بررسی جیلی GC6 جدیدترین چینی بازار ایران +تصاویر

این خودرو که در زمان خود با موتور ۱٫۸ لیتری ۱۰۰ اسب بخار عرضه می شد، بخاطر کیفیت بالای ساخت، امکانات خوب و ایمنی بالا مورد استقبال قرار گرفت و گاهی ۲۰۶ تیپ ۵ ایران خودرو را در بحث جذابیت پشت سر می گذاشت. بعد از آن هافی چین بود که محصول لوبو خود را به خط تولید خودروسازان بم فرستاد که نتوانست آنچنان موفق ظاهر شود.

در کمی آن طرفتر جیلی به عنوان اولین چینی با کیفیت با قیمت به نسبت مناسب به بازار ایران آمد و اوایل با مدل های امگراند۷ سدان و هاچبک دنده ای توانست بازار خوبی را به دست آورد. بعد از آن نسخه X7 که کراس اوور تک دیفرانسیل جیلی بود به بازار ایران معرفی شد و سپس امگراند۷ در نسخه اتوماتیک نیز به جاده های ایران راه پیدا کرد. با گذشت مدتی و اوج گیری یک چینی از برخی کره ای و فرانسوی ها، شاهد بودیم که واردات این برند متوقف شد و تا همین چند وقت پیش نماینده واردات این خودروها، یعنی جیلران مدل های ۲۰۱۴ جیلی را در ایران می فروخت! در این میان که جیلی طرفداران زیادی را در ایران پیدا کرده بود و خبرهای خوشی از شرکت واردکننده به گوش نمی رسید، اتفاقاتی در خودروسازان بم اتفاق افتاد.

نتیجه این اتفاقات که به نسبت سکوت خبری بالایی نیز داشت،اولین محصول مونتاژی جیلی در ایران شد که بزودی روی خط تولید خودروسازان بم می رود. GC6 خودرویی است سدان که از مهر ۹۵ به خیابان های کشور می آید و بزودی ثبت نام آن آغاز می شود. از همین رو شرایطی فراهم شد تا این خودروی چینی جدید را چند ساعتی مورد تست و بررسی قرار دهیم. در این صفحه، نتیجه تست و بررسی اولیه خود را از محصول جدید جیلی را در ایران بیان می کنیم.

۱- ظاهر متناسب با قیمت

جیلی GC6 خودرویی سدان است که با توجه به فاصله محوری ۲۵۰۲ میلی متری می توان متوجه شد که آنچنان ابعاد بزرگی ندارد. ولی با توجه به سلیقه چینی ها، قطعا کابین خودرو به نسبت سایر رقبا جادارتر طراحی شده است. این خودرو با نام SC6 در سال ۲۰۱۲ به بازار چین و صادراتی آن معرفی شده است و تا امروز توانسته در لیست پرفروش ترین خودروهای چین قرار داشته باشد. GC6 که در بازار چین به کینگ کنگ یا جیلی MK هم معروف است، در مِی ۲۰۱۶ توانسته ۴۳۵۲ دستگاه برای کارخانه جیلی فروش داشته باشد.

وقتی به ظاهر این خودرو نگاه می کنید، اصول طراحی اقتصادی در آن دیده می شود. ولی می توان گفت که این اصول کمی با خلاقیت جیلی همراه بوده و ظاهر GC6 را از حالت یک خودرو اقتصادی به سمت یک خودرو معمولی برده است و از کلاس اکونومی خارج کرده است. طراحی عقب این خودرو خطوط طراحی جیلی را دنبال می کند و با کمی دقت، این خودرو ناشناخته در ایران، اکثر افراد را یاد جیلی می اندازد.

البته که لوگوی GC6 متفاوت از جیلی های وارداتی بوده و به شکل دایره ای طراحی شده است. کاسه چراغ های این خودرو سدان طرحی مشکلی داشته که نور آن در فضایی آینه ای شکل و عدسی دار به جلوی خودرو پرتاب می شود. در نمونه های مورد بررسی ما، یک ابروی نارنجی رنگ هم بالای قاب چراغ وجود دارد که روی برخی رنگ ها زیبایی خوبی را دارد و در برخی دیگر، آنچنان جالب به نظر نمی رسد. از نمای بغل و سه کنج، ظاهر خودرو معمولی است، ولی به نظر برخی دوستان و همکاران، نقطه ای در آن دیده نمی شود که باعث اذیت شدن بیننده شود و گاهی احساس بد ترکیبی را به مخاطب بدهد. بلکه استفاده از خطوط ساده و رعایت برخی نکات عمومی در GC6، ظاهری متناسب با قیمت آن را برای این چینی جدید الورود رقم زده است. وقتی درب خودرو را باز می کنید و به طراحی داخلی نگاه می کنید، باز هم حس سادگی با رعایت قوانین طراحی جدید در آن دیده می شود. سادگی از آن جهت که در داخل کابین GC6 خبری از دکمه های زیاد و شلوغی گیج کننده نیست و منظور از رعایت قوانین طراحی جدید، رنگ مناسب پشت آمپر و طراحی اصولی داشبورد و رو دری ها است که ارگونومی بدن سرنشینان را به هم نمی زند و از طرفی امکانات به نسبت متعادل و خوبی در کابین جای داده است.

۲- استارت و حرکت

وقت آن رسیده بود که در گرمای تهران برای اولین بار پشت این خودروها بنشینیم. هر دو خودرو به موتور ۱٫۵ لیتری مجهز بودند که توان تولید قدرت ۱۰۴٫۵ اسب بخار را با گشتاور ۱۴۶ نیوتون متر دارد. نسخه مشکی اتوماتیک بود و قدرت را توسط یک گیربکس چهار سرعته به چرخ های جلو منتقل می کرد. نمونه سفید رنگ نیز به گیربکس پنج دنده دستی مجهز بود. وقتی که پا به کابین GC6 گذاشتیم، اولین نکته کیفیت متریال داخلی خودرو است که باید به آن اشاره کنیم. در جیلی GC6 با توجه به قیمت ۴۰ الی ۵۰ میلیون تومان کیفیت به نسبت خوبی را شاهد هستیم. به طوری که در مورد جنس پلاستیک داشبورد و رودری ها می توان گفت که این چینی نو رسیده از برخی خودروهای چینی تا ۷۰ میلیون تومان با کیفیت تر ظاهر شده است. همچنین جنس چرم مصنوعی صندلی ها و تودوزی ها به نسبت خوب بود و ما را یاد جیلی امگراند۷ می انداخت که این روزها قیمتی بیش از ۷۰ میلیون تومان را با مدل ۲۰۱۴ در بازار صفر کیلومتر دارد. تنظیم صندلی راننده به خوبی انجام می شد و وقتی پشت فرمان آن می نشینید تا حد زیادی با دید خوبی را در طرفیت دارید. تنها ستون خودرو است که بخاطر کشیدگی، گاهی نقاط کوری را در سمت راننده ایجاد می کند.

وقتی خودرو را روشن کردیم، در بدوم شروع به کار لرزش و صدایی در اتاق احساس نشد. ولی در حین رانندگی در دور موتور بیش از ۴۰۰۰، گاهی غرش موتور بیش از حد توقع در اتاق شنیده می شد و می توان گفت که صدای به میزان تندر۹۰ در اتاق نفوذ می کند. در مدل اتوماتیک، گیربکس قابلیت اتوماتیک را ندارد و برای تعویض دنده دستی، باید به صورت مرحله ای به این خودرو دنده بدهید. با این کار تنها می توانید دور موتور را در مرز کاتاف ببرید و روی دنده ای خاص محدود کنید، ولی امکان این وجود ندارد که تعویض دنده ای سریع تر از حالت D داشته باشد. وقتی خودرو در حالت معمولی برای راه رفتن قرار می گیرد، عملکرد گیربکس به مراتب بهتر از برخی رقبا هم قیمت بوده و گیربکس شرایط خودرو را درک می کند.

با تخت گاز کردن، دور موتور به لطف گشتاور به نسبت مناسب خوب پر می شود و در صورت وجود شرایط، گیربکس معکوس می کشد. ولی با این حال نباید توقع شتاب خاصی از این سدان کوچک داشته باشید. زیرا ترکیب موتور ۱٫۵ لیتری و گیربکس چهار دنده اتوماتیک کار خاصی را انجام نمی دهد. روند شتابگیری GC6 را می توان مانند برلیانس H320 دانست. سیستم تعلیق این خودرو از نوع مک فرسون بوده و در عقب Trailing arm با ضربه گیر استفاده شده است. با اینکه سیستم تعلیق عقب خودرو آنچنان جدید نبوده و تا حدی قدیمی به نظر می رسد، ولی کیفیت سواری خودرو را در حدی قرار داده که در برخورد اول راننده و سرنشینان توقع ندارند. GC6 در دست اندازهایی که تستش کردیم، نرم و قابل قبول ظاهر می شد و کمترین ضربه به اتاق را وارد می کرد.

در مسئله نرمی، جیلی GC6 از رنو تندر۹۰ نرم تر ظاهر می شود. با اینکه فرمان خودرو از نوع هیدرولیکی است، نرمی خوبی را در پیچش ها احساس کردیم و باعث شد تا از رانندگی با این خودرو کمتر خسته بشویم. ولی نکته ای مهم در خصوص هندلینگ GC6 وجود دارد. باید دانست و قبول کرد که در نهایت این خودرو به عنوان محصول اقتصادی در بازار جهانی شناخته می شود و عموم مالکین قرار نیست با GC6 کار خاص و پیچیده ای انجام دهند. برای همین رفتار آن را با توجه به قیمت تا حدی منطقی می دانیم. داستان از آن جایی شروع می شود که شما می خواهید از این خودرو تست های هندلینگ و پایداری را داشته باشید و با توجه به تجربه از خودروهای دیگر این محصول جدید را بسنجدید. به خاطر سیستم تعلیق نرم، در فرمان دهی های لحظه ای، زاویه انحراف اتاق بیشتری را نسبت به رقبایی چون برلیانس H320 و رنو ساندرو شاهد هستیم و باعث می شود تا وقتی با سرعت به نسبت زیاد فرمان ناگهانی و بریده به خودرو می دهید، حساس کم فرمانی داشته باشید.

البته این نکته تا حد زیادی با نحوه رانندگی قابل کنترل است و خوشبختانه سیستم ترمز GC6 در چنین مواقعی عملکرد خوبی را از خود نشان می دهد. ترمزهای دیسکی با سیستم های کنترلی ABS و EBD در این خودرو به نسبت خوب ظاهر می شوند و در زمان ترمزگیری ناگهانی با فرمان دادن، کمترین گیجی را در عقب خودرو شاهد هستیم. همچنین دو کیسه هوا و تغییر طراحی پلتفرم این خودرو باعث شده تا GC6 در مدل ۲۰۱۴ چهار ستاره ایمنی از مراکز تست چینی دریافت کند و در مرکز تست استرالیا (ANCAP) با مدل ۲۰۱۳ سه ستاره ایمنی بگیرد. سیستم کولر و تهویه این خودرو به نسبت خوب عمل می کند و پرتاب باد خوبی را دارد. می توان گفت که کولر GF6 کمی بهتر از تندر۹۰ است و حداقل خنکی بیشتری را دارد.

در مورد امکانات رفاهی باید گفت که امکانات معمولی در این خودرو وجود دارد. مثلا سیستم تهویه به صورت دستی در آن کار شده است و از طرفی مانیتور خودرو با قابلیت اتصال USB و بلوتوث در GC6 وجود دارد. دی لایت خودرو روی مه شکن جلو نصب بوده و در مدل های نمونه خبری از کیسه هوا جانبی یا دوربین عقب و کروزکنترل نیست. برای همین می توان گفت که GC6 در بحث امکانات متوسط ظاهر شده است.

نسخه دنده ای GC6 کشش بهتری را داشت و می توانستیم روی آن برای قدرت نمایی جیلی در بازار زیر ۵۰ میلیون تومان حساب کنیم. اما جایگیری دسته دنده مانند تندر۹۰ نبود و نرمی مثل آن شاهد نبودیم. با توجه به اینکه زمان تست آنچنان زیاد نبود، نتوانستیم مصرف سوخت را اندازه گیری کنیم. ولی طبق گزارش سایت جیلی نسخه اتوماتیک مصرف سوخت ترکیبی ۶٫۱ لیتر را دارد. حداکثر سرعت این خودرو ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت اعلام شده است.

نکات مثبت:

۱- کیفیت قابل قبول مواد به کار رفته در داخل
۲- نرمی اتاق در دست اندازها
۳- ترمز معقول و خوب
۴- سیستم تهویه با کارکرد مناسب
۵- فضای اتاق و صندوق خوب
۶- گارانتی سه سال یا ۱۰۰ هزار کیلومتر
۷- تعویض دنده نرم و بدون کوبش در مدل اتوماتیک
۸- وجود امکانات خوبی مانند مانیتور
نکات منفی:

۱- طراحی نه چندان همگام با سال ۲۰۱۶
۲- شتابگری معمولی
۳- کم فرمانی در سرعت های بالا
۴- نبود برخی امکانات مانند کیسه هوای جانبی، سانروف، کروزکنترل، دوربین عقب و…
۵- قرارگیری در بازه رقابتی سخت

منبع:روزنامه دنیای خودرو