به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، من هرگز پشت یک کشندهی هواپیما ننشستهام و تیک آف کردن جتها را نشنیدهام. البته پشت فرمان یک گاو خشمگین لامبورگینی با قدرت فوقالعاده نشستهام. کدامیک صدای زیادتری دارد، جت یا خودرو؟ من نمیتوانم بگویم اما در رابطه با این گاو بیرحم نیز حماقت به خرج نمیدهم. من از مدیر ارشد تحقیق و توسعهی همیشه خندان لامبورگینی پرسیدم که چرا در روی کرهی زمین لامبو باید چنین خودرویی بسازد. او به من گفت که خریداران ای نبرند احساس میکنند که آونتادورهای دیگر به اندازهی کافی پر صدا نیستند.
این خودرو که به افتخار بزرگداشت یکصد سالگی مؤسس کمپانی آقای فروچیو لامبورگینی به نام چنتاریو مزین شده سقف تولید حداکثر 40 دستگاهی دارد که 20 تای آن در فرم رودستر و 20 دستگاه دیگر نیز به شکل کوپه ساخته خواهند شد. البته یک خودروی توسعهای وجود دارد که از فیبر کربن بهرهی فراوانی برده و با شمارهی 0 از 20 در تصویر خودنمایی میکند. نسخههای کوپه در حدود 2.2 میلیون دلار قیمت دارند و این مقدار در نسخههای با سقف نرم به 2.4 میلیون دلار میرسد. اگر خواستار کربن رنگآمیزی نشده همانند خودروی نشان داده شده در تصویر هستید باید 200 هزار دلار نیز بپردازید. همهی 40 دستگاه قبلاً فروخته شدهاند. در حقیقت، لامبورگینی 30 دستگاه از این خودرو را در جشنوارهی پبل بیچ سال گذشته به فروش رساند.
چنتاریو مدلی بر پایهی آونتادور سوپرولوچه است و این را از نامگذاری LP
770-4 نیز میتوان فهمید. به لطف پیشرانهی 12 سیلندر 6.5 لیتری تنفس طبیعی
شاهد افزایش خروجی پیشرانه از 741 به 759 اسب بخار هستیم. این 18 اسب
اضافه از کجا پدید آمده است؟ مهندسان لامبو ردلاین پیشرانه را از 8350 دور
به 8600 دور تغییر دادهاند. البته حداکثر سرعت خودرو همانند مدل SV برابر
با 350 کیلومتر در ساعت است. درحالیکه لامبورگینی ادعا میکند این خودرو
در مدتزمان 2.8 ثانیه به تندی 100 کیلومتر در ساعت میرسد، تیم تست ما با
سوپرولوچه در زمان 2.6 ثانیه به سرعت 96 کیلومتر در ساعت دست یافت، درست
همانند مک لارن P1. انتظار داریم که چنتاریو همان رکورد را داشته و یا
اندکی سریعتر و یا هم کند باشد! جان؟! خب، من دو بار حالت Thrust را
انتخاب کردم و به نظر میرسید که گیربکس تعویضهای خشنی را انجام نمیدهد.
اما شاید من تحت تأثیر غرشهای پشت سرم قرار گرفتهام.
گیربکس 7 سرعته مستقل (ISR) تغییری نکرده هرچند منطق تعویضهای آن عوض شده
است. چنتاریو از دامپرهای سواری مگنتیک لامبورگینی که در SV بکار رفته
بهره میگیرد اما این دامپرها حتی سریعتر واکنش نشان داده و کار خود را در
1 میلیثانیه کامل میکنند. برای اولین بار نیز چرخهای عقب فرمان
میگیرند. نسبت به سوپرولوچه کربن فیبر بیشتر و ایزولهی صدای کمتری وجود
دارد و این خودرو با وزن 1517 کیلویی خود،5.5 کیلوگرم سبکتر از SV است.
در زیر بدنه بهسازیهایی صورت گرفته تا چنتاریو لغزندهتر باشد. همچنین از
دیفیوزر بزرگتری استفاده شده تا باعث ثبات و پایداری بخش عقبی خودرو شود.
اسپلیترهای جلویی نیز به ایجاد نیروی رو به پایین بیشتر کمک میکنند.
پوششهای چرخ فیبر کربنی نیز هوای داغ را از ترمزهای عظیم کربن سرامیکی دور
میکنند.
موارد بالا توضیح میدهند که نمای چنتاریو چرا اینگونه است. میخواهم
روراست باشم، این طراحی لامبوی مورد علاقهی من نیست. چنتاریو مطمئناً با
ابهت است و نمای فیبر کربنی رنگ نشدهی آن نیز خودروی هیجانانگیز کاملی را
به نمایش میگذارد. هرچند به داغی سوپرولوچه نیست. همچنین همانند بوگاتی
شیرون، وقتی از نمای کناری به این خودرو نگاه میکنیم، چنتاریو شبیه خودروی
کوچکی است که از نسخهای بزرگتر در حال فرار است. اگرچه که اسپلیترهای
دوتایی جلو کاربردی هستند اما نمایی غریب دارند. من قوس چرخهای عقب را
دوست دارم اما این علاقه بیشتر به این خاطر که با دیدن آنها آلفارومئو
دیسکو ولانته به ذهنم میآید. آیا رنگآمیزی دیگر چنتاریو میتواند کمک
کننده باشد؟ تاکنون لامبو فقط این یکی را ساخته و به علاوه یک نمونهی دیگر
نیز در موتورشو ژنو به نمایش درآمده است. همه باید صبر کنیم و نمونههای
خریداری شده را ببینیم.
تمرکز ابتدایی من روی لاستیکهای بسیار بزرگ عقبی چنتاریو است. لاستیکهایی
با سایز 21/25/355 در این خودرو بکار رفته است. لامبورگینی 6 نفر از
خبرنگاران را در سه گروه دو تیمی دعوت کرده تا این خودرو را در مرکز تکنیکی
ناردوی پورشه با 16 پیچ مختلف تست کنند. مدیر ارشد لامبو آقای Reggiani و
تیم او خواهان بازخورد ما هستند. خریداران در اواخر امسال و یا اوایل سال
2017 خودروهای خود را دریافت خواهند پس ما چه چیزی را تغییر بدهیم؟ ما چه
چیزی را دوست نداشتیم؟ چه چیزی را باید اضافه میکردیم؟ درنهایت، آیا آنها
به گفتههای ما گوش خواهند کرد؟ چه کسی میداند!
تعدادی از شما با چشمان مشتاق و حافظهای خوب خاطرنشان خواهید کرد که
لاستیکهای این خودرو از نوع پیرلی P Zero نشان داده شده در خودروی
نمایشگاه نیستند. بله در این خودرو از لاستیکهای پیرلی Corsas استفاده شده
در سوپرولوچه بهره برده شده است. لاستیکهایی با جزئیات زردرنگ هنوز
درحالتوسعه هستند. لاستیکی مخصوص تنها برای 40 دستگاه خودرو؟ من این مورد
را از Reggiani پرسیدم. پاسخ او دوباره لبخندی عمیق بود. من به حد کافی
پوکر بازی کردهام تا از چشمهای او بفهمم که این لاستیکهای جدید در دیگر
خودروهای لامبو که با سیستم فرمان پذیری چهارچرخ در آینده عرضه خواهند شد
در دسترس خواهند بود. البته این لاستیکها در خودروهای معمولی نیز کار
میکنند اما برای ایجاد نهایت کارایی، چرخهای عقبی که میپیچند نیازمند
ترکیب مخصوص و دیوارههای محکمتر هستند.
پس از این همه مقدمهچینی، سواری چنتاریو چگونه است؟ پیش از آنکه پیست را درنوردیم،Reggiani و تیم او ما را با کورس اسلالوم مواجه کردند. در سرعت زیر 70 کیلومتر در ساعت، چرخهای عقب به اندازهی 3 درجه فرمان میگیرند. لامبو ادعا میکند که این عمل تأثیر مجازی برابر با کوتاه شدن 50 سانتیمتری فاصلهی بین محورها را دارد. در سرعتهای بالاتر از 70 کیلومتر در ساعت فرمان پذیری چرخهای عقب به اندازهی 1.5 درجهی چرخهای جلو است. در این تست سه خودروی چنتاریو،SV با سیستم فرمان پذیری هر چهارچرخ و همچنین آونتادور استوک حضور دارند. در تست اسلالوم سریعاً مشخص شد که دو خودروی اولین فرزتر از آونتادور معمولی هستند. آیا از نظر چابکی، تفاوت زیادی بین سوپرولوچه و چنتاریو وجود دارد؟ بر اساس تست اسلالوم تعیین این مورد سخت است اما به نظر میرسد که چنتاریوی پر صداتر کمی سریعتر باشد. در پیست چطور؟ بله تفاوتهای زیادی وجود دارد.
این تفاوت آئرودینامیک است. با بدنهی جدیدی که بیش از 314 کیلوگرم درگ و نیروی رو به پایین تولید میکند، چنتاریو بیشتر از سوپرولوچه به سطح پیست میچسبد. حالا شما باید یاد بگیرید که به خودرو و به آئرودینامیک اعتماد کنید. فرمان سریع و سیستم تعلیق بازنگری شده به شما اجازه میدهد تا با گستاخی هر چه تمامتر با این هیولای دو تنی وارد پیچ شوید. سپس، پس از چند لحظه اینگونه به نظر میرسد که چنتاریو به لغزش خود ادامه میدهد. هرچند در یک چشم به هم زدن آئرودینامیک وارد میشود و خودتان را چسبیده به زمین مییابید. آئرودینامیک در ارتباط با سیستم فرمان پذیری چرخهای عقب تغییردهندهی بازی هستند. باید خاطرنشان کرد که این سیستم همانند فرمان چرخهای جلو بر پایهی ترکیبی از سرعت خودرو، شتاب جانبی، زاویهی فرمان خودرو و سرعت خودرو در هنگام عبور از پیچ، میزان خیسی سطح و رانندگی تنظیم میشود.
چنتاریو خیلی تواناتر است. لامبو ادعا میکند که این خودرو در پیست ناردو
1.5 ثانیه سریعتر از سوپرولوچه با سیستم فرمان پذیری هر چهارچرخ است.
البته 18 اسب بخار اضافه تفاوت را توضیح نمیدهد. تفاوت در آئرودینامیک
است. از Reggiani پرسیدم که چنتاریو در پیست نوربرگ نوردشلایف چقدر
میتواند سریعتر از سوپرولوچه باشد (رکورد این خودرو در پیست 6:59.73 بوده
است). دوباره چیزی از این مرد عاید من نشد اما آن لبخند بزرگ هنوز وجود
داشت.
برای این همه شگفتی، پرداخت 2.4 میلیون دلار برای خودرویی که این همه پر
سروصدا است هیجانی خواهد بود و من یاد گرفتم که مواردی مانند ارزش و بشریت
را در زمانی که اولویتهایی همانند این وجود دارند فراموش کنم. چنتاریو
سریعتر و پایدارتر از هر خودرویی احساس میشود که من تابهحال در پیست
راندهام.
آیا چنتاریو واقعاً بیش از 2 میلیون دلار میارزد؟ آن 40 فردی که حتی بدون
رانندگی با چنتاریو اقدام به خرید آن کردهاند میگویند بله. از من
میپرسید، از کسی که صفر درصد شانس دارد تا اینگونه خودرویی را بخرد؟ خب،
من میگویم بله! بدون لحظهای درنگ، چنتاریو بهترین هندلینگ و بیشترین
هیجان را به رانندهی یک لامبو اعطا میکند. دوستانم و من یک بازی داریم.
در اساس شما پنج خودرویی را میشمارید که اگر پول داشتید میخواستید بخرید.
آخرین باری که این بازی را انجام دادیم من 5 خودروی کادیلاک CTS-V واگن،
آیکون FJ44،مرسدس-AMG G63، مورگان 3 Wheeler و لامبورگینی آونتادور
سوپرولوچه LP 750-4 را نام بردم. بار بعد که این بازی را انجام دهیم، چهار
خودرو بدون تغییر باقی خواهند ماند و تنها نام لامبورگینی عوض خواهد شد.
منبع: motortrend