پدال نیوز: شاید نظر اکثر ما همین باشد که یک خودرو برای موفقیت باید طراحی زیبا و خصوصیات فنی مناسب را در کنار قیمت قابل قبول ارائه کند. اما کم نیستند خودروهایی که خیلی از این فاکتورها را ندارند و توانستهاند به موفقیت دست پیدا کنند.
به گزارش پدال نیوز، این که چرا بعضی خودروها محبوب میشوند و بعضی دیگر آنقدر مورد بیمهری قرار میگیرند مساله پیچیدهای است.
به گزارش عصر ایران،
شاید نظر اکثر ما همین باشد که یک خودرو برای موفقیت باید طراحی زیبا،
امکانات خوب و خصوصیات فنی مناسب را در کنار قیمت قابل قبول و تا حدودی
جذاب ارائه کند. اما کم نیستند خودروهایی که خیلی از این فاکتورها را
ندارند و توانستهاند به موفقیتهای افسانهای دست پیدا کنند.
پس نگاهی داریم به 5 انتخاب از خودروها خوبی که در بازار ایران نتوانسته است به خوبی و آن طور که باید بفروشد.
هوندا سیویکاگر
سالهای ابتدایی دهه 70 شمسی را به خاطر بیاورید حتما هوندا سیویک هم جایی
در خاطراتتان خواهد داشت. سیویک همراه برادرهای دیگرش زمانی وارد بازار شد
که التهابهای ناشی از گرانشدن دلار باعث افزایش قیمت خودرو شد.
ضمن
این که سالهای غیبت این برند ژاپنی زمینه مناسبی را برای رقبایی چون
تویوتا و هیوندای فراهم کرده بود تا حضور خودشان را در بازار تثبیت کنند پس
خیلی تعجبانگیز نیست که سیویک 1.8 لیتری 134 اسب بخاری نتواند به این
راحتیها راه خودش را در بازاری پیدا کند.
ولوو V40 آیا
شما هم وقتی اسم پرابهت این سوئدی را میشنوید تصویر از ایمنی در ذهنتان
تداعی میشود؟ شاید اگر کمی پیگیرتر باشید، بعدا تصویر خودروهای دلچسبی را
به یاد بیاورید که پای ثابت رقابت با بزرگانی مثل مرسدس و بامو بودهاند.
پس
ایراد کار کجاست که V40، این هاچبک زیبا که با موتور 5 سیلندر
توربوشارژردار 213 اسب بخاری چیزی کم نگذاشته اینقدر مورد بیمهری بازار
قرار گرفته؟ شاید اگر زمانی ما هم قصد انتخاب خودرویی در این بازه قیمتی
داشته باشیم، سراغ رقبای آلمانی بروم، اما باز هم نمیشود توضیح محکم و
قانعکنندهای برای بیتوجهی جدی بازار به این هاچبک پرامتیاز پیدا کرد.
آلفارومئو میتوشاید
مهجور شدن برندهای گمنامتر یا خودروهایی با ویژگیهای معمولیتر خیلی
تعجببرانگیز نباشد، اما سوال اینجاست چرا آلفا میتو باید در این لیست
باشد؟
میتو
دوستداشتنی که با پیشرانه 1.4 لیتری توربوشارژردار 135 اسب بخاری برای یک
رانندگی شهری به اندازه کافی سریع و چابک هست هنوز نتوانسته به خوبی جای
خودش را در بازار پیدا کند و یا لااقل به اندازه خواهر بزرگترش جولیتا
مورد توجه قرار بگیرد. شاید علت عدم توجه به میتو به کمی هم به حضور جولیتا
مربوط باشد.
رنو اسکالاورود
رنو به بخش خودروها لوکس (البته در بازار ما) کار کمریسکی نبود. با
سالها حضور یک محصول کوچک اما پرطرفدار به نام رنو 5 و بازگشتی پرحاشیه با
یک محصول دیگر (تندر90) تصوری را از این برند در اذهان عمومی شکل داده بود
که رنو آنطور که باید در حد و اندازه رقبایی چون تویوتا یا حتی
کرهایها نیست.
اما با عرضه خودروها جذابتری چون مگان و واردات
مستقیم محصولات روز رنو، این تصور تا حدی اصلاح شد. اما به نظر اسکالا
نتوانسته آنطور که باید نظرها را به خودش جلب کند.
این
در واقع مگان HB هاچبک، با این چهره جذاب و پیشرانه 2 لیتری 143 اسب
بخاری شاید در دسته هاچبکها قرار بگیرد، اما مطمئنا با فاصله بین دو محور
264 سانتیمتری جزو آن هاچبکهای کوچک و تنگ نیست. محدوده قیمتی هم آن را
در بازهای قرار میدهد که خودروهایی چون سراتو و مزدا 3 در آن قرار
دارند. رقبایی که به نظر اسکالا چیزی از آنها کم ندارد. پس اشکال کجاست؟
بسترن B50فاو
به عنوان کارخانه مادر تولیدکننده بسترن قطعا جزو برندهای درجه یک چینی
نیست، اما با بسترن B50 توانسته ترکیب خوبی از قیمت، امکانات و طراحی را به
بازار عرضه کند.
موتور 1.8 لیتری 143 اسب بخاری شاید چیز
خارقالعادهای نباشد اما برای یک سدان متوسط کاملا کافی است. مجهزبودن به
چهار کیسه هوا، تهویه مطبوع اتوماتیک، صندلی برقی راننده، نمایشگر باد
لاستیکها و سنسورهای دندهعقب هم بسترن را از لحاظ تجهیزات رفاهی و ایمنی
در موقعیت خوبی قرار میدهند.
به علاوه طراحی بدنه هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حتی فرم سدان خودرو هم همان چیزی است که مورد پسند بازار ما است.
همه
اینها مخصوصا طراحی ایتالدیزاین،در کنار قیمت تقریبی 75 میلیون تومان،
بسترن را در جایگاهی قرار میدهد که بگوییم: خودرو خوبی است، اما نگاه به
آمار فروش در مدت عرضه، و افت فروش در نوع دست دوم باعث می شود آن را در
لیست خودروهایی بگنجانیم که در ایران خوب نفروختهاند.