رتبه دهم فراری موندیال 1980
یک کوپه 2 در 2 که چندان سنخیتی با ماهیت خودروهای فراری نداشت. به دلیل وجود 4 صندلی در داخل کابین درهای جانبی بسیار بزرگ طراحی شده و سقف نیز ارتفاع بیشتری نسبت به یک فراری داشت؛ اگر چه این خودرو توسط استودیوی مطرح پینین فارینا طراحی شده بود اما نشانی از یک اسب وحشی واقعی نداشت.
موتور قرار گرفته در پشت کابین نیز نمی توانست عملکرد چندان رضایت بخشی برای این خودرو فراهم کند. با گذشت زمان هر چند نسخه های بهبود یافته موندیال تولید شدند اما روح فراری در آن هرگز دمیده نشد، بنابراین این روزها فراری موندیل یکی از کم ارزش ترین فراری های کلاسیک جهان محسوب می شود.
رتبه نهم استون مارتین لاگوندا 1976
خودروساز مورد علاقه جیمز باند شاهکارهای زیادی در کارنامه خود دارد، اما این دلیل نمی شود که در لیست ما بدون نماینده باشد! لاگوندای اصلی (مدل 1976) با طراحی خاص و کابین لوکس خود بین 1976 تا 1990 فقط به تعداد 645 دستگاه تولید شد. یکی از مشخصه های بارز این خودرو داشبورد دیجیتال آن بود که البته اکثر مواقع در اعتصاب به سر می برد!
لاگوندا در زمان تولید خود جزو گران ترین خودروها بود و با دارا بودن ویژگی های لازم به یک شکست تمام عیار تبدیل شد!
رتبه هشتم آکیورا ZDX 2010
آکیورا (برند لوکس هوندا) که NSX افسانه ای را در کارنامه دارد، یک محصول نه چندان جالب هم در لیست محصولات آن دیده می شود. ب ام و با طراحی X6 انقلابی در طراحی شاسی بلندها به پا کرد.
پس از عرضه این شاسی بلند کوپه و استقبال بسیار گرم از آن سایر خودروسازان نیز تصمیم گرفتند به این کلاس جدید وارد شوند.
آکیورا ZDX با این هدف پا به میدان گذاشت اما طراحی عجولانه، صندلی های عقب که بیشتر جنبه تزیینی داشتند و قیمت بالا باعث شدند که از همان روز اول به یک محصول شکست خورده تبدیل شود.
رتبه هفتم مرسدس بنز A کلاس 1997
مشاهده نام مرسدس بنز در این لیست کاملا غیر منتظره به نظر می رسد، زیرا خودروهای این کمپانی همواره با حساسیت بالایی طراحی و تولید می شوند.
اما با این حال A کلاس با ظاهر گوه ای شکل خود از هیچ زاویه ای نشان از یک مرسدس بنز نداشت. در داخل کابین نیز محل قرارگیری راننده اصلا مناسب نبود، واژگونی در یکی از تست ها نیز بعدها به پاشنه آشیل آن تبدیل شد.
نسل اول A کلاس با چنین کارنامه ای، موفقیت چندانی در بازار فروش بدست نیاورد اما مرسدس بنز توانست با درس گرفتن از اشتباهات خود، نسل های بعدی را قدرتمند تر از همیشه راهی بازار کند.
رتبه ششم جگوار X-Type 2001
قبل از اینکه جگوار و لندرور در سال 2008 به تاتاموتورز واگذار شوند، این گروه تحت مالکیت فورد آمریکا قرار داشت. جگوار X-Type بهترین مثال برای استفاده نادرست از لوگوها بود!
چنانچه بدنه این خودرو را از روی آن برداشته می شد، عملا تفاوتی بین آن و فورد موندئو دیده نمی شد؛ زیرا برای کاهش هر چه بیشتر هزینه، پلت فرم به کار برده شده برای X-Type همان پلت فرم موندئو بود که این امر برای یک خودروی لوکس اصلا خوشایند نیست.
هندلینگ ضعیف، موتورهای معمولی و کیفیت ساخت نه چندان بالا در کنار مشکلات رایج داوم و قابلیت اطمینان خودروهای انگلیسی باعث شد که این سدان به ظاهر لوکس جگوار به گربه ای بی سیبیل و دم بریده در بازار مبدل شود.
رتبه پنجم لکسوس SC430 2002
اگر بخواهیم این اتومبیل ژاپنی را در چند کلمه توصیف کنیم باید بگوییم: کند، سنگین، گران و پیچیده. لکسوس SC430 با موتور V8 و پلت فرم دیفرانسیل عقب به عنوان یک خودروی GT معرفی شد، اما با این حال هندلینگ، کیفیت سواری و طراحی آن همواره مورد انتقاد بود.
علاوه بر این لیست، نام SC430 در لیست "بدترین خودروهای تولید شده تاریخ” نیز دیده می شود، این مستند در سال 2012 با اجرای مجریان سابق تاپ گیر یعنی جرمی کلارکسون و جیمز می در شبکه های خانگی پخش شد که جیمز در توصیف سواری آن عبارت "کاملا افتضاح” را به کار برد!
رتبه چهارم ساب Saab 9-7X 2006
خودروساز با سابقه سوئدی ساب که زمانی با اسکانیا شراکت داشت، در دهه اول قرن 21 تحت تملک جنرال موتورز قرار داشت. همین مساله باعث شده بود که خودروهای ساب اشتراکات زیادی با تولیدات جنرال موتورز داشته باشند.
در سال 2010 ساب به اسپایکر واگذار شد و از آن به بعد با عدم حمایت مالی، خودروساز سوئدی ورشکسته شد.
ساب 9-7x بر روی پلت فرم GMT360 ساخته شد، پلت فرمی که برای تولید چند شاسی بلند دیگر از آن استفاده شده بود. این اتومبیل که از بدنه ای مستقل بر روی شاسی برخوردار بود، چندان با استقبال بازار روبرو نشد و جنرال موتورز را به سمت فروش ساب ترغیب کرد.
ساب در نهایت بخشی از تکنولوژی خود را به شرکت چینی بایک فروخت و اخیرا نیز پلت فرم یکی از خودروهای چند سال قبل خود را به یک شرکت ترکیه ای واگذار کرده است، اما این تغییرات متاسفانه نتیجه جدیدی به دنبال نداشت و این برند که به مهندسی قدرتمند شهرت داشت به دلیل ضعف تبلیغات عملا از عرصه تولید خارج شده است.
رتبه سوم استون مارتین سیگنت 2012
تویوتا iQ یک خودروی شهری بسیار کوچک و پاسخ مستقیم ژاپنی ها به اتومبیل های اسمارت گروه دایملر بود که از سال 2008 وارد خیابان ها شد.
با سخت گیری های اتحادیه اروپا در مورد آلایندگی، خودروسازان مجبور بودند میانگین آلایندگی خودروهای تولید شده با برند خود را کاهش دهند.
بر همین اساس استون مارتین با انتخاب iQ، جلو پنجره آن را همانند سایر محصولات خود کرده و بجای لوگوی تویوتا، لوگوی خود را نصب نمود تا به این ترتیب سیگنت متولد شود!
هدف استون مارتین فروش سالانه 4000 دستگاه سیگنت بود، اما فقط 300 دستگاه از آن در طول دو سال حیات فروخته شد و در سال 2013 به تاریخ پیوست. ناگفته نماند سیگنت با قیمت حدود 30000 پوند سه برابر iQ قیمت داشت!
رتبه دوم کادیلاک سیمارون 1983
سیمارون یک خودروی لوکس دهه هشتادی بود که با نشان کادیلاک تولید شد. این اتومبیل نیز با تاکتیک اشتباه استفاده از یک لوگوی لوکس بر روی پلت فرمی ارزان قیمت وارد رقابت شد.
چنانچه بدنه این خودرو از روی آن برداشته می شد، تفاوت چندانی با شورولت کاوالیر نداشت.
جنرال موتورز برای سیمارون همان پلت فرم J را در نظر گرفت که بر روی آن چند خودروی ارزان قیمت دیگر ساخته شده بودند. به کارگیری طیفی از موتورهای ضعیف هم باعث شد که سیمارون یکی از بدترین کادیلاک های تولید شده در تاریخ باشد.
رتبه اول کرایسلر TC 1989
چنانچه تصور می کنید همکاری فیات و کرایسلر اتفاقی است که قدمت چندانی ندارد، باید تا حدودی تجدید نظر کنید.
در دهه 80 میلادی کرایسلر و مازراتی تصمیم گرفتند با همکاری همدیگر یک خودروی GT تولید کنند. موتور این خودرو ساخت کرایسلر و طراحی آن کار مازراتی بود.
دست پخت این دو شرکت با داشتن قیمت بسیار بالای 33 هزار دلاری آنقدر شور از آب درآمده بود که نتوانست نظر مساعد مشتریان را به سمت خود جلب کند. نتیجه اینکه کرایسلر TC تولید شده توسط مازراتی در ایتالیا پس از تنها سه سال به تاریخ پیوست.