کُرهایها معمولا برای فروش بهتر محصولاتشان از سلاحی به نام «آپشن» بهره
میگیرند. وراکروز به عنوان یک شاسیبلند نیمه لوکس با قیمتی مناسب از
امکاناتی مثل گرمکن صندلیهای جلو، سانروف دوحالته برقی، باز و بست برقی
درب صندق، دوربین دید عقب به همراه سنسور پارک، سیستم ورود و استارت بدون
سوئیچ، آینههای جانبی برقی به همراه گرمکن، آیینه الکتروکرومیک میانی،
چراغ مطالعه و Moodlight داخل کابین، سنسور نور و باران، سیستم صوتی به
همراه 6 اسپیکر و نویگیشن، سیستم صوتی Infinity به صورت سفارشی، تنظیم برقی
غربیلک فرمان، سیستم یکپارچه حافظه صندلی و غربیلک، کروز کنترل، دکمههای
کنترل سیستم صوتی از روی غربیلک یا اینترفیس، 9 کیسه ایمنی هوا، کامپیوتر
سفری، سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه به همراه دریچههای مجزای عقب،
سیستم شستوشوی چراغهای جلو و... بهره میبرد. در مقابل موهاوی نیز برای
ایمنی بیشتر سرنشینان از 9 کیسه ایمنی هوا بهره میبرد و در بخش امکانات
مواردی همچون سیستم صوتی به همراه بلوتوث و قابلیت پخش از روی CD و USB،
سیستم روشنایی خودکار چراغها، سنسور باران، درب صندوق عقب برقی، کروز
کنترل، سیستم کمکی شروع حرکت در سربالایی و به طور کلی مواردی مشابه
وراکزور/IX55 بهره میبرد. اما پرادوی ژاپنی در فولترین نسخه خود از سوکت
خروجی برق، کیسههای ایمنی هوا برای سرنشینان جلو، زانوی راننده، پردهای و
جانبی، کولر و سیستم تهویه مطبوع دوگانه اتوماتیک، برفپاککن تناوبی شیشه
عقب، سیستم کنترل ارتفاع، یخچال، کروز کنترل، تنظیم برقی صندلیهای
سرنشینان جلو، سانروف برقی، شیشهها با فیلتر UV، سنسور پارک عقب و... بهره
میبرد. در مجموع امکانات این سه خودرو در مقایسه با محصولات امروزی چندان
چشمگیر نیستند اما در حد نیاز عادی شما را برطرف میکنند.
نبرد 6 سیلندرها!
هرچند که پرادو در دو نسخه 4 و 6 سیلندر و موهاوی با دو پیشرانه 6 و 8
سیلندر به بازار داخلی عرضه شده بودند اما برای همسانسازی شرایط، در این
مطلب تنها به سراغ نسخههای 6 سیلندر هر سه خودرو میرویم. هر چند که
وراکروز/IX55 در بازار جهانی تنها یک پیشرانه بنزینی، یعنی نمونه 3.8 لیتری
عرضه شده به بازار کشور ما را روی خط تولید داشت. پیشرانه 3.8لیتری V6
استفاده شده روی IX55/وراکروز که از سری پیشرانههای لامبدا 2 هیوندای-کیا
محسوب میشود، در این خودرو نهایت قدرتی معادل 260 اسب بخار را به شما
ارائه میکند که البته قدرت مذکور با انتقال به جعبه دنده 6 سرعته
اتوماتیک تیپ ترونیک و در نهایت سیستم چهارچرخ متحرک هوشمند خودرو، کشش
بسیار خوب و شتاب صفر تا صد 8.7 ثانیه را برای شما فراهم میسازد. همچنین
حداکثر سرعت 190 کیلومتر بر ساعت، عددی است که به صورت رسمی توسط کارخانه
سازنده برای این خودرو اعلام شده. هرچند که رکورد 210 کیلومتر بر ساعت برای
این خودرو چندان دور از ذهن نیست. جعبه دنده وراکروز عملکرد بسیار خوبی
دارد و همچنین ترمزهای چهار چرخ دیسکی ABS به همراه ESP به کار رفته روی
این شاسیبلند کُرهای، جثه 2 تنی خودرو را به خوبی تحت سلطه دارد. موهاوی
نیز به عنوان برادر وراکروز از پیشرانهای مشابه اما با نهایت قدرت 14 واحد
بیشتر بهره میبرد اما روی این خودرو از جعبه دنده 5 سرعته اتوماتیک
استفاده شده که با توجه به وزن خالص بالاتر، شتاب و کشش کندتری در این
خودرو احساس خواهید کرد. در سوی دیگر میدان، تویوتا پرادو با پیشرانه 6
سیلندر 4 لیتری Vشکل با نهایت قدرت 240 اسب بخار قرار گرفته که البته
بیشینه گشتاوری معادل 377 نیوتن متر را به شما ارائه میکند! پرادو 6
سیلندر در 2 نسخه دندهای و اتوماتیک در بازار کشور ما حضور دارد که این دو
نسخه به ترتیب شتاب صفر تا صد 9.1 و 9.8 ثانیه را برای شما فراهم میسازد و
هرچند که نمونه اتوماتیک رانندگی راحتتری برای شما فراهم میسازد اما اگر
به دنبال زور بیشتر باشید، نسخه دندهای را انتخاب کنید.
در واقع
پرادو آفرودریترین خودرو در این جمع 3 تایی محسوب میشود و به بیان دیگر
از 2 خودروی کُرهای نباید انتظاری بیش از جادههای نسبتا ناهموار داشت.