پدال نیوز: علیرغم پیشینه تحسینبرانگیز، آلفارومئو در طول چند دهه اخیر با تولید اتومبیلهای حوصله سر بر و استفاده از اعداد نامفهموم برای معرفی این خودروها هدف خود برای تولید اتومبیلهای هیجانانگیز را گم کرده بود.
به گزارش پدال نیوز، علیرغم پیشینه تحسینبرانگیز، آلفارومئو در طول چند دهه اخیر با تولید اتومبیلهای حوصله سر بر و استفاده از اعداد نامفهموم برای معرفی این خودروها هدف خود برای تولید اتومبیلهای هیجانانگیز را گم کرده بود. به همین جهت لازم بود خودروهایی زیبا، کارآمد و مدرن جانشین اتومبیلهای کسلکننده قدیمی این کمپانی شوند. جولیتا که به عنوان جانشین مدل ۱۴۷ در سال ۲۰۱۰ وارد بازار شد، حاصل همین تفکرات جدید گروه فیات کرایسلر بود و توانست باری دیگر آلفارومئو را به روزهای تحسینبرانگیز گذشته برگرداند؛ اتومبیلی که تقریبا با یک سال تأخیر به بازار کشورمان هم راه یافت و با شعار «من جولیتا هستم» توانست نظر بسیاری از خریداران را به خود جلب کند.
حال 3 سال از زمانی که اولین جولیتا به بازار داخلی کشورمان راه یافت میگذرد و دیگر نگاههای کنجکاوانه عابران و خودروهای کناری کمتر از گذشته این اسطوره ایتالیایی را زیر نظر میگیرند. اما اگر به دنبال خرید یک اتومبیل اسپرت در محدوده قیمتی 100 تا 200 میلیون تومان هستید، تنها انتخابهای شما آلفارومئو جولیتا و تویوتا GT86 خواهد بود. در اولین برخورد مواردی چون طراحی، پیشرانه قوی و هندلینگ مناسب عاملهایی برای مالکیت اتومبیلهای اسپرت به شمار میروند. اما زمانی که چند سال از حضور این خودروها در بازار میگذرد، سوالاتی درباره فراوانی قطعه، کیفیت و استهلاک آنها از سوی خریداران جدید مطرح میشود که میتواند سرنوشت فروش آنها را در بازار تعیین کند. برای یافتن پاسخهای مناسب باید به نمونههای کارکرده توجه کرد و اتومبیل مورد آزمون ما با 2 سال عمر و 60 هزار کیلومتر کارکرد، مرجع مناسبی در این زمینه به شمار میرود.
طراحی و کیفیت
دلیل خاصبودن جولیتا در برابر رقبای خود شکلگرفتن آن براساس تفکرات Lorenzo Ramaciotti ایتالیایی است؛ مردی که در کمپانی پینینفارینا در پروژههای طراحی اتومبیلهایی چون فراری انزو، فراری 360مودنا، مزراتی کواتروپورته و گرنتوریسمو مشارکت داشت و آثار ماندگاری از خود در صنعت خودرو به جا گذاشته است. مهمترین وجوه تمایز جولیتا، گریل (جلو پنجره) جلو، دستگیرههای پنهانشده درهای عقب و چراغهای عقب آن است. بعضیها نمای جلوی آن را خوشایند نمیدانند و برخی آن را میپسندند اما تقریبا تمامی دوستداران این اتومبیل طراحی عقب جولیتا را خاص، متفاوت و زیبا میدانند. استایل خاص جولیتا در نمای کلی بدنه حتی به سوئیچ این اتومبیل هم سرایت کرده و شمایل جلوپنجره آن را میتوانید روی قاب سوئیچ مشاهده کنید. خاصبودن در نمای داخلی جولیتا هم تکرار شده است. طراحی نشانگرها، دسته دنده، پدالها، کلید dna و فرمان راننده را به یک رانندگی هیجانانگیز دعوت میکنند. تا اینجای کار همه چیز به نظر فوقالعاده میرسد اما زمانی که بخواهیم از بحث طراحی خارج شویم و به موضوع کیفیت برسیم، باید دقیقتر به جولیتا نگاه کرد. در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که شما برای مالکیت این اتومبیل رقمی در حدود 130میلیون تومان (برای مدل 2013 – اتومبیل مورد آزمون) پرداخت کردهاید که قطعا بخش عمده آن صرف قابلیتهای فنی و اسپرت جولیتا میشود اما طبیعی است که در ازای این مبلغ پرداختی انتظارات معقولی در زمینه کیفیت تزئینات داخلی و خارجی این اتومبیل داشته باشید. در نمای خارجی مهمترین مورد دستگیرههای درب عقب است که از پلاستیک خشک ساخته شدهاند و ظاهری به شدت ارزانقیمت دارند. به غیر از این مورد، جولیتا در بحث کیفیت قطعات بیرونی بدنه نمره قبولی میگیرد اما در نمای داخلی داستان به شکل دیگری است. شاید در روزهای نخست ورود این اتومبیل به بازار داخلی کشور کیفیت موارد مصرفی داخل کابین به چشم نمیآمد اما حالا با گذشت چندین سال مشخص میشود که این اتومبیل چقدر در طول زمان میتواند ماندگار باشد. در جایجای داشبورد جولیتا آنقدر از پلاستیکهای سفت و بهظاهر ارزانقیمت استفاده شده که قراردادن یک خط نقرهای در میانه آن که تلاش میکند این بخش را متمایز کند، نتوانسته به کیفیت کلی داشبورد بیفزاید. گرچه در بررسی جزء به جزء اجزای کابین نمیتوانید هیچ ایرادی از کیفیت قطعات بگیرید اما به دلیل مونتاژ نهچندان خوب، داشبورد در نمای کلی بیکیفیت به نظر میرسد. شاید اگر این مطلب درباره اتومبیلی چون هیوندای i30 بود، میتوانستیم بهراحتی از کنار خیلی از مسائل کیفیتی در کابین بگذریم. اما هر علاقهمند به خودرویی از آلفارومئو انتظارات زیادی دارد. البته ایرادهای کیفی گرفتهشده در این بخشها دقیقا مواردی است که آلفارومئو در مدلهای جدید جولیتا کاملا آنها را رفع کرده است. برای نمونه در مدلهای 2015 مانیتور روی داشبور به وسط آن منتقل شده و با اضافهکردن چند خط منحنی سعی شده یکنواختی این بخش کابین از بین برود. در مورد فرمان هم آلفا با اضافهکردن یک تریم نقرهای، آن را در مدلهای جدید هیجانانگیزتر کرده است. گرچه جولیتا به زحمت در بحث کیفیت قطعات مصرفی کابین نمره قبولی میگیرد اما نباید از موارد مثبت آن هم گذشت. مواردی چون صندلیهایی با کیفیت و عمق مناسب حتی در ردیف عقب، تناسب و چیدمان خوب کلیدها روی داشبورد و مهمتر از همه 2 سانروف که فضای عقب جولیتا را باوجود HeadRoom (فضای سر) کم، دلباز و فراخ کرده است. به طور کلی در بررسی طراحی و کیفیت جولیتا باید به این نکته توجه داشت که قیمت این اتومبیل در بازار کشوری چون بریتانیا از 17 هزار پوند شروع میشود و به همین دلیل جولیتا را نمیتوان با هاچبک لوکسی چون مرسدسبنز Aکلاس مقایسه کرد و باید انتظارات محدودی از آن داشت.
تجربه رانندگی
به غیر از بحث طراحی و کیفیت، برای خریدار یک اتومبیل اسپرت عملکرد پیشرانه، گیربکس و هندلینگ آن هم بسیار مهم است. این اتومبیل روی پلتفرم جدید فیات که با نام C-Evo شناخته میشود، سوار شده و طبق اطلاعات منتشر شده از سوی مؤسسه EuroNCAP، جولیتا با 5ستاره، ایمنترین خودرو در کلاس خود به شمار میرود. اما مهمترین مورد در بحث فنی، پیشرانه جولیتاست. این موتور 1.4 لیتری توربو با تکنولوژی MultiAir یکی از شاهکارهای فیات است که میتواند 168 اسببخار نیرو و 250 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. ایده اصلی تکنولوژی مولتیایر در حقیقت کنترل الکتروهیدرولیکی سوپاپهاست که باعث میشود سوپاپها در جهت مصرف بهینه سوخت باز یا بسته شوند. در این میان نباید از نقش گیربکس دو کلاچه TCT جولیتا هم گذشت که باعث افزایش سرعت تعویض دنده و لذت رانندگی با این اتومبیل شده است. در حقیقت جولیتای 1269 کیلوگرمی با استفاده از همین گیربکس کارآمد میتواند در 7.8 ثانیه سرعت خود را از سکون کامل به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برساند. البته باید به عملکرد خوب لانچکنترل جولیتا هم اشاره کرد که اتفاقا بسیاری از خریداران آن نمیدانند چطور باید از این سیستم استفاده کرد! استفاده از این سامانه بسیار آسان است! ابتدا باید به پدال ترمز فشار وارد کرد. بعد با حرکتدادن دسته دنده به سمت دندههای منفی (-) و فشردن پا روی پدال گاز ، لانچکنترل فعال میشود. مورد دیگر سیستم dna جولیتاست که اتفاقا این سامانه هم چندان مورد استفاده خریداران آن قرار نمیگیرد. این سیستم موجب شده شما با خرید جولیتا در حقیقت 3 اتومبیل در زیر یک سقف داشته باشید. در شرایط عادی کلید dna روی n که به معنای نرمال است، قرار دارد. در این وضعیت دندهها به صورت نرمتری تعویض میشوند و راننده با استفاده از عملکرد نرم فرمان رانندگی آرامی را تجربه میکند.وضعیت a برای شرایط آب و هوایی خاص مانند برف و باران است اما زمانی که کلید را روی حرف d قرار میدهید، جولیتا به یک اتومبیل اسپرت تمامعیار مبدل میشود. در این وضعیت فرمان سفتتر میشود تا در زمان عبور از پیچها راننده اطلاعات بیشتری از سطح مسیر داشته باشد. علاوه بر این واکنش پدال گاز هم سریعتر شده تا دندهها با دقت بالاتری تعویض شوند. ضمن اینکه دیفرانسیل لغزش محدود (LSD) هم فعال میشود. با فعالشدن LSD زمانی که در حال عبور از دایره پیچ هستید، سرعت چرخی که در داخل پیچ قرار دارد با استفاده از نیروی ترمز کندتر شده و در عوض چرخی که در مسیر بیرونی پیچ حرکت میکند، سریعتر میچرخد. این کار هندلینگ اتومبیل را در زمان عبور از پیچ افزایش میدهد تا راننده با سرعت بیشتری بتواند از پیچها عبور کند. نکته مهمی که در زمان رانندگی با جولیتا وجود دارد، دید نه چندان مطلوب پیرامون اتومبیل است. گرچه آیینههای جانبی کار خود را به خوبی انجام میدهند، اما محدوده دید از آیینه وسط به هیچ عنوان خوب نیست. فرمان خوشدست، پدالهای آلومینیومی و از همه مهمتر نشاندهندههای زیبا شما را ترغیب میکند تا با قراردادن دسته دنده در وضعیت D یک راننده لذتبخش را تجربه کنید. ضمن اینکه با بهرهمندی از ترمزهای Brembo باید خیالتان از ترمزگیری در سرعتهای بالا هم راحت باشد. با وجود اینکه 2 سال از عمر اتومبیل مورد آزمون ما میگذشت اما در طول رانندگی هیچ صدای اضافی به غیر از صدای زیبای پیشرانه در داخل اتاق شنیده نشد. ضمن اینکه نباید از مصرف سوخت ترکیبی 5.1لیتری برای هر 100 کیلومتر آن هم گذشت که با بهرهمندی از باک 60 لیتری میتواند از پس مسافرتهای نهچندان طولانی هم برآید. البته باید به این نکته هم توجه داشت که ترجیحا نباید در زمان سوختگیری از بنزین معمولی استفاده کرد، بلکه به دلیل پیشرانه توربو آن بهتر است از بنزین سوپر همراه با اکتان استفاده شود.
وضعیت بازار
به طور کلی هر چیزی که در رابطه با یک اتومبیل اسپرت بخواهید میتوانید در جولیتا پیدا کنید. سواری اسپرت آن به هیچ وجه در حد و اندازههای یک اتومبیل 130 میلیونی (برای اتومبیل مورد آزمون) نیست و قطعا در کلاسی بالاتر قرار میگیرد. در بحث فضای داخلی هم باید به این نکته توجه داشت که شما مالک یک هاچبک اسپرت هستید، پس انتظار فضای پا یا سر زیاد برای سرنشینان عقب توقع زیادی است. در زمینه موتور، گیربکس و همچنین مصرف سوخت هم جولیتا کاملا رضایتبخش است. ضمن اینکه با دارا بودن آپشنهایی چون کروزکنترل،
Hill Holder، سیستم کنترل پایداری الکترونیکی، سیستم صوتی Bose با 6بلندگو، ترمزهای ضدقفل با توزیع الکترونیکی نیرو، ایموبلایزر، سانروف جلو و عقب و تهویه مطبوع اتوماتیک Dual Zone اتومبیلی کامل از هر لحاظ به شمار میرود. طبق اطلاعات بهدست آمده از نمایندگی آلفارومئو در کشورمان، جولیتا هیچ مشکلی در زمینه قطعات مصرفی ندارد. گرچه برخی از این قطعات ارزانقیمت نیستند اما در زمینه فراوانی قطعه مالک آن به مشکلی برنمیخورد. مگر در موارد خاص که طبق اعلام نمایندگی در مدت 15 یا 20 روز قطعه مورد نظر به دست مالک میرسد. به طور کلی اگر به راندن یک اتومبیل اسپرت علاقهمندید که شتاب صفر تا 100، گنجایش محفظه بار و مصرف سوخت آن مناسب باشد، جولیتا بهترین انتخاب در محدوده قیمتی 100 تا 200 میلیون تومان است. البته به دلیل پایه قیمتی 20 هزار دلاری آن نباید انتظار کیفیت بالایی هم از قطعاتش داشت. در پایان از آقای «علیرضا کریمیان» که خودرو خود را برای تهیه این گزارش در اختیارمان قرار دادند، تشکر میکنیم.