یکی از این اتومبیل ها که قرار شد وارد خط
مونتاژ داخلی شود، پژو 405 نام داشت. ورود سدان خوش نام فرانسوی که در آن
زمان حتی در بازار رقابتی و مشکل پسند اروپا به موفقیت های چشم گیری دست
پیدا کرده بود، به بازار محدود و تشنه ی ایران که مشتریانش رؤیای خرید
پیکان صفر کیلومتر را در سر می پروراندند یک جهش بزرگ به حساب می آمد! پژو
در ابتدا با ارائه دو مدل جی ال و جی ال ایکس در کشورمان تصور می کرد که حس
تنوع طلبی ما را ارضاء خواهد نمود اما بعد از مدتی به لطف خلاقیت وطنی
توانستیم از 405 نسل کشی کرده و به انواع مدل ها از جمله GLI ، RD ، RDi ،
ROA ، SLX ، لیموزین!، پارس و پارس ELX و ... برسیم و نشان دهیم که برعکس
کشور فرانسه به مشتری و تنوع محصولات اهمیت فراوانی می دهیم!
حالا در
دهه سوم تولید این خودرو در کشور و با تمامی خاطرات خوش گذشته و یا تجارب
تلخی مثل آتش سوزی های دلخراش آن، امروز به سراغ یکی از مشتقات 405 با
عنوان SLX آمده ایم تا ببینیم آیا هنوز هم بعد از این همه سال توجیهی برای
خرید محصول قدیمی ایران خودرو وجود دارد یاخیر؟ همزمان مقایسه مختصری هم
بین موتور TU5 و پیشرانه قدیمی تر XU7 داشته باشیم تا بفهمیم کدامیک ازاین
دو پیشرانه که طبق سنت کشورمان بعد از بازنشستگی همچنان مشغول به کارند،
بهتر از پس وظایفشان بر خواهند آمد.
طراحی ظاهری
تصور
نمی کنم کسی با چهره 405 بیگانه باشد! یا کسی منتظر نشسته باشد تا ما آن
را برایش توصیف نماییم! اما در کل اگر بخواهیم در مورد طراحی 405 صحبت کنیم
باید بگوییم که یکی از نکات مثبت این بدنه ضریب آیرودینامیک مناسبش بوده
است که حتی در مقایسه با اتومبیل های جدید تر از خود نیز بعضاً حرف هایی
برای گفتن داشته، اما در مورد زیبایی، این قیافه حتی برای همان سال های
اولیه نیز کاملا ساده و بی ادعا به نظر می رسید، هرچند بسیاری همین سادگی و
قیافه ی متینش را می پسندیدند و این مورد باعث شده بود که 405 چند سالی
بیشتر وجهه خود را حفظ نماید.
هرچند این ویژگی هم پاسخگوی این همه سال
تولید مداوم نبوده و مدتهاست که از چهره تکرای آن خسته شده ایم. البته در
مدل SLX سازنده سعی کرده با یک گریم مختصر به روی چهره ی کهنه سرباز
فرانسوی سن و سالش را مخفی نماید و با قطعاتی به اصطلاح اسپرت، حالتی جوان
پسندانه تر به آن بدهد. اما هر چقدر که گریم کاراکتر "کیمیا" توانسته بود
سنش را بالا نشان دهد، ایران خودرو هم در جوان سازی 405 موفق بوده! از جمله
تغییرات انجام شده می توان به شکل و شمایل اندکی متفاوت چراغ های جلو و
عقب (کریستالی)، جلوپنجره و آیینه های جانبی جدید، اضافه شدن قطعاتی نظیر
مه شکن های زیر سپر جلو و اسپیلر عقب اشاره کرد. همچنین تفاوت های جزئی
دیگری مثل زه های جانبی پهن تر، رنگ شدن قسمت پایینی سپرها و .. در SLX به
چشم می خورد که در مجموع برعکس فیس لیفت قبلی که روی 405 انجام شده بود
(پژو پارس) بیشتر حالت از سر باز کنی داشته و عملاً چهره اتومبیل را ارتقاء
چندانی نداده است! شاید اضافه شدن رینگ های اسپرت زیبا و ریزه کاری هایی
مثل استفاده از مه شکن های مستطیلی به جای دایره ای (که با این اتاق هماهنگ
تر به نظر می رسد) می توانست اثر بهتری روی مخاطبین جوان داشته باشد و
ایران خودرو را به هدف نزدیکتر نماید. اما خوب به هر دلیل این اتفاق
نیفتاده و مجبوریم به همین تغییرات ساده دل خوش کنیم.
طراحی داخلی و آپشن ها
در
داخل نیز به محض ورود به حوالی دهه نود میلادی بازمی گردیم. داشبوردی ساده
که در زمان خودش از نظر کیفیت و ارگونومی نسبت به رقبا کاملاً مناسب بود و
دید اطراف عالی که گویی نقطه کور برایش معنا ندارد. البته نسبت به گذشته
تغییراتی هم می بینیم. مثلا یک فرمان جدید پیش رویمان است که به ایربگ هم
مجهز شده، رنگ روشن کابین نیز فضای داخلی را دلباز تر از قبل نموده و
مواردی نظیر کلید صندوق پران و تودری های جدید هم به چشم می خورد که
انصافاً زیباتر از تودری های ساده قبلی است. فقط نمیدانم چه بلایی سر قفل
درب های 405 آمده و چرا آن را با این میخ های پلاستیکی تعویض کرده اند!
اما
از همه این ها که بگذریم موردی که در مقایسه با پژوهای قدیمی آزار دهنده
به نظر میرسد افت محسوس کیفیت قطعات داخلی است، هرچند ما دیگر به افت کیفیت
در طول زمان عادت کرده ایم و این روند رو به عقب در بسیاری از محصولات چند
سال اخیر دیده میشود. تازه داشبورد های طرح جدید که با آن جنس خشک و پر سر
و صدایشان وضعشان از این هم خراب تر شده. اما با این وجود برای کسانی که
از چیدمان قدیمی و تکرای که سال های سال روی انواع 405 و RD و پارس و ..
بوده، خسته شده و به دنبال تنوع هستند داشبورد جدید گزینه بهتری خواهد بود،
ضمن اینکه امکان نصب ایربگ جانبی هم روی این داشبورد ها وجود دارد که نکته
کم اهمیتی هم نیست.
از
سایر امکانات SLX میتوان به مواردی نظیر شیشه های جلو و آیینه های برقی،
تهویه مطبوع دستی، چراغ نقشه خوان، مه شکن های جلو و عقب، ترمزهای ضد قفل ABS ، چهار کاناله با قابلیت توزیع الکترونیکی نیروی ترمز EBD
و .. اشاره نمود که هرچند نسبت به 405 های ابتدایی کامل تر شده اما نسبت
به سطح توقعمان از اتومبیلی که امروز تولید می شود راضی کننده نیست. البته
نمی توانیم از خودرویی با این قیمت که حتی از ارزانترین سدان های چینی کشور
نیز ارزانتر است انتظار زیادی داشته باشیم اما حداقل اضافه شدن چند آپشن
حتی ارزان قیمت بصورت فابریک میتوانست دلخوشی بیشتری برای مشتریان بوجود
آورد.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
پس
از گشودن درب موتور با فضایی نسبتاً خالی روبرو می شویم. در حقیقت این
محفظه زمانی میزبان موتور 2 لیتری کاربراتوری بوده و اکنون برای موتور ریز
نقش 206 کمی گشاد است! البته در کل برای مردم ما که موتور پراید روی رنو5
(PK) ، موتور پیکان روی پژو (RD) و موتور پژو روی پیکان (پیکان پژویی) را
دیده اند، مشاهده عمل پیوند موتور و بدنه بین دو هم خانواده یعنی 206 و 405
چندان عجیب نمی باشد. چرا که حداقل گروه خونی شان نزدیک به هم است! (نا
گفته نماند که استفاده از یک موتور در چند اتومبیل، اگر به صورت اصولی صورت
پذیرد امری مفید و رایج است که در جهت کاهش هزینه های تولید، حتی در مطرح
ترین کمپانی های خودروسازی دنیا نیز انجام می شود، اما نکته در رعایت همان
اصول و در صورت لزوم تغییرات خاص به روی انجین و متعلقات دیگر است تا
هماهنگی کافی بین خودرو و پیشرانه وجود داشته باشد)
اجازه
بدهید قبل از بررسی موتور TU5 پیش رویمان نگاهی به مشخصات موتورهای قدیمی
تر XU7 یا همان 405 های 1.8 لیتری بیاندازیم. پیشرانه ای با حجم دقیق 1761
سی سی با 8 سوپاپ و نسبت تراکم 9.3 که 100 اسب بخار نیرو را در دور 6000 و
153 نیوتن متر گشتاور را در دور 3000 توسط گیربکس 5 سرعته دستی به چرخ های
جلویی منتقل می کردند و البته همچنان هم دارند این کار را می کنند!
برگردیم سراغ پیشرانه میهمان امروزمان، موتور TU5 با حجم 1587 سی سی دقیقاً
174 سی سی کم حجم تر از آن یکی است اما در عین حال بدلیل تکنولوژی بالاتر و
استفاده از 4 سوپاپ در هر سیلندر و نسبت تراکم 10.5 و مواردی از این دست
توانسته با همین حجم 8 اسب بیشتر تولید کند که با توجه به گنجایش (و زمان
تولدش!) عدد قابل قبولی است (در سایت ایران خودرو قدرت موتور TU5 روی 206
عدد 110 و روی SLX عدد 108 را نشان می دهد). اما در مورد گشتاور قضیه برعکس
می باشد و TU5 با 142 نیوتن متر در دور 4000 در مقابل موتور پیرتر(XU7) کم
خواهد آورد؛ چرا که موتور قدیمی گشتاور بالاتری را در دور پایین تر به
راننده ارزانی می دارد.
در جدول مشخصات سایت ایرانخودرو شتاب رسمی SLX
با موتور TU5 و گیربکس BE3 عدد 13.2 را نشان می دهد که 2.2 ثانیه از عدد
اعلامی برای 405 XU7 ضعیف تر است. راستش را بخواهید این اختلاف با توجه به
مشخصات دو اتومبیل کمی زیاد از حد و عجیب به نظر می رسد. حداکثر سرعت نیز
برای هر دو اتومبیل 190 کیلومتر بر ساعت عنوان شده است.
تجربه رانندگی
پشت
فرمان SLX نشسته و کلید استارت را میچرخانیم. صدای موتور به شکل محسوسی
نرم تر از پیشرانه های قدیمی شده ولی همچنان با افزایش دور فریادش را به
گوش سرنشینان می رساند. دید اطراف کاملاً مناسب است و فرمان نیز عملکرد
روانی دارد. البته دید پیرامونی خوب در اتومبیل های قدیمی تا حدودی هم
بدلیل استانداردهای ایمنی پایین تر این خودروها بوده، چراکه سازندگان در آن
زمان برای تست های تصادف از روبرو، طرفین و عابر پیاده محدودیت های کمتری
پیش روی خود می دیدند و در نتیجه طراحان با ستون های باریک تر و پنجره های
بزرگتر نقاط کور بدنه را کاهش می دادند. اما امروزه بدلیل استاندارد های
سخت گیرانه ایمنی و همچنین تکیه بر تکنولوژی هایی مثل دوربین، سنسورهای
پارک و اخطار نقطه کور و.. دید عادی بسیاری از اتومبیل ها محدودتر شده
است.
البته این فقط یکی از فاکتورها بود و همه می دانیم که اتومبیل
هایی با ایمنی یکسان نیز از نظر دید اطراف بسته به مهندسی و طراحی متفاوت
هستند. بگذریم، فکر می کنم همه با کیفیت سواری و فضای کابین این گربه پا به
سن گذاشته آشنایی داشته باشند اما اگر امروز بعد از بیست و اندی سال تازه
به کشور بازگشته اید و یا به هر دلیل دیگر تجربه این محصول را ندارید بطور
خلاصه بگویم که فضای پا و سر در این سدان خانوادگی نسبت به ابعاد بدنه (طول
4408، عرض 1694 و ارتفاع 1410 میلیمتر) مناسب می باشد و از نظر میزان نرمی
و خشکی سواری هم نمره متوسطی را بدست می آورد. پایداری اش با توجه به قیمت
و سال طراحی قابل قبول است اما به هر حال نباید از اتومبیلی که به سال
1987 برمی گردد و از سیستم های کنترل پایداری هوشمند و تکنولوژی های روز بی
بهره است انتظار معجزه داشته باشید.
هرچه زودتر به سراغ توانایی های
حرکتی SLX برویم تا ببینیم عمل جراحی موتور و بدنه به خوبی انجام شده یا
405 قلب پیوندی از 206 را پس زده است؟! از نظر اختلاف وزنی که جای نگرانی
چندانی نیست چون پژو 206 تیپ 5 فقط 66 کیلو یعنی تقریباً معادل یک سرنشین
از SLX سبک تر می باشد که اختلاف خیلی فاحشی نیست. اما شاید اصل تفاوت را
باید در گیربکس این دو اتومبیل بدانیم چراکه گیربکس SLX با توجه به ضرایب
متفاوت با 206 رفتار کمی متفاوتی خواهد داشت. اتومبیل در دنده های سنگین 1 و
2 عملکرد پرشتاب و مناسبی از خود بروز می دهد اما با ورود به دنده های 3
به بعد، بخصوص اگر در سربالایی یا وزن بالا باشید داستان تغییر خواهد کرد.
ممکن است در این لحظه با خود بگویید که این دنده ها زیادی سبک هستند و
موتور پر کشش XU7 که در دور موتور پایین تر گشتاور بالاتری به ما ارائه می
داد با این گیربکس هماهنگ تر بود. اما اگر دنده ها را به خوبی پر کنید و در
دورهای بالاتر موتور اقدام به تعویض دنده نمایید این مشکل تا حدود زیادی
برطرف خواهد شد. در تست شتاب نیز خودرو امروز ما برای رسیدن به عدد 100 از
حالت سکون به حدود 12.5 ثانیه زمان نیاز داشت که با توجه به دست دوم بودن
اتومبیل و اینکه محصولات به ظاهر مشابه خودروسازان وطنی بعضاً در باطن
دارای تفاوت هایی در ECU و دریچه گاز و.. می باشند، نمی توانیم نه این عدد و
نه عدد اعلامی ایران خودرو را به عنوان یک مرجع قطعی برای اتومبیلی که شما
خواهید خرید اعلام نماییم!
شاید
بزرگترین برتری 405 با موتور TU5 نسبت به موتور قدیمی، مصرف سوخت پایین تر
آن باشد که در حالت ترکیبی به ازای هر صد کیلومتر 7.5 لیتر از باک 70
لیتری اش می نوشد و این یعنی در مقایسه با موتور XU7 ، در هر صد کیلومتر
حدود 1.6 لیتر صرفه جویی خواهیم داشت (البته در جاده بدلیل کشش مناسب XU7،
موتور قدیمی می تواند اختلافش را با موتور جدید به 0.8 لیتر در صد کیلومتر
کاهش دهد اما همچنان هم برتری با TU5 است). ترمزها که در جلو دیسکی و عقب
کاسه ای و مجهز به ABS و EBD
هستند برای رانندگی نرمال و شهری کارشان را نسبتاً خوب انجام می دهند اما
در سرعت های بالا و یا زمین های خیس ضعف خود را بروز داده و از اعتماد به
نفس راننده می کاهند. از نظر میزان خرابی و استهلاک، مالک اتومبیل در این 2
سال و حدود 66 هزار کیلومتر با نکات منفی مثل خرابی یکی از دسته موتورها و
کُند شدن شیشه بالابر سمت شاگرد و مواردی از این قبیل مواجه شده اما با
این وجود از نظر میزان خرابی و هزینه های نگهداری انتخاب جدیدش را در
مقایسه با اتومبیل قبلی خود که یک ام وی ام 315
صندوقدار بوده مناسب تر می داند. هرچند شاید برای بسیاری بدنه جدیدتر و
آپشن های بیشتر اولویت های بالاتری به حساب آیند و با توجه به کیفیت متغیر
محصولات داخلی تجربه برخی افراد با ایشان متفاوت باشد.
نتیجه گیری
پژو
405 اس ال ایکس خودرو اعجاب انگیزی نیست؛ با این مبلغ پرداختی همچین توقعی
هم نداشتیم، اما در یک جمع بندی کلی می توان گفت که اگر با چهره بسیار
قدیمی و کمبود (یا بهتر است بگوییم نبود) آپشن های آن مشکلی نداشته باشید
با این قیمت (در حدود 31.8 میلیون تومان در نمونه صفر کیلومتر با 2 ایربگ و
داشبورد جدید) می تواند سواری نسبتاً راحت و جاداری را در کنار قدرت کافی و
هزینه های نگهداری مناسب به شما ارائه دهد. ضمن اینکه با موتور TU5 یکی از
اشکالات اساسی 405 های قدیمی که مصرف سوخت بالا بود اندکی بهبود یافته
است.
اما گذشته از همه این ها، سوال اصلی را باید از دست اندرکاران
صنعت خودرو کشور بپرسیم و آن اینکه چطور بدنه ای متعلق به حدود سه دهه قبل و
موتوری کمی جدیدتر که صد البته آن هم کاملاً قدیمی شده همچنان در کشور به
فروش می رسد و تازه شرایط بازار به گونه ای است که درمقایسه با رقبا بعضاً
گزینه قابل قبولی هم به نظر می رسد؟! امیدواریم اکنون که با رفع تدریجی
تحریم ها امکان انعقاد قرار دادهای جدید با کمپانی های مطرح فراهم شده بهتر
از گذشته عمل نماییم تا با ارائه اتومبیل های روز با قیمت منصفانه اعتماد
مردم و متعاقباً شکوفایی مجدد، به این صنعت مهم بازگردانده شود.
در پایان جا دارد از همکاری صمیمانه آقای "پوریا اویسی نژاد" که وقت و اتومبیلشان را جهت تهیه این مقاله در اختیار گروه خودروبانک قرار دادند تشکر نماییم.