پدال نیوز: موستانگ به طور رسمی و برای نخستین بار در ۱۷ آوریل ۱۹۶۴ به جهان عرضه شد. این رخداد، یک اتفاق بزرگ بود و این خودروی عضلانی محبوب اکنون مرز ۵۱ سالگی را رد کرده است. برای گرامیداشتِ نیم قرن فعالیت موستانگ، در ادامه نگاهی به دیترویت و آرشیو فورد خواهیم داشت.
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، سعید ضیاء: موستانگ به طور رسمی و برای نخستین بار در ۱۷ آوریل ۱۹۶۴ به
جهان عرضه شد. این رخداد، یک اتفاق بزرگ بود و این خودروی عضلانی محبوب
اکنون مرز ۵۱ سالگی را رد کرده است. برای گرامیداشتِ نیم قرن فعالیت
موستانگ، در ادامه نگاهی به دیترویت و آرشیو فورد خواهیم داشت.
فورد
آرشیو و اطلاعات دقیقی از خودروی عضلانی محبوب خود دارد تا هیچ گاه
تاریخچهی ایجاد آن فراموش نشود. تاریخچهی موستانگ نکات جالب بسیار زیادی
در خود دارد که عموم علاقهمندان به دنیای خودرو از آنها بیاطلاع هستند.
در ادامه میتوانید تعدادی از این نکات جالب را مشاهده کنید که آگاهی از
آنها خالی از لطف نیست. امیدواریم همانقدر که ما از این جستجو در تاریخ
موستانگ لذت بردیم، شما هم از خواندن آن لذت ببرید.
افرادی که برای نخستین بار موستانگ را طراحی کردند مانند قهرمانان فیلمها سیگار می کشیدند و حرکات شان مثل آنها بود.
همانطور
که میدانید قهرمانان فیلمهای سینمایی همیشه مرموز، باهوش و دقیق
بودهاند؛ حال فکر کنید در هنگام طراحی، دستهای از افراد با کت و شلوارهای
دودی رنگ (منظور طراحهای ارشد فورد است) مراقب تمامی امور باشند و به
کارهای کارکنان بادقت نظارت داشته باشند. مسلما این فشارها بر روی طراحهای
زیردست بی حد و حصر بوده، خصوصا از زمانی که اولین هدف این خودرو، جلب
توجه عموم مردم به فورد تعیین شد.
زمانی که مأموریت تولید موستانگ انجام شد، خودروی نهایی سرعتی معادل خودروی فرمول یک داشت.
هدف
اصلی فورد از طراحی موستانگ، شکست شورلت پیشرانه-عقب Corvair بود. با این
حال، زمانی که دَن گرنی (راننده آن زمان مسابقات) به تست نمونهی اولیهی
موستانگ پرداخت و با آن در اطراف محوطه بخش شمالی نیویورک رانندگی کرد،
رکورد وی تنها چند ثانیه از خودروهای فرمول یک آن روز کمتر بود، که با توجه
به معیارها و استانداردهای امروز، قابل درک نیست.
در تبلیغات موستانگ از جذابیتهای آن به خوبی استفاده شد!
تصور
کنید که میخواهید این آگهی را امروز تبلیغ کنید، احتمالا به زندان خواهید
افتاد. تبلیغ موستانگ در آن زمان مرد و زنی جوان را نشان می داد که در
کنار خودروی موستانگ جذابیت بیشتری پیدا کردهاند و در ادامهی این تبلیغ
گفته میشد: هشدار بزرگ جراحان زیبایی: «داشتن یک خودروی موستانگ شما را
شدیدا جذاب خواهد کرد.»
طرح دوم موستانگ در اصل توسط جرج جتسون انجام شد.
به
انعکاس نور در این طرح بنگرید. طرحهای ابتدایی مدل ۱۹۶۳ فوقالعاده
بودند. در واقع باید گفت که هرچند موستانگ ۲ در سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۵ ساخته
شد، اما در این مدت ۴ مدل از طراحیهای آن کنار گذاشته شد. برخی از طرحهای
تهیه شده برای موستانگ در آن زمان بسیار عجیب و غیرعادی بودند.
موستانگ در نمونههای بعدی از بدنهای با خطوط قوسی همراه شد.
موستانگ
از طراحی فضایی و شکستهی خود در نسلهای بعدی فاصله گرفت و به استفاده از
خطوط قوسی و حجیم روی آورد. این موضوع سبب پدیدار شدن خودروهای عضلانی شد.
گفته می شود که تعیین سبک و طرح موستانگ تحت تأثیر از این مدل آلفارومئو بوده است.
آلفارومئو
1900CSS توسط کمپانی Ghia و پس از آن که صاحب رستورانی در منطقهی
سانفرانسیسکو برای سگ نژاد دانمارکی خود سفارش صندلی عقب داده بود، تنها به
تعداد یک دستگاه طراحی و ساخته شد. اگرچه تیم طراحی موستانگ با کمپانی
شورولت در رقابت بود اما ایده اولیه طراحی موستانگ را مستقیما از آلفارومئو
به عاریت گرفته بودند.
آیا می توانید وجه تشابه مدلهای نوشته شده در پایین تصویر را مشخص کنید؟
بسته
به اینکه این سوال را از چه کسی می پرسید، مسلما پاسخهای مختلفی نسبت به
این اسطوره خواهید شنید. با این حال، به نظر میرسد که این نمای کلی مربوط
به مدل سال ۱۹۶۳ باشد. بهتر است فقط نگاهی به درها، ستون C و پرههای
رادیاتور بیاندازید تا متوجه شباهت آنها شوید.
قرار بود نام موستانگ ، کوگار باشد!
در
طی تمام مراحل طراحی و ساخت نمونههای اولیه، اسامی مختلفی مانند ببر و
تورین بر آن گذاشته شد اما به تدریج با اثبات شخصیت خودرو، نامِ برازندهی
موستانگ بر روی آن قرار گرفت تا این اسب وحشی نقرهای به درخشش خود افتخار
کند.
واقعا فورد آن را مدتی کوگار می نامید.
طراحان
حتی به طور کامل یک سری لوگو و نشان برای این مدل ساخته بودند که بالاخره
در شرکت مرکوری (یکی از زیر مجموعه های فورد) با مدل کوگار از آنها
استفاده کردند.
تصمیم برای حفظ نام موستانگ هیچ ارتباطی به تیم فوتبال SMU نداشت.
تیم
فوتبال آمریکایی موستانگ SMU در ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۳ نبرد سختی را در مقابل
میشیگان ولورین داشت. آنها ۲۷ به ۱۶ بازی را واگذار کردند اما پدرِ موستانگ
یعنی لی لاکوکا بعد از بازی به سمت رختکن SMU رفت و به آنها گفت که با
قدرت و سرسختانه جنگیدند و کمپانی فورد می خواهد خودروی اسپرت جدید خود را
به نام آنها بگذارد. مربی مشهور آنها هایدن فرای هم مدعی است که لاکوکا
اولین خودرویی که از خط تولید خارج شد را به صورت نمادین فقط با دریافت 1
دلار به وی هدیه داده بود.
دلیل صحت مورد قبل!
همانطور
که در عکس میبینید، نام موستانگ از پیش انتخاب شده بود. این عکس از اولین
موستانگی گرفته شده است که قرار بود در بازار به این نام خوانده شود. درست
یک روز پیش از آن که آن بازی معروف آغاز شود. البته این داستان واقعی لذت و
جذابیت کمتری دارد و در واقع موستانگ از پرسشهایی که از مشتریان و مردم
عادی شده بود، انتخاب شد.
داستان های زیادی درباره نخستین موستانگ فروخته شده وجود دارد.
کمترین
شماره سریالی که تا به حال از خودروی موستانگ به صورت عمومی فروش رفته
متعلق به این خلبان هواپیما است. با این حال، چند روز پیشتر، زنی با نام
گِیل وایز برنامهریزی کرد تا یک دستگاه موستانگ خریداری کند؛ بی آنکه
بداند چقدر اولین نمونهی تولیدی یک خودرو اهمیت دارد. وی هنوز آن خودرو را
دارد. البته بعد از آن ادعای هایدن فرای دربارهی موستانگ یک دلاری خود هم
به این داستانها اضافه شد.
موستانگ استیشن!
همانطور
که مشاهده میکنید از مدل استیشن موستانگ در ۲۸ اکتبر ۱۹۶۶، به صورت ماکت
ساخته شد. ایدهی ساخت موستانگی به شکل استیشن کمی زود اتفاق افتاد. از
قرار معلوم دو نمونه از آن هم ساخته شده بود که یکی از آنها که به رنگ آبی
بسیار ملایمی رنگآمیزی شده بود، در یکی از گردهماییهای علاقمندان خودرو
رونمایی شد که مردم با دیدن این مدل بسیار هیجان زده شدند.
ظاهرا لوگوی موستانگ به خاطر مسئله «سرنوشت آشکار آمریکا» از راست به چپ انتقال پیدا کرد.
اکثر
مردم آن زمان که زنده هستند نمیتوانند این مسئله را باور کنند و آنهایی
هم که باور میکنند هیچ نظری نسبت به آن ندارند؛ اما نظریهی موجود این
است که این داستان به مانند حرکت از شرق به غرب در نقشهی آمریکا است و
ناخودآگاه مردم را به یاد آزادی «غرب وحشی» میاندازد.
تقریبا چراغ جلوهایش تخم مرغی است.
تا آگوست ۱۹۶۲ علامت اسب وحشی موستانگ رو به شرق بود و چراغهای جلو حالت تخم مرغی داشتند. خوشبختانه این حالتها اصلاح شد.
نمونه اول Mach II شبیه خودروهای اسپرت اروپایی بود.
کاپوت
فرورفته و خطوط صاف روی بدنه به شکل شاخصی حال و هوای اروپایی به این مدل
میداد. واقعا جای تأسف دارد که برای توسعه چنین طرحی، زمان و انرژی خاصی
گذاشته نشد و فراموش نکنید که این مدل جانشین موستانگ Mach I بوده که با
تقویت شاسی و تغییر جای پیشرانه به وسط خودرو از لحاظ قانونی و علمی کاملا
قابل تولید بود.
طراحان موستانگ طراحی بسیار رادیکالی برای محفظه موتور در نظر داشتند.
بی
شک این نوع کاپوت یکی از بهترین تغییراتی بود که میتوانست روی موستانگ
پیاده شود. این طرح تقریبا در طرحهای اولیهی Mach I که با دست کشیده شده
بود اعمال شد، اما هرگز رنگِ تولید را به خود ندید. اما همین طرح بر روی
طراحی سقف مدل ۱۹۶۹ خودرو تاثیرگذار بود.
مدل Mach I دارای صندلی چرخانی بود.
هنوز
از این مسئله مطمئن نیستیم که میزان ایمنی آنها تا چه حدی است و از قرار
معلوم مهندسان فورد هم این مسئله را نمیدانستند. با این حال، این مدل هنوز
فوق العاده و جالب است. ویژگیهای فوقالعادهی بسیاری در این مدل وجود
دارد که تا پیش از آن تولید نشده بود و تقریبا واضح است که اگر فورد تصمیم
بگیرد که بعضی از آنها را امروز تولید کند، بازار خوبی برایشان وجود خواهد
داشت.
چراغ های مه شکنِ فوق العاده این خودرو در اولین مدل موستانگ شلبی منجر به تولید گرمای زیاد شد.
آنها
فضای زیادی را در هواکش مشبک جلوی رادیاتور به خود اختصاص میدادند،
بنابراین در برخی شرایط، هوا به اندازه ی کافی نمیتوانست به پیشرانه برسد و
همه اجزای آن را خنک کند.
بنابراین فورد تصمیم گرفت چراغهای مهشکن را با فاصلهی بیشتر از هم قرار دهد.
شاید با این کار میزان جذابیت آنها کم شده باشد اما در هر صورت از قرار داشتن در کنارهها بهتر بود.
خودروی مفهومی موستانگ میلانو در واقع نیمی شلبی GT500 و نیمی تورینو بود.
همانطور
که میبینید در واقع این خودرو دارای فضای داخلی است. پس بسیار به مرحلهی
پایانیِ توسعه نزدیک شده بود. ارتفاع موستانگ میلانو ۱۷.۵ سانتیمتر
کوتاهتر از موستانگ استاندارد بوده و رنگ چراغهای عقبی آن بر اساس میزان
شتاب، سرعت ثابت و یا ترمز از سبز به زرد و قرمز تغییر می کرد.
مدل موستانگ IMSA یکی از بهترین مدل های مسابقهای است که فورد هرگز تولید نکرد.
حقیقتا
همینطور است. این مدل به خاطر داشتن صندلی های Recaro ،کمربندهای مخصوص
مسابقات، چراغهای فلورسنت در داشبورد که باعث میشد بتوانید حتی در نور
مستقیم خورشید هم مقیاسها را تشخیص دهید بسیار خاص مینمود. همچنین باید
به انواع سوئیچهایی روی فرمان برای کنترل برفپاکن و چراغهای خطر، اشاره
کرد.
فورد شرکت اسطورهای ایتالیایی Ghia را خرید و این اتومبیل را بعد از آن طراحی کرد.
این
موستانگ که به سبک ایتالیایی طراحی شده به نام RSX معروف است. این مدل
اساسا یک خودری رالی مفهومی با پیشرانهی چهار سیلندر توربوی ۲.۳ لیتری است
که بعدها در مدل SVO به کار برده شد. فاصلهی بین دو محور حدود ۱۵
سانتیمتر کوتاه شد تا حرکت خودرو را در جادههای پردستانداز آسانتر کند.
RSX خودروی مفهومی فوقالعادهای بود.
موستانگ مک لارن
در
سال ۱۹۸۱، فورد ۱۱ عدد از این خودرو را ساخت. چند سال بعد، آنها با
همکاری یک شرکت تولید کنندهی سانروف مجموعهای از خودروهای کروکی موستانگ
مکلارن را تولید کردند. نخستین بار زمانی این پروژه آغاز شد که به همسر
یکی از مهندسان اجازه داده نشد تا خودروی مرسدس SL خود را در پارکینگ پارک
کند. (به علت تعصب آمریکایی!)
طراح مشهور، جورجتو جیاجیارو موستانگی با درهای لامبورگینی ساخت.
جیاجیارو
هرچیزی را ازدوربینهای نیکون تا انواع کلاه بافتنی طراحی کرده. وی در
عرصهی کاری خویش اتومبیلهای بینظیری را برای لامبورگینی، فراری، دلورین و
بوگاتی طراحی کرده است؛ در یک کلام، جیاجیارو یک اسطوره است.
لیلاکوکا، پدر موستانگ هنوز زنده است.
وی
در حال حاضر ۹۱ ساله است. لیلاکوکا تجربیات و کارهای خود را در کتاب و
سایت شخصیاش همواره به اشتراک می گذارد. او در وبسایت خود گفته که چگونه
مهارتهای مدیریتی خود را ارتقاء دهید.