کار به جایی رسیده بود که مجوز واردات خودرو بهعنوان جایزه به قهرمانهای ملی داده میشد. آنها هم یا خود دست به واردات میزدند یا تنها مجوز خود را به فروش میرساندند. نتیجه اینکه بازار دلالی خودروهای لوکس بهشدت رونق گرفت و رقمهایی که در این بازار جابهجا میشد سر به فلک میگذاشت. اوج این شرایط حیرتآور هم در فاصله سالهای 88 تا 91 بود؛ سالهایی که حتی ایرانیهایی که سری به خانه میزدند، خودروهایی را در خیابان میدیدند که در ینگه دنیا تازه رونمایی شده و تعدادشان انگشتشمار بود.
88، سال داغ واردات خودروهای لوکس
آمار و ارقام میگوید داغترین سال برای واردات خودرو سال 88 بوده است. در این سال 31 هزار و 312 خودروی لوکس مجوز ورود به کشور گرفت. سال بعد هم این رقم کاهش یافت و به بیش از 21 هزار دستگاه رسید. در ادامه روند نزولی سال 90 تعداد خودروهای لوکس وارداتی 18 هزار و 604 دستگاه ثبت شد. در آخرین سال از عمر دولت دهم هم بیش از 14 هزار خودرو وارد بازار داخلی شدند. همین آمارها نشان میدهد که در دو سال اخیر این روند تغییر یافته و میزان واردات بهشدت کمتر شده به این ترتیب تعداد خودروهای وارداتی از بیش از چهار هزار دستگاه در سال 91 به 133 دستگاه در سال 92 رسیده است.
واردات چند هزار میلیارد تومانی
با این تفاسیر در فاصله سالهای 88 تا 93 بیش از 95 هزار خودروی لوکس با حجم موتور بیش از دو هزار و 500 سیسی واردشده که ارزش ارزی آنها به بیش از دو میلیارد و 510 میلیون دلار بالغ میشود. اگر میانگین ارزش ارز دولتی در این سالها را هم مقیاس ارزشسنجی آنها قرار دهیم سه هزار و 385 میلیارد تومان پول دادهایم تا خودروهای لوکس در خیابانها جولان بدهند، این رقم با احتساب ارزش روز دلار به هشت هزار و 500 میلیارد تومان هم میرسد.
این رقمها البته در سالهای گذشته و بعد از تخلفات هنگفت مالی که رونمایی شد دیگر رقم شگفتانگیزی بهنظر نمیرسد اما در مقابل دخل و خرج متوسط یک خانواده ایرانی هنوز نجومی است و نشان از شکاف طبقاتی دارد که هر روز عمیق و عمیقتر میشود.
با این پول چه میتوان خرید و ساخت؟
بهعنوان مثال با پول یک پورشه 1.5 میلیارد تومانی که یکی از هزاران خودروی لوکس خیابانهاست میتوان 775 میلیون نان کنجدی دو رو خرید یا یارانه نقدی 34 هزار ایرانی را پرداخت کرد یا کمک هزینه ازدواج 155 نوعروس را داد. فراموش نکنیم که همین یک قلم 35 برابر متوسط انواع هزینههای غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری در دهک دهم است و 102 برابر متوسط انواع هزینههای غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری در دهک اول! نمونه دیگر اینکه با هزینه خرید یک بنز S500 مدل سال 2015 که سه میلیارد و 200 میلیون تومان ارزش دارد، هزینه یکساله 400 ایرانی تأمین میشود. در مقیاس کلانتر هم سنجش ارزش واردات خودرو در مقابل هزینههایی که عمران و آبادانی کشور به آن نیاز دارد میتواند گویای واقعیتهایی به مراتب تلختر باشد.
عددهایی که شگفتزده میکنند
هزینه احداث یک کیلومتر راهآهن پنج میلیارد تومان است که با این حساب و مقایسه اگر دلار آزاد امروز مقیاس سنجش قرار بگیرد با پول واردات خودرو در پنج سال گذشته میتوان هزار و 700 کیلومتر راهآهن ساخت با فرض دلار دولتی هم این میزان به 677 کیلومتر میرسد. بد نیست بدانید که کل هزینه ساخت سد کارون 4 معادل هزار میلیارد تومان بوده به این ترتیب با 3200 میلیارد تومان میتوان سه سد در اندازههای کارون 4 ساخت و با هشت هزار و 500 میلیارد تومان هشت سد در این مقیاس ساخته میشود.
یک فروند هواپیمای ایرباس A320neo به پول رایج ایران 301 میلیارد تومان ارزش دارد؛ با این تفاسیر میتوان با فرض دلار دولتی با هزینه خرید خودروهای لوکس تقریبا 10 هواپیمای ایرباس به ناوگان هوایی ایران اضافه کرد. این رقم با احتساب دلار آزاد روز به 28 فروند هم میرسد. ارزش اجرای کارخانه ذوب یکمیلیون تنی فولاد سیرجان در بخش ریالی به 300 میلیارد تومان میرسد به این ترتیب با احتساب دلار دولتی و آزاد به ترتیب 10 و 28 کارخانه در این مقیاس میتوان ساخت آن هم تنها با پول واردات خودروهای لوکس.
هزینه ساخت هر متر مربع واحد مسکونی در کشور هم 500 هزار تومان است. با این تفاسیر با هزینه واردات خودروهای لوکس در پنجسال گذشته با احتساب ارز دولتی میتوان شش میلیون و 800 هزار مترمربع و با ارز آزاد 17 میلیون مترمربع خانه ساخت. برای احداث هر کیلومتر از خط قطار شهری بیش از 140 میلیارد تومان هزینه میشود یعنی با احتساب ارز دولتی و آزاد میتوان با همین رقم به ترتیب 24.2 و 60.7 کیلومتر به مسیر قطارهای شهری افزود.
جالبتر اینکه هزینه ساخت هر فرودگاه هم بهطور میانگین به 100 میلیارد تومان بالغ میشود یعنی میتوان به ترتیب 34 و 85 فرودگاه با پول واردات خودروهای لوکس ساخت.