پدال نیوز: به طور کلی هر حادثهای که اتفاق میافتد تحلیل مستقل خود را دارد. کارشناسان و صاحبنظران در حوزه ایمنی و ترافیک به اتفاق معتقدند هیچ تصادفی شبیه به دیگری نیست و هر یک تحلیل خود را دارد. البته برخی دلایل فراگیر میشود.
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، دکتر علیرضا اسماعیلی در روزنامه ایران نوشت: به طور کلی هر حادثهای که اتفاق میافتد تحلیل مستقل خود را دارد. کارشناسان و صاحبنظران در حوزه ایمنی و ترافیک به اتفاق معتقدند هیچ تصادفی شبیه به دیگری نیست و هر یک تحلیل خود را دارد. البته برخی دلایل فراگیر میشود. به طور مثال تصادف به واسطه خوابآلودگی، الکل، سرعت که در جایگاه خود قابل بررسی است.
تصادف اتوبوسها نیز همین طور است و فاکتورهای مختلفی باعث آن میشود که باید جزءبهجزء مورد بررسی قرار گیرد و تحلیل شود. به طور کلی تصادف اتوبوسها به دلیل حجم بالای سفرها اتفاق میافتد که این موضوع تازهای نیست. درباره حادثه چالوس من هنوز مطالعهای نداشتهام اما اگر بخواهیم کلی به موضوع نگاه کنیم نکته اول وضعیت جاده چالوس است. این جاده از نظر مهندسی راه باریکی دارد و اتوبوس به سختی میتواند در آن دور بزند. ساختار این راه نیز مربوط به 70-60 سال پیش است که خودروها با سرعت کم حرکت میکردند. من پیشتر نیز پیشنهاد کرده بودم برای حل مشکل راه چالوس تا مرزنآباد بسته شود و از بزرگراه استفاده شود، چرا که این بخش از نظر مهندسی ایمن نیست. به طور قطع اگر آزادراه تهران – شمال راه افتاده بود بار ترافیکی چالوس نیز کمتر شده و تصادفات در این جاده بشدت کاهش می یافت.
در این میان موضوعی که پنهان است و باید به آن توجه شود بحث رانندهها است. بررسیها نشان میدهد رانندههای اتوبوسها اغلب خسته بوده و در شرایط نامساعد روحی هستند. این افراد از نظر مالی، مسائل خدماتی، بیمه و بازنشستگی مشکلات متعددی دارند و همین عوامل علاوهبر حجم بالای کاری ذهن راننده را نیز خسته میکند.
بدون شک این شرایط را تا زمانی که از نزدیک وارد حریم رانندگان نشویم متوجه نخواهیم شد. به عنوان مثال در حادثه شیراز – که اتوبوس سربازان واژگون شد – رانندهای با حدود 70 سال سن به دلیل مشکلات معیشتی مجبور به کار بود، پس آرامش ذهنی مناسب هم نداشت. درواقع حمایت بیمهای و بازنشستگی از رانندگان عوامل تأثیرگذاری در رفتارهای آنها است. نکته بعدی تصمیمهای آنی است که راننده میگیرد و در بروز حوادث تأثیرگذار است. این تصمیمات نیز با شرایط روحی رانندگان ارتباط مستقیم دارد. در این زمینه پلیس در برخی جادهها باید نگاه کنترلی و نظارتی داشته باشد که وظیفهاش را به خوبی نیز انجام میدهد. البته با توجه به حجم بالای اتوبوسها در برخی جادهها نمیتوان توقع داشت پلیس راه تکتک اتوبوسها را متوقف و شرایط وسیله نقلیه و راننده را بررسی کند.
درواقع برای کنترل این موضوع در همه پایانهها مدیر فنی حضور دارد که این فرد وظیفه کنترل شرایط راننده و خودرو را دارد. به معنای دیگر تا زمانی که این فرد مسئول مجوز سلامت راننده و وسیله نقلیهاش را تأیید نکند، اتوبوس مجوز ورود به جاده را ندارد. در این شرایط پلیس راه در صورتی که رفتار غیرمتعارفی از رانندگان ببیند یا نقص خطرناکی مانند چراغها و لاستیکها را تشخیص دهد وسیله نقلیه را متوقف میکند و علاوهبر معاینه فنی اتوبوس، دفترچه کار، ساعت کار، گواهینامه و دفترچه هوشمند نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
بنابراین نظارت پلیس تصادفی و به صورت موردی است اما مدیر فنی مسئولیت دارد.به عقیده من نظارت بر راهها باید جدیتر شود و در این راه تجهیز سیستمهای پلیسی یکی از ملزومات است. اگر تجهیزات بیشتر شود پلیس راه میتواند نظارت خود را گستردهتر کرده و خودروها را تحت کنترل درآورد.نکته دیگری که شاید توجهی به آن نشود اما میتواند راهکاری برای کاهش علل بروز تصادفات باشد تعبیه محل استراحت برای رانندگان اتوبوس در پایانهها است. به طور مثال وقتی راننده از تهران به مشهد میرود و باید صبح روز بعد به تهران برگردد چون محلی برای استراحت و حتی دوش گرفتن ندارد در کابین گرم اتوبوس میخوابد و عملاً استراحتی نخواهد داشت.
این فرد با آن شرایط وارد جاده میشود و زمینه بروز تصادف بالا میرود.باید بدانیم ما جزو کشورهایی هستیم که مسافرتهای جادهای زیادی داریم، یعنی اگر 7 درصد مسافرتها ریلی باشد و 3 درصد با هواپیما، 90 درصد آنها از طریق جاده و با خودروهای سواری و اتوبوس انجام میشود. این درحالی است که خیلی از کشورهای دنیا این شرایط را ندارند. پس باید در شیوه های حمل و نقل بازنگری کنیم.
البته تصادفها در همه دنیا اتفاق میافتد اما اگر بتوانیم تردد جادهای را کم کرده، مهارت راننده را بالا برده و شرایط ذهنیاش را آرام کنیم و همچنین امکانات پلیس را به شرایط مدرن و به روز درآوریم میتوانیم آمار را تا حد قابل توجهی کاهش دهیم. به عقیده من بحث ترافیک باید جزو اولویتهای مسئولان در کشور باشد.
تکمیل طرحهایی مانند آزادراه تهران – شمال باید سرعت بخشیده شود. شبکه ریلی توسعه یابد تا بار سفرها به آن سمت برود و امکانات بین راهی و استراحتگاهی نیز برای رانندگان تعریف شود همه این عوامل پیش زمینه جلوگیری از تصادفات هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.